به گزارش خبرنگار ایمنا، زمانی که شهید محمدعلی رجایی به عنوان دومین رئیسجمهور ایران انتخاب شد، بیش از هشتماه از آغاز جنگ تحمیلی میگذشت، جنگی که رژیم بعث عراق با حمایت همهجانبه دولتهای استکباری علیه نظام نوپای انقلاب اسلامی به پا کرده بود.
نگاه دولت شهید رجایی به جنگ، نگاهی قاطع و انقلابی بود، دولت او نه تنها در زمینه سیاست داخلی، پشتیبان رزمندگان اسلام در خط مقدم جبهههای حق علیه باطل بود که در زمینه سیاست خارجی نیز تلاش کرد از این جنگ ناخواسته بیشترین بهرهبرداری را به نفع انقلاب کند؛ چرا که معتقد بود، تجاوز نیروهای عراقی به تمامیت ارضی ایران، برای نابودی انقلاب اسلامی ایران است، از اینرو در سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد و جنبش غیرمتعهد، به معرفی چهره واقعی متجاوز و وضعیت تحمیلشده بر ایران پرداخت.
قاسم تبریزی، پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس، در بیان خاطرات خود به روایت رهبر انقلاب از واکنش شهید رجایی به پیشنهاد صلح با عراق پرداخته است.
او در این زمینه گفته است: «یک بار در سال ۱۳۶۱ خدمت مقام معظم رهبری رفتیم. یادم است که میخواستم کتابی در مورد شهید رجایی بنویسم. ایشان در مورد ویژگیهای شهید رجایی فرمودند: شهید رجایی زبان دیپلماسی عادی را قبول نداشت؛ صداقت و صافی حرف را قبول داشت. بعد فرمودند: یکی از رؤسای جمهور آفریقا در جلسهای فشار آورد که شما باید صلح کنید و آقای رجایی گفتند که بخشی از مناطق ما تحت اشغال عراق است، این مناطق را آزاد کند ما هم مینشینیم و با هم صحبت میکنیم. بعد آن هشت نفری که آمده بودند مثل یاسر عرفات و رئیسجمهور پاکستان و چند نفر دیگر گفتند که شما الان صلح را بپذیرید ما آن را حل میکنیم. دوباره آن رئیسجمهور آفریقایی این را گفت.
آقای رجایی به او گفت دستتان را به من بدهید؛ شهید رجایی دست این آقای رئیسجمهور را گرفت و انگشتانش را بین انگشتان دست او گذاشت و فشار داد؛ آن شخص از درد نالید و شهید رجایی گفتند: چیزی نگویید میخواهیم با هم مذاکره کنیم. دوباره فشار داد و آن شخص فریاد زد و گفت: آقا دستم را ول کنید؛ شهید رجایی گفت: ما میخواهیم مذاکره کنیم. بعد باز تکرار کرد که دستم را ول کنید و آقای رجایی گفتند: ببینید صدام با ما اینطور رفتار میکند.
البته آن نمایندگان که پیشنهاد صلح میدادند میفهمیدند که دارند چه کار میکنند؛ اصلاً آنها مأمور بودند که ما را در چالهای جدید بیندازند اما شهید رجایی میگوید که سرزمین ما را اشغال کردهاند، اول بیرون بروند بعد مذاکره میکنیم اما آنها میگفتند که نه الان بپذیرید.»
نظر شما