به گزارش خبرنگار ایمنا، مهاجرت روستاییان به شهرها در شش دهه اخیر یکی از مهمترین موضوعهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و از اصلیترین چالشهای جمعیتی کشور بوده است. گستردهترین موج مهاجرت به شهرها در اوایل دهه ۴۰ خورشیدی و با آغاز اصلاحات ارضی در ایران رخ داد، با ادامه این روند در سال ۱۳۵۵ برای نخستینبار، نسبت خانوارهای شهری به روستایی نزدیک شد تا اینکه سرشماری ۱۳۹۵ نشان داد که تعداد خانوارهای شهری حدود سه برابر روستاییان است.
یعنی اگر در سال ۱۳۵۵ سه میلیون و ۲۶۵ هزار خانوار ایرانی در مناطق شهری و سه میلیون و ۴۴۶ هزار خانوار در مناطق روستایی ساکن بودند، این رقم در سال ۱۳۹۵ به طور تقریبی سه برابر به نفع خانوادههای شهری شد و به ازای حدود ۱۸ میلیون و ۱۲۵ هزار ۴۸۸ خانوار شهری، تنها شش میلیون و ۷۰ هزار خانوار در مناطق روستایی ساکن هستند.
این موضوع از نظر جمعیتی (تعداد نفرات) نیز همین روند اتفاق افتاده است تا جایی که از ۸۴ میلیون جمعیت کشور، حدود ۲۰ میلیون نفر روستایی و حدود یک میلیون نفر عشایر هستند و نزدیک به ۲۶ درصد جمعیت کشور را شامل میشوند. آمارهای رسمی نشان میدهد از سال ۱۳۹۲ تا ۹۷ یعنی در مدت پنج سال، چهار میلیون و ۷۰۹ هزار نفر در داخل کشور مهاجرت کردهاند که سهم مناطق شهری از آن ۸۴.۴ درصد و مقاصد روستایی ۱۵.۶ درصد است.
مهاجرت به دلیل کمبود فرصتهای شغلی، آب و امکانات زندگی
مهدی ۲۸ ساله که از سال ۹۳ همراه با خانواده پنج نفری خود از یکی از شهرستانهای شمالی به اصفهان مهاجرت کرده است، میگوید: دارایی پدرم در شهرستان یک زمین کوچک بود که به دلیل خشکسالی قابل کشت نیست و یک خانه قدیمی که نیاز به تعمیر و بازسازی داشت، وقتی در یکی از دانشگاههای اطراف اصفهان قبول شدم. شغل پاره وقتی در یک کارگاه شیرینیپزی پیدا کردم و بعد از مدتی، پدر و برادرم نیز در همین کارگاه مشغول شدند، کمی بعد خانهای در اصفهان اجاره کردیم و ساکن شدیم.
خانم کشانی که ۱۰ سال پیش همراه خانواده به اصفهان مهاجرت کرده است نیز کمبود امکانات در روستا را دلیل اصلی مهاجرت میداند و میافزاید: روستای ما از قدیم مشکل آب داشت، در قدیم تنها یک چشمه برای برداشت آب و شستشو داشتیم که سالها قبل خشک شد و برای خانهها آب لوله کشی آوردند اما فشار آب کم بود و در هفته چندین بار آب قطع میشد، بچهها هم بعد از بزرگ شدن برای پیدا کردن کار و زندگی به شهر آمده بودند و ما ناچار شدیم خانه و باغ خود را رها کنیم تا در نزدیکی آنها زندگی کنیم.
علیرضا که ۴۲ سال دارد، ازدواج و تشکیل خانواده را سرآغاز مهاجرت خود به شهر میداند و میگوید: خانواده ما ساکن روستایی به نام طرق هستند که یک منطقه زیبای گردشگری با آب و هوایی بسیار خوب است، اما تنها دارایی ما یک باغ بود که جوابگوی مخارج زندگی سه چهار خانواده نبود، برای همین من و دو برادرم به اصفهان مهاجرت کردیم تا بتوانیم شغل مناسبی پیدا کنیم؛ در حالی که در روستا حتی آب آشامیدنی کافی نیز وجود نداشت.
ورود به شهرها در جستجوی زندگی بهتر
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: بسیاری از مهاجرتها به این دلیل اتفاق میافتد که فرد سعی میکند نسبت به شرایط بهترین تصمیم را برای زندگی خود بگیرد بنابراین این پدیده از نظر مهاجر یک تصمیم عاقلانه برای رسیدن به یک نقطه مطلوبتر در حوزه تحصیل اشتغال و یا امکانات رفاهی دیگر است.
