توسعه بیش از حد متهم اصلی نابودی تالاب‌ها

تالاب‌ها یکی از نقش‌آفرینان اصلی حفاظت از تنوع زیستی هستند که به تجدید ذخیره آب‌های زیرزمینی کمک می‌کنند و با وجود تمام فوایدی که دارند، بسیاری از آن‌ها در حال نابودی هستند. دلیل عمده آن نیز آگاه نبودن و نداشتن شناخت درست از تالاب‌ها و توسعه نامتوازن است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، از گذشته‌های بسیار دور، انسان همواره به گسترش سیطره و تسلط خود بر زمین توجه داشته است و بر اساس این باور غلط که منابع طبیعی موجود پایان ناپذیرند و انسان می‌تواند تا ابد از این چشم‌اندازهای طبیعی و غنی استفاده کند، هر روز دست درازی و چپاول بخش‌های جدیدی از آن را آغاز کرده و بر جمعیت خود روی کره خاکی افزوده است، فشار و سنگینی بار بهره‌برداری‌های مکرر، غیرآگاهانه و بیش از حد از منابع طبیعی و از جمله تالاب‌ها بر همه بخش‌های زیست ما به شدت احساس می‌شود.

در این میان، الگوهای پیچیده اقتصادی کشورهای پیشرفته از یک طرف و فقر و رشد نگران کننده جمعیت کشورهای در حال توسعه از طرف دیگر، بر این فشار می‌افزاید. بخش اعظم این تخریب‌ها و انهدام‌ها متوجه بوم سازگان‌های آبی و محیط‌های تالابی است که حتی شدت تخریب آن‌ها از بخش‌های دیگر به دلیل نداشتن درک صحیح از ارزش‌های نهفته آن‌ها بیشتر است و در سال‌های اخیر روند بیابانی شدن و توسعه کویر با از بین رفتن آن‌ها سرعت بیشتری داشته است.

هدف از کنوانسیون رامسر شناسایی و حفاظت از اکوسیستم‌های تالابی

مهدی اسماعیلی بیدهندی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار می‌کند: در سال ۱۹۷۱ میلادی نشستی برگزار شد که منجر به شکل‌گیری یک معاهده محیط زیستی بین‌المللی تحت عنوان کنوانسیون رامسر گردید؛ کنوانسیونی که هدف از شکل‌گیری آن شناسایی و حفاظت از اکوسیستم‌های تالابی در نقاط مختلف دنیا بوده است. طبق طبقه‌بندی ارائه شده در کنوانسیون رامسر در حال حاضر ۴۲ نوع اکوسیستم تالابی شناسایی و به رسمیت شناخته شده است که از این تعداد ۱۲ تالاب، ساحلی و دریایی، ۲۰ تالاب در خشکی و ۱۰ تالاب، مصنوعی است.

وی ادامه می‌دهد: در ایران شاهد حضور تالاب‌های متعدد در نقاط مختلف کشور هستیم به نحوی که پراکنش جغرافیایی تالاب‌های کشور مختص به یک محدوده مشخص نبوده و از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور، اکوسیستم‌های تالابی مختلفی وجود دارند، در حال حاضر ۲۲۶ تالاب مختلف در سراسر کشور شناسایی و ثبت شده‌اند که از این میان ۳۶ تالاب با مساحتی بالغ بر یک میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار در قالب ۲۵ عنوان کلی در فهرست رامسر به عنوان تالاب‌های بین‌المللی و با اهمیت جهانی ثبت شده است؛ تالاب‌های گاوخونی، دریاچه ارومیه، میانکاله، خلیج گرگان، شادگان، کانی برازان و زریوار، از این دسته هستند.

توسعه بیش از حد متهم اصلی نابودی تالاب‌ها

حیات تالاب‌ها در گرو تأمین حقابه

این عضو هیئت علمی دانشگاه اضافه می‌کند: متأسفانه میزان متوسط بارش سالیانه در ایران یک سوم متوسط جهانی و نرخ تبخیر سه برابر نرخ متوسط جهانی است که این دو امر تشنگی و تنش آبی را در طول سال برای بسیاری از اراضی و اکوسیستم‌ها به ویژه اکوسیستم‌های تالابی به همراه دارد؛ زیرا حیات تالاب‌ها در گرو تأمین حقابه آنهاست که باید توسط منابع آبی طبیعی تأمین شود، بنابراین وقوع دوره‌های خشکسالی متعدد و طولانی‌مدت، کاهش چشمگیر میزان نزولات جوی و نرخ تبخیر بسیار بالا، آورد آبی تالاب‌ها و به تبع آن حیات این اکوسیستم‌های ارزشمند را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

