به گزارش خبرنگار ایمنا، با توجه به تحولات علمی و آموزشی در جهان امروز تغییر در آموزش و پرورش به صورت محتوایی ضروری است. تأمین نیروی انسانی کارآمد و توانمندسازی آنها از وظایف اصلی آموزش و پرورش هر کشوری است، کمبود معلم و کمبود معلم آموزش دیده و حرفهای در کشورهای در حال توسعه از چالشهای عمده در نهاد آموزش و پرورش است، از سوی دیگر کودکان محروم و نیازمند، کودکان اقلیتهای قومی، همه دختران و کودکان کار در همه جای دنیا باید به آموزش ابتدایی اجباری و با کیفیت خوب دسترسی داشته باشند.
آموزش و پرورش این عصر نمیتواند نسبت به این تحولات بیتفاوت باشد، تحول در آموزش و پرورش با تکیه بر نوآوری، مشارکت، رقابت، کاربردی کردن آموزش، تأمین نیازهای ملی و استفاده از دستاوردهای جهانی استوار است. امروزه استفاده از فضای مجازی به بخشی از زندگی روزمره افراد تبدیل شده و با سرعت در حال پیشرفت است. فضای مجازی از جمله شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای پیامرسان، مزایا و مضرات متعددی به همراه دارند اینترنت ابزار قدرتمندی است که هم میتواند باعث رشد علمی، فرهنگی و تعلیم و آموزش در بین دانشآموزان و هم باعث بروز فسادهای فکری و رفتاری شود.
در بحران کرونا و روند آموزش مجازی دانشآموزان، فضای مجازی و ارائه آموزش الکترونیکی و فرصتهای پیش آمده در این فضا به خصوص در شبکه شاد اتفاق بسیار مناسب در نهاد آموزش و پرورش کشور بوده است، از سوی دیگر غفلت از آسیبهای فضای مجازی در آموزش الکترونیکی تهدیدی بزرگ است که نباید آن را نادیده گرفت. کاهش نیروی انسانی زبده و حرفهای در فضاهای آموزشی، کاهش دستمزد و مزایای قشر فرهنگی، توجه به چالشهای آموزش مجازی در پاندمی کرونا، نبود دسترسی به تکنولوژیها و تجهیزات فضای مجازی و بازماندن از تحصیل در مناطق محروم، توجه به عدالت آموزشی و دسترسی به روند آموزش بهینه، استخدام معلمان از روی قابلیتهای علمی و بالا بردن سطح کیفی آموزشها از مهمترین مسائل حوزه تعلیم و تربیت است که توجه جدی وزیر آموزش و پرورش جدید به این موارد از مطالبات اجتماعی فرهنگیان است.
بیعدالتی آموزشی به وضوح پیدا است
فریبا هوشیار، دبیر مدرسه تیزهوشان و استاد دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص مطالبات اجتماعی فرهنگیان از وزیر جدید آموزش و پرورش، اظهار میکند: یکی از بزرگترین مشکلات آموزش و پرورش عدم وجود عدالت آموزشی است، در حال حاضر مدارس بسیار لوکس و غیرانتفاعی با شهریههای بسیار بالا دانشآموزان را جذب میکنند، در کنار آن قبل از شیوع کرونا و ارائه آموزشهای حضوری مدارس شاهد تشکیل کلاسهای درس در مناطق محروم با ظرفیت ۴۰ دانشآموز بودیم که بیعدالتی آموزشی به وضوح پیدا است.
