به گزارش خبرنگار ایمنا، فرهنگ شهروندی یکی از ضروریات اساسی در هر جامعهای است. به عقیده جامعه شناسان این مفهوم از مهمترین و پویاترین مفاهیم اجتماعی و فرهنگی در دوره معاصر است. در این میان نقش شهروندان و انجام تعهدات شهروندی در توسعه فرهنگ شهروندی بسیار اهمیت دارد، زیرا شهروندان عناصر مهم و پویای جامعه به حساب میآیند و در عرصههای گوناگون جامعه نیز حضور دارند.
با ایجاد، گسترش و تعمیق فرهنگ شهروندی میتوان بسیاری از مسائل شهری و اجتماعی که اغلب کشورهای در حال توسعه با آن مواجه هستند را رفع کرد. در حال حاضر رعایت فرهنگ شهروندی و به تبع آن اخلاق شهروندی در جامعه ما در سطح مطلوبی قرار ندارد و اعضا جامعه اطلاع و آگاهی مناسبی از حقوق و مسئولیتهای شهروندی خویش ندارند.
برایان ترنر، جامعهشناس بریتانیایی شهروندی را مجموعهای از حقوق و تکالیفی تعبیر کرده است که تعیین کننده عضویت اجتماعی، سیاسی و دربردارنده تخصیص منابع جمعی به گروههای اجتماعی، خانواده و افراد است.
معیارهای اصلی فرهنگ شهروندی
مریم خانمحمدی هزاوه، یک دانش آموخته دکترای جامعه شناسی در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: شهروندی نقش مؤثری در ایجاد جامعه بر اساس نظم و عدالت دارد که از سه عنصر مهم حقوق، وظایف و مشارکت افراد جامعه در تعامل با دولت تشکیل شده است. شهروندی را میتوان یکی از شاخصهای اساسی پیشرفت و توسعه یافتگی کشورها دانست که باعث گسترش حوزه عمومی و توسعه جامعه مدنی میشود.
وی اضافه میکند: به اعتقاد ژان ژاک روسو شهروند پیوسته به دنبال یک حس جمعی است و علاقه دارد در امور جامعه خویش پویا و فعال باشد. فرهنگ به معنای روشهای زندگی اعضای یک جامعه است؛ اعضای یک جامعه در عناصر فرهنگی سهیم هستند و به همین علت امکان برقراری ارتباط و همکاری با یکدیگر را دارند.
یک دکترای جامعهشناسی با بیان اینکه یونسکو فرهنگ شهروندی را قابلیتهای اکتسابی، سبک کلی تعاملات انسانی و سازهای جمعی میداند که از ارزشها و هنجارهای هر فرهنگ سرچشمه میگیرد، ادامه میدهد: فرهنگ شهروندی الزاماتی را در قالب ارزشها و هنجارها، وارد زندگی اعضای جامعه میکند که بیانگر سبک زندگی و شکل دهنده تعاملات انسانها در بافت نوین زندگی اجتماعی است.
خان محمدی با اشاره به ابعاد اصلی معیارهای فرهنگ شهروندی، میگوید: ابعاد اخلاقی، اجتماعی، فردی، سیاسی و ابعاد دموکراتیک از معیارهای اصلی فرهنگ شهروندی محسوب میشود که ابعاد اخلاقی شامل وجدان جمعی، مشارکت اجتماعی، ادب و درستکاری، امانت داری و حفظ کرامت انسانی، انجام تعهدات شهروندی، مسئولیت پذیری و ابعاد اجتماعی شامل مشارکت اجتماعی، مدارای اجتماعی، عضویت در انجمنها و گروههای اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، اهمیت ارتقای اجتماعی، آگاهی از حقوق شهروندی، ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی، امنیت اجتماعی، برابری اجتماعی، احساس هویت جمعی، آموزش شهروندی میشود.
وی خاطرنشان میکند: ابعاد فردی فرهنگ شهروندی نیز شامل قانون مداری و رعایت قوانین، مدیریت بهینه مصرف، قدرت گفتوگو و تعامل با دیگران، تعهدات شهروندی، اثر بخشی در جامعه، ابعاد سیاسی شامل مشارکت سیاسی، احساس هویت سیاسی، داشتن ارتباطات سیاسی، برخورداری از حق رأی برای همگان و ابعاد دموکراتیک فرهنگ شهروندی نیز شامل برابری اجتماعی، احساس برابری توزیعی، صلح و عدالت، برابری جنسیتی، احترام به آزادی بیان و اندیشه، حق تملک در داراییها، داشتن حق فعالیتهای اقتصادی است.
