به گزارش خبرنگار ایمنا، آلبرت انیشتین یک سال پیش از مرگ خود، نامهای خطاب به اریک گوتکیند، فیلسوف آلمانی نوشت. این نامه بیش از ۵۰ سال در اختیار یک کلکسیونر شخصی بود و برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ میلادی به حراج گذاشته شد. شهرت و اهمیت نامه مذکور به این خاطر است که انیشتین در آن دیدگاه خود را درباره دین و خدا به طور کاملاً واضح و روشن بیان کرده است.
نامههای تایپ شده متعددی از انیشتین به جا مانده، اما "نامه خدا" با دست نوشته شده است. بنابراین در آن از دستکاریهای احتمالی پیشگیری شده است، زیرا ایجاد تغییرات در آن ملموس و قابل تشخیص است. علاوه بر این نگارش نامه با دست باعث شده است بر تک تک کلمات و جملات نامه تاکید شود و سندیت خاصی به آن بخشیده شود.
دلیل نوشتن "نامه خدا" با دست این بوده است که انیشتین بارها و بارها شاهد تعبیر و تفسیر نادرست و سو استفاده از جملات استعاری خود بوده است. به همین دلیل او با نوشتن نامه مذکور علاوه بر اینکه موضع خود را درباره دین و خدا در تاریخ ثبت کرده است، دیدگاه خود را درباره دین و خدا برای همیشه ابهامزدایی کرده و از سو استفاده از نام و اعتبارش جلوگیری کرده است. در غیر این صورت، سو استفاده از نام و شهرت او تا سالها ادامه پیدا میکرد.
جملات استعارهای آلبرت انیشتین که مورد سو استفاده قرار گرفته، در مورد خدا و دین نبوده است، بلکه در مخالفت با نوع برداشت خاصی از اصول فیزیک نظری توسط همکاران فیزیکدان خود بیان شدهاند. بنابراین او جملات استعارهای را بیشتر برای بیان علت مخالف خود با نظریه آنها بیان کرده است. به عنوان مثال جمله استعارهای معروف انیشتین که عمدتاً به این شکل معروف شده است: "خدا تاس نمیاندازد"، در اصل اعتراض و مخالفت او با برداشت غیر علیتی اصول فیزیک است.
اینشتین با انتشار "نامه خدا" نه تنها به تعبیرهای نادرستی که از استعارههای وی میشد بلکه همچنین به مشاجرههای طولانی بین طرفداران و مخالفان دین درباره گفتار او: "علم بدون دین لنگ است و دین بدون علم کور است" مطرح بود خط بطلان کشید.
ترجمه فارسی "نامه خدا" انیشتین به فیلسوف آلمانی اریک گوتکیند بدین صورت است:
آقای گوتکیند عزیز:
در روزهای گذشته به اصرار و تشویق ریاضیدان و فیلسوف هلندی، مکرر بروور، بخشهایی از کتاب شما را مطالعه کردم، ممنون که کتابتان را برای من ارسال کردید. موضوع جالب توجه این بود که رویکرد عملی ما نسبت به زندگی و جامعه بشری بسیار مشابه یکدیگر است؛ ایده آل فراشخصی با تلاش برای رهایی از خواستههای خود محوری، تلاش برای بهبود و تعالی بخشیدن به زندگی با تاکید بر عنصر کاملاً انسانی که به موجب آن شیء مادی نقش تعیین کنندهای ندارد.
این موضوع بسیار دردناک است که شما ادعای مقام برتر دارید و سعی میکنید با کشیدن دو دیوار غرور از آن دفاع کنید. همانطور که مشخص است این دو دیوار شامل دیوار بیرونی به عنوان انسان و دیوار درونی به عنوان یهودی میشود. به عنوان انسان، مدعی هستید که اصل علیت همگانی است، در حالی که آن را برای دیگران میپذیرید و شامل شما نمیشود. به عنوان یک یهودی مدعی نیز امتیازی برای عقیده یکتاپرستی در نظر گرفتهاید، اما علیت محدود دیگر علیت نیست، باروخ اسپینوزا نیز آن را برای اولین بار با تمام وضوح تشخیص داد. در اصل، تسلط باور یکتاپرستی نمیتواند نگرش انیمینستی ادیان طبیعی را باطل کند. ما با ساختن این دیوارها فقط خود را فریب میدهیم، اما تلاشهای اخلاقی ما به ثمر نخواهد رسید.
پس از آنکه من اختلاف نظر در باورهای فکری خود را کاملاً بیان کردم، برایم واضح است که نظریات ما در آنچه اصل است، یعنی در ارزشیابی رفتار آدمی، بسیار به یکدیگر نزدیک است و تنها اختلاف نظر ما چیزی است که فروید آن را ضمائم فکری و عقلانی مینامد. به همین دلیل فکر میکنم که اگر ما درباره موضوعات مشخصی صحبت میکردیم، یکدیگر را خوب میفهمیدیم.
با تشکر صمیمانه و بهترین آرزوها
آلبرت انیشتین
نظر شما