به گزارش خبرنگار ایمنا، در چند دهه اخیر تغییرات زیادی در زندگی ما ایرانیها صورت گرفته که لزوم داشتن مهارتهای زندگی را افزایش داده است. یکی از مهمترین مهارتها شاد زیستن است. شادی سبک زندگی را متحول میسازد و شیوه درست زندگی میتواند آرامش را در زندگی ایجاد کند شادی کردن برای زندگی هر فردی مهم و حائز اهمیت است زندگی که در آن هیجان و شادی نباشد سرد و بی روح و افسرده است همه افراد در زندگی لحظات شادی را تجربه کردند، شادی کیفیتی است که در درون فرد تولید میشود و اگرچه عامل بیولوژیک و زیست شناختی دارد، اما عامل ژنتیکی هم در آن بیتأثیر نیست و بنا به جمله آخر این تعریف، انگار بهطور وراثتی، برخی افراد شادتر از دیگران هستند.
شادی و نشاط نیاز طبیعی انسان است و در همه افراد وجود دارد و باید بدرستی به آن پاسخ داده شود. نیاز به شادی مانند نیاز به غذا است که ضرورتی اساسی برای ادامه حیات و سلامت جسم و روان انسان است. ارسطو گفته است که شادمانی نتیجه پروراندن عالیترین صفات و خصایص انسانی است.
در زبان فارسی و در فرهنگهای لغات، شادی، شادمانی، سرور، فرح، نشاط و بهجت معمولاً به یک معنا به کار رفتهاند. از سوی دیگر، ریشه و ماهیت شادی در روانشناسی نیز بیشتر در بحث هیجان خلاصه میشود و روانشناسان شادی را جزو هیجانات مثبتی به حساب میآورند که نشان از رضایت باطنی فرد دارد.
آیا شادی احساس است یا یک هیجان درونی؟
روانشناس برجسته، دیوید مایرز، نویسنده کتاب پرآوازه «به دنبال شادکامی» در تعریف شادی گفته است «عنصر شادی و رضایت مندی امری شخصی – تربیتی و به عبارتی دیگر اکتسابی است.»
وی توضیح داده است که این احساس لزوماً از طریق رسیدن به چیزهای خیلی خاص و برجسته بهدست نمیآید، بلکه لذتهای کوچک بیشتر میتوانند ما را شادمان بکنند. اگر ما یاد بگیریم که عوامل شادی نسبتاً پایدار (مثل همسر یا دوستانی مهربان و حمایتکننده، شغل مورد علاقه و سالم و سازنده، برنامههای تفریحی لذت بخش و منظم و) را با شادیهای کوچک و گذرا (مثل گرفتن یک نمره خوب یا یک تشویق کوچولوی کاری یا رفتن به گردشی کوتاه مدت) بیامیزیم، در آن لحظهها به بالاترین درجات شادکامی نائل میشویم.
حس شادی درون انسانها هرگز نمیمیرد
برخی افراد تاکید دارند با وجود هزار یک مشکل در زندگی میتوان باز هم شاد بود، این سؤالی است که همیشه بهانهای میشود برای باز کردن در به روی غم و زنجیر کردن شادی و زهرخند زدن پشت دیوارهای بلند ناامیدی، در جواب باید گفت، حس شادی درون انسانها هرگز نمیمیرد زیرا وقتی همه ما گاهی اوقات از افسردگی رنج میبریم، از درون منتظر تلنگری هستیم تا دوباره آن حس شادی درونمان بیدار شود و همه جا را روشن کند؛ پس شک نکنیم که شادی درونمان به خواب رفته (نه اینکه از میان رفته باشد) و اجازه دادهایم که غصهها بیدار شوند.
شاد زیستن حقی است که نباید از خودمان دریغ کنیم، این جملهای است که باید مدام زیر لب تکرار کنیم. روانشناسان تاکید دارند که باید تا حد امکان از معاشرت با آدمهایی که همیشه در حال ناله کردن از زمین و زمان هستند دوری کرد، باید با افراد شاد و سرزنده بیشتر معاشرت داشته باشیم، علاوه بر این موارد به طبیعت برویم واز رنگهای شاد لذت ببریم و سعی کنیم از لباسهایی با رنگ روشن استفاده کنیم.