نقش سبک زندگی در ارتقا فرهنگ شهروندی
این دکترای جامعه شناسی اظهار میکند: بررسیهای محققان گویای آن است که تغییر سبک زندگی، ارتقای مسئولیتپذیری، ارتقای مشارکت اجتماعی، آموزش فرهنگ شهروندی، ارتقای اخلاق شهروندی و تقویت هویت در جامعه ما بیشترین تأثیر را بر ارتقای فرهنگ شهروندی دارد.
خان محمدی ادامه میدهد: امروزه رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آنها، صنعتی شدن شهرها، افزایش آپارتمان نشینی، رشد مصرف گرایی و گسترش فردگرایی، بحرانهای گوناگونی در محیط زندگی شهری ایجاد کرده است. لازمه درک و رفع این بحرانها، تغییر در سبک زندگی شهرنشینان است چرا که شهر نشینی معاصر، الزاماتی را برای انسانها ایجاد کرده است،
وی میگوید: گیدنز جامعه شناس بریتانیایی معتقد است یک رابطه جدایی ناپذیر میان فرهنگ شهروندی و سبک زندگی وجود دارد، او معتقد است که امروزه، شیوه زندگی، ملازم با نوعی انتخاب است به همین دلیل در فرهنگ سنتی چندان کاربرد ندارد، زیرا با ورود به دنیای مدرن، فرهنگ شهروندی نیز باعث تغییر در بسیاری از حوزهها از جمله سبک زندگی انسان متجدد شده است. از طرفی با ارتقای فرهنگ شهروندی بسیاری از مشکلات شهری، اجتماعی و فرهنگی که اغلب کشورهای در حال توسعه با آنها مواجه هستند، رفع خواهد شد. به عنوان مثال امروزه در شهرنشینی تحرک و پویایی همانند زندگی سنتی نیست، این تغییرات شهرنشینی، قوانین، آداب، ارتباطات و تعاملات خاص خود را میطلبد و هر گونه نادیده انگاشتن قوانین و آداب خاص زندگی معاصر و رعایت نکردن حقوق دیگران در زندگی امروز شهرنشینی، باعث ایجاد تنشها، خشونتها، ناملایمات و آسیبهای فراوان اجتماعی و فرهنگی در سطح شهر خواهد شد. بنابراین برای تحقق فرهنگ شهروندی، متناسب با رشد و توسعه شهری، تغییر در سبک زندگی شهروندان لازم و ضروری به نظر میرسد چرا که سبک زندگی نقش بسیار مهمی در تعاملات اجتماعی دارد و شکل دهنده کردارها و نگرشهای افراد در زمینه زندگی اجتماعی آنها است.
کارکرد مسئولیتپذیری در ارتقای فرهنگ شهروندی
این دانش آموخته دکتری جامعه شناسی اظهار میکند: فرهنگ شهروندی مفهومی دو سویه است یعنی شهروندان از یک سو تکالیف و مسئولیتهایی دارند و از سوی دیگر باید از حقوق مدنی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برخوردار باشند. یعنی شهروند موقعیتی دارد که باید زندگی خویش را بر اساس وابستگی متقابل، توازن و تعادل میان حقوق و مسئولیتهای اجتماعی، ساماندهی کند.
خان محمدی توضیح میدهد: مسئولیت پذیری ویژگی یک شهروند فعال و کارکرد فرهنگ شهروندی است و شامل مسئولیت در مقابل مسائل کشور، شهر و محله، خانواده و مسئولیت در مقابل رفتار خویشاوندان و اعضای خانواده است.
وی میگوید: در مقابل خانواده، جامعه و دولت موجب پیوستگی و انسجام اجتماعی میشود. به عقیده امیل دورکیم جامعه شناس قرن بیستم، فرهنگ شهروندی نوعی انسجام ارگانیکی و پیوستگی بیشتر فرد به جمع و جمع به فرد است.
