به گزارش خبرنگار ایمنا، هشتم مارس «روز جهانی زن» نامگذاری شده است. این مناسبت که بیش از یک قرن است در بسیاری از کشورهای جهان گرامی داشته میشود، سالگرد روزی است که زنان جهان بدون توجه به گرایشهای مختلف فکری، عقیدتی و نژادی به یادآوری موفقیتها و دستاوردهای خود میپردازند. به عبارت دیگر این روز بهانهای است برای نگاه کردن به گذشته در مسیر تلاشها و فعالیتهای پیشین و بیشتر برای نگریستن در راستای حرکتهای پیش رو برای باز کردن راه در جهت شکوفایی استعدادها و فرصتهایی که در انتظار نسل آینده زنان است.
از یک جنبش کارگری تا رویدادی بینالمللی
روز جهانی زنان که با مخفف سه حرف لاتین "IWD" نیز در جهان شناخته میشود، از یک جنبش کارگری آغاز شد و اینک به عنوان یک رویداد سالانه از سوی سازمان ملل شناخته میشود. بذر اولیه این جنبش و شکلگیری این روز در سال ۱۹۰۸ کاشته شد. در آن سال ۱۵ هزار زن در خیابانهای نیویورکسیتی راهپیمایی کردند و خواستار کاهش ساعات کاری، دستمزد بیشتر و حق رأی شدند.
شرایط کاری سخت و غیرانسانی با دستمزد کم کارگران زن در اوایل قرن بیستم که همراه با مردان در کشورهای صنعتی وارد بازار کاری شده بودند آنان را وادار به مبارزه علیه این بیعدالتی به شکل سازمان یافته و منظم کرد. در این روز کارگران نساجی زن در یک کارخانه بزرگ پوشاک برای اعتراض به شرایط بسیار سخت کاری و وضعیت اقتصادی خود دست به اعتصاب زدند و نارضایتی عمومی از این شرایط برای زنان کارگر ادامه داشت.
بعد از گذشت بیش از ۵۰ سال، کارگران زن کارخانه نساجی کتان در شهر نیویورک در اعتراض به تبعیض، محرومیت و فشار کار و حقوق بسیار کم زنان، دست به اعتصاب زدند. صاحب این کارخانه به همراه نگهبانان برای جلوگیری از همبستگی کارگران بخشهای دیگر با اعتصابگران و جلوگیری از سرایت آن به بخشهای دیگر، این زنان را در محل کارشان حبس کرد و بعد به دلایل نامعلومی کارخانه آتش گرفت و فقط تعداد کمی از زنان توانستند از این حادثه نجات یابند و بقیه ۱۲۹ زن کارگر در این آتش سوختند. به همین دلیل روز هشتم مارس به نام روز مبارزه زنان علیه بیعدالتی و فشار علیه زنان در خاطرهها باقی ماند.
بزرگداشت گذشته؛ برنامهریزی برای آینده
سالهای بعد در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکا مبارزه زنان به شکل تظاهرات و اعتصاب کاری بر ضد فشار، تبعیض و استعمار کاری و همینطور برای داشتن حقوق برابر در اجتماع ادامه پیدا کرد. حزب سوسیال دموکراتهای آمریکا یک سال بعد نخستین روز ملی زنان را در آمریکا اعلام کرد.
«کلارا زتکین» در سال ۱۹۱۰ ایده نامگذاری روز «بینالمللی زنان» را در کنفرانس بینالمللی «زنان کارگر» در کپنهانگ مطرح کرد. بیش از ۱۰۰ زن از ۱۷ کشور جهان به اتفاق آرا با پیشنهاد زتکین در کنفرانس کپنهاگ موافقت کردند و این مناسبت به دیگر کشورهای همسایه نیز سرایت یافت؛ تا جایی که اکنون روز زن در بسیاری از کشورها جشن گرفته میشود.
