به گزارش خبرنگار ایمنا، حزب سازمانی است که بهدنبال تأثیرگذاری در حکومت بوده و معمولاً این تأثیرگذاری از طریق نامزدی افرادی با دیدگاههای همسو با حزب برای کسب مسئولیتها و مناصب سیاسی صورت میپذیرد.
احزاب در فعالیتهایی نظیر کارزارهای انتخاباتی، پژوهشهای آموزشی یا اعتراضهای سیاسی مشارکت دارند. افرادی که به صورت داوطلبانه یا استخدامی برای تأسیس و کمک در انجام کارهای حزب گرد هم میآیند، بهعنوان سازماندهندگان حزب شناخته میشوند؛ همچنین ممکن است بنا به کارهایی که در حزب انجام میدهند به عنوان فعال حزب یا کارمند حزب نیز در نظر گرفته شوند.
احزاب معمولاً به دنبال به کار بستن ایدئولوژی خاص یا دیدگاهی مشخص هستند که با اهدافی معین در ساختار و برنامههایشان ذکر شدهاست.
در شرایط کنونی و پس از چهلوسه سال که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد، ضرورت شکلگیری و هدایت احزاب احساس میشود؛ زیرا نبود احزاب قدرتمند تنشهای سیاسی را در مقاطع مختلف به وجود آورده است.
استان اصفهان از پتانسیل خوبی در زمینه فعالیت احزاب و گروههای سیاسی برخوردار است؛ اما به نظر میرسد احزاب در این استان به معنای واقعی شکل نگرفتهاند و احزاب همزمان با مناسبتها به ویژه در زمان انتخابات به فعالیتهای مقطعی میپردازند.
برای بررسی بیشتر عملکرد احزاب با ابوالفضل قربانی، عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان اصفهان به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید:
ظرفیت و عملکرد احزاب به چه صورت است؟
احزاب در کشور ما باید بازتعریف شوند. در ایران حزب به مفهوم واقعی وجود ندارد. اکنون در ۲۰۰ حزب ثبت شده و ۱۵۰ حزب در نوبت ثبت قرار دارند، اما این پرسش مطرح است که آیا در کشور نیاز به ۳۵۰ حزب داریم.
کشورهایی که دموکراسی را تمرین کردند، حداکثر پنج حزب دارند؛ اما اکنون ما قصد داریم جمعیت کثیری از احزاب را در کشور به راه بیندازیم. این به معنای آن است که با سیاست و احزاب به صورت مزاحگونه برخورد میکنیم.
وقتی یک حزب درخصوص مسئله و تصمیم خاصی به جمعبندی میرسد، همه اعضا از آن پیروی میکنند. این در حالی است که در احزاب، افرادی هستند که همزمان در دو یا سه حزب عضویت دارند؛ لذا نمیتوانند به جمعبندی درستی دست پیدا کنند. از این رو احزاب نیاز به بازتعریف دارند و باید شیوهها و رفتارها به صورت حزبی بهمفهوم واقعی باشد؛ آنچه که اکنون از آن فاصله گرفتهایم.
در حال حاضر احزاب تنها در زمان انتخابات فعال هستند و با اتمام انتخابات، احزاب چپ و راست دوباره تعطیل میشوند؛ حتی حزب پیروز آن گونه که باید نظارتی بر رفتار اعضای خود ندارد.
آیا احزاب در وضعیت مردم تأثیرگذار هستند؟
حزب تشکیل میشود تا وضعیت مردم را بهبود ببخشد. اگر در جامعه وضعیت مردم به لحاظ اقتصادی و آزادی بهبود پیدا نکرده است به این معنا است که احزاب نتوانستند کار خود را به درستی انجام دهند.
یکی از کارکردهای دیگر احزاب نیروسازی است. اینکه حزب تشکیل شود و تعدادی در آن عضو هستند اما نتوانستند در آن حزب نیرو تربیت کنند، یا فردی در حزب حضور دارد اما فرد موفقی نیست، یعنی آن حزب نتوانسته مسیر درست خود را پیش بگیرد.
نمیتوانیم در احزاب به افرادی مسئولیت واگذار کنیم و پس از مدتی به این نتیجه برسیم که آن فرد از عهده انجام آن مسئولیت برنمیآید. حزب درست میشود که موفق باشد؛ نه اینکه سعی و خطا و آزمایش داشته باشد.
