به گزارش خبرنگار ایمنا، در ایران آمار دقیقی از میزان آزارهای خیابانی در دست نیست اما طبق مطالعهای که چندی پیش در این زمینه انجام شد، مزاحمت توسط اتومبیلهای شخصی ۹۲ درصد، مزاحمت کلامی ۹۰ درصد، مزاحمت لمسی ۷۵ درصد و مزاحمت لمسی در وسایل نقلیه ۶۳ درصد به ترتیب دارای بیشترین فراوانی هستند؛ آزارهایی که عموماً با سکوت زنان مواجه میشود و تصویب قانونی اختصاصی برای مقابله با آن میتواند به همراه فرهنگسازی و البته جرمانگاری در این باره برای آزارگران پیامدهای جدیتری داشته باشد تا بدانند اگر به زنی متلک میگویند یا مزاحمتی برای او ایجاد میکنند قانون میتواند با آنها برخورد کرده و حتی روانه زندانشان کند و زنان هم به پشتوانه همین قانون سکوتشان را بشکنند. لایحه صیانت از حقوق زنان علاوه بر پرداختن به خشونتهای خانگی علیه زنان، برای اولین بار به موضوع مزاحمتهای خیابانی پرداخته و در بندهای مختلف برای هرنوع از این مزاحمتها مجازاتهایی در نظر گرفته است که امیدواریم با اجرایی شدن آن به زودی بسیاری از مشکلات این حوزه کاهش یابد.
دامنه آزارهای خیابانی وسیع است
حمیدرضا محمودینژاد، دکترای مشاوره در خصوص آزار خیابانی که بیشتر متوجه زنان است به خبرنگار ایمنا، میگوید: اگر به هر عنوانی به اینکه هر از گاهی کسی به ما آزار برساند عادت کنیم؛ این بدترین آسیب است، چرا که اوج نداشتن سلامت روان یک فرد و یک جامعه این است که نیازها، حقوق خود و مشکلات خود را نبیند و به عادت گرفتار شود و برای رفتن به محل کار و برگشتن به منزل و یا رفتن به دانشگاه یا هر جای دیگری، امنیت روانی و جسمی نداشته باشد، پس مهم آن است که هیچ شهروندی در جامعه در برابر این خشونتها سکوت نکند.
وی ادامه میدهد: تصور میشود بیشتر آزارها در مناطق محروم به لحاظ مادی و اجتماعی رخ میدهد، در حالی که هیچ کدام از این تقسیم بندیهای اجتماعی از جمله طبقاتی، قومی و نژادی ارتباطی با آزارهای خیابانی ندارد و آزارگران ممکن است متعلق به هر قشری باشند، گستردگی آزارها در محیطهای مختلف کاری و آکادمیک نیز حاکی است که تنها اقشار فرودست با تحصیلات پایین اقدام به آزار و اذیت زنان نمیکنند و دامنه این آسیب اجتماعی بسیار وسیع است.
مزاحمتهای خیابانی بخشی از خشونت علیه زنان است
این دکترای مشاوره با اشاره به اینکه مزاحمتهای خیابانی بخشی از خشونت علیه زنان است، اظهار میکند: مزاحمتهای خیابانی دلایل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی دارد و به لحاظ اخلاقی در برهههایی ممکن است جامعه ما دچار بداخلاقی و کم اخلاقی بیشتری شده باشد و بستری برای بداخلاقی و خشونت افرادی که مستعد آن هستند مهیا شود.
وی در خصوص علل آزار خیابانی زنان، تصریح میکند: مزاحمتها و آزارهای خیابانی را باید در هر بافتی بررسی کرد، روان شناسان معتقدند این گونه مسائل به منزله اختلالات روحی و روانی است که از ناامنیهای دوران کودکی نشأت میگیرد و وقتی با چنین مسائلی در جامعه روبرو میشویم به ما هشدار میدهد که مرد ناایمن و یا زن ناایمن چه رفتارهایی از خود نشان میدهند.
این مشاور خانواده تصریح میکند: گاهی مردها با مزاحمت خیابانی و یا روابط فرازناشویی و تعرض به حق و حقوق دیگران امنیت نداشتن خود را جبران میکنند، افرادی که از سلامت روان برخوردار باشند رفتارهای ناپختهای از قبیل آزار زنان انجام نمیدهند و هرگز به حریم و حق و حقوق دیگری از هر جنسیتی و در هر جایگاهی تعرض نمیکنند.