این روز در سال ۱۹۱۱ برای نخستینبار در اتریش، آلمان، دانمارک و سوئیس جشن گرفته شد. صدمین سال این روز در سال ۲۰۱۱ مورد تجلیل قرار گرفت و امسال روز جهانی زنان ۱۱۱ ساله است. در سال ۱۹۷۵ و همزمان با تجلیل سازمان ملل، روز جهانی زنان به رسمیت شناخته شد. سازمان ملل در سال ۱۹۹۶ اولین برنامه و طرح خود را برای این روز با نام «بزرگداشت گذشته، برنامهریزی برای آینده» به تصویب رساند. گیاه حساس (یا حساسه یا درخت گل ابریشم)، نمادی از جشن روز زنان در کشورهای ایتالیا و روسیه است. همچنین گل میموزا یکی از نمادهای این روز است.
هنوز سطح دستمزد زنان کمتر از مردان است
روز جهانی زن گامی برای اتحاد زنان دنیا در برابر حقوق خود و تساوی حقوق با مردان است. این تساوی حقوق شامل همه زمینهها همچون موارد علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. البته در آغاز قرن بیستم با حق رأی زنان شرایط کاری و برابری حقوق بهبود یافت و تظاهرات نیز کاهش یافت. در اولین روز جهانی زن در سال ۱۹۱۱، زنان بیشترین میزان مشاغل بدون دستمزد یا با دستمزد پایین را در اختیار داشتند.
حالا بیش از یک قرن از آن روز گذشته و جهان مسیری طولانی را برای ایجاد برابری جنسیتی طی کرده است. با این حال هنوز سطح دستمزد زنان کمتر از مردان است و به طور میانگین زنان روزی ۴/ ۴ ساعت کار بدون دستمزد انجام میدهند که این رقم برای مردان تنها ۷/ ۱ ساعت است. گزارش ۲۰۲۰ مجمع جهانی اقتصاد پیشبینی کرده ۵/ ۹۹ سال طول خواهد کشید تا با سرعت پیشرفت کنونی، جهان به برابری جنسیتی برسد. یک قرن برای چنین چیزی، زمانی بسیار طولانی است.
زنان ۴۰ درصد نیروی کار در جهان
حدود ۴۰ درصد نیروی کار جهان را زنان تشکیل میدهند که در مقایسه با ۳۸ درصد چهار سال پیش، افزایش یافته است. تحقیقات شرکت مشاوره منابع انسانی «مرسر» (Mercer) نشان میدهد این رقم در ۱۰ سال آینده تنها سه درصد رشد خواهد داشت. مرسر در بیش از ۱۱۵۰ سازمان، از کارمندان نظرسنجی کرده است. نتایج این نظرسنجی پیشرفتهایی نسبی را در روند استخدام و حفظ کارمندان زن نشان میدهد. یکی از مدیران مرسر، آنگلا برگ میگوید: «نقطه روشن در تحقیقات ما این است که جریان استعدادهای مرد و زن برای اولین بار قابل مقایسه شده که نشانه خوبی برای برقراری برابری در نیروی کار جهانی است.» اما او اشاره میکند که هنوز مسیری طولانی برای رسیدن به برابری ۵۰-۵۰ در پیش است. براساس این تحقیق، از سال ۲۰۱۶ سهم سمتهای مدیریتی زنان، سه درصد افزایش یافته، اما زنان همچنان فقط ۲۳ درصد نقشهای مدیریتی را در اختیار دارند.
از آنجا که تکنولوژیهای انقلاب صنعتی چهارم چالشهایی برای زنان به دنبال دارد، این نگرانی به وجود میآید که پیشرفت در ایجاد برابری جنسیتی با رکود روبهرو شود یا حتی روند معکوس بگیرد. برگ میگوید: «زنان بیشتر مشاغلی دارند که در برابر اتوماسیون، هوش مصنوعی و اختلالهای اقتصادی، آسیبپذیرترند.» این تحولات، ناگزیر چالشهایی برای آنان ایجاد میکند. همچنین نقش زنان در مشاغل نوظهور مثل رایانش ابری کمرنگ است. به همین دلیل، لازم است بین ۴۰ تا ۱۶۰ میلیون زن در سراسر دنیا، مشاغل خود را تا سال ۲۰۳۰ تغییر دهند و به نقشهای تخصصیتر و با مهارت بالا روی بیاورند.
