به گزارش خبرنگار ایمنا، خشکی زایندهرود مسئلهای است که این روزها علاوه بر کشاورزان شرق اصفهان که معیشتشان در نبود این رودخانه حیات بخش با مشکل مواجه شده به دغدغه اصلی مردم شهر اصفهان هم تبدیل شده است زیرا فرونشست زمین ناشی از خشکی آبخوانهای اطراف زایندهرود به درون خانههای مردم آمده و لزوم توجه به رفع این مسئله را بیش از پیش کرده است.
علاوه بر این، جاری نبودن زایندهرود خشکی تالاب بینالمللی گاوخونی را به دنبال داشته که میتواند منبع بزرگی از ریزگردها برای استان اصفهان و سایر استانهای همجوار باشد. در دولتهای مختلف تصمیماتی برای حوضه آبریز زایندهرود گرفته شده که هر کدام تأثیراتی را به دنبال داشته است و در نهایت پس از اعتراض چند روزه کشاورزان اصفهانی و همراهی مردم با آنان وزیر نیروی دولت سیزدهم به اصفهان سفر کرد تا از نزدیک مسئله زایندهرود را بررسی کند.
پس از حضور محرابیان در اصفهان، به دستور رئیس جمهور مسئله زایندهرود به سرعت پیگیری شده و در این راستا هم به گفته وزیر نیرو طرحی تهیه شد که البته هنوز جزئیات آن مشخص نیست. در همین رابطه با مهدی طغیانی، نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی به گفتوگو پرداختیم که شرح آن را در ادامه میخوانید:
آیا وزارت نیرو در مورد فرونشست اصفهان برنامهای دارد؟ بارها از مافیای آب صحبت شده است، این افراد تا چه میزان میتوانند در تغییر سیاستها اثرگذار باشند؟ آیا دیدگاه وزارت نیرو به رفع مشکل زایندهرود دستوری است؟ در مورد حکمرانی عادلانه آب هم نظرتان را بفرمائید.
انتخاب ریل درست برای رفع مسئله زایندهرود مهمترین بخش آن است و در واقع درست فهمیدن این مسئله از انجام اقدامات برای آن اهمیت بیشتری دارد، پیش از این فهم درستی از این مسئله در بین مسئولان وجود نداشته است. بر اساس برخی از مفروضات در گذشته تصور میشد راهکاری برای مشکلاتی از جمله مدیریت جزیرهای این حوضه، برداشتهای بی رویه بالا دست و نوع مدیریت بالا به پایین موجود وجود ندارد.
بنابراین همواره راهکار رفع مشکل زایندهرود، طرحهای انتقال آب عنوان میشد که به دلایل مختلفی محکوم به شکست است، اگر رفع مسئله زایندهرود در گرو انتقال آب دیده شود مسلماً مشکل برطرف نخواهد شد، تجربه پیشین هم نشان میدهد این اقدامات شاید بتواند مشکلات را به صورت مقطعی رفع کند اما راهکار دائمی نیست. به هر وجه اقلیم کشور تغییر کرده است و دورههای خشکسالی طولانیتر شده، اما همچنان تغییر چندانی در آورد آب رخ نداده است، البته جنس آورد نسبت به گذشته که بیشتر شامل یخچالهای بزرگ بود به باران، آبهای جاری و سیلابها تغییر کرده است. درک مسئله زایندهرود منجر به یافتن راهکار آن میشود.
حکمرانی آب در این منطقه پراکنده بوده است، جهاد کشاورزی وظیفه آبخیزداری و جلوگیری از سیلابها را با احداث سیل بندها انجام داده است، بیش از هزار و ۲۰۰ بند، آب بند، خاکریز و سد بتنی در اصفهان ایجاد شده است، وظیفه این آب بندها این است که از سرریز سریع آب جلوگیری کند به طوری که آبرفت آب گرفته شود و با سرعت کمتری به پایین دست سرریز کند، سدهای بتنی چنین کاربردی ندارد. علاوه بر این در کنار این آببندها، مجوزهایی برای انواع فعالیتهای آب بر کشاورزی توسط سازمان جهاد کشاورزی صادر شده است که توجیهی برای آن وجود ندارد.
این کار شاید در ظاهر مثبت باشد، اما منجر به کاهش کیفیت و حجم آب در پایین دست میشود. با وجود تغییرات اقلیم اکنون وجود سد زایندهرود میتواند بسیار مفید باشد، اما متأسفانه پس از سد شاهد توسعه باغات در اصفهان و چهار محال و بختیاری هستیم، به گفته مدیران استان چهار محال و بختیاری ۲۰ هزار هکتار به باغات این منطقه اضافه شده است. علاوه بر این، مدیریت حوضه آبریز جزیرهای شده است و برای حوضه آبریزی که ۹۳ درصد از آن در استان اصفهان و فقط هفت درصد از آن در استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد، آب منطقه چهارمحال و بختیاری تصمیمگیری میکند.
برآورد شده در بالا دست زایندهرود در دو استان در ۲۰ سال اخیر ۵۰ هزار هکتار باغ ایجاد شده است، آب مورد نیاز این باغها از بارگذاری بر رودخانه تأمین شده است و با برق رایگان این آب به این باغها میرسد که مصارف خارج از طومار شیخ بهایی است. در دهه ۳۰ تونل اول کوهرنگ و در دهه ۶۰ تونل دوم ایجاد شده که چندین برابر آورد این دو تونل بارگذاری اضافی بر رودخانه انجام شده است، رودخانه اصلی سرشاخهای که به سمت سد میرسد خشک شده زیرا در اطراف آن تعداد زیادی چاه حریمی رسمی و غیر رسمی احداث شده است.
بارگذاری جمعیتی، صنعتی، برداشتهای بالادست، باغات، بندها، پمپاژها باید ساماندهی شود و آن دسته از بارگذاریهایی که بیش از توان رودخانه است با پرداخت خسارت تعطیل شود. زمانی در دهه ۶۰ آب اشتراکی به فروش رسیده، واقعیت این بوده که برخی از حقابهها اشتراکی است، هر گاه آبی نباشد که به مردم پرداخت شود حق مردم باید پرداخت شود. علاوه بر این بیش از حد آب به صنعت واگذار شده است که اکنون باید بازخرید شود. دیگر نباید اجازه داد بارگذاری اضافه بر حوضه آبریز زایندهرود انجام شود این در حالی است که این کار همچنان به طور رسمی و غیر رسمی انجام میشود، بسیاری از ویلاها اکنون شبانه چاه غیر مجاز احداث میکنند که متأسفانه با آن مقابله نمیشود.
مدیریت جزیرهای، رعایت نکردن قوانین و مشارکت ندادن مردم از جمله اشتباهاتی است که در حوضه آبریز زایندهرود اتفاق افتاده است و باید تغییر کند. اگر مردم در کنار مسئولان قرار گیرند امکان مدیریت حوضه هم بیشتر فراهم خواهد شد. اگر برای مدیریت این حوضه ریل گذاری جدید اتفاق نیفتد وضعیت روز به روز وخیمتر میشود، مردم اصفهان از شرایط موجود ناراضیاند، مردم این شهر از فرونشست احساس خطر کردهاند و کشاورزان هم معیشتشان با مشکلات فراوانی مواجه شده است، در این شرایط باید نقطه امیدی به مردم نشان داد که برای آن لازم است ریل گذاری حکمرانی این حوضه تغییر کند.
اگر قرار است طرح انتقال آب از خلیج فارس هم اجرایی شود باید همه محاسبات لازم برای آن انجام شده و همچنین برای تأسیس صنایع جدید مبادلات حقابه انجام شود. بنابراین توسعه باید با توجه به ظرفیتهای موجود انجام شود. دستگاه قضائی و دولت با همکاری مردم میتوانند این مشکل را رفع کنند، یکی از مؤلفههای مهم حل این مشکل مشارکت مردم است.
تا چه میزان دولت سیزدهم، اراده برای رفع معضل زایندهرود دارد؟ جزئیات طرح فوری ساماندهی زایندهرود چیست؟
ابعاد این طرح هنوز منتشر نشده، البته گفته شده است در این طرح به پسابها توجه ویژهای شده است، ۳۲۰ میلیون متر مکعب آب در هر سال در اصفهان بزرگ توزیع میشود که بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون متر مکعب از آن پساب است. امروز در دنیا پساب همچون آب شرب تصفیه میشود، کیفیت آب تصفیهخانه غرب اصفهان و نیروگاه اصفهان امروز بسیار زیاد است. متأسفانه مدیریت جزیرهای در مسئله آب منجر شده که بخشی از این آب توسط آب منطقهای و بخشی از آن توسط آبفا به فروش برسد.