محمودینژاد میافزاید: مزاحم خیابانی که وارد حریم دیگری میشود، دارای رفتارهای ناسازگار بوده و قطعاً تجارب سخت دوران کودکی و نوجوانی را از سر گذرانده است که امروز از داشتن درک نسبت به انسان دیگر غافل است، این افراد تلاشی برای قدم گذاشتن در مسیر خودشناسی و آزار ندادن دیگران ندارند و همچون کودکی زخمی به دیگری زخم میزنند، زخمهایی که گاه تا ابد بر جسم و روان دیگری باقی میماند و زمینهساز بیماریهای روحی و روانی جبرانناپذیری میشود.
اغلب آزارگران خیابانی به پارانویا مبتلا هستند
وی با اشاره به اینکه مسئله آزارهای خیابانی باید عمیقتر بررسی شود، تاکید میکند: افرادی که اقدام به این گونه خشونتها میکنند، به هیچ وجه وضعیت مناسبی ندارند و ناامنیهای بسیاری از آزارهای کلامی و جسمی مانند تحقیر و تنبیه بدنی را از سر گذراندهاند که عمدتاً از طرف منابع قدرت همچون والدین و سیستمهای آموزشی آنها بوده است، همچنین نبود بافت مناسب تربیتی و مربیان کارآمد و نبودن محدودیتهای واقع بینانه و یا وجود استانداردهای سختگیرانه باعث شده است که این افراد از درخواستهای نامعقول در هر شرایطی دست برندارند و به دیگری آسیب بزنند، در کودکی به آنها یاد ندادهاند که تو حق نداری در هر موقعیتی هر کاری را انجام بدهی و هنجارها و قوانین برای آنان به درستی تعریف نشده است.
این روانشناس با توضیح اینکه افرادی که در خیابانها به روح و جسم دیگری آسیب میرسانند، قادر به دوست داشتن دیگری نیستند، اضافه میکند: این افراد آزارگر، دوست داشته شدن را نیز باور نمیکنند و یک حالت پارانویا (بدبینی) نسبت به گرفتن پیغامهای دوست داشته شدن از شریک عشقی خود دارند، اصلاح سبک زندگی آنان با روان درمانی میتواند تا حدود زیادی سبب بهبودی شود، در فرآیند روان درمانی بلند مدت، افرادی که دست به خشونتهای خیابانی میزنند با مشکلات شخصیتی خود آشنا میشوند و در صدد اصلاح رفتارهایشان بر میآیند.
وی در خصوص تأثیر زنان در بروز آزارهای خیابانی، میگوید: بخشی از امنیت زنان در فضاهای عمومی باید توسط خود بانوان و دختران ایجاد شود، طبق آمار سال ۹۷ سازمان بهزیستی ۴۹ درصد از زنان ایرانی آزار جسمی و فیزیکی، ۲۶ درصد عاطفی و روانی و کلامی و ۲۲.۲ درصد آنها آزارهای اجتماعی و اقتصادی دیدهاند، خیابان یکی از جولانگاههای خشونت علیه زنان است این خشونت میتواند کلامی، جسمی یا جنسی باشد و باید بپذیریم که افراد بسیاری رفتار درست در چنین شرایطی را نمیدانند. زنان باید در این مواقع با خویشتنداری و از موضع قدرت در مقابل این بیحرمتیها سکوت نکرده و به صورتی مؤثر اعتراض کنند به نحوی که تهدید امنیتی و جانی به آنان نرسد.
نباید علیه آزارهای خیابانی سکوت کرد
محمودی نژاد خاطرنشان میکند: پژوهشها نشان میدهد که سکوت در این موارد باعث تقویت و تشدید این دسته از خشونتها علیه زنان میشود، البته سکوت دلایل پنهانی دارد، چرا که گاهی خانوادههای امن و شنوندهای برای رنجهای زنان نداریم و نهادهای گوش دهنده فعال بدون بروکراسی اداری هم نداریم که به شکایات دختران رنج دیده توجه کند، همچنین شهروندان مسئولی که در این مواقع از فرد زخم خورده حمایت عاطفی و روانی کنند اغلب وجود ندارد.