وی فلسفه بیشتر مهاجرتها را جستجوی فرصتها و امکانات بیشتر میداند و میافزاید: اگر این موضع را مدنظر قرار دهیم، مهاجرت فینفسه مشکلزا نیست فردی که مهاجرت میکند یا جذب بازار رسمی کار و یا در مشاغل غیررسمی فعال میشود همچنین این احتمال وجود دارد که در مکانهایی ساکن شود که حداقلهای خدمات اجتماعی را نداشته باشد البته این موضوع به معنای سکونت در حاشیه جغرافیایی شهر نیست.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به تمایل مهاجران برای سکونت در محلههایی که از حداقل خدمات عمومی بیبهره هستند، خاطرنشان میکند: مهاجران با پولی که در اختیار دارند میتوانند در چنین مناطقی سکونت کنند، در چند سال اخیر به واسطه خشکسالیها، شرایط زیست محیطی در مناطق مختلف و از بین رفتن فرصتهای اشتغال مهاجرت افزایش داشته است وگرنه نفس مهاجرت نه آسیبزاست و نه مشکلی ایجاد میکند.
در مهاجرت معکوس موفق نبودهایم
وی یکی از راهکارهای اصلی کنترل مهاجرت به کلانشهرهای کشور را تمرکززدایی معرفی میکند و میگوید: تمرکززدایی به معنای توزیع امکانات در همه مناطق و تسهیل دسترسی افراد به امکانات در مناطق و یا روستاهایی است که بسیاری از آنها حداقل امکانات را ندارند و طبیعی است که توجه به روستا میتواند بستری برای کاهش مهاجرت باشد.
موسوی چلک برنامهریزی برای سکونت مردم در محیط زندگی خود را ضروری میداند و میگوید: واقعیت این است که در مهاجرت معکوس موفق نبودهایم زیرا به ندرت اتفاق میافتد که مهاجری به شهرهای بزرگ مانند تهران و اصفهان وارد شود و بتواند آنها را به مقصد شهر و دیار خود ترک کند و این نشان میدهد عواملی که میتواند مشوق و انگیزهای برای ماندن افراد در شهرهای کوچک یا روستاها باشد هیچگاه مورد توجه قرار نگرفته است.
وی این عوامل انگیزشی را بسته به موقعیت جغرافیایی مناطق، متفاوت میداند و میافزاید: نمیتوان برای همه مناطق کشور یک راهکار حل مشکل تعریف کرد زیرا زیرساختها، فرصتها و ظرفیت مناطق مختلف متفاوت است و همین ظرفیتها میتواند مبنای برنامهریزی برای کنترل روند مهاجرت قرار گیرد.
مهاجران جوان جویای کار و تحصیل
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران میافزاید: بسیاری از مهاجران جوانانی هستند که جویای کار و یا تحصیل هستند اما اقتصادی در منطقه وجود ندارد یا علاقهمند به ادامه دادن مشاغل خانوادگی خود نیستند، معمولاً بیشترین مهاجران کشور جوانان هستند، تحصیل، اشتغال و ازدواج نیز در بین انگیزههای بعدی قرار دارد.
وی ایجاد عدالت در دسترسی به خدمات را یکی از عوامل تأثیرگذار در کنترل مهاجرت میداند و ادامه میدهد: اجرای این راهکارها نیازمند آن است که وضعیت تمام مناطق ایران شناسایی شود و مشخص شود که دسترسی به خدمات در هر منطقه چگونه است، چه فرصتهایی در این مناطق وجود دارد و چه زیرساختهایی قابل توسعه است تا از همه آنها به عنوان عاملی برای کنترل مهاجرت استفاده شود.
موسوی چلک با اشاره به اهمیت ایجاد اشتغال برای کنترل مهاجرت، میگوید: برای موضوع اشتغال باید یک بانک اطلاعاتی از مشاغل مورد نیاز و همچنین بازاریابی مناسب از تولیدات و محصولات یا بستههای سیاستی تشویقی در حوزههای مختلف داشته باشیم، همه این عوامل میتوانند کمک کنند تا مهاجرت از روستاها یا شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کلانشهرها کمتر اتفاق بیفتد.
