به گزارش خبرنگار ایمنا، سرمایه اجتماعی و شکلهای گوناگون آن، در دو دهه اخیر به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم در علوم اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و به معنای سرمایهگذاری در روابط اجتماعی با سودهای مورد انتظار است. سرمایه اجتماعی تمام نیازهای توسعه جامعه را شامل میشود و بهکارگیری درست آن در فرآیند توسعه، باعث رونق کشور در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشود اما بدون سرمایه اجتماعی، دیگر سرمایهها ابتر میمانند و از بین میروند.
در هر جامعهای که افراد آن به شکلهای گوناگون عضوی از گروهها، انجمنها یا اصناف هستند، اعتماد بیشتری نسبت به جامعه دارند و میزان اعتماد و مسئولیتپذیری آنها بسیار بیشتر است، کنترل اجتماعی آسانتر، حمایت خانوادگی و خویشی، برقراری شبکههای فراخانوادگی (مانند صندوقهای قرضالحسنه) و ایجاد فرهنگ مدنی قوی از فواید مثبت سرمایه اجتماعی در جامعه است.
سرمایه اجتماعی در جوامع کهن با سابقه تمدنی، فراوان یافت میشود. مواردی همچون مشارکت مردم در مراسم ازدواج، عزاداری و مناسبتهای اجتماعی، فعالیتهای قرضالحسنه، مشارکت در دفاع از تمامیت ارضی، کمکرسانی به مردم مناطق سیل یا زلزلهزده، مشارکت در جشن نیکوکاری، خیران مدرسهساز نیز نشان از وجود سرمایه و اعتماد اجتماعی در کشور ما است که این روحیه باید به همدلی بلندمدت تبدیل شود زیرا اعتماد اجتماعی سنگ بنای رابطه سالم در جامعه است و افزایش اعتماد متقابل میتواند به شکل قابل توجهی کارایی یک نظام را بالا ببرد و اگر از حد فردی به سطح اجتماعی انتقال یابد، به عنوان یک سرمایه با ارزش به شمار میآید.
اصفهان نیز از دیرباز یکی از پرچمداران سرمایههای اجتماعی در کشور بوده است، مشارکت فعال ساکنان این استان در فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نشاندهنده این جایگاه برجسته است.
اصفهان رنگینکمانی از زیست اجتماعی موفق
رضا اسماعیلی؛ جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با ایمنا، اظهار میکند: اصفهان را میتوان به یک رنگینکمان اجتماعی از فرهنگها، مذاهب و اقوام مختلف توصیف کرد، به عبارت دیگر تجربه زندگی مسالمتآمیز مسیحیان و زرتشتیان و فرقههای مختلف دینی در اصفهان نشاندهنده زیست جمعی همراه با مدارای اجتماعی و آرامش است که بر این اساس میتوان گفت اصفهان نماد بارز یک رنگینکمان اجتماعی به شمار میآید.
وی با اشاره به گوناگونی قومیتها در این دیار، میافزاید: اصفهان به دلیل جایگاه صنعتی و پیشینه فرهنگی و تمدنی بسیار وسیع آن، همواره پذیرای بسیاری از قومیتها از جمله اقوام لر، بختیاری بوده است که این اقوام را به وفور در اصفهان میبینیم، ورود قوم ترک به این منطقه از آذربایجان نیز خاستگاه تاریخی دارد و به دوره صفویه برمیگردد، همچنین وجود قومیتهای گیلکی و مازنی یا گروههای مختلفی از هم وطنان بلوچ و کرد در این استان، نشاندهنده زیست بسیار وسیع اصفهان در طول تاریخ است.
این پژوهشگر فرهنگی و اجتماعی، تنوع اجتماعی اصفهان را محصول موزائیک زیست اجتماعی در این منطقه میداند و خاطرنشان میکند: موزائیک زیست اجتماعی که در اصفهان وجود دارد از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا در عین اینکه از رنگها و اندازههای مختلف تشکیل میشود، یک کل واحدی است که فرهنگ و مردم اصفهان را تشکیل میدهد و در اصطلاح زیست همراه با مسالمت و محبت نام دارد.
