به گزارش خبرنگار ایمنا، با بالا رفتن دانش بشر در حوزههای مختلف تغییر در محیط زیست و اکوسیستم به منظور دستیابی انسان به نیازها و اهدافش سرآغازی برای تغییرات گسترده شد؛ تغییراتی در سلولهای انسان، محیط زیست او و غذایی که هر روز مصرف میکند. مهندسی ژنتیک که از تأثیرگذارترین دانشهای بشر است، نقش مهمی در این تغییرات محیطی داشت و توانست بسیاری از معضلاتی که بشری با آن مواجه بوده را حل کند.
تراریختهها نیز حاصل مهندسی ژنتیک است، علمی که هدفش شناخت ساختارهای ژنتیکی و اصلاح ساختارها به منظور بهبود عملکردها است. در این فرآیند ژنهای گیاهان و یا جانوران دستکاری میشود تا ویژگیهای حال حاضر آنها در جهت مطلوب تغییر پیدا کند؛ بذرهای تراریخته نیز با همین هدف تولید شدند. کشاورزی از مهمترین و تأثیرگذارترین فعالیتهای انسان است. در کشاورزی سنتی حداقل دستکاری در محیط زیست انجام میشد اما پیشرفت تکنولوژی راههای تازهای پیش روی بشر قرار داد.
زمینهای کشاورزی از چندین هکتار به چندین هزار هکتار رسید و وسایل مورد استفاده در کشاورزی نیز تغییر پیدا کرد و بهروزتر شد. این روند تا آنجا ادامه پیدا کرد که بشر به فکر تغییر در ساختار ژنتیکی بذرهای گیاهانی افتاد که به طور گسترده کشت میکند تا میزان تولید و بهرهوری محصولات را بالا ببرد؛ اینجا بود که تراریخته دیگر تنها یک مفهوم تئوری نبود و پای این نوع محصولات گیاهی به سبد غذایی و نوع تغذیه انسانها باز شد.
امروزه تراریختهها و استفاده از آنها موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام استدلالی برای گفتههای خود دارند و موضوع را از جنبههای متفاوت مورد توجه قرار میدهند؛ در خصوص استفاده از تراریختهها و تأثیر آن بر سلامت انسانها و محیط زیست با" پروفسور علی کرمی" متخصص بیوتکنولوژی پزشکی، فوق تخصص مهندسی ژنتیک و استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
تراریخته از چه زمانی وارد ایران شد؟
ریشه بذرهای تراریخته به حدوداً ۴۰ سال پیش بازمیگردد، زمانی که بنیاد راکفلر مرکزی به نام مرکز بینالمللی تحقیقات برنج(IRRI) را در فیلیپین که بزرگترین تولید کننده برنج جهان است، تأسیس میکند. حدود ۲۷ سال قبل چند دانشجو از ایران به این مؤسسه فرستاده شده و سرکرده اصلی تراریخته نیز در این مرکز تربیت شد و برنج طارم مولایی ایران را در آنجا تراریخته کردند و به داخل کشور آورده و کشت کردند.
در پی فعالیت این افراد که به شدت قصد تراریخته کردن کشاورزی ایران را داشتند، بذر برنج طارم مولایی یکی از بهترین و خوش عطر و بوترین برنجهای ایران را به فیلیپین بردند و ژن تراریخته را وارد ساختار ژنتیکی آن کردند و طارم مولایی تبدیل به اولین برنج تراریخته ایران شده و در شمال کشور کشت شد؛ این موضوع به ۱۰ تا ۱۲ سال پیش بازمیگردد البته تا سال ۱۳۹۴ هم در برخی مزارع این برنج تراریخته کشت میشد که با تلاش دانشمندان جلو آن گرفته و کشت آن متوقف شد.
در حال حاضر بزرگترین خطری که کشور را تهدید میکند، واردات نهادههای دامی است که تقریباً تمام آن تراریخته هستند. حدوداً هفت تا ۱۰ میلیون تن نهادههای تراریخته دامی از جمله سویا، ذرت، کنجالههای دامی وارد ایران و به دامداریها داده شده و برخی دیگر نیز وارد بازار میشود.