اگر کمی در اطرافمان تأمل کنیم متوجه میشویم که مشکلات ارتباط چندانی به شادی و آرامش ندارد، آدمهایی هستند که با وجود مشکلات زیاد خوشحال هستند و از طرفی آدمهایی هم هستند که مشکل بزرگی ندارند ولی غمگین هستند، این موضوع بستگی به نوع نگاه افراد به زندگی دارد.
برای مثال درجامعه سنتی سطح انتظارات مردم از زندگی بالا نیست و همین امر هم باعث میشود فرهنگ شاد زیستن وشاد بودن با توجه به ارزشهای اجتماعی وجمعی در جامعه حاکم شود، اما ورود به جامعه صنعتی ومدرن که همراه با افزایش امکانات خدماتی و رفاهی است، منجر به بیماریهای جدید، افتادن در تله شهرنشینی و همچنین بالا رفتن انتظارات مردم از زندگی شده است، اینها همه تبعات دنیای صنعتی هستند که خواهینخواهی موجب کمرنگ شدن شادی میشوند.
کودکان شادمان تربیت کنیم
کودکان نیاز به تأیید و پذیرش در قبال انجام کارهایشان دارند، والدین برای کودکان به منزله قطبنمای اخلاقی هستند. کودکان مایل هستند درست و غلط اعمالشان را به تأیید یا رد آنها بسپارند. تقویت مثبت، یکی از راههای پرورش کودک شاد است و باعث افزایش اعتماد به نفس کودک خواهد شد.
تحمل کودکان باید در برابر خواستههایشان، تقویت شود، در دنیایی زندگی میکنیم که با فشار یک دکمه میتوانیم خواستههایمان را برآورده کنیم، اجازه دهید کودک به این واقعیت پی ببرد که هر کاری، زمان مخصوص به خودش را دارد. صبر کردن به کودکان یاد خواهد داد که به جنگ با احساس غم و افسردگی بروند و همیشه به آینده امید داشته باشند.
زندگی کردن یک مساله کاملاً فردی است؛ اما جنبههای اجتماعی به وجود آن معنا میدهد. بودن در کنار خانواده و دوستان احساس خوبی در انسان ایجاد میکند و خاطرات خوشی را برای آنها رقم خواهد زد. احتمالاً کودکان به راحتی میتوانند ارتباط صمیمانه با خانواده و دوستان خود ایجاد کنند؛ اما باید یاد بگیرند که با سایر آشنایان و همسایگان خود هم ارتباط برقرار کنند. از آنجایی که کودک در شرایط مختلف به شما وابسته است، به هیچ وجه عشق و محبت خود را نسبت به فرزندتان تابع قید و شرط نکنید.
کودکان در سالهای اولیه زندگی تنها نسبت به خانواده خود احساس مالکیت دارد و اهمیتی به انسانهای اطراف خود نمیدهند. اما به مرور یاد میگیرند که علاوه بر خودشان، افراد دیگری هم وجود دارند. آموزش همدلی و همدردی با دیگران یکی از روشهای پرورش کودک شاد است و به او احساس خوشحالی منحصر به فردی خواهد داد که تا به حال آن را تجربه نکرده است. زمانی که کودک رفتار غیرمنتظرهای داشت، با او صادقانه صحبت کنید، این رفتار باعث میشود که قطبنمای اخلاقیاش را در جهت درستی تنظیم کند.
برخی از والدین به شدت نگران کودکشان هستند و لحظهای از او چشم برنمیدارند. این رفتار باعث حساس شدن کودکان یا وابسته شدن آنها به والدین خود میشود. عجله برای متوقف کردن کودکی که در حال انجام دادن کار اشتباهی است، در آینده به او آسیب میرساند. البته به شرطی که این کار برای سلامتی او خطرناک نباشد. در صورت افتادن کودک حین بازی روی زمین، بلافاصله سراغ او نروید. او به تدریج یاد میگیرد که گرد و خاک لباسش را بتکاند و از روی زمین بلند شود.
