به گزارش خبرنگار ایمنا، هفت مهر ۱۳۵۹ بود که دشمن بعثی پالایشگاه آبادان را بمباران کرد، آتش نشانان بیمحابا به دل آتش زدند و در حال اطفای حریق بودند که بار دیگر پالایشگاه بمباران شد و آتش نشانان بیشماری در حین عملیات به مقام والای شهادت نائل شدند.
آن روز آتش نشانان با شجاعت و غیرت به مانند همیشه در عملیات اطفای حریق جان بر کف در جهت حفظ سرمایههای ملی حضور داشتند که پس از بمباران پالایشگاه آبادان و شهادت تعداد بیشماری از آتش نشانان در سال ۱۳۷۹ ستاد هماهنگی امور ایمنی و آتش نشانی کشور طرحی به منظور تعیین روز آتش نشانی و ایمنی به شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور پیشنهاد شد.
گفتنی است پس از توافقات و تعاملات، روز هفت مهر به نام روز آتش نشان با هدف ترویج ایمنی و پیشگیری از حوادث در سطح کشور و همچنین بزرگداشت یاد و خاطره از خود گذشتگی و حماسه آفرینی آتش نشانان ایران اسلامی در عرصه دفاع مقدس به نام روز آتش نشان نامگذاری شد.
شهادت و دلاوری آتش نشانان همیشه و در همه عرصهها قابل ستایش و تقدیر است و به مناسبت این روز یادی از شهدای آتش نشان از جمله شهید امید عباسی، شهید مجتبی جراحی و شهید حسین احمدی و شهدای آتش نشان بسیاری که دلاور مردی شأن در ذهنها برای همیشه باقی خواهد ماند.
در روز هفتم مهر ۱۳۵۹ وقتی که دشمن بعثی به پالایشگاه آبادان حمله هوایی کرد، آتش نشانان منطقه و شهرهای اطراف برای مهار آتش به پالایشگاه رفتند که در هنگام عملیات اطفای حریق هواپیماهای دشمن مجدداً اقدام به بمباران پالایشگاه میکنند که منجر به شهادت تعداد زیادی از آتش نشانان فداکار کشور میشود.
اولین و آخرین بمباران پالایشگاه آبادان توسط جنگندههای عراق
اولین بمباران تأسیسات نفتی در جریان حمله رسمی عراق ساعت ۳:۳۶ بعدازظهر روز دوم مهر ١٣٥٩ بود که تعدادی از مخازن ذخیره سازی پالایشگاه آبادان بمباران شد و آخرین بمباران دشمن نیز ساعت ۱۰:۱۴ صبح روز چهاردهم خرداد ١٣٦٧ اتفاق افتاد که در آن روز جنگ مستقیم دشمن با صنعت پالایش تمام شد.
این دو تاریخ اولین و آخرین بمبارانهایی بوده که در تاریخ صنعت پالایش و پخش ثبت شده است و در بین این دو تاریخ، پالایشگاههای نفت بی وقفه بمباران میشد؛ به گونهای که پالایشگاه آبادان به عنوان خط مقدم نبرد و به دلیل مجاورت با رودخانه اروند و نزدیکی به مرز عراق، در طول هشت سال جنگ تحمیلی ٢٣ واحد فرایندی آن به طور کامل از بین رفت.
پالایشگاه زیر آتش دشمن بعثی
صفر آریا، بازنشسته شرکت نفت که در زمان بمباران پالایشگاه آبادان حاضر بوده در این باره اظهار کرد: حمله نیروهای عراقی در حالی آغاز شد که پالایشگاه آبادان با ظرفیت کامل، یعنی ۶۲۰ هزار بشکه در روز کار میکرد. یعنی روزانه به همین میزان نفت خام وارد پالایشگاه میشد. طبیعی بود که مخازن زیادی در داخل و خارج پالایشگاه وجود داشت. ۱۱۱ مخزن در داخل پالایشگاه و ۱۱۳ مخزن در بیرون پالایشگاه، از مخازن نفت خام و فرآوردهها در معرض خطر بود.
