کرونا عامل همبستگی یا انزوای بیشتر؟

کرونا بر وجوه زندگی اجتماعی مــا تأثیری همه جایی و نامرئی گذاشـته اسـت، ایـن ویروس بر پسـتوی روابـط مـا جایـی کــه چنـدان رؤیت پذیر نیسـت، تأثیری شگرف داشته و نوع ارتباطات ما را تغییر داده و گویی روابط را به فضای مجازی تبعید کرده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، حیات انسان‌ها در طول میلیون‌ها سال تحت جبرهای مختلف طبیعی مانند طوفان، سیل، زلزله، قحطی، کم آبی یا خشکسالی، کمبود منابع طبیعی و خوراکی یا پدیده‌های بیولوژیکی از جمله انواع بیماری‌ها مانند طاعون، وبا، کرونا و هزاران جبر دیگر قرار گرفته است. اگر هدف علم را سلطه انسان بر طبیعت بدانیم، هر چه حوزه‌های علمی بشر پیشرفت بیشتری کرده، سلطه انسان نیز بر طبیعت بیشتر شده است تا در هزاران حوزه که همگی حاکی از تلاش گسترده بشر در طول دوران حیات خود برای رهایی از سلطه طبیعت بود است، انسان در برخی از حوزه‌ها موفق بوده در برخی حوزه‌ها هم شاهد ظهور پدیده‌هایی جدیدی مانند انواع ویروس‌ها از سارس و آنفلوانزای خوکی و مرغی گرفته تا ویروس کرونا بوده است.

در برخی موارد دیگر نیز شاهد تولد پدیده‌هایی از جمله فضای سایبری و فضای مجازی بوده است که بر زندگی و زیست جمعی بشر سلطه‌ای بسیار فراگیر داشته و پیامدهای نوظهوری را با خود به همراه آورده است، بنابراین در آستانه قرن ۲۱ انسان تحت دو نوع جبر در حال زیست جمعی است و یک جبر بیولوژیکی با عنوان ویروس کرونا که تمام حوزه‌های مختلف زندگی اجتماعی انسان مانند حوزه‌های زیستی، اقتصادی، ارتباطات اجتماعی، پدیده‌های جمعیتی مانند طول عمر و مرگ‌ومیر، ازدواج و حوزه‌های فرهنگی را تحت‌الشعاع قرار داده است، این ویروس دقیقاً آن گونه که می‌خواهد بشر را وادار به رفتار کرده و محدودیت‌های غیرقابل تصوری بر انسان تحمیل کرده است و جبر دوم فضای مجازی است که ساخته دست بشر بوده، اما آنچنان کنترل خود را از دست بشر رهانیده و بر انسان نوعی سلطه و حاکمیت پیدا کرده که راه به ناکجا آباد می‌برد، در این زمینه با مرتضی پدریان، جامعه‌شناس گفت‌وگویی داشته‌ایم که شرح آن را در ادامه می‌خوانید:

ارتباط کرونا با فضای مجازی چیست؟

کرونا و فضای مجازی در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر بر جسم، ذهن و جوامع انسانی تأثیر گذاشته و بر بدنه زندگی انسان حک شده‌اند، کرونا زندگی روزمره مبتنی بر تعاملات ملموس و چهره به چهره را به چالش کشیده و ما را به دنیای مجازی پرتاب کرده است، استفاده همزمان و گسترده از فناوری‌های فضای مجازی حتی برای خرید نان و ساده‌ترین مایحتاج روزمره، ادوات سلامت و بهداشتی از جمله ماسک و دستکش نشانه دیگری از این همکاری تنگاتنگ است، چنین همکاری اقتضائات خاص خود را در عرصه‌های گوناگون و به صورت خاص دارد.

باید بدانیم این حاکمیت جبر بیولوژیکی و زیستی است که باید مدیریت شود و سوال اینجاست که با وجود جبرهای موجود در این دو متغیر چگونه می‌توان بر خورد کرد، چرا که در حال حاضر نیز دو دغدغه ذهنی انسان یعنی ویروس کرونا و فضای مجازی می‌تواند پیامدهای مرگبار، استرس‌زا و اضطراب آفرینی داشته باشد، ویروس کرونا و بر هم خوردن نوع روابط و کارکردهای مثبت و منفی ناشی از پیامدهای فضای مجازی انسان را درگیر کرده است.

ویروس کرونا تمام جنبه‌های زندگی انسان را بدون در نظر گرفتن خصوصیات اکتسابی و انتسابی تحت شعاع قرار داده است، ایجاد ترس و استرس و خبرهایی از شیوع و مرگ‌ومیر ناشی از این ویروس باعث شکل‌گیری رفتارهای چندگانه بشر در دو حوزه عقلانیت و عواطف و احساسات شده است و زمینه را برای سوق دادن هر چه بیشتر او به سمت فضای مجازی فراهم کرده است به طوری که تصور می‌شود، راهی برای رهایی از آن وجود ندارد.