وی می‌گوید: زمانی که ورودی آب تالاب‌ها کمتر از میزان طبیعی و مورد نیاز آن‌ها باشد، تالاب‌های دائمی به تالاب‌های فصلی و تالاب‌های فصلی به اراضی خشک تبدیل خواهند شد و این موضوع سبب می‌شود، پوشش گیاهی و حیات جانوری و تنوع زیستی و کارکردهای اصلی تالاب دستخوش تغییر شود و این اکوسیستم‌های ویژه، کارکرد اصلی و مثبت خود را از دست می‌دهند و با تبدیل شدن به کانون‌های ریزگرد، خود به چالشی بزرگ تبدیل می‌شوند.

دو دهه احداث صنایع آب‌بر در استان اصفهان امری عجیب و تأسف بار

اسماعیلی اضافه می‌کند: علاوه بر عوامل طبیعی، فعالیت‌های انسانی در طول چند دهه گذشته مانند سدسازی و احداث صنایع در نواحی تالابی یا در مسیر منابع آبی تغذیه کننده تالاب‌ها، سبب شده است تا حقابه تالاب‌ها آن طور که باید و شاید تأمین نشود و این امر مرگ تالاب‌های گوناگون را رقم زده است. رودخانه زاینده‌رود با طول بیش از ۴۰۰ کیلومتر، در انتهای مسیر خود به تالاب گاوخونی می‌پیوندد و این اکوسیستم تالابی بین‌المللی را سیراب می‌کرده است امری که در حال حاضر متأسفانه به دلیل دوره‌های خشکسالی متعدد دیگر اتفاق نمی‌افتد و حقابه تالاب گاوخونی دیگر تأمین نشده و این اکوسیستم حیاتی کشور در وضعیتی بحرانی قرار گرفته است؛ و بخش‌های بزرگی از این تالاب خشک شده است.

این عضو هیئت علمی دانشگاه خاطرنشان می‌کند: بررسی‌ها نشان می‌دهد عوامل مختلفی در این جریان نقش دارند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به ازدیاد برداشت از منابع آبی و مدیریت مقطعی و فاقد انسجام منابع آبی محدود کشور اشاره کرد. در این راستا توسعه و صدور مجوزهای متعدد به منظور احداث صنایع آب‌بر در استان اصفهان و در طی دو دهه گذشته خود امری به غایت عجیب و در عین حال تأسف بار است، بنابراین در این شرایط که فشار بر اکوسیستم‌های تالابی افزایش یافته است، عدم اقناع افکار عمومی به ویژه کشاورزان مبنی بر لزوم تغییر الگوی کشت باعث می‌شود تا برداشت‌ها از منابع آبی موجود افزایش یابد و تغذیه تالاب‌ها با فشار بیشتری روبه‌رو شود.

وی تصریح می‌کند: برای احیای تالاب‌ها باید وضعیت موجود این اکوسیستم‌ها بررسی شود و عواملی که در شکل‌گیری این شرایط نقش داشته است میزان تأثیر آنها مشخص شود و این امر تنها از طریق ارزیابی علمی و میدانی امکان‌پذیر است، بهترین اقدام برای احیای یک اکوسیستم تالابی، تأمین حقابه تالاب است، چون با وجود آب و تغذیه تالاب حیات این اکوسیستم منحصر به فرد معنا می‌یابد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار می‌کند: حقابه تالاب نیز بر مبنای برقراری شرایط طبیعی پایدار در این اکوسیستم تعریف می‌شود به نحوی که این حقابه باید به میزانی باشد که حیات گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری در اکوسیستم تالابی موردنظر برقرار شود، در این امر اجرای طرح‌های آبخیزداری می‌تواند کمک مؤثری به تأمین حقابه مورد نیاز تالاب‌ها کند، در خصوص مدیریت بهینه منابع آب که جلب مشارکت عمومی اقدامی حیاتی جهت تحقق آن است، متأسفانه تلاش‌های سازمان محیط زیست در این خصوص نتیجه‌بخش نبوده است.