بررسیهایی که با همکاری دهها استاد و متخصص دانشگاهی در طول هشت سال گذشته انجام دادیم و جمع آوری اسناد و مدارک زیاد از جمله اسنادی که در دو پرونده با دهها گزارش و صدها سند و مدرک منتشر شد اثر بسیاری در آگاهی مدیران و مردم در خطرات تراریختهها داشت. همچنین در پرونده دیگری موسوم به جنگ جهانی غذا نیز گزارشهای متعددی در افشای پشت پرده تراریخته کردن جهان و ایران منتشر شده است که نشان داد این محصولات تراریخته کمکی به افزایش تولید نمیکند.
خطرات محصولات تراریخته برای محیط زیست و سلامت انسانها چیست؟
در شرایط کنونی آنقدر محیط زیست در معرض خطر بوده و تغییرات اقلیمی جدی است که حشرات از بین میروند و حتماً باید نوع کشت کنترل شود. و تنها راه کشاورزی اگرواکولوژی (حفظ محیط زیست و استفاده حداقل از مواد شیمیایی) است. در کانادا مشاهده شد که در مزارع کشت تراریخته زنبورهای عسل از بین میروند، زیرا زنبور متوجه مزارع تراریخته و غیر تراریخته نمیشود و از گلهای مزارع تراریخته که سم دارد، استفاده میکند. به موجب همین اقدامات کولونیهای زنبور عسل در دنیا ۲۵ درصد کاهش پیدا کرده در حالی که حیات ما وابسته به زنبور عسل است و ۹۹ درصد محصولات غذایی دنیا بدون وجود زنبور عسل تولید نمیشود. نباید بگذاریم زنبورها و حشرات مفید از بین بروند. اینها را خدا خلق کرده برای اینکه بشر بتواند از آنها استفاده کند. متأسفانه در حال حاضر خطر به شدت جامعه زنبورهای جهان را تهدید میکند.
کشاورزی به طرف سمپاشی بیشتر میرود. اروپا متوجه مضرات کشت تراریخته شد و ۲۷ کشور، این نوع کشت را ممنوع کردند. کشاورزی در حال صنعتی شدن است در حالی که در کشاورزی سنتی سم و کود وجود نداشت، تمام سموم و کودها مربوط به ۲۵۰ سال قبل است و قبلاً تمام مصارف کشاورزی ارگانیک بود و فرآیندهای بیولوژیک موسوم به کنترل بیولوژیک آفات آفات را کنترل میکرد اما با صنعتی شدن کشاورزی، به تدریج علفهای هرز تبدیل به یک معضل شد.
کمپانی مونسانتو به ایده جدیدی رسید که در حوزه تراریخته تبدیل به معضلی دیگر برای محیط زیست سلامت انسان شد. کمپانی مونسانتو علف کشی به نام گلایفوسایت یا رانداپ درست کرد و کشاورزان به جای وجین کردن از این علفکش استفاده میکنند. بعداً مشخص شد که رانداپ سرطانزا است. پس از ۳۰ تا ۴۰ سال استفاده از رانداپ مشخص شده که استفاده زیاد از این سم، موجب نوعی سرطان خون میشود و در آمریکا نزدیک به ۴۲ هزار کشاورز که مبتلا به این نوع سرطان خون شدند از این کمپانی شکایت کردند.
متأسفانه مافیای واردات سم و کود و علف کشهای آمریکایی در جهان به دلیل سود بالای فروش این سموم به تجارت خطرناک و افزایش استفاده از این سموم خطرناک در کشاورزی ادامه میدهند. رانداپ تنها علفهای هرز را از بین نمیبرد، بلکه سایر علفها را نیز از بین میبرد. از طرفی بذرهای تراریخته حشرات را از بین میبرد و صدمه جدی به زنجیره موجودات زنده، تنوع زیستی، محیط زیست و سلامت انسان میزند همه اینها نشان از مضرات تراریختهها برای محیط زیست دارد و موجب میشود اکوسیستم بهم بریزد. مزرعه یک اکوسیستم است و انواع و اقسام حشرات و جانوران در این اکوسیستم زندگی میکنند. تعداد بسیاری مقاله تحقیقاتی در این خصوص وجود دارد.
به علاوه کشت بذرهای تراریخته برای خاک نیز بسیار خطرناک است زیرا سمی که وارد بذر تراریخته شده در ریشه گیاه وجود دارد؛ مقالاتی در این زمینه منتشر شد مشخص کرد سم "بی تی" که در داخل بدنه گیاه است در خاک که یک سرمایه جهانی است، ترشح میشود. همین است که غنای خاک به تدریج کم میشود و مجموعه میکروبهای ارزشمند خاک از بین میروند و مواد غذایی دیگر آن ارزش و طعم سابق را ندارد چرا که در کشاورزی صنعتی دائماً صدها نوع کودهای شیمیایی و تقویت کننده استفاده میشود و بازار میلیاردی مافیایی برای تأمین غذا درست شده است.
