۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۷
سفر در زمان با آنتروپی

اگر چه بسیاری از مردم "آنتروپی" را تنها واژه‌ای تخصصی از علم شیمی تصور می کنند، با این حال مفهوم آنتروپی در سرتاسر اتفاقات و پدیده های جهان قابل مشاهده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، آنتروپی در منابع علمی بیشتر به بی‌نظمی یا میل به آن معنا شده است. با این وجود آنتروپی تنها محدود به علم شیمی نیست و می‌توان از آن برای مفاهیم بنیادی و عمیق پدیده‌ها استفاده کرد. در همین خصوص علی سلطان‌منش، دکتری شیمی فیزیک و پژوهشگر این حوزه در دانشگاه صنعتی شریف، یادداشتی را در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده که در آن مفاهیم زمان را از بعد آنتروپی بررسی کرده است. در ادامه شرح این یادداشت را می‌خوانیم:

"حتماً همه ما لحظه‌هایی را تجربه کرده‌ایم که برگشت‌ناپذیری زمان را با ذره‌ذره وجودمان حس کرده‌باشیم. این موارد شامل سقوط یک لیوان شربت از روی میز و تجزیه شدن لیوان به بی‌شمار تکه شیشه، پخش‌شدن دود سیگار در هوا و گذر شبانه‌روز می‌شود. منظور از اینکه می‌گوئیم حس کرده باشیم، این است که این برگشت‌ناپذیری را می‌توان درک کرد، اما نمی‌شود اندازه گرفت.

آنچه از قوانین فیزیک می‌شناسیم، در زمان متقارن است. یعنی اگر زمان را معکوس کنیم، قوانین‌مان ناوردا (تغییر ناپذیر) باقی می‌ماند. ما یک‌سویه بودن زمان را در فیزیک فرض می‌گیریم. در فلسفه هم فرض می‌گیریم و این یک‌سویه بودن را از زنجیره علت‌ها و معلول‌ها درک می‌کنیم.

در میانه قرن نوزده و در سال ۱۸۵۱، پس از اینکه "رودلف کلازیوس"، قانون دوم ترمودینامیک را فرمول‌بندی کرد، این وضعیت دستخوش تغییراتی شد. قانون دوم ترمودینامیک بیان می‌کند که آنتروپی جهان همیشه در حال افزایش است؛ گویا این تنها قانونی است که در طبیعت یک‌سویه عمل می‌کند.

مفهوم آنتروپی چیزی جز احتمالات نیست. همه ما در ناخودآگاه خود درکی روشن از قانون دوم ترمودینامیک داریم. آنتروپی بیشتر یعنی احتمال بیشتر و آنتروپی کمتر به معنا احتمال کمتر است. به ساده‌ترین بیان ممکن، قانون دوم ترمودینامیک یعنی آن پدیده‌ای رخ می‌دهد که شانس بیشتری برای رخ‌دادن آن وجود داشته باشد. هر چه پدیده‌ای تصادفی‌تر باشد، احتمال رخ‌دادنش بیشتر و هر آنچه که معین است، احتمال رخ دادنش کمتر است.

دود سیگار ترجیح می‌دهد در هوا پخش شود تا اینکه در گوشه‌ای متمرکز شود، زیرا احتمال آن بیشتر است. اگر خرده‌های شیشه را روی هم بریزیم، به یک لیوان سالم بدل نمی‌گردند، چون احتمال آن بسیار کم است. اگر حروف این متن را تصادفی بر روی صفحه بریزیم احتمال اینکه این متنی که پیش روی شما است، حاصل شود ناچیز خواهد بود. حالا که این متن را می‌نویسم، انرژی مصرف می‌کنم و آنتروپی را کاهش می‌دهم تا این "اطلاعات" را منتقل کنم؛ هر چند که آنتروپی جهان همچنان در حال افزایش است. پس به تعبیر دیگر با گرایش جهان به سوی پدیده‌های تصادفی، قانون دوم ترمودینامیک به معنای از دست دادن اطلاعات و رسیدن به تصادف محض است.

بد نیست بدانیم افزایش آنتروپی جهان تنها پدیده یک‌سویه نیست. انبساط جهان ما در نتیجه مهبانگ (big bang) نیز پدیده‌ای یک‌سویه است. آیا این پدیده خود نیز حاصل افزایش آنتروپی است؟ نمی‌دانیم اما این‌طور فرض می‌کنیم. اگر همان‌طور که نظریه‌پردازی کرده‌اند جهان به نقطه تعادل رسیده و پس از آن تراکم بزرگ خود را آغاز کند و این تراکم را حاصل از کاهش آنتروپی بدانیم، بدان معنا است که در تراکم بزرگ، جهان ترجیح می‌دهد پدیده‌هایی رخ دهد که احتمال‌شان کمترین بوده و معین شده است. آیا رخداد پدیده‌هایی با کمترین احتمال به معنای تغییر جهت پیکان زمان است؟ آیا من نیز که این متن را می‌نویسم و آنتروپی را کاهش می‌دهم پیکان زمان را تغییر می‌دهم؟ "

کد خبر 469414

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.