به گزارش خبرنگار ایمنا، برای رسیدن به یک جامعه سالم نقش جمعیت جوان بسیار چشمگیر و مفید است، شناخت شرایط موجود اشتغال در ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای جوانان حائز اهمیت است، متأسفانه جوانان کشور ما در حال حاضر با مشکلاتی زیادی از جمله بیکاری و عدم اشتغال مناسب برخوردار هستند، شواهد و قرائن نشان دهنده آن است که صدرنشین بحرانهای آینده کشور بحران گسترده بیکاری خواهد بود.
بحرانی که خواه یا ناخواه تمام جامعه ایرانی، مستقیم و غیرمستقیم، در معرض اثرات منفی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن قرار خواهند گرفت. وجود بیکاری در هر کشور باعث بالا رفتن آمار فقر، فساد، توزیع ناعادلانه درآمد، طلاق، قاچاق مواد مخدر، ناامنی و پیامدهای سنتی دیگر در آن کشور خواهد شد، ایجاد اشتغال یکی از مهمترین ابزارهای کاهش بیکاری، فقر و نابرابری است. بیکاری برای مردان زیادتر از زنان و برای اقلیت قومی بیشتر است، همچنین میزان بیکاری طولانی مدت اقلیتهای قومی بسیار زیادتر از میزان متوسط برای بقیه جمعیت است. افزایش اخیر میزان بیکاری به ویژه جوانان را متأثر ساخته است.
تجربه بیکاری برای کسانی که به داشتن شغل ثابت و مطمئن عادت کردهاند، میتواند بسیار ناراحت کننده باشد، بدیهی است مستقیمترین نتیجه آن از دست دادن درآمد است. در جوامع امروزی داشتن شغل برای حفظ عزت نفس فرد مهم است حتی در مواردی که شرایط کار نسبتاً ناخوشایند و وظایف مربوطه کسل کننده است کار معمولاً عنصر تشکیل دهندهای در ترکیب روانی مردم و دور فعالیتهای روزانه آنها است.
کاهش روابط اجتماعی، آثار مضر بیکاری
تأثیرات سو بیکاری را میتوان از دیدگاه جامعهشناسی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی بررسی کرد، بیکاری مهمترین علت افزایش بزهکاریهای اجتماعی است و ارتباط افزایش بیکاری با افزایش بزهکار در جامعه مدتها است که ثابت شده است، کاهش روابط اجتماعی و سست شدن پیوند فرد با پیکره اجتماع از دیگر آثار سو بیکاری است. اجتماعی که در آن بیکاری ریشه دوانیده باشد، به سرعت شاهد کاهش جریانهای اجتماعی مثبت خواهد بود و مباحثی هم چون سازگاری، همکاری، توافق در مقابل تعارض و مخالفت رنگ میبازد.
در چنین شرایطی نیازهای فردی و خانوادگی فرد مغفول میماند و او برای برآورده کردن نیازهای خود به هر وسیلهای متوسل میشود. در جامعه متعادل نیروی کار متخصص در جای خود مشغول است، همه مردم نیازهای یکدیگر را برآورده میکنند، اما بیکاری در جامعه خلأ بزرگی ایجاد و توسعه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی را با مشکل روبرو میکند.
بدیهی است که اولین تأثیر بیکاری، کاهش درآمد است و کاهش درآمد نه فقط یک فرد و یک خانواده، بلکه کل جامعه را تحت تأثیر قرار میدهددر جامعهای که عرضه و تقاضا متعادل نباشد، رونق اقتصادی به چشم نمیخورد و واسطهگری و دلالی و روی آوردن به مشاغل کاذب و فساد، افزایش پیدا میکند، کاهش توسعه اقتصادی و کاهش رفاه اجتماعی از دیگر تبعات سو بیکاری در عرصهی اجتماع است و اقشار فقیر که نیازمند کمکرسانی از سوی نهادهای حمایتی هستند بیش از گذشته در تنگنا قرار میگیرند.
جوانان به عنوان سرمایههای انسانی جامعه، به منزله ظرفیت، فرصت و موهبتی تکرار نشدنی در آن جامعه محسوب میشوند؛ فرصتی که همان اندازه که خاص و تکرار نشدنی است، همان اندازه مغتنم و گذراست و در کشاکش فراز و نشیبهای روزگار به چالش کشیده میشود و اگر از آمادگی و توان لازم برخوردار نباشد، آن جامعه را از لحاظ منابع انسانی و توسعه پایدار در آیندهای نه چندان دور با مشکل مواجه میکند.
