اثرات طلاق والدین بر روی کودکان چیست؟

جدایی والدین از لحاظ روحی و روانی موجب بروز تبعات منفی در فرزندان می‌شود، برخی از کودکان طلاق، خود را در طلاق والدین مقصر و گناهکار می‌دانند لذا والدین نباید در طلاق کودک را وسط قرار دهند، بلکه باید روابط سالم با فرزند را حفظ و به فرزندان خود بیشتر توجه کنند و او را از لحاظ روحی توانمند کنند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، بین طلاق و آسیب‌های روانی فرزندان رابطه عمیقی وجود دارد و باید قبول کرد که طلاق و جدایی اثرات نامطلوب بر روی کودکان می‌گذارد. بررسی کودکانی که والدین آنها از هم جدا شده‌اند نشان می‌دهد که آسیب‌های روانی وارد شده به این کودکان و نوجوانان شدید است. پژوهش‌های مختلف نشان می‌دهد که در بیشتر آسیب‌های اجتماعی رد پایی از فرزندان طلاق به چشم می‌خورد.

مشاوره قبل از ازدواج بر تأثیرات مختلف طلاق بر سلامت روان این افراد مهر تأیید می‌زند. طلاق والدین به منزله‌ی از بین رفتن چتر امنیتی فرزندان به شمار می‌رود که می‌تواند بر سلامت اجتماعی و روانی آنها تأثیر بگذارد. البته گاهی گسستن این پیوند به منزله‌ی پایان دادن به برخی مشکلات است. مشکلاتی همچون مشاهده دائم نزاع‌های پدر و مادر، رهایی فرزند از برخی آسیب‌ها که در خانواده والد با برخی آسیب‌ها ممکن است مشاهده کند.

تحقیقات صورت گرفته بر آثار طلاق روی فرزندان، مبین این امر است که طلاق والدین در دستاوردهای تحصیلی، رفتار، سازگاری اجتماعی، اعتماد به نفس، روابط اجتماعی کودکان نتایج منفی مشهودی دارد و بچه‌های طلاق بیشتر در معرض ناهنجاری، پرخاشگری و بزهکاری قرار دارند.

تأثیرات مخرب طلاق بر روی کودکان

احساس ناامنی و هراس از آینده:

طلاق غالباً احساس امنیت کودکان را کاهش داده و آنها را نسبت به آینده نگران می‌کند. به عنوان مثال: «آیا ما فقیر می‌شویم؟»، «آیا به حد کافی غذا خواهیم داشت؟» «آیا باید به یک مدرسه جدید برویم؟»، «آیا می‌توانم دوستانم را ببینم؟»

ترس از ترک شدن:

پس از طلاق کودک متوجه می‌شود که یکی از والدین دیگر در خانه نیست و از این می‌ترسد که دیگری نیز «ناپدید» شود و او را تنها بگذارد.

طردشدگی:

کودکان طلاق ممکن است احساس طردشدگی کنند. یادمان باشد کودکان خود را در مرکز جهان می‌دانند و بنابراین هر اتفاقی که روی دهد به نحوی به آنها مربوط می‌شود.

احساس گناه:

کودکان ممکن است به این نتیجه برسند که در طلاق والدین مقصر هستند و به خاطر حرفی که زده اند یا کاری که انجام داده اند این اتفاق روی داده است و بنابراین احساس گناه و شرمندگی می‌کنند. حتی نوجوانان پرخاشگر نیز ممکن است به این باور برسند که رفتار آنها در طلاق والدین نقش داشته است.

ناتوانی:

کودکانی که خود را در اختلاف میان والدین مسئول می‌دانند فکر می‌کنند می‌توانند به اوضاع سروسامان بدهند و سعی می‌کنند «بچه بهتری» باشند. آنها تصور می‌کنند می‌توانند کاری انجام دهند که والدین مجدداً در کنار یکدیگر زندگی کنند. وقتی این اتفاق نمی‌افتد و نقشه‌های کودکان با شکست مواجه می‌شود آنها احساس ناتوانی و ناامیدی می‌کنند.

