به گزارش خبرنگار ایمنا، بیستم خرداد ماه روزی است که صنایع دستی و هنرهای ارزشمند و اصیل ایرانی دوباره به چشم میآید. صنایع دستی ایران بسیار متنوع بوده و از جایگاه جهانی برخوردار است از طرفی زیبایی این صنایع همواره چشم جهانیان را به خود دوخته و توجه آنها را به خود جلب کرده است. یکی از مهمترین صنایع دستی ایران صنعت فرش است. رنگ، طرح و نقش برآمده از اصالت ایرانی همان چیزی است که فرشهای افسانهای کشور ما را زبانزد خاص و عام کرده است.
مرتضی کیانزاد، عضو شورای عالی هنر نقوش سنتی اصفهان در این باره به خبرنگار ایمنا، میگوید: نقوش و طرح فرشهای اصیل سنتی ایران اصولاً از فرهنگ و هنر و آداب و رسوم نشأت گرفته و در این زمینه چندین مدل طراحی وجود دارد که یکی از آنها سبک روستاییباف است، روستاییان بر اساس تخیلات و آنچه در اطراف خود میدیدند، به اصطلاح " ذهنبافی" میکردند.
وی میافزاید: سبک دیگر نیز وجود دارد که بین سبک روستایی و شهری بافی است. یعنی بافتی ادغام از خطوط شکسته و منحنی است. سبک دیگر نیز "شهری بافی" است که از همان روستا بافی نشأت گرفته است و تاریخ آن به حدود بیش از ۳ هزار سال پیش بازمی گردد. آخرین نمونه این بافت فرش پازیریک است که بین مرز مغولستان و شوروی به دست آمده است. تاریخ کشف این فرش هم به ۲۶۰۰ سال پیش بازمیگردد. درباره طراحان نقوش فرشهای اصیل ایرانی، متأسفانه از صد سال پیش به آن طرف اطلاعات دقیقی در دست نیست و نمیتوان از شخص به خصوصی نام برد در واقع میتوان گفت بیشتر مینیاتور یا گچ کاران روی این طرحها کار میکردند.
عضو شورای عالی هنر نقوش سنتی ایران در پاسخ به این سوال که آیا در طراحی این نقشها از داستانهای افسانهای نیز کمک گرفته میشد یا نه، میگوید: در برخی فرشهای بافته شده در دوران شاه عباس، به غیر از چند طرح، مدلهای دیگر مثل صورت بافی داستانهای شاهنامه، هزار و یک شب یا سایر داستانها به کار رفته است. این بدین معنا است که افسانهها نیز در تولید فرش اثرگذار بوده و حتی فرشهایی که دارای داستان و افسانه است در کشورهای مختلف، به ویژه کشورهای عربی، طرفداران زیادی داشته است.
کیانزاد تصریح میکند: درباره دسته بندی طرحها و نقشهای اصیل ایرانی باید گفت که حدود ۲۰ مدل، یا به اعتقاد برخی ۲۵، مدل مختلف وجود دارد. چرا که امروزه نیز سبکهایی اضافه شده است. از میان این طرحها، مدلهایی از جمله لچک ترنج، محرابی، محرمات، لیلی و مجنونی، صورتباف، اسلیمی و افشان را میتوان مثال زد.
وی در ادامه میگوید: در دهه ۵۰ دومین صادرات کشور، پس از نفت فرش بود و دومین منبع درآمدی ملی محسوب میشد. فرشهای ایرانی به علت زیبایی و کیفیت بالا، توجه کشورهای دیگر را به خود جلب میکرد و هنوز هم میکند. متأسفانه در حال حاضر این تجارت تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گرفته و کاهش یافته است. عاملی مثل کرونا در دو سال اخیر و به صورت کلی از آن مهمتر، تحریمها روی صادرات فرش تأثیر گذاشته است. البته سیاستهای اشتباه دولتی در حوزه صادرات و مسائل ارزی و مالیاتی نیز در این حوزه تأثیرگذار بوده است.