مدیریت زنان در گرو توقف خشونت علیه زنان
سخن گفتن درباره تقویت نقش و جایگاه اجتماعی زنان و اولویت بخشیدن به مدیریت آن در جوامع زمانی مفید است که زنان در فضایی آرام و بدون هرگونه خشونت به امور خود بپردازند. چگونه میتوان از مدیریت زنی صحبت کرد که محیط زندگی ناآرام و خشنی دارد؟ خشونت بر ضد زنان، پدیدهای جهانی است و نباید نگاهی سیاسی به آن داشت؛ اما واقعیت آن است که قدرتهای بزرگ به ویژه کشورهای غربی این واقعه را در جوامع خود نادیده میانگارند و معتقدند خشونت و بیعدالتی علیه زنان تنها مختص کشورهای جهان سوم است.
نتایج یکی از مطالعاتی که در آمریکا روی حدود ۱۳۳۱۰ زن با میانگین سنی ۴۴-۱۸ سال در بازه زمانی ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ میلادی صورت گرفته، بیانگر آن است که ۶.۵ درصد زنان قربانی تجاوز جنسی؛ ۵۶ درصد در معرض خشونتهای کلامی و ۲۵ درصد نیز مورد خشونتهای جسمی قرار گرفتهاند. همچنین آمارهای سازمان ملی زنان آمریکا (NOW) نشان میدهد که سالانه ۴.۸ میلیون زن مورد خشونت خانگی از تجاوز تا خشونت بدنی قرار میگیرند؛ اما کمتر از ۲۰ درصد این بانوان در روند درمانی قرار میگیرند. براساس اعلام سازمان ملی زنان که از بیش از نیمقرن گذشته به منظور حمایت از حقوق زنان در آمریکا تأسیس شده، همچنان آمار قتل، آزار جنسی، خشونت خانگی و تجاوز در این کشور بالا گزارش شده است.
طبق گزارش سال گذشته (۲۰۱۹ میلادی) وزارت کشور فرانسه نیز ازمجموع ۱۴۹ قربانی خشونتهای خانگی در این کشور، ۱۲۱ نفر را زنان شامل میشوند. تعداد زنانی که بر اثر این خشونتها جان خود را از دست دادهاند، با ۲۵ قربانی بیشتر، نسبت به سال ماقبل آن، رشد ۲۸ درصدی را نشان میدهد.
همچنین در کشور آلمان بنا به آمار ارائه شده از سوی پلیس جنایی آلمان، خشونتهای خانگی به طور متوسط، موجب میشود در هر سه روز یک زن جان خود را از دست بدهد. تنها در سال ۲۰۱۸ میلادی، ۱۲۲ زن در این کشور بر اثر خشونت خانگی خود جان باختهاند.
در انگلستان گزارشها حاکی از آن است که ۱۳۹ زن در ۲۰۱۷ میلادی در این کشور به دست مردانی از آشنایان خود کشته شدهاند که دو پنجم آنها بر اثر خشونت شدید و بیش از حد جان باختهاند. شدت گرفتن این خشونتها، دولت انگلیس را وادار کرده است تا در بازه زمانی ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ میلادی، ۱۰۰ میلیون پوند به خدمات خشونت علیه زنان و دختران اختصاص دهد.
همچنین آمارهای منتشره به ویژه با شیوع بیماری کووید ۱۹، نشاندهنده افزایش خشونتها علیه زنان است. در این راستا دبیر کل ملل متحد تاکید کرده است که قرنطینه خانگی و ماندن در محل زندگی روش مهمی برای مقابله با شیوع کرونا است اما «این نباید سبب زندانی شدن زنان با کسانی شود که شریک زندگیشان هستند و به آنها ستم میکنند».