خاستگاه تولید ایده و اندیشه
وی اصفهان را خاستگاه بسیاری از مکاتب فقهی، هنری، معماری و فلسفی معرفی میکند و میگوید: از قدیمالایام اصفهان از جایگاه والایی در حوزه نظام اندیشهای برخوردار بوده زیرا مرکزی برای سرایت ایدهها و اندیشههای بسیار زیاد به دیگر مناطق به شمار میآمد از حوزه زبان و ادبیات فارسی گرفته تا هنر، موسیقی، فقه، تفاسیر قرآنی، معماری و به طور کلی حوزههای اندیشهای و فلسفی، شاهد بزرگان زیادی از اصفهان بودیم و از آن به عنوان مکتب اصفهان یاد میشود.
اسماعیلی نقشآفرینی در تحولات اجتماعی را از دیگر ویژگیهای اصفهان میداند و ادامه میدهد: اصفهانیها همیشه پیشگام و پرچمدار تغییرات اجتماعی بودهاند زیرا در نظام تربیتی و آموزشی آن بزرگان و افراد اندیشمندی تربیت میشدند که بعدها میتوانستند در مصادر حوزههای مختلف قرار گیرند و بر همین اساس اصفهان یکی از مهمترین خاستگاه صدور اندیشه است.
نقش نظم و تجربه در مکتب تربیتی اصفهان
وی با اشاره به نقش بارز مردم استان در دوران انقلاب اسلامی، تداوم انقلاب از جمله دوران دفاع مقدس و ردههای گوناگون مدیریتی، تاکید میکند: دیگر ظرفیت اصفهان در حوزه مدیریتی و همه این ویژگیها محصول یک آموزش و تربیت است که اصطلاحاً به نام مکتب تربیتی اصفهان خوانده میشود و این مکتب تربیتی همراه با نظم خاصی است.
استادیار گروه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، دانشگاه آزاد خوراسگان، اهمیت تجربه در مکتب تربیتی اصفهان را قابل توجه میداند و میگوید: آشنا کردن فرزندان با اصول کسب و کار شیوهای رایج در میان بازاریان و افراد صاحب کسب و کارهای بزرگ است، آنها برای فرزندان خود این فرصت را فراهم میکنند تا با تمرین و حتی با خطاپذیری بتوانند در آینده مردان بزرگی در حوزه تجارت باشند در این روش خاص پرورش، دقیق و ظریف بودن از خصلتهای روانشناسی و اجتماعی اصفهانیها است که ویژگیهایی مانند طنازی، پاسخگویی سریع، بدیههگویی و شوخطبعی را به همراه دارد.
وی پرورش روح و ذوقهای برجسته را یکی از نکات مهم در جریان تعلیم و تربیت اصفهانیها میداند و میافزاید: نتیجه فرایند تعلیم و تربیت در اصفهان آن است که اصفهانیها میتوانند در برابر مسائل پیچیده، پاسخهایی را در قالب طنز ارائه دهند، دقت و ظرافت با روحیههای خاص و وسواسگونه در فرهنگ و روحیه اصفهان جاری است.
اهمیت ظرافت، آیندهنگری و سختکوشی در اصفهان
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان آیندهنگری را یکی از ویژگیهای مثبت اجتماعی در اصفهان میداند و میگوید: روحیه آیندهنگری باعث میشود که اصفهانیها برای ساختن آیندهای مطمئنتر و با رفاه بیشتر تلاش کنند بر اساس این ویژگی میتوان گفت اصفهانیها زندگی دیروز خود را به گونهای سازماندهی کردهاند که امروز بتوانند فرصت پرواز کردن داشته باشند و برای آینده خود زندگی جدیدی خلق کنند.
وی خاطرنشان میکند: روح زمان و آیندهنگری که در شخصیت اصفهانیها وجود دارد حتی موجب میشود بسیاری از آنها فراتر از امکانات و داراییهای خود برای نسل آینده کوشش کنند بنابراین مردمی آیندهساز باشند و سرنوشت فردای خود را با همت و کوشش و تلاش امروز رقم میزنند.