بلاتکلیفی:
مخرب‌ترین تأثیر طلاق بر روی کودکان زمانی روی می‌دهد که والدین در حضور آنها به تحقیر یکدیگر می‌پردازند. در این مواقع کودکان احساس می‌کنند که باید جانب یکی از والدین را بگیرند و این کار برای آنها بسیار دشوار است. از سوی دیگر کودکان تصور می‌کنند اگر از هیچکدام از والدین پشتیبانی نکنند از سوی هردو رانده می‌شوند. کودکان در واقع در شرایط بغرنجی قرار می‌گیرند که در آن دوست داشتن پدر و مادر «کار اشتباهی» است.

اندوه:
کودکان طلاق به شدت احساس اندوه و استیصال می‌کنند و اعتقاد دارند که دیگر عضوی از یک خانواده نیستند. در واقع احساس کودکان طلاق مشابه احساس کودکانی است که والدین خود را بر اثر بیماری یا تصادف از دست داده‌اند ولی به اندازه آنها مورد حمایت قرار نمی‌گیرند و ممکن است به شدت دچار افسردگی شوند.
اضطراب:

آسیب طلاق: کودکان طلاق ممکن است احساس اضطراب کنند و خود را تحت فشار ببینند. به عنوان مثال احتمال دارد آنها وظایف بیشتری را در خانه برعهده بگیرند. در ضمن ممکن است یکی از والدین یا هر دو آنها از کودکان به عنوان مشاور استفاده کنند. در این مواقع کودکان که احساس می‌کنند بزرگ شده‌اند و دوست دارند کمک کنند اضطراب خود را پنهان می‌نمایند.

تنهایی:

کودکان طلاق ممکن است احساس تنهایی کنند و دل شأن برای والدینی که از آنها جدا شده‌ اند تنگ شود. معمولاً والدینی که در کنار کودکان می‌مانند آنقدر گرفتار مشکلات خود هستند که به فرزندشان نمی‌رسند. احتمال دارد طلاق بر روی رابطه کودکان با همسالانشان نیز تأثیر بگذارد و کودکان در جاهای دیگر به دنبال آرامش بگردند و یا طرد شوند.

خشم:

خشم احساسی متداول در میان کودکان طلاق است که در اثر عدم درک یا پذیرش این مسئله روی می‌دهد. کودکان گاهی خشم خود را نشان نمی‌دهند. خشم کودکان زمانی رواج پیدا می‌کند که دلایل طلاق روشن نباشد. در این مواقع کودکان به خاطر آنچه از نظر آنها «غیرضروری» است از والدین خود می‌رنجند.

افسردگی:

افسردگی از تأثیرات مستقیم طلاق محسوب می‌شود و در واقع یک تأثیر ثانوی است که به دنبال اندوه، احساس تنهایی و طردشدگی به وجود می‌آید. افسردگی نشانه آن است که کودکان حمایت کافی برای رویارویی با مسئله طلاق دریافت نکرده‌اند.

عوارض روحی و روانی طلاق والدین بر فرزندان

آثار و عوارض طلاق از آن جهت مهم است که می‌تواند زمینه ساز بروز بسیاری از اختلالات رفتاری، روحی و روانی باشد و زندگی فردی و اجتماعی آتی آنان را به مخاطره اندازد.

بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان، اضطراب، پرخاشگری و عصیان در نوجوانان، حسادت، سوءظن و بد بینی نسبت به دیگران، فرار از منزل، ترک تحصیل و افت تحصیلی، بزهکاری و کج روی های اجتماعی، ازدواج زود رس برای دختران، ضعف اعتماد به نفس، اختلال هویت، اعتیاد، فقر، ضعف سلامت جسمانی و روانی مانند بی خوابی، بی اشتهایی، سو تغذیه، پرخوری عصبی احساس درماندگی و سر خوردگی، تجربه عقده حقارت ناشی از عدم دسترسی به محیط گرم و عاطفی خانوادگی در مقایسه با دیگران و درونی سازی عقده‌های منفی و ضد اجتماعی، انزوای اجتماعی، گرایش به انواع انحرافات اجتماعی به جهت ضعف کنترل رفتاری و اخلاقی به وسیله‌ی والدین، اجتماع ستیزی و دیگر آزاری و بروز انواع خشونت‌های اجتماعی است.

