۲۸ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۱
عاشورا؛ مرثیه ای به عظمت تاریخ

احیا گر حقیقی دین کسی نیست که سکوت پیشه کند و به وضعیت نامطلوب تن دهد، او حرکت می کند؛ حرکتی همانند آنچه در واقعه عاشورا رخ داد. قیام امام حسین (ع) واقعه ای رقم زد که تا ابد در تاریخ جاودان خواهد ماند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، تاریخ آکنده از جنگ‌های بسیار است که میلیون‌ها نفر در آنها کشته شده، خانه‌ها ویران گشته و حتی گاه شهری سوخته است، اما کم‌تر اتفاقی رخ داده که همچون واقعه عاشورا تبدیل به یک حماسه و فرهنگ شود. عاشورا گوهر اصیل باور ما و حادثه‌ای عظیم است که در ظرف تاریخ نمی‌گنجد، بلکه آن را می شکند و صدایی می‌شود که تا ابد حق و حقیقت طلبی را فریاد می‌زند.

حجت الاسلام و المسلمین علی محزونیه، استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به وقایع روز عاشورا به خبرنگار ایمنا می‌گوید: در روز عاشورا امام حسین (ع) بعد از نماز صبح برای اصحاب خود سخنرانی و آنها را به صبر و جهاد دعوت کردند. از طرف مقابل نیز عمر بن سعد با لشکریان خود نماز خواند و سپس مشغول آرایش سپاه و استقرار لشکر خود شد. پس از اینکه کمی آفتاب بالا آمد امام حسین (ع) دستور دادند که اطراف خیمه‌ها خندق حفر و آن را با خار بوته‌ها پر کنند تا آنها را آتش بزنند و مانع هجوم لشکر عمر سعد از پشت خیمه‌ها شوند.

وی می‌افزاید: سپس امام حسین (ع) سوار شتر شدند تا بهتر دیده شوند و بتوانند کلام خود را به سپاهیان عمر سعد منتقل کنند. ایشان رو به سپاه کوفه رفتند و با صدای بلند برای آنها خطبه‌ای خواندند که در آن صفات و فضائل خود، پدر و برادرشان نسبت به کوفیان یادآوری شده بود. همچنین به سپاهیان کوفه گفتند که با دعوت و نامه‌های آنها راهی این سفر شده اند.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه می‌دهد: پس از اتمام حجت امام حسین (ع) و برخی از اصحاب ایشان از جمله «بریر» و «زهیر بن قین» با سپاهیان کوفه، شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا تعلل می‌کند و دستور حمله به سوی لشکر امام حسین (ع) را نمی‌دهد؟ پس از این پرخاشگری عمر سعد نخستین تیر را به سمت سپاه امام حسین (ع) رها کرد و خطاب به لشکریان خود فریاد زد که نزد عبیدالله شهادت دهید که من اولین تیر را رها کردم.

در روز عاشورا چه گذشت؟

محزونیه اضافه می‌کند: پس از پرتاب اولین تیر کمانداران سپاه عمر بن سعد شروع به تیر اندازی کردند و چند نفر از سپاه امام حسین (ع) در این تیر باران اولیه کشته شدند. پس از تیر اندازی «یسار» غلام پدر عبیدالله بن زیاد و «سالم» غلام خود او از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن از سپاه بیرون آمدند، عبدالله بن عمیر نیز از لشکریان امام حسین (ع) برای نبرد فرستاده شد و هر دو آن غلامان را کشت.

وی خاطر نشان می‌کند: پس از نبرد تن به تن حمله سراسری سپاه کوفه آغاز شد، آنها از راست و چپ به طرف لشکر امام حسین (ع) حمله کردند که با دفاع از سوی اصحاب ایشان مجبور به عقب نشینی شدند. عمر سعد دوباره به ۵۰۰ نفر از سپاهیان خود دستور داد که لشکر امام حسین (ع) را تیر باران کنند و در پی این تیر اندازی علاوه بر از پای درآمدن هر ۲۳ اسبی که لشکریان امام حسین (ع) در اختیار داشتند، برخی از اصحاب ایشان نیز شهید شدند.

این استاد حوزه و دانشگاه تصریح می‌کند: پس از این حملات، امام (ع) دستور نبرد تن به تن را دادند. اصحاب ایشان با یکدیگر قرار گذاشته بودند که تا وقتی زنده هستند اجازه ندهند کسی از بنی هاشم به میدان برود، به همین دلیل یکی یکی به میدان می‌رفتند و به شهادت می‌رسیدند. نخستین کسی که از اصحاب امام حسین (ع) به میدان نبرد رفت «بریر» بود. پس از او «مسلم بن عوسجه» به میدان رفت و به شهادت رسید، «حبیب بن مظاهر» بر بالین مسلم حاضر شد، با سپاه کوفیان جنگید و نزدیک اذان ظهر شهید شد.

محزونیه ادامه می‌دهد: امام حسین (ع) نماز ظهر را شکسته خواندند، گروهی از اصحاب به امام (ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. «ظهیر بن قین» و «سعید بن عبدالله حنفی» در هنگام نماز خود را سپر امام (ع) کردند. گفته اند که سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد.

وی با بیان اینکه «۳۰ نفر از اصحاب امام حسین (ع) تا زمان نماز زنده بودند» می‌گوید: پس از کشته شدن اصحاب نوبت به بنی هاشم رسید، نخستین کسی که به میدان نبرد رفت حضرت علی اکبر (ع) بودند. سپس بنی هاشم یکی یکی در میدان حاضر شدند و به شهادت رسیدند.

مهم‌ترین درس عاشورا محبت است

این استاد حوزه و دانشگاه تصریح می‌کند: قرار شد امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) با یکدیگر با لشکر عمر سعد مبارزه کنند و آب بیاورند. امام حسین (ع) از یک طرف و حضرت عباس (ع) از طرف دیگر به سپاه عمر سعد حمله کردند. لشکر عمر سعد بین این دو فاصله انداختند، اما آنها الله اکبر می‌گفتند تا دیگری را متوجه موقعیت مکانی خود کنند. پس از مدتی ندای الله اکبر حضرت ابوالفضل (ع) به گوش امام حسین (ع) نرسید. امام بالای سر حضرت عباس (ع) حاضر شدند و ایشان در دامان برادر جان دادند.

محزونیه ادامه می‌دهد: بعد از ظهر روز عاشورا امام برای وداع آخر به خیمه‌ها بازگشتند. امام حسین (ع) هنگام نماز عصر به شهادت رسیدند و نزدیک غروب آفتاب سر ایشان از بدن جدا شد و به خولی تحویل داده شد تا شبانه برای ابن زیاد ببرد. پس از آن عمر سعد به عده‌ای از سپاهیانش دستور داد تا نعل‌های اسبان خود را تازه کنند و بر بدن مطهر امام حسین (ع) بتازند.

وی با بیان اینکه «قیام اباعبدالله الحسین (ع) همانند شخصیت ایشان حاوی درس‌ها و عبرت‌های مختلفی است» می‌گوید: هر سال در ایام محرم به سوگواری می‌پردازیم تا با آموزه‌های ایشان آشنا شویم و حسینی زندگی کنیم. مهم‌ترین درس عاشورا محبت است. علت اینکه عده‌ای با امام حسین (ع) همراه شدند این بود که محبت آنها نسبت به خدا، پیامبر اکرم (ص) و امام زمانشان از محبتشان نسبت به خود، خانواده، اموال و موقعیت اجتماعی شأن بیشتر بود. عاشورا یادآوری کرد که دائم دل خود را رصد کنیم و ببینیم ظرف محبت کیست.

عاشورا تجلی عینی آموزه‌های دین است

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه امام حسین (ع) راه صعود و سقوط انسان را به او نشان دادند، ادامه می‌دهد: حادثه عاشورا تابلویی است که حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در آن نشان دادند که انسان با محبت خدا و اولیای او تا چه حد می‌تواند اوج بگیرد و در مقابل، به واسطه محبت دنیا چقدرمی تواند سقوط کند.

