به گزارش خبرنگار ایمنا، درگیری میان مرزبانان ایران و نیروهای طالبان چالشی است که ماههای گذشته بارها تکرار شده است. سالهای گذشته در استان سیستان و بلوچستان و در چند صد متری مرز با افغانستان دیوارهایی برای مقابله با قاچاقچیان و اشرار ساخته شد اما نیروهای طالبان با رعایت نکردن این خط مرزی تاکنون بارها باعث درگیری و تبادل آتش شدهاند.
نیروهای طالبان با تصور نادرست از خط مرزی تصور میکنند دیوار ساخته شده، مرز بین ایران و افغانستان است و در ماههای گذشته چندین بار تلاش کردهاند که با وارد شدن به این منطقه روی کپری که بین دیوارها و رودخانه قرار دارد پرچم طالبان را نصب کنند اما با واکنش مناسب نیروهای ایرانی روبهرو میشوند. آنچه پیش رو دارید گفتوگو با ابوالفضل ظهرهوند؛ سفیر سابق ایران در افغانستان در خصوص درگیریهای اخیر طالبان با ایران بر سر هیرمند و اختلافات مرزی است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
دلیل تنش مرزی میان ایران و طالبان چیست؟
یک احتمال بسیار ضعیف وجود دارد که تنش ایجاد شده در مرز به این دلیل است که شاید طرف افغانستانی خواسته باشد به گونهای با ایجاد تنش، ایران را مهار کند تا دیگر صحبت از حقابه هیرمند را به میان نیاورد اما بخش عمده اختلافات مرزی که اکنون پیش آمده و موجب درگیری دو طرف شده است، به نبود یک سیستم سیاسی و اداری روشن و نیروهای آشنا با مسائل حکمرانی در مرز در افغانستان بازمیگردد، چنین شرایطی باعث شده است که یک جماعت نادان در مرزها مستقر باشند و هر موضوعی ممکن است باعث شود قواعد، قوانین و مقررات توافق شده مرزی را زیر پا بگذارند که البته با واکنش مناسب و شایسته طرف ایرانی روبهرو میشوند.
تنش کنونی نیز ناظر بر همین موضوع است زیرا وقتی چنین تخلفی از نیروهای طالبان به کابل اعلام میشود، پاسخی که دریافت میشود این است که به آنها تذکر میدهیم و این نشان میدهد نیروهای طالبان در مرز با ایران افراد نادان یا ناآشنا به قوانین هستند، چنین مشکلی ناشی از پیدایش دوباره طالبان در صحنه سیاسی افغانستان است که نه تنها نظام بوروکراتیک، اداری و سیاسی فروریخته بلکه اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و ساختار امنیتی این کشور نابود شده و افغانستان در حال تبدیل شدن به یک سیاه چاله است.
حل مسئله حقابه ایران از هیرمند چه راهکاری دارد؟
موضوع حقابه هیرمند این است که بر عکس بسیاری از آبهای مرزی، جزو معدود آبهای مرزی ایران با کشورهای همسایه است که توافق درباره آن سال ۱۳۵۱ به قانون تبدیل شد و مجالس هر دو کشور نیز آن را تصویب کردند، بنابراین موضوع حقابه ایران از هیرمند یک پشتوانه بینالمللی دارد که حقوق بینالملل این آب را برای ایران به عنوان یک حق مسلم تأیید کرده است تنها باید دیپلماسی ما از گذشته هوشیار و هوشمند عمل میکرد تا این حق قانونی ایران را پایدار نگه میداشت.
در حالی که در دوره اصلاحات در برابر قطع این حقابه کوتاهی شد و مسئول مربوط در واکنش به اعتراضات نسبت به پیگیری نشدن این حق قانونی بهصراحت اعلام کرد که هیرمند خود به خود خشک شد و طالبان در این اتفاق بیتقصیر هستند. هنگامی که یک فرد سیاسی در وزارت خارجه به جای دفاع از حقوق ملت، چنین موضع را در پیش میگیرد طبیعی است که امروز باید به چنین ورطهای برسیم یعنی کار به جایی رسیده است که طالبان در مسیر آب کانال انحرافی ساختهاند تا آب را به مزارع زیر کشت مواد مخدر انتقال دهند و این نتیجه ادامه همان سنگ بنای نادرست درباره آب هیرمند است.
این روند نادرست در دروههای بعد نیز ادامه یافت تا جایی که سالهای بعد مسئولان کشور نسبت به آبی که در فصل نامناسب به ایران اختصاص مییافت واکنش نشان ندادند زیرا بر اساس قرارداد حقابه، سهم ایران از آب در طول ۱۲ ماه سال تعیین شده است نه اینکه آب ناشی از سیلاب تنها در چند ماه محدود به هیرمند ریخته شود و به عنوان حقابه در اختیار ایران قرار گیرد و حتی اکنون طالبان همان سیلاب را نیز به سمت گود زره منحرف میکنند که یک شورهزار و رمل است که هر چقدر آب در آن جاری شود به زمین فرو میرود اما اجازه نمیدهند این آب به سوی کشور ما جاری شود.
سدسازی در مسیر هیرمند تا چه اندازه در نادیده گرفته شدن حقابه ایران از هیرمند مؤثر بوده است؟
اگر حقابه هیرمند پایدار میماند، افغانها نمیتوانستند در پایین دست سد کجکی، سد جدیدی به نام کمال خان را بسازند که به معضلات این رودخانه افزوده است، بنابراین مجموع این اتفاقات سبب شده است که امروز ایران برای دریافت حقابه خود از هیرمند دچار گرفتاری شود مانند بارشهای رحمت الهی در روزهای اخیر که تبدیل به سیلاب شد زیرا اگر در گذشته تمامی استانها مسیر وقوع سیل را پیشبینی و برای ایمنسازی آن سرمایهگذاری میکردند اکنون شاهد خسارتهای مادی و جانی نبودیم، اکنون مسئولان باید بسترها را باید به شکلی آماده کنند که در صورت وقوع سیل احتمالی رخ داد این گرفتاری تکرار نشود.
به نظر شما راهکار حل چالش هیرمند چیست؟
این چالش در کوتاه مدت قابل رفع نیست. اینکه طالبان بخواهد از ایران امتیاز بگیرد تا دریچههای سد را باز و آبی در هیرمند جاری کند مشکلی را حل نمیکند زیرا کل آبی که پشت سد کمالخان ذخیره شده است به ۵۰ میلیون متر مکعب میرسد در حالی که حقابه ایران از هیرمند بیش از ۸۶۰ میلیون متر مکعب در سال است و باید چندین بار سد پر و همه آب آن جاری شود تا این آب اختصاص یابد.
پس با این وضعیت، آبی به ایران نخواهد رسید؟
پیگیری و جاری شدن دوباره حقابه ایران به یک سیاست و دیپلماسی تعریف شده است و کارشناسی نیاز دارد، اکنون لازم است برای دریافت این حقابه یک برنامه بلندمدت طراحی و اجرا توسط دستگاه دیپلماسی ایران اجرا شود، به همین دلیل میتوان گفت که با این وضعیت دورنمایی برای دریافت آب دیده نمیشود.
نظر شما