سعی کنید با کودک خود بیشتر وقت بگذرانید، کودکان از یادآوری خاطرات خوشی که با شما دارند، لذت خواهند برد. از بازیهای گروهی با یکدیگر لذت ببرید. اگر کودک به بازیهای ویدئویی علاقه دارد، سعی کنید به او بپیوندید و در جایگاه رقیب او قرار بگیرید. سعی کنید در حین بازی از نقش بزرگسال و پدر و مادر بیرون بیایید و دوست و همراه فرزندان خودتان باشید. این بازیها پیوند بین شما را قویتر میکند و اعتماد بین طرفین را افزایش میدهد.
اکثر کودکان احساسات خودشان را با والدین خود در میان میگذارند. عدهای این صحبتها را بخشی از بیهودهگوییهای مخصوص دوران کودکی میدانند. بگذارید کودکان راجع به مسائل مختلف با شما گفت وگو کنند و این اطمینان در آنها ایجاد شود که شنوندگان خوبی هستید؛ حتی زمانی که در حال صحبت کردن راجع به بخشی از کارتون مورد علاقهاش است، شنونده خوبی باشید.
کودکان نسبت به شرایط اطراف خود بسیار حساس هستند، اگر شما احساس خوشحالی و رضایت درونی داشته باشید، این تفکر در کودکان شکل میگیرد.
۲۰ روش را برای انتخاب کردن شادمانی
روانشناسان ۲۰ روش را برای انتخاب کردن شادمانی توصیه میکنند و عبارتند از:
۱. شادی خود را به هیچ چیز خارجی مرتبط نکنید: زمانی که شادمانی خود را به روابط، مشاغل، امور مالی، بدن و یا نتایج پیشبینی شدهی خود وابسته میکنیم، به مشکل برمیخوریم، شادی تجربهای درونی است که باید خودتان آن را به دست بیاورید، همهی چیزهای دیگر ناپایدار هستند.
۲. خودتان را زیادی جدی نگیرید: شناخت ذهنتان اضطراب، استرس و فشار را تشدید میکند، نفس افراد از خشم او برای محافظت از خود استفاده میکند و این باعث قطع ارتباط و نارضایتی میشود. خود را از نفستان جدا کنید و از خودتان بگذرید.
۳. آزاده باشید و ببخشید: آنچه را در توان دارید هر زمان که میتوانید بدهید و ببخشید. تعریف کنید، عشق، محبت، کمک، منابع، زمان، توجه، اندیشه و احترام به دیگران بدهید. با این کار احساسی لذتبخش خواهید داشت و کارما، سه برابر آن را به شما بازخواهد گرداند.
۴. با آغوش باز بپذیرید: تعاریف، کمک و هدایا را بپذیرید. تماس و ستایش را در آغوش بکشید. عشق و محبت را جذب کنید. به یاد داشته باشید که عملِ پذیرفتن به دیگران اجازه میدهد تا بخشیدن را تجربه کنند.
۵. عشق را بنوشید. توضیح دادن آن دشوار است، اما اجازه دهید سعی خود را بکنم. زمانی که دختران زیبایم را میبوسم، آگاهانه قدرت عشق را جذب میکنم. بوسیدن کک و مکهای دخترم، مخزن شادیِ من را در چند ثانیه پر میکند.
۶. قدردان زیبایی باشید: آنقدر گرفتار و درگیر خودخوری خود نباشید که متوجه پرنده کوچکی که بیرون از پنجره است، نوزادی تازه متولد شده در آغوش مادرش در آسانسور، زوج مسنی که دستهای یکدیگر را گرفتهاند یا اردکهای درون برکه نشوید. برای توجه به تمام چیزهایی که در زندگی ارزشمند، ظریف و معجزهآسا هستند وقت بگذارید.