وی عوامل مؤثر در بروز مهاجرت را در نقاط مختلف را متفاوت میداند و اظهار میکند: انجام بررسیهای علمی مهاجرت در هر منطقه ضروری است با شناسایی این عوامل احتمال اینکه برنامهریزیهای مبتنی بر هدف در مدیریت روند مهاجرت انجام گیرد به شدت افزایش خواهد یافت به عنوان مثال وقتی در منطقهای محصولی تولید میشود که بازار مصرف ندارد یا تولید محصول در آنجا گران تمام میشود نیاز به مداخلات و بستههای سیاستی است تا در جلوگیری از تشویق افراد به مهاجرت راهگشا باشد.
بحرانهای جنگ، خشکسالی و کرونا
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به نقش مؤثر برنامهریزی عمومی و مبتنی بر شواهد در حوزه جلوگیری از مهاجرت، میگوید: گاهی ایجاد امنیت برای سرمایهگذاریهای کوچک و روستایی یا ایجاد فرصتهای اشتغال متناسب با بوم هر منطقه میتواند عاملی برای کاهش مهاجرت باشد اما جلوگیری کامل از تکرار این پدیده امکانپذیر نیست.
وی درباره روند رو به رشد مهاجرت در سالهای اخیر، ادامه میدهد: مهاجرت پدیدهای همیشگی در جامعه بوده است، اما گاهی حوادث و بحرانها شرایط اقلیمی و حتی جنگها عامل تشدیدکننده برای جابهجایی مردم از یک نقطه به نقطه دیگر بوده است، مثلاً وجود ریزگردها در یک منطقه، ایجاد جنگ و درگیری یا محرومیت از امکانات میتواند احتمال مهاجرت را افزایش دهد و از آنجا که چنین عواملی تاکنون کنترل نشدند، همچنان مهاجرت وجود دارد.
موسوی چلک با اشاره به پیامدهای افزایش مهاجرت برای کلانشهرها، تصریح میکند: در صورتی که مهاجران جذب فرصتهای رسمی اشتغال شوند، مشکلی ایجاد نمیشود اما گرایش به سمت مشاغل غیررسمی که حتی گاهی ممکن است در حوزه جرایم، قاچاق و غیره باشد تضادهای فرهنگی ایجاد میکند.
اهمیت دسترسی به عدالت و برخورد علمی با مهاجرت
وی توسعه محلات ناکارآمد شهری را محصول حضور مهاجران میداند و میافزاید: گاهی این مهاجران به دلیل نداشتن پول یا امکانات، نمیتوانند در بافت اصلی جامعه جذب و ادغام شوند، آنها میتوانند عامل محرکی برای افزایش آسیبهای اجتماعی باشند زیرا افزایش افراد فقیر و بیکار در جامعه میتواند بستر حوادث مختلفی را فراهم کند که در برخی مواقع میتواند امنیت را هم تحتالشعاع قرار دهد.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به پیشبینی تشدید مهاجرت در سالهای آینده، میگوید: با شرایط کنونی، روند مهاجرت سرعت بیشتری پیدا خواهد کرد و با توجه به اینکه بسیاری از مهاجران از دسترسی به مسکن و شغل مناسب محروم میمانند، ممکن است بر زیست جامعه تأثیر منفی بگذارند و این زیست میتواند شامل بحران اجتماعی، زیست محیطی یا گسترش آسیبها، تنشها و مشکلات متعدد دیگر باشد.
وی درباره نقش سیاستگذاران در کاهش پیامدهای ناشی از مهاجرت، ادامه میدهد: مسئولان باید نگاه واقعبینانهتری داشته باشند، دسترسی به عدالت را مدنظر قرار دهند و با موضوع مهاجرت با رویکرد علمی برخورد کنند در این صورت شرایط متفاوت خواهد شد.
مشکل جهانی به نام شهرنشینی
مسعود مهدویانفر، مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، میگوید: مهاجرتهای داخلی یا رشد شهرنشینی با کلیدواژههایی مانند افزایش حاشیهنشینی یک پدیده جهانی و درحال افزایش در سراسر دنیا است و با توجه به تمرکز امکانات و منابعی که در شهرهای بزرگ در دنیا ایجاد شده، زندگی در محیطهای روستایی یا غیر شهری با سختیهایی روبهرو است که برآوردها نشان میدهد تا پایان سال ۲۰۳۰ حدود ۶۰ درصد جمعیت جهان شهرنشین میشوند در حالی که این عدد در ۵۰ سال قبل از آن به حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد میرسید.