کرونا عامل همبستگی یا انزوای بیشتر؟

روابط اجتماعی چه نقشی در کاهش آسیب‌های ناشی از کرونا و فضای مجازی دارد؟

در همه انواع بلایای طبیعی و اجتماعی و مصیبت‌های جمعی پیوند و روابط اجتماعی نقش مهمی در کاهش آلام مردم و تقلیل آسیب‌های ناشی از بحران داشته است، جامعه برای برون رفت از بحران‌ها و کنار آمدن با دردها و رنج‌ها به پیوند اجتماعی و عاطفی نیاز دارد و فاصله فیزیکی، نباید به فاصله اجتماعی و عاطفی منجر شود امری که در دوره کرونا تا حدی رخ داده است.

با وجود ضرورت رعایت فاصله‌گذاری فیزیکی در این دوره برای توقف شیوع ویروس، اما از فاصله گذاری اجتماعی و کم شدن روابط و پیوندهای اجتماعی باید جلوگیری کرد، همبستگی اجتماعی در اینجا هم در حفظ فاصله گذاری فیزیکی معنا دارد و هم در کمک به خانواده‌هایی که درگیر ویروس کرونا شده‌اند، تماس‌های تصویری و تلفنی با خانواده و همسایگان برای خبرگیری از حال و احوال یکدیگر ضرورتی اجتماعی است که نباید در دوره کرونا فراموش شود و در فضای مجازی نیز باید تمهیداتی اندیشید که به انتقال هرچه بیشتر افراد از مرحله اتصال صرف به اینترنت، به مرحله ارتباط برسد.

کرونا چگونه بر کنش‌های عاطفی مثبت و منفی انسان‌ها تأثیرگذار است؟

تصویر مشترک آدم‌ها از کرونا شاید شبیه به هم باشد، یک شبیخون که ناگهان حمله می‌کند و به همه‌جا ضربه می‌زند؛ یک حمله تمام‌عیار که از راه می‌رسد و سلامتی، جان و اعصاب و روان و حتی شغل و زندگی انسان را نشانه می‌گیرد، این روزها کرونا بعضی افراد را خسته و بی‌حوصله کرده و به جان هم انداخته است، آدم‌های خسته‌ای که از زندگی معمول افتاده‌اند و حتی شغلشان هم از دست رفته و انگار روی باروت نشسته‌اند، باروتی که هر لحظه ممکن است شعله‌ور شود و خشونت افسارگسیخته‌ای را رقم بزند.

کرونا پیامدهایی برای زیست اجتماعی بشر داشته است که این پیامدها از تغییر سبک‌های زندگی، تغییر در حوزه‌ای ارتباطی، گسترش پدیده بیکاری و پیامدهای ناشی از آن و خلق نقش‌ها، موقعیت‌ها و پایگاه‌های جدید گرفته تا ایجاد هراس، افسردگی، ترس و استرس‌های اجتماعی پهنه گسترده است، به طور مثال شکل نقش مادر معلم که مسئولیت و وظایف زنان و مادران را به دلیل تعطیلی مدارس و حضور دائم کودکان در خانه، پیچیده‌تر نیز کرده است، نگهداری از کودکان، آموزش آن‌ها، سرگرم کردنشان و حضور در جلسات کاری و آماده کردن امور حرفه‌ای، کاری پیچیده بوده که خانواده‌ها سعی دارند آن را مدیریت کنند، حضور بیشتر مردان در خانه هم می‌تواند با مشارکت بیشتر در امور خانه همراه باشد و هم با افزایش تنش‌ها و مسائل زناشویی و خانوادگی ارتباط داشته باشد.

چگونه می‌توان در دوره کرونا در زندگی تعادل ایجاد کرد؟

در دوره کرونا ایجاد تعادل بین زندگی شغلی و زندگی خصوصی و خانوادگی از اهمیت زیادی برخوردار شده است و نیازمند مهارت زندگی بالایی است، همه این موارد نشان می‌دهد که مهارت‌های ذهنی و روانی برای مواجهه با بحران‌ها از جمله بحران ویروس‌کرونا بسیار اهمیت دارد، قرنطینه خانگی توأم با اوضاع بد اقتصادی، خشونت خانگی، خشونت نسبت به همسر، فرزندان و بزرگسالان را بر اساس گزارش دفاتر مشاوره و تلفن مشاور افزایش داده است و قدر مسلم شدیدتر هم خواهد شد، ممکن است افزایش طلاق، فرار کودکان از خانه و افزایش آمار قتل و خودکشی خانگی از نتایج چنین وضعیتی باشد، این در حالی است که تا پیش از این به دلیل تلنبار شدن مشکلات متعدد جامعه بر خانواده و فشار بیش از حد توان بر آن، نشانه‌هایی از وضعیت بحرانی خانواده دیده می‌شد، همچنین در عرصه‌های دیگر جامعه نیز می‌توان آثار این پدیده را پیش‌بینی کرد بنابراین در این دوران ایجاد تعادل بین زندگی شغلی و خانوادگی از اهمیتی دو چندان برخوردار است.

