فاطمه ظفرنژاد در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه مدیریت پایدار آب همانند ۷۰ سال گذشته نیست، اظهار کرد: تشکیل وزارتخانه نیرو یک دستور دیکته شده و تقلیدی است؛ ملی کردن منابع آب فاجعهای را به وجود آورد که نتایج آن در همه حوزهها تأثیر گذاشت و سامانه پایدار سازگار با بوم شناخت سرزمین ایران در حوزههای گوناگون به مدیریت واحد در حوزههای آبی ایران تبدیل شد.
وی افزود: درحالحاضر مدیریت پایدار سازگار با بوم شناخت ایران، تبدیل به یک مدیریت ناپایدار و موجب خشک شدن همه رودها از جمله زایندهرود، کارون و هلیلرود شده است. خشک شدن این رودها یکی از پیامدهای مدیریت فاجعهبار آب محسوب میشود. خشکی دریاچهها و آبها نقش مهمی در زیستبومها دارد؛ همچنین تهی شدن آبخوانها از آب باعث پدید آمدن فرونشست شده و خشک شدن رودها، آخرین پیامدهای سوءمدیریت است. منظور از مدیریت سازهای، انتقال صحیح آب است. انتقال، مسئلهای جدا از مدیریت سازهای و وزارت نیرو نیست؛ هنگامی که اولین سد در سال ۱۳۳۹ ساخته و آب به فاصله ۴۰ کیلومتر منتقل شد، یکی از شاخههای دریاچه نمک با بیشهزارهای اطراف این سد، خشکید.
ظفرنژاد با تاکید بر اینکه انتقال آب از هر مکان به مکان دیگر اشتباه است، گفت: با انتقال آب در دو حوزه گیرنده و دهنده، مشکل ایجاد میشود. انتقال آب به تهران، نه تنها این استان را خوشبخت و سعادتمند نکرد بلکه باعث ساختمانسازی در این کلانشهر شد و تهران را از یک باغشهر دوستدار طبیعت تبدیل به هیولایی کرد که محیط پیرامون خودش را از همه جهات دچار آلودگی کرده است.
ظفرنژاد افزود: با احداث سد زایندهرود در سال ۱۳۴۸ روستایی در نزدیکی این سد خشک شد؛ وجود این سد وابسته به تالابهای آن بود که با احداث سد زایندهرود این تالابها خشک شد که در حال حاضر از آن روستا با عنوان کویر ورزنه یاد میکنند. این تغییرات ناآگاهانه باعث نابودی تمدن میشود.
نظر شما