وی میافزاید: مطالعات نشان میدهد شهرهایی مانند داکا، قاهره، تیان چین، حیدرآباد لاهور و دیگر شهرهایی که در منطقه آسیا قرار دارند همچنین مناطق دیگری مانند توکیو، بمبئی، میلان، لندن نیز با این پدیده دست و پنجه نرم میکند و این مشکلی نیست که تنها در کلانشهرهای ایران با آن روبهرو باشیم.
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان تاکید میکند: علل و زمینههای متعددی در افزایش مهاجرت نقش دارد، نخستین موضوع بیشتر علل اقتصادی است و اینکه مطلوبیت یا جذابیت شهرهای بزرگ مانند وجود کارخانههای بزرگ یا زمینههای اقتصادی موجود، زمینه جذب مهاجران است.
وی ادامه میدهد: اگرچه دلایل اقتصادی به عنوان یکی از پارامترهای مهم مهاجرتهای داخلی به شمار میرود اما عوامل دیگری از جمله مسائل فرهنگی و اجتماعی هم وجود دارد که وقتی در سبک زندگی شهری مطلوبیتهایی شکل میگیرد، افراد احساس میکنند که در زندگی روستایی کامیابیها یا مزیتهایی مانند دسترسی به اوقات فراغت، کلاسهای آموزشی یا استفاده از ظرفیتهای علمی دانشگاهی برای آنها فراهم نیست.
پیامدهای فرهنگی اجتماعی تغییر سبک زندگی
مهدویانفر میگوید: مهاجرتها تنها عامل اقتصادی ندارد و مسائل فرهنگی و اجتماعی که بیشتر به دنبال تغییرات سبک زندگی در دنیا و کشور ایجاد میشود نیز در تشدید این پدیده بسیار مؤثر است همچنین الگوی سبک زندگی که با رسانهای شدن زندگی مردم تشدید شده است در افزایش مسائل اجتماعی تأثیرگذار است.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از مؤلفههای سبک زندگی ریشه در تبلیغات رسانهای دارد، تاکید میکند: در رسانههای جمعی وقتی به طور مداوم تبلیغاتی درباره تفریح، باشگاههای ورزشی، کنسرتها و مدلهای فرهنگی میشود افراد جامعه روستایی چون دسترسی به این مطلوبیتهای فرهنگی و اجتماعی ندارند، از زندگی در محل سکونت خود احساس نارضایتی میکنند.
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان میافزاید: رسانه در افراد تغییر ذائقه ایجاد میکند به گونهای که ممکن است در شهر یا روستای محل سکونت خود امکانات مالی داشته باشند اما باز هم احساس رضایت نکند زیرا رسانه با ذائقهسازی و ایجاد حس رضایتمندی کاذب، این زمینه را ایجاد میکند که فرد محیط زندگی خود را رها کند و راضی شود که در یک خانه کوچکتر و با رفاه بیشتر زندگی کند.
وی معتقد است تنها راهکارهای اقتصادی برای کنترل پدیده مهاجرت روزافزون به شهرها کافی نیست، میگوید: حتی اگر در مناطق مهاجرفرست اشتغال ایجاد کنیم به تنهایی برای حل مشکل مهاجرت کافی نیست زیرا مسئله مهمتری به نام رضایت از زندگی و سبک زندگی وجود دارد که رسانهها آن را به گونهای ایجاد میکنند که فرد حتی اگر رفاه بالاتری در مناطق غیرشهری داشته باشد، باز هم از آن احساس رضایت را ندارد.
کلیدواژهای به نام رضایت از زندگی
مهدویانفر نقش مطلوبیت و رضایتمندی از زندگی را در تشدید مهاجرت بسیار میداند و میگوید: مطلوبیت زندگی در مناطق مهاجرفرست یک امر نسبی است اما سکونت مهاجران در مناطق حاشیهای با مسائل و آسیبهای اجتماعی مانند ناامنی و پایین بودن همبستگی و روابط اجتماعی، همراه است که مهاجران باید با آنها دست و پنجه نرم کنند و این موضوعات نیز باید در سیاستگذاری مدیران درنظر گرفته شود.
