به گزارش خبرنگار ایمنا، کتاب دختر پرتقالی اثر "یوستین گردر" (Jostein Gaarder)، نویسنده نروژی و معلم فلسفه در سال ۲۰۰۳ میلادی منتشر شد که درباره نوجوانی به نام جورج است که پدر خود را سالها پیش در زمان کودکی از دست داده و در پانزده سالگی، به طور اتفاقی نامهای را با دست نوشته پدر که در زمان بیماری برای او نوشته است دریافت میکند.
پدر جورج، پزشک شریفی بوده که برای مبارزه با بیماری صعب العلاج خویش و زنده ماندن بسیار جنگیده است، اما در نهایت بیماری او را از پای در میآورد. از آنجا که او وقت زیادی برای پدری کردن در حق فرزند خود نداشته، سرانجام تصمیم میگیرد که برای جورج نامهای طولانی بنویسد تا سالها بعد آن را مطالعه کند و درسهای زندگی را به وی بیاموزد.
در داستان دختر پرتقالی، پدر و پسر در دو زمان مختلف با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و در قالب داستان گفتگویی بین هر دو شکل میگیرد. پدر جورج از عشق خویش به دختری که برای بار اول او را در مترو ملاقات کرده و این که دختر، پرتقالهای زیادی داشته و توجه پدر را به خود جلب کرده است سخن میگوید. در جریان داستان، پدر و پسر درباره زندگی، عشق و تنفر به صحبت میپردازند و این گونه جورج نگرشی جدید نسبت به زندگی پیدا میکند.
داستان دختر پرتقالی این گونه آغاز میشود: "پدرم یازده سال پیش از دنیا رفت. در آن زمان من چهار سال بیشتر نداشتم و در خواب هم نمیدیدم که روزی بتوانم دوباره با او ارتباط برقرار کنم، اما حالا قرار است هر دو با هم کتابی بنویسیم. اینها اولین سطرهای این کتاب هستند که من به تنهایی به روی کاغذ میآورم، اما به زودی پدرم نیز مرا همراهی میکند، زیرا او حرفهای بیشتری برای گفتن دارد."
داستان این کتاب به زندگی خود یوستین گردر بیشباهت نیست. او در بسیاری از آثار خود، به بیان رابطه بین پدر و فرزند پرداخته است، اما داستان این کتاب، شباهت زیادی به زندگی خود نویسنده دارد و خواننده با داستانی مواجه میشود که ریشه در واقعیت دارد.
این نویسنده نروژی قلم روانی داشته و حالت سحرآمیز و معماگونهای به نوشتههای خود میدهد که با درونمایه فلسفی کتابهایش جلوه جذابی پیدا میکند. او بیپروا سراغ موضوعات کلیدی زندگی و جستجوی مسائلی نظیر آغاز و سرانجام بشر، منشأ زندگی انسان و مفهوم زندگی میرود موضوعاتی که ممکن است تکراری بهنظر برسد اما نوشتن آنها بهگونهای نو و جذاب باشد کار هر کسی نیست.
در بخشی از کتاب میخوانیم: " من از شبهایی مثل امشب که دیگر زنده نخواهم بود خیلی میترسم… دنیا خیلی پیر است؛ شاید ۱۵ میلیارد سال عمر داشته باشد و با این حال کسی نتوانسته باشد بفهمد که جهان چگونه بهوجود آمده است. همه ما در افسانه بزرگی زندگی میکنیم که هیچکس اطلاع درستی از آن ندارد."
از این نویسنده نروژی آثاری همچون درون یک آینه، مرد داستان فروش، درون یک معما، راز فال ورق، راز رنگین کمان، سلام، کسی اینجا نیست، زندگی کوتاه است و مایا ترجمه شده است.
کارگردان نروژی "اوا دا" بر اساس داستان کتاب دختر پرتقالی، فیلمی ساخته است. موضوع فیلم، داستان عاشقانه بوده که همانند کتاب به سوالات مهمی درباره زندگی و وجود انسان پاسخ میدهد.
یادداشت از: لیلا شهبازی، خبرنگار ایمنا
نظر شما