به گزارش خبرنگار ایمنا، «محمدعلی کرباسیون» چهارشنبه _چهاردهم اردیبهشتماه_ در ویژهبرنامه هفته فرهنگی اصفهان درباره «ناگفتههای مشروطه» اظهار کرد: مسائل سیاسی، بهاذعان کارشناسان ماهیت تنازع قدرت و نزاع دارد؛ بنابراین افراد از باب قدرت به طرفداری جریانهایی چون «مشروطه» درمیآمدند و حمایت میکردند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه دومین عاملی که موجب پیروزی مبارزات عرصه مشروطه شد، بحث تجددخواهی است، تصریح کرد: تجددخواهی مفهوم بسیار بااهمیتی در مباحث روشنفکرانه دارد. تجددخواهی یعنی ایرانیان به یک خودآگاهی نسبت به عقبافتادگی خود دست یافتند؛ لذا تجددخواهی ایرانیان در دو عرصه صنایع -فنون و عرصه حقوق، آزادی و عدالت شکل گرفت که جریان مشروطه، متأثر از این تجددخواهی در آزادی و حق و حقوق خود بود.
وی خاطرنشان کرد: سومین عامل در بحث پیروزی مشروطه، نقش دولتهای خارجی است؛ معتقدم اگر به گواه تاریخ، ارتباطی بین افراد با روسیها و انگلیسیها بوده است، به معنای نوکر انگلیس و روس بودن افراد نیست.
کرباسیون تصریح کرد: در این عرصه بازیگران عرصه مبارزات مشروطه را به چهار دسته میتوان تقسیم کنیم؛ دسته اول روحانیون مشروطه هستند که خود دو نوع مشروطهخواه و مشروعخواه هستند، به نحوی که سرسلسلهجنبان مشروعخواهان، سیدمحمدکاظم یزدی صاحب کتاب «عروهالوثقی» و شیخ فضل الله نوری و سید احمد طباطبایی هستند؛ ولی سرسلسلهجنبان مشروطهخواهان، آخوند خراسانی است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: اقوام را دومین بازیگران عرصه مشروطه تلقی میکنیم؛ قوم اول ترکها به ریاست ستارخان و باقرخان، قوم دوم بختیاریهای هستند که سردار اسعد بختیاری و صمصامالسلطنه سران آن تلقی میشدند؛ سومین قوم، مازنیها و گیلکیها به ریاست سپهدار تنکابنی و چهارمین قوم ارمنیها به ریاست یپرم خان بودند که در مشروطه تأثیر داشتند.
وی ادامه داد: مورخان بزرگ مشروطه غالباً ترک هستند و خواهناخواه، نقش تبریز در جریان مشروطه نسبت به دیگر اقوام برجسته شده؛ این درحالی است که چون تبریز در محاصره نیروهای نظامی بوده، حتی نتوانستند به سمت تهران بیایند.
کرباسیون افزود: متأسفانه در بحث قومیتها، خیلی کم درباره نقش افراد غیرترک در پیروزی مشروطه و آثار علمی که به ارمغان گذاشتند، صحبت شده است.
وی تصریح کرد: سیاستمداران، سومین بازیگران عرصه مشروطه بودند؛ کسانی که وابسته به خاندان قاجار بودند و ثروت و قدرت داشتند؛ از مهمترین آنها میتوان به ظلالسلطان اشاره کرد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در حقیقت باطن ظل السلطان، قدرتطلبی و پادشاه شدن بود، لذا نمیتوان وجود او را کامل فرشتهصفت و یا دیوصفت دانست، همچنین دو سوم ایران در حاکمیت ظلالسطان قرار داشت؛ بنابراین وی هم ابتدا کمکها و همراهیهایی با جریان مشروطه داشت.
کرباسیون گفت: چهارمین بازیگر عرصه مبارزات مشروطه، روشنفکران بودهاند که در رأس آنها میرزا ملکمخان از جلفای اصفهان، میرزا یحیی دولتآبادی و محمدحسین فروغی هستند.
وی تذکر داد: یکی از نکات قابل تأمل در بحث مشروطه در اصفهان این است که محدوده جغرافیای اصفهان را نباید محدود به اصفهان در نظر گرفت؛ بختیاریها و در رأس آنها خانهای بختیاری نقش بسیار تأثیرگذاری داشتند.
وی تاکید کرد: خیلی از روشنفکران ما، دیدی از مشروطه نداشتند؛ در حالی که این چنین نیست.
حاج آقانورالله؛ ناگفته اصفهان در تاریخ ایران به خصوص تاریخ مشروطه است
در ادامه «اردلان فاتحپور» دیگر سخنران مدعو و کارشناس ارشد فلسفه نیز با اشاره به نگاه ایدئولوژیک تاریخی به مشروطه به نقش افرادی چون حاج آقا نورالله، شیخ فضلالله و میرزای نائینی و دو جناح مشروطهخواه و مشروعهخواه پرداخت.
وی به رساله «مقیم و مسافر» نوشته حاج آقا نورالله اشاره کرد و گفت: این رساله، گفتوگوی یک مشروطهخواه و یک مشروعهخواه است که به زبانی ساده و قابل فهم برای همه نوشته شده است.
این کارشناس فلسفه با بیان اینکه میدان تاریخ، میدان اندیشه است، افزود: مناظره بین مشروطهخواه اهل دیانت و مشروعهخواهان، نزاع اندیشهای است.
فاتحپور با بیان اینکه میتوان گفت جمهوری اسلامی تداوم مشروطه اصفهان و نجف است، تاکید کرد: حاج آقا نورالله در لابهلای نگاهش به مشروطه، نیمنگاهی نیز به جمهوری داشت؛ البته به این لفظ اشاره نداشته، بلکه توضیحاتی داده است که اشاراتی به نوع حکومت جمهوری تا حدی دارد.
وی خاطرنشان کرد: حاج آقا نورالله مرکز گفتوگوی ادیان تأسیس میکند که مسلمان و مسیحی در فضایی آزاد به مباحثه بپردازند و این در کنار بسیاری از اقدامات فکری و فرهنگی است که وی در اصفهان از خود به یادگار گذاشته است. شاید به جرئت بتوان گفت که حاج آقانورالله، ناگفته اصفهان در تاریخ ایران به خصوص تاریخ مشروطه است.
نظر شما