اسماعیلی با اشاره به شرایط ویژه جغرافیایی منطقه و تجربه ناملایمات در برخی دورههای تاریخی، میافزاید: این ناملایمات در دورههایی مانند هجوم افاغنه یا قاجار، ساکنان اصفهان را با احساس ناامنی مواجه کرده و آنها را به سوی روحیه محاسبهگری همراه با محافظهکاری سوق داده و ریسکپذیری مردم را کاهش داده و از بعد مثبت آیندهنگری را به همراه داشته است اما از جنبه دیگر آنها را بیشتر به سمت تلاش برای کاهش ریسک سوق داد و تا حدودی این ویژگی مقتصد بودن که گاهی در اصطلاح به عنوان خسیس بودن یاد میشود ناشی از همین تجربه ناامنی و شرایط محیطی در دورههای گذشته است.
پیوند ویژگیهای اجتماعی با پیشینه صنعتگری اصفهان
وی با اشاره به نمادهای گوناگون صنعت در اصفهان، تصریح میکند: موضوع مهم که نباید فراموش شود این است که اصفهان شهری با نمادهای مختلف در حوزه صنعت است و صنایع بسیار وسیعی در گذشته وجود داشته و اکنون نیز در اطراف شهر وجود دارد، زیرا پیشینه صنعتگری اصفهان یکی از ویژگیهای مهم اقتصادی و اجتماعی این شهر بوده و در دورههای تاریخی به ویژه در ابتدای قرن گذشته، کارخانههای متعدد نساجی اصفهان به نام منچستر ایران معروف بوده است.
این جامعهشناس وجود ۲۸۰ رشته صنایع دستی در اصفهان را ظرفیت بسیار عظیم فرهنگی و اجتماعی میداند و میگوید: اینکه گفته میشود اصفهان نصف جهان است منظور نه از نظر فیزیکی و جغرافیایی بلکه از نظر ظرفیتهای صنعت و هنرهای دستی است که در اصفهان وجود داشته پس حفظ این هنرها و صنایع دستی و جلوگیری از ایجاد فاصله بین نسل گذشته و نسل امروز ضروری است.
داستان نصف جهان نیازمند روایتگری است
وی روایت هنرها و ظرفیتهای اجتماعی اصفهان برای نسل جدید را بهترین راه حفظ آنها از نابودی و فراموشی میداند و اظهار میکند: تاریخ اصفهان در حوزه فرهنگ، اجتماعی، صنعتی و گردشگری باید با زبان روایی و داستانهای جذاب برای نسل آینده و گردشگرانی که به این شهر سفر میکنند، بازگو شود.
اسماعیلی با اشاره به نقش مهم نسل امروز در حفظ هویت و فرهنگ اصفهان، میافزاید: ماندگاری این میراث در گرو آن است که داستان اصفهان در دورههای گوناگون تاریخی و از نظر تنوع آثار و پدیدههایی که در آن خلق شده است، برای مخاطبان چه در عرصه ایران و چه عرصه پهناور جهان بازگو شود در این صورت میتوان گفت که اصفهان را حفظ کردهایم.
وی اصفهان را فراتر از اینکه متعلق به اصفهان و ایران باشد، جهانشهری متعلق به جهان میخواند و خاطرنشان میکند: آنچه موجب پایداری و ماندگاری اصفهان در تاریخ شده در آینده تاریخ هم نقشآفرینی خواهد کرد اما به این شرط که روایتهای مختلف اصفهان را با زبانی جذاب و متناسب با نسلهای مختلف عرضه کنیم و این روایتها تنها گفتوگویی نیست بلکه روایت تصویری در قالب تولید فیلم و استفاده از دیگر قالبهای هنری است که میتواند اصفهان را همچنان جذاب به مانند نیمی از جهان به جهانیان عرضه بدارد و موجب پایداری و ماندگاری آن در آینده تاریخی شود.