وی با اشاره به اهمیت دو رکن آموزش و فرهنگسازی در تغییر کلیشههای جنسیت زده اجتماعی مانند آزارهای خیابانی، میافزاید: فرهنگسازی و آموزش نقش بسیار مهمی در حل این آسیب اجتماعی دارد، اهمیت احترام و همدلی به دختران و زنان در تمام منابع معنوی و ملی ما آورده شده و نهادهای حکومتی و خانوادهها باید به فرهنگسازی و آموزشی از طریق پوستر و بروشور گرفته تا ساخت و حمایت از آثاری که به این ناهنجاریها میپردازد توجه بیشتری بکنند، چرا که پیامدهای خشونت و آزارهای جنسی بر امنیت روانی افراد جامعه و نسلهای پیش رو سایه سنگینی میافکند.
این دکترای مشاوره با تاکید بر اینکه شهروندان نیز در نقش دیدهبانان جامعه نباید در مورد آزارهای خیابانی سکوت کنند، ادامه میدهد: اگر همه سکوت کنند آزار خیابانی تجربهای مشترک برای بسیاری از زنان میشود، تجربهای که حس ترس و ناامنی را در فضاهای عمومی به دنبال دارد، عدم همدلی و تلاش در جهت خشونت زدایی موجب شرم و خودسرزنشگری بخش عظیمی از جامعه یعنی مادران، خواهران و دختران خواهد شد و البته ضابطان اجرایی و قانون گذاران نیز باید برخوردهای قانونی متناسب با جرم را بر عهده گیرند تا خیابانها بستر اختلالات روحی و روانی نشود.
آزارهای خیابانی انزوای اجتماعی زنان را به دنبال دارد
هما صالحپور، کارشناس ارشد جامعهشناسی نیز در خصوص آزارهای خیابانی که بیشتر متوجه زنان است، به خبرنگار ایمنا، میگوید: آزارهای خیابانی زنان نوعی خشونت علیه زنان است و باید بدانیم خشونت هر نوع رفتار خشنی است که از روی قصد به منظور آسیب به فرد دیگر انجام میشود و طیفی از رفتارهای بسیار تند و آسیبزا تا عکسالعملهای منفی چون بیتوجهی و بیتفاوتی را در برمیگیرد.
وی ادامه میدهد: کمیته ملی خشونت علیه زنان این موضوع را رفتاری باعث آسیبهای روانی، فیزیکی و جنسی تعریف کرده که انزوای اجتماعی یا محرومیت اقتصادی را در پی دارد، به گونهای که زن در ترس و وحشت زندگی میکند، آزارهای خیابانی زنان و دختران با عبور از مرزهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک پدیده بیسر و صداست که روی زندگی زنان در سراسر جهان تأثیر گذاشته است، آزارهای خیابانی زنان اغلب در محیطهای عمومی رخ میدهد و آثار بسیار مخربی بر روح و روان و شخصیت زنان دارد.
هنوز مسائل اساسی فرهنگی و اجتماعی در فضاهای عمومی رعایت نمیشود
این جامعهشناس با اشاره به اینکه امروزه زنان از آزادی بیشتری برای حضور در فضای عمومی برخوردار هستند، اما هنوز مسائل اساسی فرهنگی و اجتماعی برای حضور زنان در فضاهای عمومی رعایت نمیشود، از نگاه زنان، مزاحمتهای خیابانی به مثابه خشونتی است که زنان در عرصه عمومی جامعه آن را تجربه میکنند، مزاحمتهای خیابانی آسیبهای روحی و جسمی بسیاری بر قربانیان خود وارد میکند که دامنه این آسیبها از تحقیر شخصیت و کاهش اعتماد به نفس، افزایش اضطراب، انزوا تا شکستگی اعضای بدن و سوختگی حاصل از اسیدپاشی را شامل میشود.
وی میافزاید: با وجود آسیبهای جبرانناپذیر که این ناهنجاری اجتماعی بر جامعه دارد، این معضل کمتر در جامعه مورد توجه قرار گرفته و کمتر به راهکارهای مواجهه با آن پرداخته شده و در این زمینه تنها توصیههایی به زنان میشود تا با محدود کردن ساعات حضور خود در فضای عمومی، رعایت نکات امنیتی و رعایت پوشش احتمال آسیب دیدگی خود را کاهش دهند، البته که این عوامل در دامن زدن به مزاحمتهای خیابانی دخیل هستند، اما مزاحمتهای خیابانی باید در جامعه سببشناسی شود.
صالح پور با اشاره به قانون مجازات اسلامی درباره آزارهای خیابانی زنان، میگوید: هرکس در اماکن عمومی یا معابر، متعرض یا مزاحم بانوان و کودکان شده یا با الفاظ رکیک و حرکات مخالف شئون اجتماعی به حیثیت آنان توهین کند به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد، به عبارت دیگر آزار خیابانی زنان ورود غیرقانونی و غیرشرعی به حریم خصوصی دیگران است.