حقوق بینالملل و حمایت از زنان
منشور سازمان ملل متحد بر تساوی حقوق زن و مرد تاکید میکند و تحقق همکاری بینالمللی از رهگذر گسترش و تشویق رعایت حقوق بشر و آزادیهای بنیادین برای همگان بدون در نظر گرفتن هرگونه ملاحظه نژادی، جنسی، زبانی یا دینی را از اهداف سازمان برمیشمارد. اعلامیه جهانی حقوق بشر در مواد یک و دو خود بیان میکند که تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از نظر حیثیت و حقوق با هم برابرند و از همه آزادیها و حقوق مقرر در اعلامیه بهرهمند میشوند. ماده (۳) میثاقین بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی ۱۹۶۶ بر تساوی حقوق زن و مرد تاکید کرده است. بند ۱۵ اعلامیه ۱۹۶۸ حقوق بشر تهران نیز اظهار میدارد: «تبعیضی که زنان همچنان در مناطق جهان قربانی آن هستند باید از بین برود. منزلت مادون قائل شدن برای زنان مغایر منشور ملل متحد و موازین اعلامیه جهانی حقوق بشر است.»
البته قطعنامههای بسیاری نیز از سوی نهادهای بینالمللی همچون قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در خصوص رعایت تساوی حقوق زن و مرد و منع تبعیض جنسیتی صادر شده است. همچون قطعنامه ۱۲۶۱، سال ۱۹۹۹، قطعنامه ۱۲۶۵ سال ۱۹۹۹، قطعنامه ۱۲۹۶ سال ۲۰۰۰، ۱۳۱۴ سال ۲۰۰۰ و قطعنامه ۱۳۲۵ سال ۲۰۰۰.
کمیسیون مقام زن (Commission on Status of Women) یکی از نخستین نهادهای بینالمللی است که توسط شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۶ میلادی پدید آمد. کار این کمیسیون نظارت بر وضعیت زنان و ترویج حقوق آنان در سرتاسر دنیا است که در این زمینه به سازمان ملل متحد توصیههای لازم را معمول و گزارش خواهد داد.
تاکید بر نقش زنان در احیای صلح و آرامش
ناگفته نماند که سازمان ملل متحد و ارکان مختلف آن تلاشهای سازندهای برای کمک به ارتقای جایگاه زنان در عرصه بینالمللی کردهاند. برای مثال قطعنامه ۱۸۸۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد و تاکید بر لزوم ارائه خدمات سلامت جسم و روان پس از پایان مخاصمات یکی از اسنادی است که از رهگذر آن تلاش شده بر نقش و ظرفیت زنان در مدیریت وقایع به ویژه جنگها اشاره شود.
تاکید بر نقش زنان در احیای صلح و آرامش، از ابتکارات شورای امنیت در این سند است که به نظر میرسد با توجه به نقش و جایگاه زنان در خانواده و تأثیرگذاری آنان بر فرزندان و سایر اعضای خانواده از نظر ایجاد آرامش روانی بر آن تاکید شده است. شورای امنیت در این سند به صراحت از دولتهای عضو سازمان ملل متحد میخواهد با مشارکت نهادهای مدنی از جمله سازمانهای حامی زنان در برآورده ساختن نیازهای زنان ازجمله سلامت روان اقدام کنند.
در پایان باید گفت که همه تلاشهای بینالمللی برای صیانت از حقوق زنان در گرو پرهیز از سیاسی کاری و وضع استانداردهای دوگانه راجع به زنان و تقسیمبندی آنها به زن غربی یا زن شرقی است. زنان در هر جای جهان که باشند باید مورد احترام واقع شوند و تبعیض، خشونت و بیعدالتی را از سیمای آنان زدود.
نظر شما