به گزارش خبرنگار ایمنا، آمار طلاق در سالهای ابتدایی زندگی مشترک نشانگر ضعف آموزشها و مهارتهای عمومی برای اداره یک زندگی مشترک است که ارائه این آموزشها نه در خانواده و نه در محیط تحصیل مورد توجه قرار نگرفته است و این مسئله باعث شده طلاق در بین زوجهای جوان همواره وجود داشته باشد و این قشر به دلیل اختلافات متعدد توانایی تحمل یکدیگر را نداشته و دست به جدایی بزنند، به نظر میرسد نقش فضای مجازی و دیگر عوامل مرتبط باعث بروز ناهنجاریهایی در این نسل شده است و آنها پس از ازدواجهای کوتاه مدت حداکثر یک یا چندساله دست به طلاق میزنند تا انتخاب اشتباه خود را که احساسی و هیجانی بوده با راهکار شتابزده دیگری به نام طلاق به نوعی جبران کنند!
بر اساس آمار اعلام شده در درگاه رسمی ثبت احوال کشور از ابتدای امسال و همزمان با شیوع کرونا در کشور تا ۳۱ شهریور ماه سال جاری حدود ۸۲ هزار و ۷۸۱ طلاق در دفاتر طلاق ثبت شده است، استان اصفهان با ۴۷۵۱ مورد بعد از استان تهران در رتبه بعدی طلاق کشور از بین ۳۱ استان کشور قرار داشته است، با سخت شدن شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه میزان طلاق نسبت به سالهای گذشته رو به افزایش بوده است اما میزان ازدواج با روندی ثابت ادامه پیدا کرده است.
جوانان هیچ جا با مقوله ازدواج آشنا نمیشوند
احسان کاظمی، روانشناس و خانواده درمانگر در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: زمانی تشکیل خانواده و ازدواج در فرد به عنوان یک ضرورت یا دغدغه شکل میگیرد که فرد به یک بلوغ روانی-عاطفی و اجتماعی برسد، از نظر شرایط هر فرد نیاز به شغل، تحصیلات و موارد فردی از این دست دارد، در حالی که او باید بلوغهای اشاره شده را به دست بیاورد تا به جای توجه به سلیقههای فردی به معیارهایی برای ازدواج نیز دست پیدا کند، این معیارها تعیین میکنند اشخاص در انتخاب شریک زندگیشان چه مواردی را باید لحاظ کنند تا اولویتهای هر فرد مشخص شود.
وی ادامه داد: جوانان ما نه در خانواده، نه در مدرسه، نه در دانشگاه و نه حتی در رسانهها به طور جدی با مقوله ازدواج و شناخت معیارها آشنا نمیشوند و تحت تأثیر فضای مجازی و بر اساس هیجانات، چشم و همچشمی، فشار ناشی از نیازهای درونی دست به انتخاب همسر میزنند، بعضاً در مشاورههایی که افراد مراجعه میکنند مسائل مادی یا حتی بلندی قد یا اندام مناسب از سوی زوجین به عنوان معیار ازدواج مطرح شده است در حالی که اینها معیار نیست بلکه سلیقههای شخصی هستند.
یادگیری نقش همسری و مسئولیتپذیری اصول مهم زندگی مشترک است
این روانشناس تصریح کرد: وقتی در نحوه انتخاب دچار مشکل هستیم و این مورد تحت تأثیر زرق و برق فضای مجازی قرار میگیرد پس از شروع زندگی زناشویی و فروکش کردن هیجانات احساس میکنیم این زندگی کیفیت لازم را ندارد و هرچه سریعتر باید به اتمام برسد، بنابراین انتخاب معیارها قدم اول هر زندگی زناشویی است و هر شخص نقش همسری را باید بیاموزد که در پی آن مسئولیت به بار میآورد، در واقع این یاد دادن نقش همسری و در پی آن مسئولیت پذیری از سوی هیچ مرجعی انجام نمیگیرد و حلقه مفقوده ماست.