در طول تاریخ پساب در چاههای خانگی حاشیه زایندهرود دفن شده و به آرامی به جریان رودخانه باز میگشته است، اما اکنون از چرخه طبیعی خارج شده و به مصارف صنعتی میرسد. این آب باید به رودخانه بازگردد و حداقل سهمیه تالاب بینالمللی گاوخونی از آن داده شود البته با این کیفیتی که اکنون در تصفیه خانه وجود دارد میتوان از این آب در سایر مصارف از جمله کشاورزی هم استفاده کرد.
باید به این مسئله نگاه ملی داشت، باید برای آبی که به استان یزد تخصیص داده شده چاره اندیشی شود، وزارت نیرو باید یا تخصیص را قطع کرده و یا آب مورد نیاز زایندهرود را تأمین کند، اگر وزارت نیرو بر انتقال آب اصرار دارد باید آب جایگزین به اصفهان تخصیص دهد.
صنایع آب بر، مازوت سوزی در صنایع، تا چه میزان مورد بررسی قرار گرفته است؟
اخیراً با تبدیلی که در واحدهای فولاد اتفاق افتاده است، مقدار آبی که مصرف میشود، شبههای وجود دارد که با توجه به مشخص بودن میزان آب مصرفی بر اساس تناژ تولید فولاد، میزان آب مصرفی اعلامی از طرف آب منطقهای که به فولاد تخصیص داده شده است با مصرف واقعی فولاد همخوانی ندارد. این موضوع باید شفاف سازی شود و مصرف آب همه شرکتهای بزرگ مصرف کننده اصفهان باید کاملاً مشخص شود.
شفافیت یکی از نقاط ریل حکمرانی عادلانه آب است، تا زمانی که شفافیت نباشد، فولاد و ذوب آهن به مسئولیتهای اجتماعی خود عمل نمیکنند و تا زمانی که همه به مسئولیتهای خود عمل نکنند مسئله اصلی رفع نمیشود. همین شفافیت برای مصرف آب یزد هم اتفاق بیفتد. بر فرض که در یک دوره انتقال، تصمیمگیری اصلی پروژه بر تأمین آب شرب یزد بود، اما اکنون لزومی برای تضمین تأمین آب صنعت و کشاورزی این استان وجود ندارد، یزد از ابتدا هم حقابهای از زایندهرود نداشته که با اشتباه وزارت نیرو این موضوعات پیش آمده است. باید برای این آب جایگزین مشخص شود و بخشی از آن شفافیت میزان برداشت آب یزد، مصرف صنایع، شرب و پساب است.
تاکنون که از نیروگاه اصفهان بازدید حضوری داشتهام، در این نیروگاه مشعلهای مازوت سوز مهر و موم شده و مازوت در این نیروگاه مصرف نمیشود، اصفهان ظرفیت چنین اقدامی را ندارد، آلودگی اصفهان صنعتی است و برون رفت از آن منوط به عمل صنایع به تکالیف قانونی آنها بر اساس قانون هوای پاک است. این قانون یکی از بهترین قانونهای کشور است که اگر به آن عمل شود مسئله آلودگی هوای اصفهان قابل کنترل است. مشکل کنونی اجرا نشدن این قانون است.
هر ماه باید اقدامات دستگاهها رصد شود تا نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند.
برای حمایت از کشاورزان چه اقدامی انجام خواهد شد؟
مسئله زایندهرود فقط مختص به کشاورزان نیست، در این مسئله فرونشست و محیط زیست هم باید دیده شود، برای کشاورزان هم میتوان با جبران مالی بخشی از مسائل را رفع کرد، البته حتی پرداخت حقابه هم راهحل اساسی این مشکل نیست زیرا درآمد اصل این افراد گرفته شده است.
فرونشست و تالاب گاوخونی با هیچ پولی خریدنی نیست. مسئله زایندهرود باید رفع شود، وزارت نیرو نباید با پرداخت غرامت کشاورزان تصور کند مشکل و مسئله زایندهرود حل شده است.
وزارت نیرو و استانداری تا کنون وعدههایی به کشاورزان دادهاند که باید عملی شود، بد عهدیهای گذشته بی اعتمادی کشاورزان را به دنبال داشته و لازم است وزارت نیرو به توافقی که امضا کرده مو به مو عمل کند.
نظر شما