مقام اول در طرح، رنگ و نقش متعلق به ایران است
عضو شورای عالی هنر نقوش سنتی ایران، اضافه میکند: نقصها و تنگ نظریهایی در بخش صادرات فرش رخ داد و میگفتند ما نباید سرمایههای ملی خود را به کشورهای دیگر صادر کنیم، این مساله باعث خوردن ضربههای مهلکی بر صنایع دستی کشور شد بنابراین کشورهای دیگر با کم شدن صادرات ایران به عنوان رقیب جلو آمدند و سعی کردند جایگاه کشور ما را بگیرند. در رأس این کشورها چین قرار داشت که شروع به تولید فرش در سولههای بسیار بزرگ کرد پس از آن کشورهایی مثل هند، بنگلادش، پاکستان و در حال حاضر افغانستان و ترکیه در این زمینه از رقبای ایران محسوب میشوند.
کیانزاد میافزاید: البته خوشبختانه این کشورها هنوز هم از لحاظ طرح، رنگ و کیفیت نتوانستند به پای ایران برسند و از این نظر مقام اول متعلق به ایران است اما در بخش صادرات و به دست آوردن ارز در جایگاه چهل و دوم قرار داریم. میتوان گفت فروش و صادرات فرشها، تحریمها و عدم مدیریت درست مسئولان، امروزه بزرگترین چالش این صنعت به حساب میآیند.
وی با بیان این که این چالش روز به روز بزرگتر میشود، تاکید میکند: کسی دلسوز این صنعت نیست و با تغییر هر دولت، اوضاع باز هم همان آش و همان کاسه خواهد بود البته برندهای خاصی در طراحی و نقاشی و تولید فرش هستند که وضعیت بدی ندارد؛ اما تعداد آنها از انگشتان دست بیشتر نمیشود.
عضو شورای عالی هنر نقوش سنتی ایران درباره وضعیت معیشتی طراحان و نقاشان فرش میگوید: طراحان و نقاشان فرش با توجه به تحریمها دچار آسیب شدیدی شدهاند از طرفی با گسترش سیستمهای کامپیوتری و نرم افزاری، که بخش زیادی از این صنعت را به خود اختصاص داده است، پیشکسوتان اکثراً خانه نشین شده اند و از نظر معیشتی در تنگنا هستند.
اداره ارشاد طراحان فرش را هنرمند نمیداند!
کیانزاد ادامه میدهد: حتی در خیلی از موارد به جای کمک و دلجویی از این قشر، زخم زبانهایی نیز میزنند برای نمونه باید گفت که از نظر اداره ارشاد اسلامی، این افراد را با ۵۰ الی ۶۰ سال سابقه، هنرمند نمیدانند و میگویند این حوزه مربوط به صنعت است. بسیاری از طراحان و نقاشان مدتهاست به دنبال "کارت هنر" خود هستند این در حالی است که بسیاری از هنرمندان بی تجربه کارت هنر خود را دریافت کرده اند. این امر متأثر کننده است.
وی درباره تغییرات و خلاقیتهایی که روی طرح فرشها صورت میگیرد میگوید: این تغییرات میتواند اصالت این هنر را از متزلزل کند البته اگر بدون برنامه ریزی و چشم بسته باشد و فقط تقاضای بازار هدف در نظر گرفته بگیرند. از آنجایی که این خلاقیتها مقطعی و گاهی حساب نشده است، باعث ضربات مهلکی به صنعت فرش خواهد شد. تغییرات و خلاقیت باید کارشناسانه و در چهارچوب اصالت و فرهنگ و هنر ما باشد. میتوان در این چهار چوب خلاقیتهایی را نشان داد که به فرش ضربه نزند.
عضو شورای عالی هنر نقوش سنتی ایران از نقش اصفهان در این زمینه میگوید و اظهار میکند: اصفهان همیشه در زمینه طراحی و نقاشی و تولید فرش پیش رو بوده و حتی مکتبی با نام "مکتب اصفهان" را پایه گذاری کرده است. این مکتب همیشه در مرکز توجه بازارهای هدف بوده و هست حتی برخی از کارهایی که در قم یا تبریز به تولید میرسد، طراحانی اصفهانی دارد. بسیاری از فرشهای ماشینی که در کاشان تولید میشود نیز به قلم طراحان اصفهانی طراحی شده است. این شهر خانه نوابغی همچون استاد احمد ارچنگ، استاد حاج عباس کرباسیون، استاد رستم شیرازی، استاد بهادری، استاد جعفر رشتیان و اساتید بی نظیر دیگری است که زمانی به وفور حضور داشتند و در هنرستان هنرهای زیبا پر و بال پیدا کردند و پرورش یافتند. اما امروزه به طور کلی هنرمندان از نظر مسئولان اهمیتی ندارند.
گزارش از: آفرین عدیلی، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما