به گزارش خبرنگار ایمنا، جنگ تحمیلی با وجود آنکه آسیبهای فراوانی به لحاظ اقتصادی و زیرساختی به ایران وارد ساخت و موجب از دست دادن نیروهای مخلص و مجاهدان شجاعی شد اما به واسطه ویژگیهایی که داشت به عرصهای برای بروز استعدادهای درونی جوانان بدل شد و فرماندهان شجاع ارتش و سپاه در این ارتباط جایگاه ویژهای داشتند. حسین خرازی از فرماندهان شجاع جنگ تحمیلی بود که به سبب داشتن پیشینه مبارزاتی در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین در دوران مبارزات علیه رژیم طاغوت به سرعت توانست وجه نظامی تأثیرگذاری در دوران دفاع مقدس از خود نشان دهد.
حضور درخشان در عملیات ثامن الائمه، فتحالمبین، بیتالمقدس و دلاوریهای وی در چزابه تنها بخشی از کارنامه سترگ و تأثیرگذار وی در دوران دفاع مقدس بهشمار میرود. بازپسگیری و آزادسازی بخش بزرگی از سرزمینهای ایران که تحت تصرف نیروهای بعثی عراق بود در نتیجه تلاشهای او و همرزمان و نیروهای آموزشدیده وی در جریان نبردهای مختلف بوده است.
زندگینامه شهید حسین خرازی
حسین خرازی در ۱۳۳۶ خورشیدی در یکی از محلات قدیمی اصفهان چشم به جهان گشود. او در سال ۱۳۵۵ خورشیدی با به پایان رساندن تحصیلات مقدماتی برای انجام خدمت وظیفه عمومی به مشهد رفت و همزمان با گذراندن دوران خدمت نظام وظیفه در محافل مذهبی به مطالعه علوم قرآنی پرداخت و در سال ۱۳۵۷ خورشیدی پس از صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها وی نیز فرار کرد و به صفوف انقلابیون پیوست و با کوشش تمام در راه به ثمر رسیدن انقلاب فعالیت کرد. (دوازده امامی، ۱۳۷۹)
خرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کمیته دفاع شهری اصفهان که پس از مدتی به سپاه پاسداران تبدیل شد، پیوست و به سبب آشناییاش با تجهیزات نظامی به مسئولیت اسلحهخانه کمیته منصوب شد. در پاییز ۱۳۵۸ خورشیدی برای مبارزه با ضدانقلاب به همراه چند تن دیگر از اعضای سپاه استان به گنبد و بندرترکمن رفت و در این مأموریت پیشنهاد فرماندهی نیروهای اعزامی از اصفهان را نپذیرفت و به عنوان فرمانده دسته در پاکسازی شهر گنبد شرکت کرد.
وی با ایجاد امنیت در ترکمنصحرا به فرماندهی عملیات سپاه بندرترکمن منصوب شد و پس از حدود سه ماه به اصفهان بازگشت. هنگامی که در کردستان، گروههای ضدانقلاب اسلامی دست به آشوب زدند، حسین خرازی به پاوه رفت و سپس در آزادسازی سنندج از دست گروهک ضدانقلاب نقش مؤثری ایفا کرد.
شهیدخرازی با هوش و استعدادی که داشت، تاکتیکها، فنون نظامی و شیوه فرماندهی را خیلی سریع فراگرفت به گونهای که به فرماندهی گردان ضربت سپاه سنندج منصوب شد. گردان ضربت که وی فرماندهی آن را برعهده داشت با رزمندگان شجاع و دلاور خود در آرامش و امنیت شهرهای کردستان مؤثر بود. بنا به گفته سردار محسن رضایی، «شهید خرازی در اوج درگیریهای کردستان به آنجا رفت و بعد از تسخیر سنندج، همراه با علی رضائیان فرمانده قرارگاه تاکتیکی حمزه به عنوان فرماندهی گردان ضربت که از قویترین گردانهای آن زمان محسوب میشد، وارد عمل شد. وی در تسخیر شهرهای دیگر کردستان از قبیل دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت نقش مؤثری ایفا کرد.» (محسن رضایی ۱۵ آذر ۱۳۹۴)
نقش شهید خرازی در دگرگونیهای دفاع مقدس
با شروع جنگ تحمیلی هیچ خط دفاعی در جنوب در برابر حملات بعثیها وجود نداشت و عملیات پارتیزانی نیروهای مردمی و سپاه با اسلحه و تجهیزات بسیار محدود برای مقابله با تهاجم بعثیها کافی نبود. خبر سقوط شهرهای جنوبی یکییکی شنیده میشد، شهید خرازی با وجود نگرانیهایش در کردستان در آغازین ماههای جنگ تحمیلی از کردستان به جبهههای جنوب آمد و از طرف سردار رحیم صفوی به فرماندهی منطقه عملیاتی دارخوئین منصوب شد. (بنیلوحی و همکاران، ۱۳۷۹)
با انتخاب او تحول بزرگی در جبهه دارخوئین روی داد. وی برای جلوگیری از نفوذ دشمن جوی آبی را در نزدیکی کارون به همراه نیروهای تحت امر خود به یک خاکریز تبدیل کرد و این نخستین خط دفاعی منطقه بود که به خط شیر معروف شد.