وی ایجاد مهاجرت معکوس را در گرو توجه به همه عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میداند و تاکید میکند: مشکلاتی که مهاجران با سکونت در جامعه شهری با آن روبهرو میشوند کمتر در رسانهها مطرح میشود درحالی که نداشتن تعاملات اجتماعی و همبستگی با اطرافیان، ممکن است افراد و خانواده آنها را دچار افسردگی کند همچنین تغذیه و آب و هوای سالم نیز امکاناتی است که فرد با مهاجرت به شهرهای بزرگتر از آنها محروم میشود.
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان میگوید: در برخی مناطق کشور به ویژه مناطق شرقی که ناامنیهایی به دلیل مجاورت با برخی همسایگان وجود دارد، انگیزههای امنیتی نیز به تشدید مهاجرت دامن میزند به ویژه آنکه هرچه به مرکز کشور نزدیک میشویم ضریب امنیتی و بهرهمندی از نظم و انضباط اجتماعی بالاتر است.
رهآورد کج کارکردیهای سیستم کلان کشور
وی مسائل بهداشتی و درمانی را یکی دیگر از انگیزههای مهم مهاجرت میداند و میگوید: بیماری خود یا بستگان درجه یک فرد میتواند عاملی برای استقرار او در یک جامعه شهری بزرگتر برای دسترسی بهتر به خدمات درمانی باشد.
مهدویانفر درباره راهکارهای کاهش مهاجرت، میافزاید: موضوع مهاجرت چندان مربوط به سیاستگذاری در حوزه مسائل استانی نیست، این موضوع مدیون و مرهون کارکرد کلان سیستمهای کشور در طراز ملی است بنابراین باید به دنبال اصلاح ساختار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و ساختارهای دیگری در سطح جامعه باشیم.
وی ساماندهی اشتغال روستایی را یکی از راهکارهای کنترل مهاجرت میداند و میگوید: سیاست کلی کشور باید جایگزینی بخشهایی مانند کشاورزی و دامپروری با اقتصادی صنعتی همچنین توجه به اقتصاد مبتنی بر گردشگری باشد.
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان با انتقاد از توجه بیش از اندازه به رشد صنعتی در اقتصاد کشور، یادآور میشود: این رشد صنعتی با اکوسیستم ایران متناسب نبوده است، بنابراین در استان اصفهان نیز باید پایههای اقتصاد بر گردشگری، صنایع دستی و فعالیتهای فرهنگی، هنری قرار گیرد.
وی تغییر نظام سیاستگذاریهای اقتصادی را ضروری میداند و اظهار میکند: به جای افتادن در چرخه باطل توسعه صنعتی لازم است که توجه به مزیتهای هر منطقه در دستور کار مسئولان ملی قرار گیرد به عنوان مثال چشمانداز توسعه ۲۰ سال آینده اصفهان، به عنوان یک پایگاه و قطب فرهنگی، اجتماعی و گردشگری تعریف شود و این موضوع خودبهخود باعث میشود که مناطق غربی استان اصفهان که جذابیتهایی برای اکوتوریسم و جذب گردشگری دارند همچنین مناطق شرقی با کشاورزی و دامپروری رونق یابند.
تغییر ذائقه اقتصاد صنعت محور به اقتصاد فرهنگی گردشگری
مهدویانفر اصلاح نظام سیاستگذاری اقتصادی از صنعت محور به یک اقتصاد فرهنگی، اجتماعی و گردشگرمحور را زمینهساز اصلاح بسیاری از مسائل از جمله مهاجرت میداند و میگوید: در کنار این برنامهها، تولیدات رسانهای و برنامههایی که برای نسل جوان ذائقهسازی میکند باید در دستور کار قرار گیرد تا مطلوبیت کاذب زندگی در محیط شهری را کمرنگتر کند به عبارت دیگر تاکید روی موضوع سبک زندگی و ترویج و تبلیغ مطلوبیتهای زندگی در محیطهای محلی و غیرشهری است.
وی درباره رشد روزافزون مهاجرت، میافزاید: در صورتی که تغییر و تحولی در سیاستگذاریهای اجتماعی و اقتصادی کلان کشور ایجاد نشود و سیاستگذاران درگیر مسائل روزمره باشند ممکن است در آینده روند تشدید مهاجرت ادامه پیدا کند اما معتقدم نقش مدیران و متولیان امر همچنین رسانهها در ایجاد مطالبهگری و نخبگان فرهنگی و اجتماعی در بیان مسائل میتواند تصمیمات سیاستگذاران را مورد تجدیدنظر قرار دهد.
نظر شما