اثرات تهدیدی به نام شکاف نسلی و اجتماعی
این پژوهشگر اجتماعی و فرهنگی، اصفهان را دارای فرهنگ کار و تلاش توصیف میکند و میگوید: افرادی که در خانوادههای اصفهانی پرورش مییافتند، از دوره سنی پایین وارد کار و فعالیت میشدند اما امروزه به دلیل شکاف نسلی و اجتماعی که وجود دارد، کمتر خانوادهای فرزندان خود را به این فرهنگ و تجربه کسب و کار در دوره نوجوانی و جوانی سوق میدهد.
وی نابودی برخی هنرهای دستی که از سوی بانوان انجام میشد را تهدید دیگری برای اصفهان میداند و میافزاید: تمام آثار فرهنگی و زینتی که در اصفهان وجود دارد توسط مردان و زنان اصفهانی خلق شده است و یکی از راهبردیترین اقدامات برای حفظ فرهنگ اصفهان این است که کودکان و نوجوانان، دانشآموزان و دانشجویان را به بازدید از کارگاههای صنایع دستی و آشنایی با شرایط محیطی آنها سوق دهیم تا در جریان خلق این هنرها قرار بگیرند و حتی خودشان اثر کوچکی خلق کنند.
اسماعیلی تاکید میکند: آنچه اصفهان را ماندگار میکند به دو دسته تقسیم میشود، یکی میراث ناملموس آداب، رسوم، و ابعاد فرهنگی و سنتهایی که در اصفهان وجود دارد و دوم آثار تاریخی و تمدنی است که صفویان بخش عمدهای از آن را برای ما به میراث گذاشتند گرچه پیشینه اصفهان فراتر از این و به دوران ساسانی برمیگردد اما برای معرفی جذابیتهایی که در صدف اصفهان وجود دارد، نیازمند بازگشایی گنجینه و رمزگشایی و انتقال آن هستیم.
ویژگی برجسته فرهنگی و اجتماعی یک جهانشهر
مسعود مهدویانفر؛ مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: یکی از مهمترین زوایای جهانشهر اصفهان که از دیرباز مورد توجه بوده، حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی این شهر است که همواره به عنوان مهد دانش و توسعه فعالیتهای علمی محوریت داشته و وجود شاعران، ادبا و اندیشمندانی که در این شهر و استان زیستهاند، یکی از ظرفیتهای بسیار مهم فرهنگی و اجتماعی استان اصفهان است.
وی اصفهان را یک پایگاه دینی و توجه به مسائل مذهبی و الهامبخش جهان اسلام مینامد و میگوید: به همین دلیل در یک سال اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام نام گرفت که بخش عمده آن بهخاطر وجود ظرفیتهای علمی، دینی و حوزوی آن بود، همچنین مهمترین ویژگی فرهنگی و اجتماعی در استان اصفهان، وجود سبک زندگی مردم اصفهان است که در آن مؤلفههای مثبت و ارزشمند متعددی وجود دارد.
مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان سختکوشی، دوراندیشی، برنامهریزی، آیندهنگری و وجود همبستگیهای اجتماعی و فامیلی بین اقوام را از ویژگیهای مثبت سبک زندگی مردم اصفهان معرفی میکند و اظهار میکند: زندگی مسالمتآمیز اقوام و ادیان در اصفهان این شهر را به عنوان یک جامعه چند فرهنگی در طول دورههای مختلف مطرح کرده و ظرفیت دیگرپذیری و تسامح و تساهلی که در مردم وجود داشته است را میتوان جزو امتیازات مهم سبک زندگی مردم اصفهان قلمداد کرد.
اصفهان نماد فعالیتهای مردمی و مشارکتجویانه
وی یکی از مهمترین ظرفیتهای اصفهان را سازمانهای مردم نهاد فعال میداند و میگوید: حضور و مشارکت مردم اصفهان به عنوان یکی از ابعاد بسیار مهم در حفظ و تداوم نظام و گشایش افقهای جدید میتواند بسیار مؤثر باشد و در این زمینه، شهر و استان اصفهان نماد فعالیتهای مردمی و مشارکتجویانه در سطح ملی است.