۴۵ تالاب کشور به کانون تولید گرد و غبار تبدیل شده است

علی حاجی مرادی، کارشناس ارشد منابع آب در خصوص شرایط فعلی تالاب‌ها به خبرنگار ایمنا می‌گوید: طبق پیوست قانون حفاظت احیای تالاب‌های کشور ۱۵۲ تالاب در کشور داریم که ۱۰۵ تالاب حائز اهمیت بین‌المللی و از این بین ۲۵ تالاب در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است. طبق مطالعاتی که ستاد ملی گرد و غبار انجام داده است، در حال حاضر بخشی یا تمام سطح ۴۵ تالاب کشور تبدیل به کانون تولید گرد و غبار شده است به این معنا که نه تنها کارکرد اکولوژیک خود را از دست داده‌اند بلکه به کانون تولید گرد و غبار نیز تبدیل شده است.

وی ادامه می‌دهد: تالاب‌های بزرگ و حائز اهمیت کشور جزو کنوانسیون رامسر و سایت‌های ایران به شمار می‌روند. در حال حاضر پهنه‌ای به وسعت ۶۸۰ هزار هکتار از مجموع تالاب‌های مهم (هامون صابری و هیرمند، هامون پوزک، شادگان، گاوخونی، بختگان-طشک، دریاچه ارومیه، مجموعه آلاگل گلستان، ارژن فارس، مجموعه یادگارلو آذربایجان غربی و تالاب گاوخونی) گرد و غبار تولید می‌کنند.

این کارشناس ارشد منابع آب اضافه می‌کند: علاوه بر موارد ذکر شده تالاب‌های دیگری هم در حال حاضر در کشور از مرحله بحرانی عبور کردند، که شامل: تالاب جازموریان با وسعت ۸۷ هزار و ۲۰۰ هکتار به عنوان بزرگترین عرصه تالابی تولید گردوغبار کشور است، تالاب هورالعظیم، میقان در استان مرکزی، صالحیه استان قزوین و مهارلو و پریشان در استان فارس شرایط تولید گرد و غبار را دارند و در کنوانسیون رامسر هم سایت‌های بحرانی شادگان، بختگان-طشک، هامون‌ها، انزلی، مجموعه یادگارلو آذربایجان غربی در لیست سیاه تحت عنوان لیست مونترو قرار گرفتند.

دهه هشتاد آغاز بحران برای تالاب‌ها

وی تصریح می‌کند: تقریباً اکثر تالاب‌های کشور از سال‌های ابتدایی دهه هشتاد وارد مراحل بحرانی شده‌اند، و ملاحظه می‌شود افت تراز دریاچه ارومیه از سال ۱۳۷۴، تالاب گاوخونی از سال ۱۳۷۹، تالاب بختگان نیز به همین ترتیب وارد وضعیت بحرانی شدند. به معنای این است که تأثیرات توسعه نامتوازن مصرف در حوضه‌های آبریز در کشور از همان سال‌ها خود را نشان داده است.

حاجی مرادی ادامه می‌دهد: زمانی که قرار است مجموع مصارف آب در حال شکل‌گیری در یک حوضه آبریز از مجموع منابع آب در دسترس آن حوضه بالاتر برود، اولین جایی که اثرات خود را نشان می‌دهد اتفاقاً در تالابی است که در منتهی‌الیه آن حوضه واقع شده است.

وی خاطرنشان می‌کند: بنابراین به طور خاص زمانی که خشکی متمادی رودخانه زاینده‌رود در محدوده شهر اصفهان در فاصله صد کیلومتر بالاتر از تالاب گاوخونی، سبب می‌شود شهروندان اصفهانی با بحران آب در این حوضه مواجه شوند، تالاب گاوخونی در سال‌های گذشته در حال نشان دادن و دادرسی این موضوع بوده است اما متأسفانه با بی‌تفاوتی و عدم توجه روبه‌رو شد و اکنون حجم مصارف بیشتر شده است و بحران آب سایر بخش‌های دیگر مصرف و آب شرب مردم را هم در بر گرفته است.

تالاب آینه مدیریت منابع در حوضه آبریز

این کارشناس منابع آب می‌افزاید: در ابتدای دهه هشتاد دیگر منابع آب حوضه برای مصارف کافی نبود و تالاب آینه مدیریت منابع حوضه آبریز است، بنابراین باید تأمل می‌شد و علت‌های آن مورد بررسی قرار می‌گرفت، باید سقف مجاز برداشت از حوضه آبریز زاینده‌رود تعیین و بر اساس آن اجازه مصرف در تمام بخش‌ها داده شود. با اعمال این محدودیت در حداکثر میزان مجاز مصارف، نتیجه آن این خواهد بود که در سال‌های خشکسالی مصرف کنندگان در بخش‌های شرب، کشاورزی و صنعت دچار چالش نشده و در شرایط ترسالی و بارش نرمال جریان آب در بستر رودخانه زاینده‌رود تا رسیدن حقابه تالاب گاوخونی نیز محقق خواهد شد.