مبارزه با آزارهای خیابانی هنوز تابو است
وی با توضیح اینکه پیشنهاد آزار دهنده، نگاه آلوده، حرف نابهجا یا هر نوع نشانه کلامی و غیرکلامی آزاردهنده در خیابان و فضاهای عمومی، آزار خیابانی محسوب میشود تصریح میکند: برخی مزاحمان از ایجاد رعب و هراس در وجود زنان لذت میبرند و از اینکه میبینند با اقدام تهدیدآمیز آنها، رنگ از چهره دختری پریده است یا دستانش میلرزد و یا تقلای رها شدن از دست آنان را دارد لذت میبرند و دیدن ضعف و التماس زنان به آزارگر احساس قدرت و برتری میدهد، البته امروزه به دلیل افزایش آگاهی و اعتماد به نفس بیشتر زنان آنها برای مطالبهگری حقوق خود و سکوت نکردن در برابر خشونت در جامعه واکنش فعالانه بیشتری دارند و این مسائل را گزارش میدهند.
این کارشناس ارشد جامعه شناسی با توضیح اینکه در این زمینه آمار دقیق و درستی وجود ندارد، اضافه میکند: مبارزه با آزارهای خیابانی زنان که نوعی خشونت علیه زنان است هنوز تابو است و زنان به دلیل عواملی چون آبروداری، نبود حمایت از ناحیه اجتماع و خانواده، برچسب خوردن و انگشتنما شدن و مشکل بودن اثبات این معضل در برابر این مسائل سکوت کرده و آن را علنی نمیکنند.
وی در خصوص راهکار کاهش آزارهای خیابانی میافزاید: فرهنگسازی، آگاهی رسانی و حمایتهای اجتماعی از زنان در کاهش بروز این معضل و آسیب اجتماعی مؤثر است و این حمایتها میتواند در غالب حمایتهای رسمی و قانونی و حمایتهای غیر رسمی و خانوادگی باشد، خانوادهها میتوانند با حمایتهای مختلفی که از دختران خود میکنند در این زمینه بسیار تأثیرگذار باشند.
مجازات آزارهای خیابانی چیست؟
صدیقه حجت پناه، وکیل دادگستری و حقوقدان با اشاره به اینکه در جرایم کیفری صرف اینکه بگویم یک شخصی برای من ایجاد مزاحمت کرده، کفایت نمیکند، میگوید: طبق قانون اگر برای یک عابر خصوصاً بانوان و کودکان ایجاد مزاحمت شود با استفاده از دو ماده قانونی به این مسئله رسیدگی میشود و طبق ماده ۶۳۸ قانون مجازات و ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی فرد آزارگر مجازات میشود، در این دو ماده به مصادیق آزار و اذیت زنان در فضاهای شهری پرداخته شده و مصادیق آن نیز متلک پراکنی، دست درازی و تعقیب است.
وی ادامه میدهد: بر اساس ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی هر شخصی به طور علنی در اماکن عمومی عمل حرامی را انجام دهد، علاوه بر کیفر مستوجب عمل، به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه و یا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود، اما اگر شخص مزاحم مرتکب عملی شود که نفس آن دارای کیفر نیست اما عفت عمومی را جریحهدار کند به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه و یا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود، اگر در این مزاحمت یک عمل حرام نیز انجام شودمجازات آن نیز اضافه خواهد شد که این حکم قطعی است.
این حقوقدان با تاکید بر اینکه زنان به دلیل ترس از حیثیت و بیآبرویی اجتماعی از اعلام این ناهنجاری خودداری میکنند، تصریح میکند: این در حالی است که زنان آسیب دیده باید بلافاصله به نزدیکترین مرجع قانونی که در آن مکان وجود دارد، شکایت کنند، البته در جرایم کیفری صرف اینکه بگویم یک شخصی برای من ایجاد مزاحمت کرده، کفایت نمیکند، چرا که در وهله اول شخص مزاحم از صحنه جرم فرار میکند و قانونگذار در این شرایط میگوید که از شخصی که مورد مزاحمت قرار گرفته درخواست شاهد میکند آیا خانمی که ساعت ۱۰ شب خسته در راه منزل است، چه شاهدی باید پیدا کند و به کلانتری ببرد؟ متأسفانه در این موضوع هیچ کاری برای کودکان و زنان نمیتوانیم انجام دهیم.
نظر شما