مهدویانفر میزان مشارکت اجتماعی اصفهان در کل کشور را بینظیر دانست و ادامه میدهد: اصفهان مهد فعالیتهای مردمنهاد در کشور است دلیل آن نیز وجود بیش از هزار و ۵۰۰ خیریه و سازمان مردمنهاد خیریه و غیرخیریه در استان است که یک عدد قابل توجه و بیانگر تمایل مردم به مشارکت و ایفای نقش اجتماعی در مسائل است و این یکی از مهمترین مؤلفههای سرمایه اجتماعی در سطح ملی به شمار میآید.
وی با اشاره به وابستگی سرمایه اجتماعی به مولفههایی مانند مشارکت و اعتماد عمومی، خاطرنشان میکند: وجود سازمانهای مردمنهاد تقویت کننده مشارکت و سرمایه اجتماعی و نشانگر اعتماد اجتماعی است، در استان و شهر اصفهان به عنوان نماد فعالیتهای مردمنهاد نیز شاهد مشارکت مردم در حل مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی در سالهای مختلف بودیم که بارزترین آنها در زمینه کمکهای مومنانه است.
نیازمند اصلاح برخی ظرفیتها هستیم
مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان تصریح میکند: در حرکتهای اجتماعی قله را باید در دسترس ببینیم اما نباید فکر کنیم که به قله رسیدهایم، یعنی حتی اگر شرایط مناسبی داشته باشیم، نباید فکر کنیم که شرایط ایدهآل است زیرا تا رسیدن به یک وضع مطلوب در حوزه مشارکتهای اجتماعی همچنان با ایدهآلها فاصله داریم البته نباید بدبین یا ناامید نسبت به شرایط باشیم چرا که تنوع، تکثر و تعدد سازمانهای مردمنهاد در استان اصفهان وضعیت امیدبخشی را نشان میدهد.
وی ادامه میدهد: در برخی موارد استفادههای خوبی شده اما در برخی ظرفیتها نیز نیازمند اصلاحات هستیم تا بتوانیم از این ظرفیت برای بهبود شرایط بهره بیشتری ببریم، پیشنهاد ما این است که در مرحله نخست اطلس مشارکت اجتماعی استان که اکنون از سوی اداره کل امور اجتماعی استانداری اصفهان در حال تدوین است مبنای توسعه فعالیتهای مردمنهاد در استان قرار گیرد.
مهدویانفر یکی از خلاءهای موجود برای توسعه ظرفیت فعالیتهای مردمنهاد را بیبرنامگی میداند و میگوید: تاکنون توسعه فعالیتهای مردمنهاد مبتنی بر نیازسنجی و اطلس آمایش اجتماعی استان یا اطلس مشارکت اجتماعی نبوده است بنابراین در برخی موضوعات بیش از حد نیاز سازمان مردمنهاد داریم و در برخی موضوعات باید توجه بیشتری شود.
وی دومین نیاز استان را توانمندسازی سازمانهای مردمنهاد اعلام میکند و میافزاید: در حال برنامهریزی برای افزایش توانمندیهای سازمانهای مردمنهاد هستیم که یکی از این راهکارها آشنایی بیشتر آنها با حوزه قوانین و مقررات، تشریح افقهای پیشرو و ارائه اطلاعات آماری درست به آنها برای برنامهریزی مناسب است.
تشکلهای مردمنهاد نیازمند همگرایی
مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان در مورد ساماندهی تشکلهای مردمنهاد و شبکهسازی میگوید: فعالیت مردمنهاد در استان اصفهان از تنوع و فراوانی مناسبی برخوردار است اما نیازمند همگرایی بیشتر در این حوزه هستیم زیرا اگر خنثیکننده یکدیگر و ناهماهنگ باشند، نتیجه مطلوبی به دنبال نخواهند داشت.