مشارکت اجتماعی مهمترین عامل تحقق فرهنگ شهروندی
این جامعه شناس ادامه میدهد: یکی از مهمترین عوامل در جهت تحقق فرهنگ شهروندی، مشارکت اعضای جامعه در اداره امور جامعه است. گائوتری معتقد است مشارکت اجتماعی، یک فرآیند عمومی، یکپارچه، چندگانه، چند بعدی و چند فرهنگی است که هدف آن سوق دادن همه افراد جامعه به سمت ایفای نقش در مراحل توسعه است. مثلاً توسعه نهادهای علمی و آموزشی زمینه ساز مشارکت اغلب افراد جامعه در تحولات اجتماعی و اقتصادی است و در مردم نوعی آمادگی ایجاد میکند که تفکرات متناسب با توسعه را بپذیرند.
خان محمدی اضافه میکند: از نظر ماکس وبر جامعه شناس آلمانی شهروند بودن به معنای توانایی و مشارکت مردم در تصمیمگیریهای مهم مانند حق رأی و انتخاب رهبران و مشارکت در تنظیم سیاستها است؛ مشارکت مستقیم اعضای جامعه در تدوین سیاستها، اولویتها و اهداف جامعه، نشاندهنده آگاهی شهروندان از مزایا و محاسن مشارکت آنها و نگرش عامگرایانه یعنی مشارکت بدون خاص گرایی و تعصب کورکورانه است. انواع دیگر مشارکت اجتماعی شامل مشارکت در رفع مشکلات شهر، محله، مشارکت در پرداختن عوارض شهری، مشارکت در حفظ فضای سبز شهری، مشارکت در حفظ و نگه داری آثار باستانی و تاریخی، موزهها و اماکن دیدنی شهر، مشارکت در برگزاری مراسم جمعی است.
ضرورت آموزش فرهنگ شهروندی
وی با اشاره به آموزش حقوق و فرهنگ شهروندی، میگوید: آموزش حقوق و فرهنگ شهروندی بنیان اساسی رشد شخصیت و تحکیم هویت نظام ارزشی و انسانی یک جامعه به حساب میآید. آموزش فرهنگ شهروندی میتواند در قالب آموزش مهارتهای زندگی اجتماعی، مؤلفههای زیر بنابی هر فرهنگ، مؤلفههای دینی و ملی در نهادهای آموزشی مانند آموزش و پرورش و آموزش عالی مورد توجه قرار گیرد. همچنین میتوان عناصر تشکیل دهنده فرهنگ شهروندی مانند آگاهی اجتماعی و ارزشهایی مانند عدالت، برابری، مسئولیتپذیری، وطن دوستی، آزادی آسایش، مالکیت و حقوق اجتماعی را نیز از طریق رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی به شهروندان آموزش داد.
وی به نقش رسانهها هم اشاره میکند و میافزاید: رسانهها میتوانند نقش قابل ملاحظهای بر افزایش دانش مدنی و مشارکت مدنی شهروندان داشته باشند و در این میان تأثیر نمایش فیلم و شبکههای اجتماعی بیشتر از سایر موارد است. همچنین میتوان به منظور تقویت فرهنگ شهروندی و آگاه سازی شهروندان از مزایای رعایت فرهنگ شهروندی، سالانه شهروندان نمونه در زمینه رعایت فرهنگ شهروندی و موازین قانونی را از طریق رسانهها معرفی کرد.
اخلاق شهروندی گام مهم در جهت گسترش فرهنگ شهروندی
دکتری جامعه شناسی اضافه کرد: در طول تاریخ، اخلاق همواره یک مقوله بسیار مهم در زندگی اجتماعی محسوب میشده است. امروزه رعایت اخلاق شهروندی و درونی سازی آن در بین اعضای یک جامعه یکی از گامهای مفید و مؤثر در جهت رشد و گسترش فرهنگ شهروندی است. اخلاق شهروندی یک وسیله تنظیم کننده در روابط اجتماعی انسانها محسوب میشود. میتوان گفت که نوع رفتار هر شخص در جامعه مشخص کننده نوعی از روابط آشکار و پنهان در لایههای گوناگون جامعه است به علت آنکه انسانها معلول اجتماع هستند و جامعه در قبال آنها دارای مسئولیت است.