وی میافزاید: در بحران کرونا هم دانشآموزانی را میبینیم که از نظر دسترسی به تکنولوژیهای روز به طور کامل مرفه هستند و در منزل لب تاب، قلم نوری و موبایلهای بسیار پیشرفته با همه تجهیزات برای برقراری یک کلاس آنلاین را دارند، از سوی دیگر دانشآموزانی وجود دارند که اصلاً دسترسی به موبایل برای استفاده از کلاس درسی را ندارند و بعضی مراکز خیریه یک موبایل را به صورت موقت به آنها امانت دادهاند و موبایل امانتی هم اهدایی به خیریه بوده است و امکانات پیشرفتهای هم ندارد و یک دانشآموز به همراه خواهر یا بردار خود در خانوادهای نیازمند از این موبایل اهدایی برای کلاسهای درسی استفاده میکنند و این اتفاق هم نوع بیعدالتی آموزشی است.
در ایام کرونا مدارس امکاناتی برای دانشآموزان فراهم نکردند
این معلم مدرسه تیزهوشان تصریح میکند: متأسفانه مدارس نتوانستهاند هیچ امکاناتی را از این نظر برای دانشآموزان فراهم کنند و هر خانوادهای با توجه به امکانات مالی تکنولوژی و وسایل ابزاری روزمره را برای آموزش فرزندان خود تهیه کرده و عدهای هم توان تهیه تجهیزات روز را ندارند که ریشه آن عدم عدالت آموزشی و تفاوت قائل شدن بین دانشآموزان قشر توانمند و نیازمند بر حسب نوع سیاست گذاریهای اعمال شده است، متأسفانه میبینیم که حتی عدهای از مسئولان وجود بیشترین میزان مدرسه غیرانتفاعی در آسیا و رشد بالای این مدارس را نوعی افتخار هم قلمداد میکنند.
هوشیار تاکید میکند: وجود این تبعیضهای آموزشی در جامعه بسیار خطرناک است، امیدواریم وزیر جدید آموزش و پرورش تدبیری برای حل این تبعیضها در اجتماع داشته باشند، تا زمانی که سطح آموزش مدراس را این طور جلو ببریم و عدالت آموزشی و زیربنای کار آموزشی وجود نداشته باشد، کودکی که بسیار باهوش و پرتوان است نمیتواند از آموزش کافی بهرهمند شود و در مدارس فقیر و با امکانات بسیار کم در حال درس خواندن است، حتی دانشآموزانی هستند که با وجود برخورداری از استعداد و هوش بسیار بالا به دلیل نانآور خانه بودن باید کار کنند و از مدرسه باز ماندهاند، این طیف دانشآموزان جذب دانشگاه هم نمیشوند و یا احتمال دارد در دانشگاههای سطح پایین و رشتههای نامناسب با سطح استعدادشان درس بخوانند و در عین حال دانشآموزان مرفه به دلیل پشتوانه مالی وارد دانشگاههای معتبر میشوند و این اتفاق در درازمدت افت کیفی آموزش را برای کشور به دنبال دارد.
عدم ورود با استعدادها به دانشگاه و افت کیفی آموزشها
این استاد دانشگاه فرهنگیان، اضافه میکند: این اتفاق یعنی اینکه دانشگاه نتوانسته به طور مساوی و عادلانه دانشآموزان بسیار مستعد را جذب کند، به دلیل اینکه اصلاً تعدادی از دانش آموزان بسیار مستعد آموزش ندیده و وارد مدرسه خوبی برای تحصیل نشدهاند، برعکس خانوادههای مرفه در طول سال با آموزشهای دبیر خصوصی به هر نحوی فرزند را به سمت دانشگاه سوق میدهند، این اتفاق و ورود چنین افرادی با سطح استعداد و هوش پایین به دانشگاه که به عنوان مرکزی برای تربیت نخبهها و برگزیدههای کشوری است افت کیفی و کاهش عملکرد آموزشی را به دنبال دارد.
