به گزارش خبرنگار ایمنا، ۳۰ شهریور ماه ۱۳۷۷ رئیس دولت اصلاحات در سخنرانی سالانه خود در صحن عمومی سازمان ملل متحد از چیزی سخن گفت که هنوز هم جای خالیاش در جهان امروز منشأ بسیاری از جنگها و تنشها است. در حالی طرح گفتوگوی تمدنها از سوی محمد خاتمی مطرح شد که پیش از آن نظریهپرداز آمریکایی، ساموئل هانتینگتون از ایده خود به عنوان «برخورد تمدنها» رونمایی کرده بود و با نگارش کتابی ایده خود را با هدف جنگ تمدنها شرح و بسط داد.
بر اساس ایده هانتینگتون تمدنهای جهان به چندین قسمت تمدن غرب، تمدن اسلامی، ارتدوکسها، تمدن شرق آسیا، آمریکای لاتین، آفریقا، تمدن بودایی و هندوئیسم تقسیم میشود. در این نظریه با اشاره به جنگ یوگسلاوی، اختلاف مذهبی به عنوان نقش کلیدی در این درگیریها مطرح شده و ترکیه و ایران به عنوان کشورهای نوظهور در عرصه بنیاد گرایی اسلامی تلقی میشوند.
در حقیقت ایران با طرح گفتوگوی تمدنها سعی کرد تئوری جنگ تمدنها را به چالش بکشاند که ثبت این طرح در سازمان ملل و اعلام سال ۲۰۰۱ به عنوان سال گفت و گوی تمدنها موفقیتی برای ایران بود.
سازمان ملل متحد در بیانیهای سال ۲۰۰۱ را به ایده رئیس جمهور ایران اختصاص داد و آن را با عنوان «گفتوگوی تمدنها» نامگذاری کرد؛ همچنین در تقویم رسمی ایران نیز روز ۳۰ شهریور به عنوان «روز گفتوگوی تمدنها» نامگذاری شد، اما در سال ۱۳۸۹ به دلیل منقضی شدن زمان این مناسبت و نداشتن متولی خاص از تقویم حذف شد.
در خود کشور نیز رهبر معظم انقلاب در ۲۶ شهریور ۱۳۷۸، در دیدار با نمایندگان سیاسی ایران در خارج از کشور از گفتوگوی تمدنها حمایت کرده و فرمودند: «این ملت (ملت مسلمان ایران) امروز نماینده یک تمدن بسیار عمیق و عظیم به نام تمدن اسلامی است که هم در تاریخ پایگاه بسیار والایی دارد و هم به لحاظ قوانین، جهان بینی فلسفه، بسیار قوی و نیز فرهنگ ریشه دار و گسترده از استحکامی بی نظیر برخوردار است بنابر این ملت ایران میتواند به عنوان نماینده این تمدن با تمدنهای دیگر گفتگو کند. گفت و گوی تمدنها به معنای گفتوگو با مأموران اطلاعاتی و دولتها نیست بلکه باید با کسانی که اهل فرهنگ و تمدن هستند انجام شود.»
البته با شروع دولت نهم و دهم، تئوری ترویج ایران هراسی در جهان بینالمللی قوت گرفت و در مجامع بینالمللی جمهوری اسلامی را به عنوان تهدیدی برای امنیت دنیا معرفی کردند، اما با آغاز دولت یازدهم، حسن روحانی رئیس جمهور وقت ایران در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل، طرح جهان عاری از خشونت و افراطیگری را مطرح کرد که با استقبال گستردهای از سوی کشورهای مختلف جهان روبهرو شد. طرح رئیس جمهور ایران از نظر بسیاری کارشناسان، باز تولیدی از نظریه گفتوگوی تمدنها بود؛ زیرا کشورهای جهان را به گفتوگو برای دستیابی به صلح دعوت میکرد.
کشورهای عضو سازمان ملل متحد با ابراز خرسندی از طرح حسن روحانی قطعنامهای با اجماع ۱۹۰ کشور در سازمان ملل تصویب کردند که بر اساس آن از تمام کشورهای عضو و سازمانهای بینالمللی خواسته شد برای جلوگیری از خشونت و افراطیگری سیاستهای تازهای را در پیش گیرند.