تمام این عوامل دست به دست هم داده تا محیط زیستیها در آمریکا و اروپا به ناگهان انقلاب کنند و دانشمندان بسیاری با استناد به مدارک و مقالات شروع به سخنرانی کردند؛ پروفسور " سرالینی" دو سال تنها سویای تراریخته را به تعدادی مشخص از موشهای بزرگسال داد و به تعدادی دیگر از موشها غذای غیر تراریخته داد. بعد از دو سال موشها را تشریح و غدد سرطانی بزرگی را در بدن موشها میبیند.
کشت تراریخته محیط زیست را از بین میبرد، حشرات را نابود و میکروبهای خاک را دچار تغییر میکند. پرندگان حشرات را میخورند، حشراتی که تراریخته مصرف کردهاند و جانوران بزرگتر و بیشتری نیز از این پرندگان استفاده میکنند و در نهایت در کل اکوسیستم خلل وارد میشود. مصرف طولانی مدت تراریخته میتواند موجب بروز سرطان و تضعیف سلولهای سیستم ایمنی میشود، تا جایی که خود کمپانی مونسانتو نیز بدان اذعان دارد.
موافقان تراریخته چه دلایلی برای استدلال خود ارائه میدهند؟
حوزه تخصصی من بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک است و میتوانم در این زمینه اظهار نظر کنم. برخی افراد غیرمتخصص صحبتهایی در این زمینه میکنند اما زمانی که وارد مباحث فنی و تخصصی میشویم، مشخص میشود که این افراد تنها از بعد و جنبه خاصی به تراریخته نگاه میکنند؛ آنها اینگونه استدلال میکنند که با توجه به افزایش جمعیت جهان و افزایش میزان نیاز به غذا، کشاورزی عادی نمیتواند این میزان غذا را تولید کند و از طرفی در کشاورزی عادی سم و کود استفاده میشود، لذا افراد عادی و غیرمتخصص اینگونه برداشت میکنند که کشاورزی عادی هم به محیط زیست و هم به سلامت انسان آسیب بیشتری میزند.
کمپانیهای بذرهای تراریخته عنوان میکنند که این بذرها نسبت به آفات مقاوم است زیرا ژنهایی داخل این بذرها برده شده که دیگر نیازی به سم ندارد و لذا طبیعی است که برای محیط زیست بهتر است چون سموم شیمیایی استفاده نمیشود و خطری برای سلامتی ایجاد نمیکند که این حرف ادعای درستی نیست. همچنین ادعا میکنند بهرهوری این بذرها نیز نسبت به بذرهای عادی بالاتر است. به طور کلی افزایش تولید، کاهش مصرف سموم و انطباق با محیط زیست از جمله مزایایی است که برای بذرهای تراریخته عنوان میشود.
نظر شما در مورد کشت و استفاده از تراریختهها چیست؟
اگر چنین ادعاهایی درست بود پس چرا در حال حاضر در ۲۷ کشور اروپایی کشت تراریخته ممنوع است؛ سوئیس کشوری است که ۱۵ سال است موراتوریوم (توقف موقت واردات و تولید تراریخته) و منع کشت تراریخته دارد. شاید در فروشگاههای این کشورها تراریخته پیدا شود اما وارداتی است و اجازه کشت بذر تراریخته را در زمینشان نمیدهند. لذا ما از هشت سال پیش شروع به بررسی کردیم و متوجه شدیم برنامههای خطرناکی برای تراریخته کردن در ایران وجود داشته است.
اوایل که بذرهای تراریختهها کشت شد، نسبت به بذرهای تراریخته افزایش تولید ایجاد شد اما به تدریج میزان تولید کاهش پیدا کرد زیرا آفات شروع به مقاوم شدن نسبت به تراریخته میکنند؛ ۲۵ سال پیش زمانی که بذرهای تراریخته وارد مزرعه شد، آفات چندان با سم موجود در این بذرهای تراریخته مواجه نبودند، لذا میزان استفاده سم پایین آمد و میزان تولید بالا رفت.