وی اظهار میکند: به نظرم این اتفاق یکی از بزرگترین دردهای جامعه در روند آموزشی است، این مسئله با تشویق خانوادهها برای ثبتنام فرزندان در مدارس غیرانتفاعی و عدم شکایت از نبود امکانات در مدارس دولتی باعث پررنگتر شدن این معضل شده است و در نهایت با این روند ساخت و ساز آموزش و پرورش متحول میشود. در واقع با تفکیک مدارس به دو نوع، شاهد حاکمیت دو سیستم آموزشی میشویم، در حال حاضر شاهدیم که مدارس غیرانتفاعی اجازه جذب هر دبیری (حق التدریس و آزاد) بدون شرایط استخدامی را دارند و دست مدیران برای جذب نیرو باز است و تدبیر برای حل این مسائل از مطالبات فرهنگیان از وزیر جدید آموزش و پرورش است.
استخدام معلمان روی قابلیتهای علمی محض نیست
هوشیار ادامه میدهد: با این روند ناخواسته دانشآموزان مرفه جذب این مدارس میشوند، از سوی دیگر میبینیم جذب نیروهای جدید آموزش و پرورش برای مدارس دولتی بسیار کمتر از سالهای قبل شده است و استخدام معلمان همیشه روی قابلیتهای علمی محض نیست و گاهی اوقات فاکتورهای دیگری را هم در نظر میگیرند، این اتفاق باعث میشود طیفی از دبیران آموزش و پرورش بسیار خوب و توانمند باشند و متأسفانه عدهای هم توانایی علمی لازم برای تدریس و ارائه آموزش را ندارند.
این معلم مدرسه تیزهوشان تصریح میکند: این اتفاقها همه نوعی بیعدالتی آموزشی است که اثرات آن در دو نوع مدرسه با دو سیستم حاکم بر آن دیده میشود، در واقع بیعدالتی آموزشی نه تنها دامن دانشآموزان را میگیرد، بلکه نوعی معلمان هم درگیر این مسئله میشوند، عدهای از معلمان با کمترین حقالزحمه در مدارس غیرانتفاعی کار میکنند که این نوعی استثمار است در عین حال همان مدرسه غیرانتفاعی برای گروه دیگری از معلمان برای تدریس جلسهای ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان حقالزحمه را میدهد و این روند نوعی بیعدالتی آموزشی در حق معلمان این مدارس است.
وی تاکید میکند: از سوی دیگر در مدارس دولتی حقوق دبیران با توجه به زحماتی که بر دوش دارند و تعداد ساعات کار طولانی، بسیار پایین بوده و این روند هم تقریباً بیعدالتی محض است، اگر بخواهیم به این موضوع فکر کنیم مسائل بسیار زیاد است و بخشی مربوط به دانشآموز و سرویسهای آموزشی میشود و بخشی وابسته به مسائل معیشتی و تربیت دبیر برای ارائه آموزش است، نکته حائز اهمیت اینکه دانشآموزانی که دیپلم گرفته و وارد جامعه میشوند به طور یقین برای عدهای ورود به دانشگاه مسیر اصلی نیست و اینکه چقدر او در دوران تحصیل مهارتها را برای ورود به زندگی آموخته بسیار مهم است.
وزیر جدید آموزش و پرورش در بین فرهنگیان مقبول باشد
حبیبالله عسگری، مدیر سابق ناحیه دو آموزش و پرورش اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص مطالبات اجتماعی فرهنگیان از وزیر جدید آموزش و پرورش، اظهار میکند: باید وزیر آموزش و پرورش انسانی شجاع، باتجربه، آشنا به مسائل حیطه آموزش و پرورش، توانمند و مقبول در بین فرهنگیان باشد تا بتواند خواستههای برحق قشر فرهنگیان را پیگیری کند و این اتفاق نیازمند یک عزم ملی است و متأسفانه کمتر شاهد این موضوع و ارادهای قوی برای پرورش و اصلاح مسائل آموزش و پرورش در جامعه بودیم. هفتههای قبل معرفی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش باعث دلسردی فرهنگیان شده بود و واکنشهای تندی به این پیشنهاد نشان داده بودند و بسیاری از همکاران این نوع پیشنهاد و انتخاب را نوعی توهین به خود تلقی کردند.