آیا در احزاب اقدامات تشکیلاتی صورت میگیرد؟
در حزب رفتار تشکیلاتی و سازمانپذیری از اهمیت ویژهای برخوردار است. در حال حاضر نتوانستیم سازمانپذیری را در بین مردم توسعه دهیم که این موضوع، یکی از نقاط ضعف ما است.
مجلس شورای اسلامی باید به بازتعریف احزاب ورود کند، در غیر این صورت تصور میکنیم حزب داریم در صورتی که نداریم. باید در مسیر بازتعریفِ احزاب، تمرین کنیم و وضعیت بهتری را رقم بزنیم؛ اما باید قواعد و چارچوبها رعایت شود.
آیا حزب میتواند رابط میان مردم و حاکمیت باشد؟
خاستگاه احزاب کشورهایی هستند که نوع نگاهشان به جهان با ما تفاوتهایی دارد. نمیتوانیم نگاه دیگر کشورها را به احزاب داشته باشیم؛ بلکه باید حزب با کارکردهای جهانبینی ما ایجاد شود و خروجی احزاب جز برای ارتقا و بهبود وضعیت نباشد. همچنین حزب باید رابطی بین مردم و نظام باشد.
چگونه میتوان نیروهای معتقد و متعهد به حزب پرورش داد که پاسخگو به حزب باشند؟
بهترین تعریف از حزب با جهانبینی ما را شهید بهشتی داشت که خود ادارهکننده حزب بزرگ و مردمی «جمهوری اسلامی» بود. شهید بهشتی میگفت: در جامعه ما باید به حزب به صورت یک معبد (محل عبادت) نگاه شود و ما در آن به اصلاح امور مردم بپردازیم نه اصلاح امور خودمان.
آن زمان که مقام معظم رهبری، رئیسجمهور و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی بودند، سفری به اصفهان داشتند. در جلسهای که با حزب جمهوری اسلامی برگزار شد، ایشان یک جمله طلایی فرمودند: «مواظب باشید به حزب به عنوان نردبان ترقی خود نگاه نکنید؛ اگر خواستید ترقی کنید باید ظرفیتهای خودتان را افزایش دهید.»
نباید فردی که با ما همحزب است اما توانایی ندارد را بر سرکار بیاوریم و فردی که توانایی دارد اما در حزب ما نیست را کنار بگذاریم؛ در حال حاضر کارکرد احزاب به این سمت رفته که با جهانبینی ما سازگاری ندارد.
حزب جمهوری اسلامی در زمان انتخابات، شهید رجایی را معرفی کرد. این در حالی است که وی عضو حزب جمهوری اسلامی نبود و همان زمان «پرورش»، عضو شورای مرکزی حزب بود اما حزب اعلام کرد رجایی صلاحیت بیشتری نسبت به بقیه اعضا دارد. به افراد دیگر هم گفتند کنارهگیری نکنید که اگر حادثهای رخ داد، بتوانیم فردی را جایگزین کنیم؛ دیگر اعضا هم به مردم اعلام کردند ما به رجایی رأی میدهیم / به همین دلیل کارکرد احزاب در آن زمان خوب بود.
اما متأسفانه کارکرد احزاب رو به افول رفت. اکنون حزبی در کشور ما خوب است که بتواند وضعیت مردم را بهبود و ارتقا ببخشد و نیروهای خوب تربیت و شایستهسالاری را تقویت کند نه احزاب را.
مفاهیم سیاسی مانند لابیگری وجود دارد اما در فرهنگ دینی ما لابیگری نیست؛ زیرا افراد برای به قدرت رسیدن دست به لابیگری میزنند. اگر احزاب براساس فرهنگ دینی شکل بگیرد، پس اعضای حزب حق ندارند برای به قدرت رسیدن فردی که استحقاق و توانایی ماندگاری در حزب را ندارد، لابیگری کنند؛ بلکه باید برای شکلگیری احزاب در راستای بهبود وضعیت مردم مشورت کرد.
اگر احزاب توانستند در مشورتها تابع نظر اکثریت اعضا باشند، موفق خواهند بود در غیر این صورت تنها با تعداد کثیری از احزاب مواجه خواهیم بود که کارکردی نخواهند داشت.
نظر شما