۷. بازی کنید و سبکسر باشید: به یاد بیاورید که آزادانه بازی کردن در کودکی چگونه بود، خودآگاهی را کنار بگذارید، رها باشید و خوش بگذرانید. من عاشق بازی کردن با بچههایم هستم، آنها را متعجب و دختر کوچولوی شیطان درونم را به خودم یادآوری میکنم. شاید هیچ چیز مثل لحظههای خندیدنهای هیستریک با دخترانم باعث احساس غرور قلبی من نمیشود.
۸. آگاهانه با نور خورشید ارتباط برقرار کنید: از نور خورشید آگاه باشید و هنگامی که آن را روی صورت و بدنتان حس میکنید، به آن فکر کنید. در گرما و نور آن حمام کنید. ارتباط خود را با این منبع انرژی حیاتبخش حفظ کنید.
۹. به لذتهای جسمی فکر کنید: توجه کنید که تختتان چقدر نرم است، غذایتان چه طعم خوبی دارد و پوست معشوقتان چقدر بینقص است. از این احساسات فوقالعاده لذت ببرید و قدردان آنها باشید.
۱۰. محکم و پایدار در زمان حال ریشه داشته باشید: اندوه زمانی رخ میدهد که دربارهی گذشته وسواس داشته باشیم یا نگران آینده باشیم. صلح و آرامش در زمان حال پیدا میشود. تنفس عمیق، مدیتیشین و دیگر روشهای تمرکز را برای تثبیت حضورتان در لحظهی اکنون تمرین کنید.
۱۱. نیمه پر لیوان را ببینید: تمرین قدردانی کنید تا مثبت باقی بمانید. خوبی را در خودتان، دیگران و دنیای اطرافتان ببینید.
۱۲. مثل یک اردک باشید: اجازه بدهید چیزهای منفی از روی پشت شما سُر بخورند. زندگی کوتاهتر از این است که بخواهید خودتان را آزار دهید.
۱۳. به محیط خود رسیدگی کنید: خانه و دفتر خود را راحت و شاد کنید. خودتان را با چیزهایی که به شما احساس مثبت میدهند و باعث لبخند شما میشوند محاصره کنید.
۱۴. از خودتان به بهترین نحو مراقبت کنید: نوعی از سلامت جسمی و روانی خود مراقبت کنید که انگار فرزند عزیز خودتان هستید، فرزندی که او را بسیار دوست دارید.
۱۵. حدود سالمی ایجاد کنید: محدودیتهایی در زمینهی زمان، فضا، پول و غیره در محل کار و خانه تعیین کنید. بیش از حد برنامه نچینید و بیش از حد متعهد به انجام کاری نشوید.
۱۶. اطرافتان را با افرادی پر کنید که آتش درونی شما را شعلهور میکنند: من قدرشناس آن دسته از دوستانم هستم که باعث آزادانه خندیدنم میشوند. من انتخاب کردهام که زمانم را با آنها بگذرانم.
۱۷. هر روز خود مراقبتی را تمرین کنید: راحتی خود را در اولویت قرار بدهید و یوگا تمرین کنید، بدوید، رمان بخوانید، به باغچهی خود رسیدگی کنید یا هر کار دیگری که ذهن، بدن و روحتان را دوباره راهاندازی میکند انجام دهید
۱۸. خودتان را آزادانه و آشکارا ابراز کنید: صدای خود را پیدا کنید و آنچه را که نیاز به گفتنش دارید بگویید. جرأت نشان دهید و آن را از طریق نوشتن، آثار هنری، رقصیدن و یا دیگر بیانهای خلاق بروز دهید.
۱۹. حتماً خودتان را دوست داشته باشید: مهربان باشید، صداقت داشته باشید، آن کسی باشید که همیشه میخواستید.
۲۰. با خودتان رو راست باشید: صادق باشید، واقعی باشید، آسیبپذیر باشید، شجاع باشید، اجازه دهید نور درونتان راهنمای شما باشد.
نظر شما