محزونیه با بیان اینکه «علت اصلی ماندگاری قیام ابا عبدالله الحسین (ع) این است که بر مبنای محبت و معرفت به خدا شکل گرفت» توضیح می‌دهد: آموزه‌هایی که امام حسین (ع) در طول این قیام از خود بر جای گذاشتند، آموزه‌های الهی و منطبق با فطرت و ساختار الهی بشر است. خدا همیشگی است و هر چیزی که به آن گره بخورد جاودانه خواهد ماند.

وی اضافه می‌کند: این قیام سیرت رسول خدا (ص) را به نمایش گذاشت. سیرت ایشان چیزی به جز آموزه‌های قرآن کریم نیست. می‌توان تمام آموزه‌های دین را با تجلی عینی در قیام عاشورا دید. به همین دلیل واقعه عاشورا رهاوردهای فرهنگی متعددی برای انسان‌ها داشته است. از جمله اینکه مبنای فعل و ترک خود را امر و نهی خدا قرار دهیم و در عرصه‌های مختلف زندگی عبودیت خود نسبت به خدا را به نمایش بگذاریم. از طرفی یکی دیگر از ابعاد فرهنگی قیام ابا عبدالله الحسین (ع) این است که در مسیر حق و حقیقت نباید از کمی یاران و زیادی دشمنان ترس داشت.

حرف‌های ناگفته بسیاری در عاشورا نهفته است

این استاد حوزه و دانشگاه خاطر نشان می‌کند: نخبگان علمی و فرهنگی در مراکزی چون حوزه و دانشگاه نسبت به قیام عاشورا دو وظیفه علمی و عملی به عهده دارند. وظیفه علمی آنها این است که هر چه بیشتر به کنکاش در این قیام بپردازند. هنوز هم حرف‌های ناگفته بسیاری در عاشورا نهفته است.

محزونیه ادامه می‌دهد: این نخبگان در گام دوم باید معارف به دست آمده از این قیام را نشر دهند. این نشر باید در قالب گفتار و نوشتار و از آن مهم‌تر در کردار صورت بگیرد. هرکدام از ما باید در حد و اندازه خود سیره حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) را به نمایش بگذاریم.

وی معتقد است برای حفظ این قیام باید در مقام عمل و نظر از برخی آسیب‌ها و تحریفاتی که باعث می‌شود عظمت و بزرگی واقعه عاشورا نمایان نشود جلوگیری کنیم.

این استاد حوزه و دانشگاه اضافه می‌کند: باید از آسیب‌ها و تحریفاتی که این قیام را تهدید می‌کند، جلو گیری کنیم و افراد را متوجه درس‌ها و عبرت‌های آن بکنیم. از طرفی باید تبیین شود که سوگواری برای ابا عبدالله الحسین (ع) این نیست که صرفاً در مجالس عزاداری شرکت کنیم و اشکی برای ایشان بریزیم، هر چند این اشک‌ها در جای خود بسیار مقدس است، اما باید با آموزه‌های ایشان آشنا شویم و آنها را در زندگی، گفتار و کردار خود نمایان کنیم.

محزونیه در پایان اظهار می‌کند: برای آشنایی با مقتل حضرت سید الشهدا کتاب «مقتل جامع سید الشهدا (ع)» که توسط گروهی از محققان زیر نظر مرحوم حجت الاسلام مهدی پیشوایی تهیه و در دو جلد منتشر شده است، را پیشنهاد می‌کنم. همچنین در رابطه با تاریخ تحلیلی عاشورا کتاب «با کاروان امام حسین از مدینه تا مدینه» که در شش برش تاریخی قیام کربلا را از ابتدا تا پایان تحلیل می‌کند، معرفی می‌کنم. اگر کسی قصد دارد از منظر عرفانی به این واقعه نگاه کند نیز می‌تواند به کتاب «فروغ شهادت یا اسرار مقتل سید الشهدا (ع)» مراجعه کند.

کد خبر 515559

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.