وی افزود: این روزها مسائل مادی و ظاهری در انتخاب همسر اولویت پیدا کرده است، قطعاً اینها مهم هستند اما نباید اصل قرار بگیرند، در زمان انتخاب همسر و مراسم ازدواج به ویژه در نسل جوان از سوی دو طرف سوالات مهمی پرسیده نمیشود بلکه همه سوالات اطمینان یافتن از برآورده شدن توقعات مثل سفرهای آنچنانی، نوع پوشش هر فرد یا حتی کسب اطمینان از آزادیهای بعد از دوران تأهل است، در واقع افراد قصد دارند از میزان برآورده شدن این موارد اطمینان حاصل کنند در حالی که به دیگر موارد توجهی ندارند، وقتی در فرآیند آموزش دچار مشکل هستیم باعث میشود در مراسمهای پیش از ازدواج خواستههای فرعی به جای پارامترهای مهمتر بررسی شود.
ازدواجهای مبتنی بر شیوههای آشنایی نادرست زمینهساز طلاق است
کاظمی اظهار کرد: نکته دیگر که زمینهساز طلاق است، ازدواجهای مبتنی بر شیوههای آشنایی نادرست است که باعث میشود فرد در ادراک خود از طرف مقابل و زندگی زناشویی دچار ناآگاهی و تزلزل شود، به طور مثال آشناییهایی که در دانشگاهها صورت میگیرد، تحت جوی که در آن قرار میگیرند انجام میشود که اصلاً به درد زندگی متاهلی زوجین نمیخورد، به طور مثال از خانمی پرسیده شده همسرت چه ویژگی داشته است که انتخابش کردی؟ جواب میدهد: چون او شاگرد اول کلاس و دانشگاه بود، بنابراین فکر میکنند قرار گرفتن در کنار هم آنان را به سعادت میرساند.
وی ادامه داد: حتی آشنایی در مهمانیها نیز نتایج جالبی ندارد، وقتی بلد نیستیم خودمان را بشناسیم عمدتاً در روابط اجتماعی با نقاب ارتباط میگیریم، این نقاب ابتدا به خودمان آسیب میزند چرا که برداشت ما از سوی دیگران متفاوت میشود و ما مجبوریم مانند نظر آنان رفتار کنیم، بنابراین خودمان را دچار تحریف کردهایم و بقیه را هم گول زدهایم.
مهمترین معیار ازدواج، سلامت جسمانی-روانی و اخلاقی طرفین است
این مشاور خانواده با بیان معیارهای ازدواج افزود: یکی از مهمترین معیارهای ازدواج سلامت جسمانی- روانی و اخلاقی طرفین است، نوع سلامت جسمانی که تقریباً مشخص است یا باید در جلسه ازدواج مطرح شود اما در خصوص سلامت روانی- اخلاقی، معمولاً روانشناسی که زوجین به او مراجعه میکنند با تستهایی که انجام میدهد نتایج را به طرفین اعلام میکند و اگر مواردی پنهان مانده باشد عیان میشود، دومین معیار مهم، چگونگی نگاه افراد به زندگی زناشویی است، در واقع قصد افراد از ایجاد رابطه چیست و چه دلیلی برای مزدوج شدن دارند، آیا قصد پسر برطرف کردن نیاز جنسی است، آیا دختر میخواهد از چارچوب خانواده بیرون برود و از نوعی محدودیتها خلاص شود یا قصد بهتری در این تصمیم نهفته است.
کاظمی تصریح کرد: معیار بعدی استقلال است، اینکه طرف مقابل چقدر در مباحث گوناگون و نه تنها مباحث مالی، مستقل است، اینکه در موضوعات روانی و مسائل گوناگون چقدر استقلال وجود دارد و خود فرد قادر به حل مشکلات است یا دخالت خانواده شخص هم در موضوعات وجود دارد، معیار چگونگی مهارت طرفین نیز مهم است، فرد چگونه با طرف مقابل برخورد میکند و چه مقدار از سوی یکدیگر محدود میشوند، همین طور باید مشخص شود چقدر انتظاراتمان نسبت به زندگی درست است و این انتظارات تا چه حد شدنی هستند.