کرونا عامل همبستگی یا انزوای بیشتر؟

آیا کرونا در نوع ارتباط افراد تأثیر منفی گذاشته است؟

کرونا، انسان‌ها را به درون و به خانه‌هایشان تبعید کرده است اما در تعطیلی و یا تعلیق روابط اجتماعی، بار دیگر نیاز و اشتیاق آنان را به «ارتباط» با یکدیگر برانگیخته است، تنهایی در یک سو و میل فراوان به ارتباط در سوی دیگر مسئله مهم این روزها شده است و در این زمان وضعیت عالم ارتباطات را در وضعیت کنونی که شرایط مساعدی هم نیست قرار داده است، همه آن‌هایی که ناگهان از همه آداب و عادات زیست اجتماعی دور مانده‌اند، دوست دارند به فضاهای عمومی بازگردند و یا دست کم آن فضاهای گمشده را از طریق ارتباطات مجازی جست‌وجو می‌کنند و نیاز به گفت‌وگو و تمایل به اشتراک نهادن زیسته‌ها و تجربه‌های روزمره در فضای مجازی، نتیجه پیش آمدن چنین وضعی است. در واقع مهمترین کاری که ویروس کرونا در زمینه اجتماعی کرده، این است که بیشتر شهروندان را به فضای مجازی آورده است این اتفاق پیش از این هم به تدریج رخ داده بود، اما کرونا افراد را با شتاب به جهان وب پرتاب کرد ارتباطات شبکه‌ای را ستون خیمه تنهایی کرده است، این تأثیرات بیشتر رنگ و بوی منفی دارد و باید مدیریت شود تا بتوان از آثار سو آن در جامعه و دوران پساکرونا پیشگیری کرد.

کرونا چگونه بر کیفیت عواطف افراد تأثیر گذاشته است؟

کرونا، ویروسی است که هم در جسم آدم‌ها و هم در جهان آن‌ها نفوذ کرده است، کرونا تنها درون بدن‌ها اختلال ایجاد نکرده، بلکه بدن جامعه را نیز دستکاری کرده است و کمترین شکل این دستکاری، برداشتن عناصری از روابط و افزودن عناصری دیگر در مناسبات بین افراد است، بسیاری از عناصر رابطه مانند در آغوش گرفتن، بوسیدن، دست دادن، کنار هم نشستن، بی‌دغدغه در فضای عمومی غذا خوردن و مهم‌تر از همه بدیهی‌ترین کارهای عادی ما، یعنی دست زدن به اشیای پیرامون مانند دستگیره‌ها، میز کار، کیسه‌های خرید، کارت بانکی و حتی گوشی‌های موبایل را تحت تأثیر قرار داده است تا آنجا که هیچ گاه اشیای پیرامونمان تا این اندازه برای ما ترسناک و دلهره آور نبوده‌اند.

تا زمانی که هرچیزی حتی دست‌هایمان می‌تواند شیوع این ویروس را نمایندگی کند، حتی جزئیات مناسبات‌مان هم تغییر خواهد کرد، در کنار تغییر روابط، باید به دگردیسی در منابع عاطفی و احساسی نیز توجه کنیم، حس ترس، اضطراب، حس فاصله گیری از اشیا، احساسی که از آدم‌ها داریم وقتی به ما نزدیک می‌شوند، وضعیت و کیفیت عاطفی و احساسی رابطه را نیز تغییر داده است و این پیامد خوبی نخواهد بود.

با توجه به همه موارد دنیای کرونایی به همبستگی بیشتر می‌انجامد یا انزوای بیشتر انسان‌ها را دربر خواهد داشت؟

اگر فاصله فیزیکی در زندگی انسان‌ها تداوم یابد، بخشی از خواص روابط اجتماعی از دست خواهد رفت، برخلاف تصور عمومی فاصله فیزیکی و فاصله اجتماعی کاملاً جدا از هم نیستند بلکه درهم تنیده‌اند؛ نمی‌شود فاصله فیزیکی بین آدم‌ها گذاشت به گونه‌ای که مناسبات اجتماعی تغییر نکند و به طور خاص صمیمت تجدید ساختار نیابد، پس روابط عاطفی بر مبنای روابط فیزیکی تغییر شکل می‌یابد، اگر مناسبات فیزیکی جایگاهشان را بخواهند از دست بدهند، مناسبات ما شکل جدیدی به خود می‌گیرند و نظریه پردازی در علوم اجتماعی متناسب با آن باید تغییر کند، اگر ارتباط فیزیکی و نه صرفاً ارتباط اجتماعی به زندگی ما بازنگردد، نه تنها همبستگی بیشتری را در جامعه شاهد نخواهیم بود بلکه این امر می‌تواند به انزوای اجتماعی بیشتر منجر شود، آنچه روشن است تغییر شکل روابط و درنتیجه بازآفرینی جهان انسانی جدید خواهد بود و برای برشمردن پیامدهای جزئی‌تر، به زمان بیشتری نیاز داریم.

کد خبر 484650

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.