خان محمدی ادامه میدهد: در زبان فارسی از فرهنگ شهروندی به اخلاق شهروندی نیز استناد شده است یعنی تعیین وظایفی که شهروندان در یک شهر نسبت به نهادهای اجتماعی یا سایر شهروندان دارند. شهروند کسی است که قواعد سلوک دموکراتیک را میداند و ارزشهای اخلاقی را میشناسد. به طور کلی میتوان گفت اخلاق در شکل اجتماعی آن، یک ضرورت محسوب میشود ضرورتی که باعث میشود به اساسیترین و واضحترین قوانین شهروندی احترام گذاشت. رعایت حقوق دیگران، وقت شناسی، عدم ایجاد مزاحمت در انواع گوناگون آن، حفظ محیط زیست، حفظ آثار باستانی، پیشگیری از هر نوع آلودگی محیطی و صوتی، مشارکت در ادارهی شهر و جلوگیری از تخریب اموال عمومی، تحمل پذیری، وجدان جمعی، درستکاری، انجام تعهدات شهروندی، نمونههای بارزی از اخلاق شهروندی هستند.
عوامل تأثیر گذار بر فرهنگ شهروندی
وی معتقد است: هر شهروند باید این امکان را داشته باشد که از هویتهای متعددی برخوردار باشد و برای هر یک از هویتها، امکان آزادی بیان داشته باشد. البته تا حدی که هویتهای دیگران و حقوق آنها را به مخاطره نیندازد. هویت فردی، هویت اجتماعی و هویت ملی یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ شهروندی است.
این کارشناس ادامه میدهد: هویت فردی در مجموع به نوعی آگاهی اطلاق میشود که هر فرد در فرآیند اجتماعی شدن و تعامل با دیگران درباره خود کسب میکند این خود آگاهی به صورتی نسبتاً سازمان یافته رابطه فرد را با خود و دیگران تنظیم میکند و کنشهایش را تعدیل میکند. هویت اجتماعی به رابطه بین فرد و دیگران یا گروههای اجتماعی دیگر اشاره دارد. مقایسه یک فرد با دیگران باعث میشود که به تفاوتهای میان خود و دیگران یا تفاوت گروه اجتماعی خود و گروه اجتماعی دیگران آگاه شود و هویتی متمایز و منحصر به فرد برای خویش، مشخص کند.
خان محمدی اضافه میکند: هویت ملی مجموعهای از گرایشها و نگرشهای مثبت نسبت به عوامل، عناصر، الگوهای هویت بخش و یکپارچه کننده در سطح یک کشور به عنوان یک واحد سیاسی است. همانطور که بیان شد فرهنگ شهروندی مجموعهای از ارزشها، نگرشها و قوانین مشترک بنیادی است که دربردارنده احساس تعلق، تعهد و احترام به میراث مشترک و همچنین تشخیص حقوق و تعهدات شهروندی است. حال با توجه به این مفاهیم و بر اساس نوع رابطه آنها با یکدیگر میتوان دریافت که فرهنگ شهروندی مستقیماً تحت تأثیر مولفههایی چون هویت اجتماعی، ملی و محلی قرار دارد. در واقع تقویت هویت ملی و هویت اجتماعی موجب افزایش پایبندی شهروندان به مؤلفههای فرهنگ شهروندی میشود.
وی میگوید: فرهنگ شهروندی مفهومی اجتماعی است که از نیازها، شرایط و بسترهای اجتماعی و فرهنگی جامعه امروز نشأت میگیرد و نشان دهنده تعهد و مسئولیت متقابل اجتماعی اعضای جامعه با یکدیگر و حقوق متقابل مردم و دولت است؛ بنابراین باید فرهنگ شهروندی به عنوان یکی از شاخصهای مهم پیشرفت و توسعه کشور، بیشتر مورد توجه پژوهشگران، برنامهریزان و سیاست گذاران اجتماعی قرار گیرد، زیرا ارتقای فرهنگ شهروندی، موجب میشود بستر اجتماعی مناسبی برای فعالیتهای همه اعضای جامعه فراهم شود و به افراد کمک میکند تا گامهای موثرتری را به سوی پیشرفت، تعالی، توسعه و آبادانی جامعه خویش بردارند.
نظر شما