اکنون دو ایده بینالمللی «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» و «گفتوگوی تمدنها» بیانگر روحیه صلحطلبانه نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و این موضوع طی سالهای گذشته همچون مانع بزرگی در برابر پروژهها و تبلیغات متعدد ایران هراسی رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی منطقه قرار گرفت.
امروزه که فرهنگها تأثیرگذارتر از موضع مستقیم سیاست هستند، مشترکاتی در حوزههای فرهنگی میتوان یافت که بر حوزههای سیاسی مقدم بوده و از رخداد بسیاری از آنها جلوگیری میکند. حاملان این مقوله عالمان ادیان، اندیشمندان، هنرمندان، محققان، نهادهای مدنی و فرهنگی و علمی هستند که با درایت کامل میتوانند زمینه ساز و تغذیه کننده بسیاری از نیازهای فکری و روانی بشر امروز باشند. این فرصتی برای کمک به بشر به منظور امنیت و صلح در زندگی وی خواهد بود تا ارتباط میان ملتها و احترام متقابل با شناخت یکدیگر صورت بگیرد آنهم در زمانی که جهان بیش از همیشه نیازمند و در رؤیای گفتوگو است.
فشارهای داخلی گفت و گوی تمدنها را مهار کرد
محمد علی ابطحی، فعال سیاسی دراینباره به خبرنگار ایمنا میگوید: گفتوگوی تمدنها اتفاقی مهم در تاریخ فرهنگی، سیاسی دنیا تلقی میشود که طراح این ایده رئیس دولت اصلاحات بود؛ زیرا تا پیش از طرح این موضوع، صداهای خوبی از ایران شنیده نمیشد.
به گفته وی، زمانی که فردی از ایران در سازمان ملل از گفتوگوی صلحطلبانه نه با جهان اسلام بلکه با تمام تمدنهای تاریخ بشریت سخن به زبان آورد، مورد استقبال جهانی قرار گرفت و سال ۲۰۰۱ در پنجاه و سومین مجمع عمومی سازمان ملل به این عنوان نام گذاری شد.
به عقیده این فعال سیاسی اصلاح طلب، در حالی که ایده گفتوگو تمدنها در جوامع بینالمللی ایده پر مفهومی تلقی میشد، اما در داخل کشور این ایده مورد استقبال قرار نگرفت و مورد انتقاد برخی افراطیون قرار گرفت.
حادثه یازدهم سپتامبر گفتوگوی تمدنها را به محاق برد
حسن بهشتی پور تحلیلگر روابط بینالملل نیز به ایمنا میگوید: پس از استقبال جهانی از ایده گفتوگوی تمدنها، نام گذاری سال ۲۰۰۱ با اکثریت آرا به این عنوان تصویب شد و حتی یک کشور هم با آن مخالفت نکرد.
به گفته وی، ایده گفتوگو تمدنها پس از مطرح شدن در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تئوریزه نشد، در صورتی که نیاز بود ایدههای که بعد بینالمللی دارد از لحاظ علمی و دانشگاهی بررسی شود.
به گفته بهشتی پور، در حال که رئیس دولت اصلاحات ایده گفتوگوی تمدنها را در مقابل نظریه برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون مطرح کرد، اما هیچ تلاشی برای تئوریزه کردن این موضوع انجام نداد و تنها به یک سخنرانی و مقاله در مجمع عمومی سازمان ملل کفایت کرد.
به عقیده این تحلیلگر مسائل بینالملل، همزمان با این موضوع در داخل ایران نیز ایده گفتوگوی تمدنها به عنوان سازش با غرب تلقی و در این راستا فشارهای متعددی به آن وارد شد و فضا سازی منفی علیه این ایده نیز پس از شروع دولت جدید ادامه یافت.
وی خاطرنشان میکند: متأسفانه دقیقاً در سالی که با پیشنهاد ایران و تصویب سازمان ملل به عنوان گفتوگوی تمدنها نام گذاری شده بود، حادثه یازده سپتامبر رخ داد و موضوع گفتوگوی بین تمدنها به نماد مبارزه با تروریسم تبدیل شد و بوش پسر مخالفان آمریکا را دشمن خطاب کرد و فضایی کاملاً تاریک در آن سال شکل گرفت و موضوع گفتوگوی تمدنها کاملاً به محاق رفت.
نظر شما