حاجی مرادی اظهار می‌کند: تالاب‌ها به خاطر موقعیت جغرافیایی کارکردهای متفاوتی دارند، تالاب هورالعظیم کارکرد اقتصادی برای معیشت مردم دارد اما تالاب‌های واقع در فلات مرکزی ایران مانند: گاوخونی و جازموریان سلامت مردم را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند و مهمترین کارکردی که تا به امروز می‌توانستند داشته باشند و حتی در مسیر احیا در آینده از آن‌ها انتظار داریم تضمین سلامت مردمی است که در حاشیه این تالاب‌ها زندگی می‌کنند و متأثر از اثرات آن هستند. با وجود آب در بستر و محیط آنها سبب می‌شود به کانون تولید گرد و غبار تبدیل نشوند و بستر مناسبی برای حیات انسان در اطراف تالاب‌ها فراهم شود.

۳۰ درصد از اهداف تالاب‌ها محقق شده

وی خاطر نشان می‌کند: برنامه توسعه شش ساله راهنمای خوبی برای برنامه هفتم توسعه است، در هدف‌گذاری برنامه ششم برای حفاظت تالاب‌ها افزایش ۲۰ درصدی سطح تالاب‌ها در نظر گرفته شده بود و از سال اول مشخص بود این امر امکان‌ناپذیر است بنابراین پیشنهاد می‌شود در برنامه هفتم توسعه هدف‌گذاری قابل دسترس باشد و مبتنی بر واقعیات حال حاضر منابع آب و شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور باشد، در برنامه ششم توسعه ۳۰ درصد از اهداف در زمینه تالاب‌ها محقق شد.

این کارشناس ارشد منابع آب اظهار می‌کند: مسئله خشک شدن تالاب‌ها در تمام مناطق واقع در کمربند خشک و نیمه خشک جهان مسبوق به سابقه است. حتی ملاحظه می‌کنید در کشور آمریکا هم با وجود شرایط اقتصاد مناسبی که دارد در زمینه وضعیت دریاچه‌های شور داخل سرزمینی خود با مشکل مواجه است. دریاچه‌های همچون " گریت سالت لیک" و" سالتون سی" از آن جمله هستند که چندین سال است برنامه‌هایی در جهت احیا و حتی تعدیل شرایط کاهش تولید گردوغبار از آن‌ها در دست اجرا است، بنابراین نمی‌توان به صورت خاص مسئله خشک شدن تالاب‌ها را تنها مختص کشور ایران بدانیم.

حاجی مرادی ادامه می‌دهد: یکی از وجوه تمایز ویژه که ایران را ملزم به حفظ تالاب‌ها می‌کند، پیوند عاطفی عمیق مردم با طبیعت در ایران و از جمله تالاب‌هاست. در واقع موضوع مطالبه جریان آب در رودخانه زاینده‌رود و یا دریاچه ارومیه بیش از آنکه بر اساس کارکردهای زیست محیطی آنها باشد ناشی از خواست اجتماعی مردم است.

وی می‌گوید: قرار گرفتن تالاب‌های ایران در شرایط بحرانی عمدتاً از ابتدای دهه هشتاد به وقوع پیوسته است، زمانی که کشور با یک روند نزولی بارش و افزایش دما از یک سو و از سوی دیگر نیازهای توسعه اقتصادی از طریق بارگذاری‌های جدید بر منابع آب مواجه بوده است، موضوعی که می‌تواند به عنوان تعدیل بخشی اثرات بر وضعیت تالاب‌ها راهگشا باشد، توقف توسعه ناپایدار و توجه به ظرفیت اجتماعی اعمال محدودیت بر مصارف فعلی جهت جبران بخشی از عدول مصارف حوضه‌های آبریز تالابی از حد تعادل می‌تواند راه حل مسئله باشد.