حسین خرازی فرمانده جبهه دارخوئین و همرزمان او در عملیاتی برنامهریزی شده در طول چندین ماه سرانجام موفق شدند مواضع لشگر زرهی در شمال منطقه سرپل، نیروهای بعثی عراقی در شرق جاده اهواز به آبادان را در هم بشکنند و حماسهای به وجود آورند که نقش بسیار مؤثری در روند سیاسی و نظامی آن مقطع جنگ تحمیلی ایفا کرد.
در این عملیات شهید خرازی به عنوان فرمانده در نوک حمله قرار گرفت و تا زمان شهادتش همیشه خطشکن بود.(نصراصفهان، ۱۳۹۳، شماره ۱۰۶) این عملیات باعث افزایش تجربیات نظامی نیروهای مردمی و سپاه پاسداران شد و میتوان به آن «آموختههای سلسله عملیات الگو» نام داد.
با انجام این عملیات هسته اصلی تیپ امام حسین (ع) شکل گرفت و این عملیات زمینهساز عملیات بزرگ ثامن الائمه و عملیات دیگر شد. عملیات ثامن الائمه یک عملیات مهم و حساس بود زیرا هدف نخست آن آزادسازی آبادان از محاصره و تحقق فرمان امام (ره) و دوم شکست استکبار جهانی و رسانههای وابسته به جنگ روانی علیه ایران و شکست نیروهای متجاوز بعث بود.
در آذر سال ۱۳۶۰ خورشیدی عملیات طریقالقدس از محور شمال کرخه شروع شد و با انهدام کامل لشکرهای متجاوز بعثی و تصرف تپههای رملی، چزابه با موفقیت به آزادسازی بستان انجامید. دشمن در این عملیات تلفات بسیاری از لحاظ نفرات و ادوات داشت. آزمون فرماندهی عالی شهید خرازی در عملیات طریقالقدس و آزادسازی بستان با دور زدن دشمن بعثی از تنگه چزابه با موفقیت همراه بود.
تجربه نظامی شهید خرازی بسیار ارزشمند و در جلسات قرارگاه روی طرحهای وی حساب جداگانهای باز میشد. روش حاج حسین به این گونه بود که وقتی منطقه عملیات مشخص میشد، زمانبندی میکرد و به نظرات و پیشنهادهای مسؤولان یگان تحت امر خود تا رده دسته گوش میداد و مشورت میکرد. او معتقد بود، ارزش نهادن به نظر و فکر آنها، باعث رشد فکری و انگیزه دادن با آنها در مأموریت و عملیات میشود و آنها را برای آینده فرماندهی یگانهای تیپ امام حسین (ع) آماده میکرد. (گذری بر دو سال جنگ ،۱۳۶۹:۱۳۱)
در عملیات مولای متقیان (ع) رزمندگان تیپ امام حسین (ع) حماسه بزرگی آفریدند و در ۱۴ روز به سختی مقاومت کردند. رزمندگان با ایثار و از خودگذشتگی و شهادت طلبی با چنگ و دندان از منطقه چزابه حفاظت کردند. خروش حماسی شهید خرازی چنان بود که خالد حسین النقیب یکی از افسران ارشد عراقی در چزابه مینویسد: «در آن موقعیت آرزو میکردم به جای مرگ تدریجی یک بار و برای همیشه از دنیا بروم. در صحنه رویارویی تیپهای ویژه با نیروهای ایرانی، متجاوز از ۱۰ تیپ به طور کامل در چزابه تار و مار شدند.» (خالد حسین النقیب :۱۳۶۸)
خرازی و نیروهای تحت امر او در عملیات بیتالمقدس حماسههای بسیاری آفریدند و سهم بسزایی در آزادسازی منطقه عملیاتی و خرمشهر از تصرف دشمن متجاوز داشتند. شهید صیادشیرازی در سخنانی به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۷۱ خورشیدی درباره شهید خرازی گفته است: «در قرارگاه، صدای شهید خرازی را از بیسیم شنیدیم که میگفت اجازه بدهید با یک گردان وارد خرمشهر شویم اما به وی گفتیم، مگر میشود با یک گردان با چند لشکر روبهرو شد. به هر صورت او اصرار میکرد، ناخودآگاه به او اجازه دادیم، پس از ساعتی دوباره وی با بیسیم گفت، عراقیها تسلیم شدند و ما باورمان نمیشد، زیرا واقعاً این کار باورکردنی نبود که انجام دادند.»