تحصیل، کسب مهارت، آموزش، شغل، و برخورداری از رفاه نسبی در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، بهداشت و سلامت از جمله نیازهای اساسی برای تمامی اقشار جامعه به ویژه جوانان محسوب میشود، اشتغال کامل آرزوی بزرگ کشورهای جهان است، حتی در پیشرفتهترین کشورها هرگز اشتغال کامل وجود نداشته است، بر اساس علم اقتصاد، در هر کشوری که بین تقاضا و عرضه نیروی کار در بازار کار تعادل وجود نداشته باشد، ما شاهد بیکاری در جامعه خواهیم بود.
تفاوت وضعیت کار در کشورهای مختلف
بنابر تحقیقات به عمل آمده، بیکاری در جوامع مختلف از ماهیت متفاوتی برخوردار است به طوری که ماهیت آن در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه دارای ساختاری متفاوت است. برای متقاضیان کار در کشورهایی که از سیاستهای باثبات در زمینه اشتغال برخوردارند، شاید مدت زمانی چند ماهه برای یافتن شغل کافی باشد اما همین متقاضی در کشورهای در حال توسعه برای یافتن شغل باید سالها وقت صرف کند.
اینجاست که مفهومی به عنوان «بیکاری دراز مدت» مطرح میشود. این نوع بیکاری به عنوان یک مساله اجتماعی باید در نظر گرفته شود چرا که دورههای طولانی بیکاری میتواند باعث افزایش نابرابری و بی عدالتی در جامعه شود. هم چنین بیکاری دراز مدت، کاهش احترام به نفس و خطر افزایش ابتلاء به بیماریهای روحی-روانی را در پی دارد.
بیکاری میتواند ثبات و روابط خانوادگی را نیز متزلزل کند. علاوه بر این، افزایش دوره مدت بیکاری، احساس آسیب پذیری فزایندهای را در زندگی فرد ایجاد میکند تا جایی که میتواند سلامت روانی او را به خطر بیندازد. زمانی که شرایط اجتماعی در یک جامعه نابسامان باشد متقاضیان کار طی سالها نمیتوانند شغلی بیابند و با افزایش سن هم چنان بیکار ماندهاند.
در برخی از کشورها بیکاران به سختی قادرند برای خود شغلی بیابند. به این پدیده “ بیکاری سخت ” میگویند. به طور مثال، تحقیقات در هلند نشان داده است که این کشور دارای بیکاری از نوع سخت است، برخلاف کشورهای دانمارک و ایتالیا که دارای بیکاری از نوع نرم هستند. چرا که بسیاری از این بیکاران ثبت شده میتوانستند در اقتصاد زیرزمینی برای خود شغلی دست و پا کنند.
در کشورهای در حال توسعه برای جوانان دارای مدرک بالای آموزش عالی بیکاری دراز مدت رخ میدهد. متقاضیان کار در این کشورها زمان زیادی را صرف یافتن شغل میکنند و متأسفانه موفق نمیشوند. در این صورت یا ناامید میشوند و بازار کار را ترک میکنند یا شغلی را که در راستای تخصص دانشگاهی شأن نیست پیدا میکنند. عده کثیری از این افراد نه سرمایهای برای
آمارهایی که هشدار میدهند
گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار از نتایج طرح آمارگیری مرکز آمار ایران نشان میدهد که در بهار سال ۹۸ از مجموع ۲۷ میلیون و ۳۳۹ هزار و ۴۳۱ نفر جمعیت فعال کشور، ۲۴ میلیون و ۳۸۲ هزار و ۷۴۴ نفر شاغل و ۲ میلیون و ۹۵۶ هزار و ۶۸۷ نفر بیکار بودهاند؛ در این میان عضو کمیسیون اقتصادی مجلس میزان بیکاری را هشداری برای کشور دانسته و گفته است در مقطع زیر دیپلم ۸/۷ درصد دیپلم ۱۲/۶ درصد مقطع کاردانی ۱۶/۸ درصد در مقطع کارشناسی ۲۰/۳ درصد و در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا حرفهای ۱/۵ و مقطع تخصصی و فوق دکترا ۵/۵ این آمار بسیار خطرناک است.
کارآفرینی و خوداشتغالی دارند و نه قادرند وامی از مؤسسات دریافت کنند. عدهای از آنها به مشاغل سیاه چون سیگار فروشی، روزنامه فروشی، دستفروشی و حتی تکدیگری روی میآورند.
