احسان کاظمی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه هیجانهای کنترل نشده حتی دوست داشتن، اثرات مخربی مانند خشم دارد، اظهار کرد: باید بپذیریم خشم یک هیجان سالم و طبیعی است که همه آن را تجربه میکنند و نمیتوان گفت انسانی وجود دارد که از احساس خشم مبری است، گاهی افراد خشم خود را بروز نمیدهند اما خشمگین میشوند.
وی افزود: هنگامی که در تحلیل و مدیریت خشم ناتوان باشیم، خشم در سطح کلامی و روانی تبدیل به پرخاشگری میشود. به عنوان مثال فردی با فرد دیگری شوخی میکند اما دیگری شوخی را تحلیل نکرده، متوجه آن نشده یا دچار سوءتفاهم شده است و بلافاصله خشمگین میشود، کنترل خود را از دست میدهد و شروع به گفتن بد و بیراه میکند؛ در واقع فرد نتوانسته موقعیت را درک کند و خشم او تبدیل به پرخاشگری شده است.
خشم مدیریت نشده موجب فاجعهآفرینی
این روانشناس در خصوص خشم مدیریت شده، ادامه داد: خشم میتواند مدیریت شده یا مدیریت نشده باشد. هنگامی خشم مدیریت شده است که فرد میداند از دیگری خشمگین است اما روی رفتار و کلام خود مدیریت دارد و نمیخواهد خشم او به رفتار پرخاشگرانه تبدیل شود. او با آرامش صحبت کرده و در انتخاب کلمات و لحن مناسب دقت میکند. در خشم مدیریت شده به جای تهدید، تحقیر و استفاده از جملات ناپسند، نشانهای برای اعلام خشم ارائه میشود.
وی اضافه کرد: خشم مدیریت نشده موجب فاجعهآفرینی شده و در بسیاری مواقع خشم از یک عامل مختصر و کوچک به واکنشی بزرگ تبدیل میشود. علت این اتفاق میتواند پر شدن ظرفیت فرد و داشتن درگیریهای ذهنی در طول همان روز باشد و با کوچکترین اشتباه و عامل، فاجعهسازی اتفاق بیفتد.
مشکل جوامع عادت زده
کاظمی با تاکید بر مدیریت ذهن تصریح کرد: برای مدیریت خشم باید ذهن را مدیریت کرد. ذهن هر فرد سرشار از اتفاقات قبلی، عادتها، سبک درک و تحلیل موقعیتها است. اگر مسئلهای واحد برای دو نفر اتفاق بیفتد، هر دو نفر ممکن است به شیوههای متفاوتی راجع به آن خشم خود را نشان دهند و علت آن تفاوت تجارب، مهارتها و عادتهای متفاوت است. فردی ممکن است خشم خود را با داد و فریاد نشان دهد اما دیگری به دنبال دلیل و راه حل بگردد.
نوجوانی دوران خلق هویتهای افسانهای
وی در خصوص تفاوت دیدگاه افراد و نبود دیدگاه درست در جامعه، اظهار کرد: در جوامع شرقی و جهان سوم در افراد هیجانات بالایی وجود دارد و معمولاً هیجانات آنها افسارگسیخته و مهار نشده هستند، خشم نیز مانند دیگر هیجانات در جوامع مهار نشده است و در تمام ساختارهای فردی، خانوادگی، محلی و ملی خشم کنترل نشده وجود دارد. گاهی اوقات خشم در پی رفتاری غیرانسانی تشویق شده و مورد توجه قرار میگیرد اما برخی دیگر آن را محکوم میکنند، این تعارضات رفتاری به علت تفاوت دیدگاه افراد و نبود دیدگاه درست در جامعه اتفاق میافتد.
این روانشناس با تاکید بر نهادینه شدن برخی رفتارهای ناشی از عدم مدیریت خشم، تصریح کرد: برخی رفتارها مانند قتلهای ناموسی و کتک زدن کودک و افراد دیگر حاصل خشم مدیریت نشده بوده و در جامعه نهادینه شدهاند. اکثر افرادی که در زندان به سر میبرند یا به زندان رفتهاند، کنترلی بر خشم خود نداشتهاند و اکثر اوقات خشم در اثر سوءبرداشت اتفاق افتاده است.
یادگیری مشاهدهای کودک موجب خشم بزرگسالی است
وی افزود: خشم به هیجانات دیگر و ذهن وابسته است و متأثر از تغییرات فیزیولوژیک است. زمانی که جامعه، جامعهای عادتزده باشد نه مهارت آموخته و سواد زندگی در آن وجود نداشته باشد، برای کنترل خشم در آن راهکاری جز آموزش وجود ندارد. افراد باید از کودکی مهارت کنترل هیجانات و مدیریت ذهن را بیاموزند و خشم خود را با پیشینه انسانی و صحیح نشان دهند تا در جوامع شاهد اتفاقات دردناک حاصل از کنترل نکردن خشم نباشیم. تا زمانی که برنامههای تلویزیونی، بازیها و محیط اطراف سرشار از خشم است هیچ راهکاری برای کم کردن خشم افراد وجود ندارد.
کاظمی خاطرنشان کرد: دیده شدن خشم دیگران توسط کودک، موجب نهادینه شدن خشم در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه او و بروز خشم در بزرگسالی میشود. الگوهای رفتاری یادگیری مشاهدهای ایجاد کرده و یادگیری مشاهدهای اثربخشترین و ماندگارترین نوع یادگیری است؛ شما نمیتوانید پرخاشگر باشید و از کودک خود مؤدب بودن را بخواهید؛ در واقع قبل از اصلاح رفتار خود، اصلاح فرزند ممکن نیست.
نظر شما