طلاق و جدایی والدین از عمده‌ترین علل بیماری‌های روانی در کودکان است، یکی از اختلالات رایج در کودکان پرخاشگری ناشی از طلاق والدین است طلاق پدر و مادر کودک را به اختلال رفتاری و عاطفی دچار می‌کند، در مواردی قدرت اراده را نیز از او می‌گیرد و او را پریشان می‌کند.

کودکان پس از طلاق به چه ناراحتی‌هایی دچار می‌شوند:

- احساس می‌کند که والد نقش عمدی و جدی در جا گذاشتن آنها داشته است.

- احساس تنفر به آنها دست می‌دهد و ممکن است داستان‌هایی درباره والد غایب درست کنند.

- زمانی که در کنار یکی از والدین می‌مانند برای دیگری دلتنگ می‌شوند.

- ممکن است از دردهای مزمن یا سردرد شکایت کنند.

- هر ناراحتی یا غمی را انکار می‌کنند و ادعا می‌کنند که همه چیز خوب است.

- ممکن است از الگوهای ناسالم مثل دروغ، دزدی و پرخاشگری تقلید کنند.

- برای طرفداری کردن از یکی از والدین با دیگری مبارزه می‌کنند.

- میل شدیدی دارند که والدین را دوباره به هم پیوند دهند.

چطور کودکان را از تصمیم طلاق با خبر کنیم؟

هرچند کودکان از اختلافات والدین با خبر هستند اما احتمال دارد اعلام صریح این موضوع که والدین قصد دارند از یکدیگر جدا شوند یکی از سخت‌ترین کارهایی است که در زندگی والدین قرار است انجام دهند، ممکن است کودکان از شنیدن این موضوع شوکه شوند و والدین باید و مراقبت و دقت زیادی در این مرحله از کار داشته باشید.

این یکی از سخت‌ترین مراحل زندگی کودکان است، پس والدین دقت داشته باشند تا در شرایط دشواری نباشند یا آمادگی لازم را برای شنیدن آن داشته باشند، زمان تغییر مدرسه یا مهد کودک، بیماری، عید نوروز، امتحانات مدرسه و یا زمان‌هایی از این دست به هیچ وجه زمان مناسبی برای شنیدن چنین خبری نیست.

زمانی را انتخاب کنند که هر دو نفر آنها حضور داشته باشید و کودکان هم فرصت کافی برای رو به رو شدن با این خبر را داشته باشند، یک روز تعطیل که والدین و باقی خانواده در خانه باشند زمان مناسبی برای چنین کاری است، این خبر را به صورت دو نفره، یعنی همراه با همسرتان به آنها بدهید.

اگر والدین چند فرزند در خانه دارند بهتر است این یک جلسه دسته جمعی باشد و همه فرزندان حضور داشته باشند، احتمالاً کودکان پس از شنیدن این خبر مدتی سکوت خواهند کرد و پس از آن سوالات زیادی از پدر و مادر خواهند داشت، باید والدین سعی کنند با آرامش به سوالات آنها پاسخ دهند.

کودکان در هر سنی که باشند حق دارند بدانند والدینشان به چه دلیل نمی‌خواهند با هم زندگی کنند، البته با کودکان با زبان خودشان صحبت کنید، مهم است که فرزندان یکباره و ناگهانی در جریان حرف‌های والدین قرار نگیرند.

به کودکان اطمینان دهید که هر وقت بخواهند می‌توانند با هر نفر آنها صحبت کرده و سوالات شأن را مطرح کنند، مهم‌ترین کاری که والدین می‌توانند در این لحظات برای آنها بکنند این است که بدانند هر دو نفر آنها را فرزندشان را دوست دارند و برای برنامه‌های مربوط به آنها با هم همکاری خواهند کرد و هر وقت که بخواهند می‌توانند هر کدام از شما را ببینند.

کد خبر 550108

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.