کدام استانهای ایران بیکاری بیشتری دارند؟
طبق اینفوگرافی بیکاری که در تابستان ۹۸ ارائه شد میزان بیکاری در کل کشور ۱۰/۵ اعلام شد که بر اساس آن سیستان و بلوچستان ۱۵/۲ به عنوان بیکارترین و محرومترین استان کشور جزو رتبههای نخستین بیکاری قرار گرفت و در پی آن هرمزگان با ۱۴/۲ در مقام دوم بیکاری و محرومیت قرار دارد، بعد از آن به ترتیب استانهای کردستان، اصفهان، خراسان رضوی، مازندران، مرکزی، قزوین، فارس در رتبههای بعدی بیکاری و شرایط بحرانی قرار گرفتهاند.
مشکلات بیکاری جوانان
میزان بیکاری جوانان در جهان دو تا سه برابر بیشتر از میزان بیکاری بزرگسالان است و جمعیتی که بیشتر در معرض خطر بیکاری قرار دارند عمدتاً جوانان تحصیل کردهای هستند که برای اولین بار و بدون تجربه کاری وارد بازار کار میشوند، برای تحلیل بیکاری جوانان و ارائه راهکار جهت کاهش میزان بیکاری آنان، باید پیش از هر چیز عواملی را که سبب بروز مشکلات میشوند شناسایی کرد. طبق تحقیقات به عمل آمده، مهمترین مانع پیدا کردن کار از دیدگاه اکثر جوانان، کم بودن فرصتهای شغلی است که ناشی از مازاد عرضه نیروی کار به دلیل نرخ بالای رشد جمعیت است.
نتایج همین تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از جوانان معتقدند تحصیلات و آموزش باعث تسهیل اشتغال نمیشود، از سوی دیگر، اکثریت قابل توجهی از کارفرمایان نیز سطح آموزش و تحصیلات جوانان، و توانایی آنها در بکارگیری آن آموختهها را در محیط کار، نسبتاً ضعیف ارزیابی نمودهاند. این امر ناشی از عدم تعامل بین مؤسسات آموزشی و بازار کار و در نظر نگرفتن نیازهای بازار کار در محتوای سیستم آموزشی است.
همچنین در زمینه کارآفرینی و خود اشتغالی نیز به نظر میرسد این موضوع مختص جوانانی است که در خانوادههای نیازمند زندگی میکنند چرا که خود اشتغالی نیازمند سرمایه و حمایت مالی است که جوانان خانوادههای کم درآمد از آن برخوردار نیستند.
نرخ بیکاری جوانان در ایران؛ دهه شصتیها قربانیان بیتوجهی
طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران، تا پاییز سال ۹۹، نرخ بیکاری جمعیت جوان جامعه، یعنی سنین ۱۸ تا ۳۵ سال، در کل کشور ۱۶.۵ درصد بوده است که اگر به تفکیک جنسیت در نظر گرفته شود، ۲۸.۷ درصد متعلق به زنان، و ۱۳.۶ درصد متعلق به مردان است.
برخی از مسئولین و دست اندرکاران، مشکلات جوانان به ویژه جوانان دهه شصتی را به سیاست گزاریهای غلط در به کارگیری منابع کشور و توزیع ناعادلانه آن نسبت دادهاند. آنان هم چنین برخی آسیبها را در نقصان آموزش و مهارت آموزی جوانان دانستهاند.
تأثیر بیکاری در بروز آسیبهای اجتماعی
نقش بیکاری و تبعات آن را نمیتوان در بروز آسیبهای اجتماعی نادیده گرفت. به طوری که به اعتقاد دکتر امان الله قرایی مقدم افراد بیکار مستعد انجام هرگونه خلافی هستند، به طوری که بیکاران به علت نداشتن درآمد به راحتی به انواع آسیبها دچار میشوند. برای نمونه در بیشتر موارد پس از بیکاری در خانوادهها طلاق پیش میآید، بعد از آن فحشاء گسترش مییابد و به تبع آن فرار کودکان و بخصوص دختران از خانه، بچههای خیابان خواب و خیابان گرد افزایش یافته در نتیجه آمار جرم، جنایت، فساد و انواع آسیبهای اجتماعی افزایش مییابد.
افزایش نرخ بیکاری همواره با گسترش انواع آسیبهای اجتماعی، بزهکاریها، فقر، روسپیگری، دختران فراری، بچههای خیابانی و… همراه بوده است. متأسفانه این مساله در بسیاری از موارد به اعمالی نظیر دزدی، آدمکشی، آدم ربایی در جامعه منجر شده است. به عبارت دیگر بیکاری منشأ تمام فسادها در جامعه است.