اما پس از گذشت یک دهه همانند ویروس کرونا که مدام چهرهاش را تغییر میدهد و بر طبق قانون طبیعت، آفات آرام آرام نسبت به سمها مقاوم میشوند، باید میزان استفاده سم بالا برود. آفات نسبت به سم "بی تی" که در داخل ساختار بذر تراریخته گذاشته شده است، مقاوم شدند لذا پس از مدتی مزارع تراریخته شروع به آفت زدن کرد و مجدداً استفاده از سموم کشاورزی افزایش یافت، تا جایی که میزان استفاده از سم در مزارع تراریخته ۱۰ تا ۱۲ سال پس از آغاز کشت تراریخته افزایش پیدا کرد در حالی که هدف تراریخته استفاده کمتر از سموم کشاورزی بود تا کمتر به محیط زیست آسیب وارد شود در حالی که آفات به مرور نسبت به سم موجود در تراریخته مقاوم میشوند.
اینجا بود که این موضوع در کشورهای اروپایی مطرح و از آن به عنوان فاجعه محیط زیستی نام برده شد و باید به کشاورزی ارگانیک بازگشت. در کشاورزی ارگانیک سم و کود شیمیایی استفاده نمیشود و به تازگی نیز در اروپا قانونی تصویب شده که تا سال ۲۰۳۰ باید ۲۵ درصد کل مزارع کشاورزی اروپا به کشت ارگانیک اختصاص پیدا کند.
چه اقداماتی برای جلوگیری از تولید تراریخته در کشور انجام شده است؟
خوشبختانه با انجام مطالعات و ارائه اسناد کشت تراریخته در ایران ممنوع و جامعه ایران آگاه شد و مشخص شد که مافیای تراریخته در ایران که در حال تبلیغ و به دنبال منافع و پول است، دروغگویی میکند. در حال حاضر هیچ نوع کشت تراریخته در ایران نداریم و همگی وارداتی است. قانون ممنوعیت کشت و واردات تراریخته در مجلس مطرح و ابلاغ آن به دولت انجام شده است و امیدواریم واردات تراریخته نیز ممنوع شود.
پویشهای متعددی برای ممنوعیت واردات تراریخته برگزار شده که ملت خواهان ممنوعیت کامل واردات محصولات تراریخته به کشور هستند. هشت سال تحقیقات ما و جلسات بسیار زیاد نشان داد که کشت تراریخته به محیط زیست صدمه میزند، تاکنون سه جلد کتاب با موضوع پشت پرده تراریخته در ایران چاپ شده است. یکی از این کتابها با عنوان "بذرهای نابودی" حقایق بسیاری درباره پشت پرده مافیای تراریخته جهانی و خطرات محصولات تراریخته افشا میکند. جدیدترین کتاب و یکی از معتبرترین کتابهای مستند با بیش از ۱۱۵۰ منبع علمی که در این مورد منتشر شده با عنوان "ژنهای تغییر یافته حقیقت تحریف شده" را همه باید مطالعه کنند و از حقایق پشت پرده محصولات تراریخته مطلع شوند.
بر اساس اسناد بالا دستی نظام و سند ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه محیط زیست در بند هشت این سند که در سال ۱۳۹۳ ابلاغ شد مواردی همچون ۸۱ درصد صنعتِ کمکربن، استفاده از انرژیهای پاک، محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک و مدیریت پسماندها و پسابها با بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و زیستمحیطی لازمالاجرا ذکر شده که امید است در دولت جدید این سند اجرایی شود و کشاورزی سالم و ارگانیک در کشور توسعه یابد.
با توجه به نگرانیهایی که اخیراً با عودت برخی محصولات کشاورزی از کشورهای مختلف با عنوان وجود مقادیر سم در آنها که البته توسط مسئولان تکذیب شد امید است امنیت غذایی و ایمنی غذایی به شدت مورد توجه قرار گیرد و کشاورزی سالم و ارگانیک توسعه یابد. در آینده با پیشرفت علم مهندسی ژنتیک، تراریختههای نسل جدیدی میآید که خطرات کمتری خواهد داشت و با اکوسیستم سازگارتر خواهد بود اما تراریختهها در حال حاضر هم برای محیط زیست و هم برای سلامت انسانها خطرآفرین است و تنها سودهای کلان اقتصادی برای شرکتهای بزرگ و مافیای تراریخته دارد.
نظر شما