وی شبکهسازی تشکلهای مردمی را نیاز ضروری اصفهان میداند و خاطرنشان میکند: باید تشکلهایی که در موضوعات محیطزیست، میراث فرهنگی، سبک زندگی و موضوعات دینی و قرآنی فعالیت میکنند باید با همدیگر همگرا باشند و این با مقولهای به نام شبکهسازی انجام میشود که جزو فعالیتهای پیش روی استانداری است.
ظرفیتهای امیدآفرین برای اصفهان وجود دارد
مهدویانفر درباره آمار و تحلیلهایی که حکایت از بحرانی بودن وضعیت سرمایههای اجتماعی در اصفهان دارد، میگوید: تحلیلهایی در این زمینه وجود دارد اما گاهی موارد نقض آنها نیز دیده میشود مثلاً اگر در زمینه سرمایههای اجتماعی ضعف شدید داشته باشیم باید مشارکت اجتماعی نیز در بسیاری مسائل پایین باشد، نباید به این گزارشها بیتوجه باشیم و فکر کنیم کاملاً نادرست است و نه اینکه با اینگونه اطلاعات و آمار ناامید شویم بلکه معتقدم همچنان زمینه و ظرفیتهای امیدآفرینی برای استان و شهر اصفهان وجود دارد و باید آنها را شناسایی کنیم.
وی با تاکید بر اینکه قبول ندارم که وضعیت سرمایههای اجتماعی در اصفهان بحرانی است، اظهار میکند: باید امیدوارانه مسائل استان را پیش برد به ویژه در مسائل فرهنگی اجتماعی میتوان با یک نگاه جدید و استفاده از ظرفیت جوانان و نخبگان شهر و استان، وضعیت سرمایههای اجتماعی در استان را از شرایط کنونی بهبود دهیم.
اهمیت توسعه اصفهان در مسائل فرهنگی، گردشگری و اجتماعی
مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان نبود تخصصگرایی در حوزه مسائل اجتماعی را دلیل مشکلات این بخش میداند و میگوید: چندین سال است قانون تشکیل شورایی به نام حمایت از توسعه تشکلهای مردمنهاد در استان به ریاست مقامات عالی استان وجود دارد اما افرادی که به این قوانین آگاه نبودند یا اعتقاد نداشتند باعث شدند از ظرفیتهای قانونی و سیاستگذاری موجود برای بهبود اوضاع، شناسایی ظرفیتها ساماندهی آنها و همگرا کردن ظرفیتهای مردمنهاد درست استفاده نشود گرچه امیدواریم از این ظرفیت در ماهها و سالهای پیشرو به بهترین شکل استفاده کنیم.
وی ناهماهنگی توسعه استان با نیازسنجی و آمایش دقیق استانی را علت اصلی چالشهای اجتماعی کنونی میداند و میافزاید: به جای اینکه توسعه اصفهان در حوزه مسائل فرهنگی، گردشگری و اجتماعی باشد با توسعه صنعتی روبهرو شده و این موضوع پیامدهای کنونی را به همراه داشته است.
مهدویانفر با انتقاد از اینکه در دهههای گذشته برای توسعه استان مبتنی بر ظرفیتهای بالقوه آن برنامهریزی نشده است، خاطرنشان کرد: به عنوان مثال در حوزه گردشگری و صنایع دستی میدانید که اصفهان پایتخت میراث ناملموس، پایتخت صنایع دستی است اما بسیاری از این ظرفیتها در حد برند و شعار باقی مانده و در عمل حرکت مطلوبی انجام نشده است بنابراین باید اول نگاه خود را نسبت به آینده اصفهان و چشمانداز دهههای آینده شهر تغییر دهیم.
وی چشمانداز توسعه اصفهان به عنوان یک شهر صنعتی را نیازمند بازنگری میداند و میگوید: توسعه گردشگری یک موضوع بسیار مهم است که باید روی آن کار کرد، حوزه صنایع دستی و میراث فرهنگی و شرکتهای دانشبنیان هم ظرفیتهای بسیار خوبی در استان به شمار میآیند که باید بیش از گذشته به آنها توجه کرد.
نظر شما