به گزارش ایمنا، سریال کودکآزاریهای منجربه قتل، حالا به نام «نیکان» رسیده است. حدود یک ماه قبل بود که پدر و نامادری نیکان شش ساله او را به بیمارستان شهدای تجریش رساندند و نیکان به خاطر خونریزی داخلی در ناحیه شکم راهی اتاق عمل شد.
کودک خردسال سه هفته با اوضاع وخیم جسمی خود دست و پنجه نرم کرد و در نهایت تسلیم مرگ شد. بلافاصله رسیدگی به موضوع در دستور کار محمد وهابی بازپرس ویژه قتل تهران قرار گرفت و با توجه به ضدونقیضگوییهای پدر و نامادری و تشخیص آثار کودکآزاری روی بدن نیکان، این دو نفر به عنوان مظنونان پرونده بازداشت شدند.
در نهایت پدر به شکنجه هولناک منجر به قتل فرزند خود اعتراف و اظهار کرد: چند بار به فرزندم هشدار داده بودم که در خانه دستشویی نکند اما او بازهم بیاعتنا بود، برای همین او را تنبیه کردم؛ البته چند روز قبل هم با اسکوتر زمین خورد و دسته آن به شکمش ضربه زده بود. آثار سوختگی هم به دلیل این است که قاشق داغ روی دستش گذاشتم.
با اعتراف پدر، نامادری آزاد شد و تحقیقات در این پرونده در شعبه دوم دادسرای جنایی تهران در جریان است. بعد از انتشار این گزارش دقایقی پای درددل مادر نیکان مینشینیم که درحالحاضر شاکی این پرونده است.
قتل هولناک نیکان ۶ ساله بعد از شکنجه مرگبار
پرستو بخردی مادر نیکان، اظهار کرد: پنجشنبه بیستم خردادماه بود که با نامادری نیکان تماس گرفتم و او ابتدا به من گفت که فرزند خودش بیمار شده و در بیمارستان است اما غروب همان روز متوجه شدم که نیکان تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
به سرعت به بیمارستان رفتم و متوجه شدم نامادری نیکان خودش را عمه او معرفی کرده است. وقتی با پزشک صحبت کردم به من گفتند که جای سوختگی عمیقی روی دست فرزندم بر جای مانده است.
حدود ۱۸ روزی بود که نیکان را ندیده بودم. چند بار میخواستم او را ببینم اما هر بار پدر و نامادریاش بهانه میآوردند. نامادری به من گفته بود برای تفریح به باغی رفته بودند و آنجا روی دست پسرم زغال افتاده است اما مشاهده خودم و نظر پزشک حکایت از آن داشت که زغال روی دست فرزندم فشار داده شده بود.
قبلاً بابت کودکآزاری از پدر نیکان شکایت کرده بودم و پروندهای هم در مراجع قضائی استان البرز باز شده بود. من حدود دو سال بود که از پدر نیکان جدا شده بودم و حدود یک سالونیم قبل، پدرش او را برای زندگی نزد خودش برد.
در این مدت مجبور بودم که با نامادریاش رابطه مساعد خود را حفظ کنم تا او مانع دیدار من و فرزندم نشود. حالا مدارکی به مراجع قضائی ارائه میدهم تا ثابت کنم پیش از این چه کسانی فرزندم را آزار میدادند. تنها خواسته من این است که خون فرزندم پایمال نشود.
نظر شما