وی با تاکید بر اینکه با شروع جنگ فعالیت عادی پالایشگاه متوقف شد، اما کار تعطیل نشد گفت: باید در پالایشگاه میماندیم و از انبارها و مخازن عظیم سوخت در مقابل حملات دفاع میکردیم. در واقع مأموریت ما به حداقل رساندن حجم مخازن، کپسولها و سلیندرها بود.
به این ترتیب به مدت شش ماه شبانه روز کار میکردیم تا با انتقال، مصرف و بالاخره سوزندان ذخیرهها، خطر انفجار و آتش سوزیها را به حداقل برسانیم. برق قطع بود و امکان زیادی برای انتقال ذخایر از طریق پمپها وجود نداشت. تلاش میکردیم سوختها را به جبهه یا به خودروها و موتورهای رزمندگان و کسانی که در شهر مانده بودند، برسانیم.
مسافرت هیئت کنفرانس اسلامی به تهران برای اعلام آتش بس در جنگ
در روز هفتم مهر ماه سال ۵۹، اولین مسافرت هیئت کنفرانس اسلامی (محمد ضیا الحق، یاسر عرفات و…) به تهران، برای اعلام آتش بس در جنگ انجام شد، روز بعد این هیئت به بغداد سفر کرد و صدام حسین ظاهراً آتش بس را پذیرفت، ولی در عمل اجرا نکرد، همچنین صدام حسین هدف تهاجم خود را به ایران، عربی کردن تمام حوزه (خلیج فارس) اعلام کرد.
جلوگیری از سقوط اهواز و پشتیبانی از خرمشهر و آبادان
در روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی و در تاریخ هفتم مهر ۵۹، بچههای شهید چمران در ستاد جنگهای نامنظم جمع میشدند، شبها با خود مرحوم شهید چمران به قول خودشان به "شکار تانک میرفتند، در آن روزها تانکهای دشمن تا «دب حردان» آمده بودند و حدود ۱۷، ۱۸ کیلومتر تا اهواز فاصله داشتند و خمپارههایشان تا اهواز میآمد. خمپاره ۱۲۰ یا کمتر از ۱۲۰ هم تا اهواز میآمد، در آنجا، به طور کلی دو نوع کار وجود داشت، یک نوع کار، کارهای خود اهواز بود. از جمله عملیات و کارهای چریکی و تنظیم گروههای کوچک برای کار در صحنه عملیات و نوع دوم کار، کارهای مربوط به بیرون اهواز بود. از جمله پشتیبانی خرمشهر و آبادان و بعد از آن عملیات شکست حصر آبادان بود که از «محمدیه» نزدیک «دارخوین» شروع شد.
شهادت سرداران اسلام: فلاحی، نامجو، کلاهدوز، فکوری و جهان آرا
در اوج شادی مردم مؤمن و مقاوم ایران که ناشی از حماسه بزرگ شکست حصر آبادان توسط رزمندگان دلیر اسلام و پس از پایان موفقیتآمیز عملیات ثامنالائمه، پنج تن از فرماندهان رده بالای ارتش و سپاه جهت تقدیم گزارش به امام خمینی (ره) به وسیله یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ عازم تهران شدند.
هواپیما در ساعت ۱۹:۵۹ روز هفتم مهرماه در جنوب غربی کهریزک دچار سانحه و به علتی نامشخص هر چهار موتور هواپیما همزمان خاموش میشود، خلبان تلاش میکند هواپیما را در همان منطقه به زمین بنشاند. چرخهای هواپیما به وسیله دستگیره دستی باز میشود و هواپیما در زمین ناهموار فرود میآید، اما پس از طی مسافتی، در نقطهای متوقف و بال چپ هواپیما به زمین اصابت میکند. هواپیما آتش میگیرد و ۴۹ نفر سرنشین آن از جمله پنج تن از سرداران رشید اسلام به درجه شهادت نائل آمدند.
این پنج شهید بزرگوار که در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی شتافتند عبارت بودند از:
سرلشکر فلاحی (رئیس ستاد مشترک ارتش)
سرلشکر سید موسی نامجو (وزیر دفاع)
سرلشکر یوسف کلاهدوز (قائم مقام سپاه پاسداران)
سرلشکر فکوری (مشاور جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش)
سرلشکر جهانآرا (فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر و آبادان)
یاد و خاطره شهدای هفتم مهر ماه گرامی باد.
نظر شما