یکی از برگهای زرین کارنامه شهید خرازی عملیات غرورآفرین کربلای سه بود. این عملیات به قصد تصرف اسکله نفتی الامیه برای ضربه زدن به صدور نفت عراق و اثبات حاکمیت ایران بر خلیج فارس صورت گرفت.
این عملیات آبی در سال ۱۳۶۵ خورشیدی به وسیله یک گردان غواص آموزشدیده و یک گردان سوار شناور تحت امر شهید خرازی در شب و با وجود امواج سهمگین و جزر و مد شدید آب انجام شد و رزمندگان لشکر امام حسین (ع) پس از سه روز حضور در اسکله با انهدام آن به سواحل ایران بازگشتند. خرازی در عملیات کربلای چهار با شش گردان از نیروهای آموزشدیده آبی و خاکی خود در زیر آتش شدید دشمن بعثی، وارد عملیات شد و پس از تصرف جزیره ام الرصاص به دلیل عدم الحاق و بمباران و آتش شدید دشمن در پایان روز دوم عملیات بنا بر دستور قرارگاه به عقب بازگشت اما تعدادی از افراد گردان او به شهادت رسیدند.
شهید خرازی در یک سخنرانی حماسی گفت: «ما آمدیم از اسلام دفاع کنیم اگر چه همه ما شهید شویم، ما نیامدیم پیروز بشویم، ما آمدهایم به تکلیف عمل کنیم ما همین امروز آمادهایم.» (عسکری مصاحبه زاهدی، ۲۲ فروردین ۱۳۹۵)
سرانجام شهید خرازی
حسین خرازی پس از عملیات کربلای پنج برای دیدار با خانواده به اصفهان آمد اما پس از چند روز دوباره به جنوب احضار شد و سرانجام در حالی که عشق به خدای متعال سراسر وجود او را فراگرفته بود در هشتم اسفند ۱۳۶۵ خورشیدی در منطقه عملیاتی شلمچه و نهرجاسم در منطقه عمومی عملیات کربلای پنج به شهادت رسید. همرزمانش، پیکر او تشیع کردند.
سردار رحیم صفوی در مراسم وداع با سردار فرمانده لشکر خود این چنین شهید خرازی را توصیف کرد: «این برادر عزیزمان حسین، بیستوسوم بهمن آمد به کمیته دفاع شهری اصفهان و من به او گفتم نگهبانی بلدی و او گفت من سربازی هم رفتهام به هر حال او از یک روز بعد از انقلاب فعالیت نظامی خود را شروع کرد و در جنگهای گنبد، کردستان و سپس سراسر جنگ تحمیلی با حضور مؤثر خود، تعیینکننده بود.»
چند تن اسیران عراقی که چند روز پس از عملیات کربلای پنج و در جریان دفع پاتک بعثیها به اسارت درآمده بودند در بازجوییهای خود در خصوص انتشار خبر شهادت حسین خرازی گفته بودند: «در جبهه ما جشن گرفتهاند، زیرا به ردههای مختلف از طریق بیسیم گفتهاند که یکی از فرماندهان بزرگ ایران کشته شده است.»
همچنین همزمان با شهادت حسین خرازی حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب پیام تسلیتی صادر کردند. در فرازی از این پیام آمده است: «شهید خرازی در طول شش سال جنگ قلههایی از افتخار و شرف را فتح کرده بود، اینک به قله رفیع شهادت دست یافته است.» (بنیلوحی، ۱۳۸۰:۱۰۴)
شهید خرازی در طول دوران فرماندهی خود بر گردان ضربت در کردستان و لشکر امام حسین (ع) بر کادرسازی و تربیت رزمندگان باصلابت و استوار تاکید داشت و به همین سبب چندین یگان از نیروهای زیردست وی به فرماندهی یگانهای دیگر نظامی انتخاب میشدند که از آن جمله برخی فرماندهان کردستان و دفاع مقدس مثل سردار کریم نصراصفهانی، سردار علی زاهدی و سردار اصغر صبوری برای فرماندهی تیپ قمربنیهاشم و شهید ابراهیم جعفرزاده به فرماندهی تیپ زرهی ۲۸ صفر بودند. (منتظرالقائم، مصاحبه با اعتصامی ،۱۳۹۲)
فرازی از وصیتنامه شهید
«شخصی هستم معتقد به انقلاب اسلامی و رهبری و ولایت امام خمینی (ره) در عصر غیبت امام زمان (عج) از مردم میخواهم پشتیبان ولایت فقیه باشند. راه شهیدان ما راه حق است. اول میخواهم که شهیدان مرا بخشیده و مرا در روز جزا شفاعت کنند و از خدا میخواهم که ادامه دهنده راه آنان باشم. آنانی که با بودنشان و زندگیشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند.» (شاهد یاران، ۱۳۹۳، شماره ۱۰۶)
نظر شما