توسعه بیش از حد متهم اصلی نابودی تالاب‌ها

توسعه بیش از توان طبیعی منابع آب بوده است

ملیحه کیخایی، کارشناس و کنشگر محیط زیست به خبرنگار ایمنا می‌گوید: تالاب‌های ایران با وضعیتی نامناسب برای ادامه حیات نیاز به احیا و توجه دارند، با توجه به اینکه ایران افتخار برگزاری اولین کنوانسیون محیط زیستی را داشته است اما در حال حاضر شرایط تالاب‌های آن بسیار بحرانی است. تالاب‌های گاوخونی، مهارلو، بختگان و بسیاری دیگر مانند پیکرهای نیمه جانی هستند که برای زنده ماندن تلاش می‌کنند، از دلایلی که در وضعیت امروز تالاب‌ها نقش داشته عدم رهاسازی حقابه زیست محیطی، تغییر کاربری، ورود فاضلاب خام شهری و روستایی به تالاب‌ها و عدم توجه به تعادل اکوسیستم تالاب‌ها با کاشت گونه‌های غیربومی است، مسائل در طبیعت یکباره اتفاق نیفتاده است و موضوع آب نیز از این قاعده مستثنی نیست، بعد از اینکه اصول توسعه ترومن در ایران مورد توجه قرار گرفت، توسعه بیش از توان طبیعی منابع آب بوده است.

وی ادامه می‌دهد: منابع آب زیرزمینی به مرور با توسعه اراضی کشاورزی و بهره‌برداری بیش از حد تخلیه شد و با دشت‌های فاقد آبخوان روبه‌رو شدیم. سدهای زیادی بر روی رودخانه‌ها احداث شد، کشاورزی و صنعت توسعه یافت که این امر همراه با افزایش بهره‌برداری نبود. متأسفانه بسیاری از صنایع بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی مناطق کشور احداث شدند. این عوامل و خشکسالی در نهایت سبب شد با منابع آبی اندک روبه‌رو شویم.

این کارشناس محیط زیست می‌افزاید: فلزات سنگین و مواد شیمیایی مختلف در سال‌های متمادی از طریق رودخانه زاینده‌رود وارد تالاب گاوخونی شده و رسوب کرده است، در مسیر طولانی رودخانه زاینده‌رود به سمت تالاب گاوخونی، در مقاطع مختلف فاضلاب خام صنعتی و خانگی وارد شده و با احداث تصفیه‌خانه‌ها، کیفیت پساب تقریباً مطابق با استاندارهای جهانی شده است ولی دریغ کردن سهم حقابه تالاب‌ها و خشک شدن بیشتر آن‌ها شرایطی مانند آنچه برای دریاچه ارومیه رخ داده را رقم خواهد زد و وزش باد، منجر به پراکندن این رسوبات شیمیایی خطرناک می‌شود.

مدیریت منابع آب جامع و به هم پیوسته نبوده است

کیخایی اظهار می‌کند: تغییرات اقلیمی موضوعی جهانی است و اثرات آن بر شرایط اقلیمی ایران نیز اثرگذار است. شاید اکثر مدل‌های تغییر اقلیم شرایط آینده ایران را خشک‌تر پیش‌بینی کرده باشند ولی سوءمدیریت و تخصیص‌ها و بارگذاری‌های بیش از ظرفیت نقش بیشتری در به وجود آمدن این وضعیت دارند. بنابراین باید با تغییر اقلیم سازگار شویم و تغییر سبک زندگی جامعه را اصلاح کنیم، باید تغییرات اساسی در بخش انرژی و صنعت ایجاد شود و تخصیص‌های ۲۰ سال گذشته را بازنگری کنیم و بارگذاری بر روی منابع آبی را کاهش دهیم و همچنین باید به احیای تالاب‌ها به دلیل نقش حیاتی که در تعادل اکوسیستم دارند، توجه کرد.

وی می‌افزاید: کمبود بارش یکی از پارامترهای اثرگذار بر خشکی رودخانه‌ها و تالاب‌ها است اما بررسی‌ها نشان می‌دهد در دهه‌های اخیر مدیریت منابع آب جامع و به هم پیوسته نبوده است. در دهه گذشته شرایط منابع آبی در کشور مناسب و مساعد بود، اما حقابه زیست محیطی تالاب‌ها در نظر گرفته نشد، سال ۹۴ جزو سال‌هایی بود که با مطالبه‌گری کشاورزان و همکاری و مشارکت آن‌ها، با جمع شدن پمپاژهای غیرقانونی از رودخانه آب به تالاب گاوخونی رسید. این رویداد فرخنده نشان دهنده آن است که احیای تالاب نیازمند مطالبه و مشارکت تمام ذی‌نفعان و همکاری دولت است.

کد خبر 541728

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.