بیکاری جوانان تهدیدی برای کاهش سلامت روان
استرس از دست دادن شغل و بیکاری میتواند عوارض جدی در سلامت فیزیکی و روحی افراد داشته باشد در واقع در جامعهای که میزان سلامت اجتماعی پایین باشد رفتارهای مغایر شهروندی و بیماریهای سایکوسوماتیک (روان - تنی) همچون زخم معده، ام اس، میگرن، اختلالات خواب، قلبی - عروقی و پرخاشگری زیاد میشود.
روانشناسان تاکید دارند بیکاری از بزرگترین معضلاتی است که باعث برهم خوردن تعادل در خانواده و مهمتر از آن جامعه میشود اگر گفته شود که ۵۰ درصد از میزان رضایت از زندگی به دلیل انتخاب و داشتن شغل مناسب است اغراق نکردهایم ادامه داد: تحقیقات نشان داده است که افراد با شغل مناسب و تحصیلات خوب، رضایت بیشتری از زندگی دارند و معمولاً شادتر هستند.
روانشناسان اعلام کردند متأسفانه در سالهای اخیر به ویژه در دولت نهم و دهم به دلیل رشد نرخ بیکاری شاهد رواج تفکرات منفی، افسردگی و خمودگی در میان افراد جامعه به ویژه جوانان بودیم و این معضلات به خوبی در جامعه قابل لمس بود به طوری که مردم نه تنها چهره بشاش و شادی نداشتند بلکه به دلیل نداشتن رضایت از شغل خود و بیکاری، فشار روانی زیادی را متحمل شدند.
متأسفانه بیکاری درسالهای اخیر به افزایش ارتکاب جرم، رشد مشاغل کاذب، دست فروشی، زورگیریهای خیابانی و سایر آسیب و معضلات اجتماعی دامن زده است، مشکلات ناشی از بیکاری و حتی نبود امنیت شغلی در یک جوان علاوه بر افزایش بار روانی بر روی فرد، مصائب دیگری را به خانواده و اطرافیان خود منتقل میکند. از سویی دیگر ناآرامی و فشار روانی در فرد موجبآشفتهای در خانواده میشود و به تبع آن جامعه را هم دستخوش معضلاتی میکند.
لزوم حمایت و کارآفرینی برای افراد آسیب دیده
داشتن کار و اشتغال نقش مهمی در عدم بازگشت افراد به چرخه مصرف مواد مخدر و پاک ماندن آنها دارد، بخش گستردهای از آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد، طلاق و انواع بزهکاریها نتیجه بیکاری و فراهم نبودن فرصتهای شغلی مناسب برای افراد است و متأسفانه بسیاری از افراد با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی، نمیتوانند شغلی مناسب داشته باشند و امروزه تعداد تحصیل کردههای با استعداد بیکار در جامعه ما کم نیست.
نهادهای متولی ایجاد شغل و حمایت از افراد بهبود یافته از اعتیاد که در حوزه کاهش آسیبهای اجتماعی فعالیت دارند، باید ضمن به کارگیری این افراد در مشاغل مناسب به موضوع کسب درآمد آنها نیز اهمیت بدهند و فراموش نکنند که بازگشت این افراد به اجتماع و بازیابی اعتماد به نفس بهبود یافتگان در گرو حمایت به جا و به موقع از این افراد است.
مسئولیت برخی از نهادها مثل سازمان بهزیستی کشور و همچنین کمیته امداد امام خمینی (ره) که در غالب نهادهای حمایتی در کشور به ارائه خدمات به افراد آسیب دیده و در معرض آسیب مشغول هستند، در مقایسه با سایر متولیان حوزه آسیب مسئولیت سنگینتری بر عهده دارند. نهادهای مذکور میتوانند با تسهیل شرایط اشتغال و حمایت از کارآفرینانی که در کار خود از افراد بهبود یافته از اعتیاد بهرهمند میشوند.
علاوه بر رفع معضل بیکاری این افراد، فرهنگ اعتماد دوباره به افراد آسیب دیده را نیز در سطح جامعه جا بیندازند و در کنار سایر نهادهای مسئول به صورت منسجم و یکپارچه، برای بازتوانی مجدد آنها تلاش کنند. کار آدمی روح سر زندگی و نشاط گذران عمر است و بیکاری ضمن رقم زدن معضلات و آسیبهای اجتماعی افراد را با انواع اختلالات روحی و روانی نیز روبهرو میکند.
بسیاری از افراد در نتیجه بیکاری و نداشتن شغل مناسب به بزهکاری و جرایم مختلف روی میآورند و به گفته جامعه شناسان این موضوع در افراد آسیب دیده و در معرض آسیب بیش از سایرین به چشم میخورد و رهایی از این معضلات همبستگی و انسجام اقدامات دستگاههای اجرایی را نیاز دارد.
نظر شما