وی اضافه میکند: فرهنگیان مطالباتی مجزا از از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نمیخواهند و جزئیات این سند به طور کامل در مورد خواستهها و مطالبات فرهنگیان است، اگر قرار باشد این سند تحقق پیدا کند، توسعه و حیات طیبه در جامعه اتفاق بیفتد این روند مشخص است و لازم است وزیر جدید آموزش و پرورش فرد باتجربه و خاک خورده این نهاد باشد و چنانچه به این مسئله بیتوجهی شود به نظرم رسیدن به اهداف و مطالبات فرهنگیان در جامعه تحقق واقعی پیدا نمیکند.
این بازنشسته فرهنگی تصریح میکند: وزیر پیشنهادی دولت سیزدهم برای آموزش و پرورش مورد پذیرش جامعه فرهنگی نبود و در نتیجه مورد تأیید قرار نگرفت، باید وزیر آموزش و پرورش آشنایی کاملی به مسائل حوزه فرهنگیان داشته باشد و همه زوایای کار را بداند، یک شخصیت ملی باشد که بتواند حرفش را بیان کرده و برای فرهنگیان مطالبهگری کند.
عدم دسترسی سه میلیون دانشآموز به شبکه شاد
عسگری تاکید میکند: در حال حاضر اگر بگوییم آموزش و پرورش کشور نمرده است اما رو به موت قرار دارد و کمبود وضعیت نیروی انسانی حرفهای را شاهد هستیم، وضعیت آموزشی در کرونا نسبت به قبل بدتر شده است، سال گذشته در بحران کووید ۱۹ که شبکه شاد برای آموزش مجازی دانشآموزان راه افتاده بود قریب به سه میلیون دانشآموز اصلاً دسترسی به این شبکه را نداشتند، با توجه به اینکه دسترسی این تعداد دانشآموز به شبکه شاد و ادامه تحصیل مجازی آنها نیازمند داشتن تجهیزات و امکانات لازم است و عزم ملی با مشارکت همه دستگاهها را نیاز دارد تا در این زمینه آموزش و پرورش را در پاندمی کرونا مساعدت کنند تا دانشآموزان از تحصیل عقب نمانند و این امر مهم باید از مطالبات وزیر جدید آموزش و پرورش باشد.
مدیر سابق ناحیه دو آموزش و پرورش اصفهان اظهار میکند: باید به شکلی برنامهریزی شود که این آموزش به شکل حضوری اتفاق بیفتد و لازمه آن واکسینه کردن دانشآموزان و فرهنگیان است در حال حاضر و با توجه به همهگیری ویروس کرونا و واکسینه نبودن دانشآموزان مجبور هستیم که از آموزش ترکیبی استفاده کنیم (آموزش مجازی و حضوری)، احتمال دارد در بعضی مناطق ارائه آموزشها به صورت ترکیبی باشد و کلاسهای حضوری با جمعیت کمتری تشکیل شود، در حوزه استفاده از شبکه شاد هم مجبور هستیم در شرایط فعلی از آموزش مجازی استفاده کنیم و این اتفاق نیازمند تقویت زیرساختها در این بخش است.
وی تصریح میکند: در کرونا برای ارائه آموزشهای مجازی هزینههای زیادی به همکاران تحمیل شده است، سال گذشته عدهای از همکاران فرهنگی تعدادی گوشی موبایل برای انجام این کار خریداری کردند و گوشیها بعد از مدتی خراب شدند، به دلیل اینکه تجربه جدیدی بود و قبلاً چنین اتفاقی در آموزش و پرورش نیفتاده بود، نیاز است که مدارس امکانات و تجهیزات لازم را برای استفاده همکاران فرهنگی تأمین کنند و این اتفاق نیازمند بسیج و عزم ملی است و این مطالبه گریها را باید وزیر جدیدی آموزش و پرورش برای آموزش دانشآموزان در کرونا داشته باشند.
گزارش از اکرم کیانی خبرنگار سرویس جامعه ایمنا
نظر شما