وی ادامه داد: معیارهای چگونه زندگی کردن نیز حائز اهمیت است و باید انتظارات متناسبی نسبت به معیارها داشته باشیم و به تبع آن مسئولیتهایی که بر روی دوش ماست انجام دهیم، به طور مثال اگر معیار انتخاب همسر برای آقا شاغل بودن همسر است بنابراین باید برای تقسیم زندگی، آقا کمک به سزایی در امور خانه به خانم داشته باشد وگرنه منجر به اختلافات میشود چرا که تحمل این نوع زندگی برای زن نیز امکانپذیر نیست، در آخر خانوادههای طرفین، مسائل اقتصادی و میزان درآمد افراد نیز جزو معیارهای مهم هستند.
رسانه ملی محتوای خوبی به مخاطب نمایش نمیدهد
این روانشناس با اشاره به نقش فضای مجازی و سلبریتیها در الگوگیری جوانان افزود: رسانههای ما و نه تنها فضای مجازی بلکه حتی رسانه ملی محتوای خوبی به مخاطب نمایش نمیدهد، در واقع ژانر تمام فیلمها سطحی هستند و این نمایشها باعث تأثیرات منفی در رفتار افراد شده و الگوی مناسبی برای انتخاب همسر در اختیار جوانان قرار نمیدهد، هنرپیشهها و سلبریتیها که در قاب تلویزیون نمایش موجهی دارند اما در فضای مجازی کاملاً متفاوت هستند و خود واقعیشان را نمایش میدهند، باعث تأثیر در رفتار جوانان میشوند، و الگوهایی که رسانهها به جوانان عرضه میکنند باعث بمباران منفی و مستمر آنان میشود.
کاظمی افزود: علاوه بر موارد فوق، تغییر رفتار خانوادهها را نیز در این سالها شاهد بودهایم و پدران و مادران به جای ایجاد تفاهم و مصالحه بین طرفین در صورت هرگونه اختلاف نظر، آنان را به خانه خودشان برمیگردانند و فکر میکنند این نوع دلسوزی باعث آرامش فرزندان میشود، در واقع حمایتهای والدین به دلیل سبک دلبستگی و وابستگی بیمارگونه در بین والدین و فرزندان، باعث میشود فرزندان احساس کنند هر لحظه تصمیم به جدایی گرفتند، والدین از طلاق آنان حمایت میکنند.
عوامل ترغیب کننده طلاق بیش از عوامل حفظ زندگی مشترک است
وی تصریح کرد: در جامعه ما فرهنگ مشاوره چه قبل از ازدواج، چه حین آن و حتی برای بهبود بخشیدن کیفیت رابطه یا حتی برای جدایی وجهه مناسبی ندارد و دارای قبح اجتماعی است، آدمها مدعی میشوند که باید خودشان مسائل پیش آمده را حل کنند در حالی که در برههای مراجعه به مشاور و تغییر دیدگاه نیاز هر شخص است.
این خانواده درمانگر افزود: به میزانی که طلاق در جامعه زیاد میشود قبح آن نیز ریخته میشود، بیشترین میزان طلاق در ۵ سال اول زندگی زناشویی است و به دلیل وفور طلاقها در این دوران، اشخاص کمتر دچار فشار روانی میشوند، باید توجه کرد که چه تعداد عوامل باعث ترغیب افراد به طلاق میشود در حالی که به جز تسهیلات ازدواج برای جوانان، آیا عوامل ترغیب کننده دیگری میشناسیم؟ در واقع عوامل ترغیب کننده طلاق بر عوامل حفظ رابطه یا ایجاد آن میچربد و شاهد آمار بالای جداییها هستیم، در اصل طلاق سهل الوصول شده و به راحتی جوانان تصمیم به این اتفاق میگیرند.
تبدیل ماهیت ازدواج از حالت معنوی و ارزشی به حالت مادی
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: عواملی که در طلاق دخالت دارند شامل ازدواجهای ناخواسته، ازدواجهای تلفنی و مجازی، روابط نامشروع، توقعات بیجای دختران از ازدواج، نبود مسئولیت پذیری و وظیفه مداری جوانان، خواستهها و امیال بیحد و حصر، نداشتن تناسب فرهنگی، دخالت و اعمال نظر خانوادهها در ازدواج است.
وی افزود: ازدواجهای احساسی مهمترین عامل طلاق است و در اصل آگاهیهای مناسب در هنگام ازدواج و آشنایی طرفین وجود ندارد و برخلاف گذشته ازدواجها با شناخت کمتری انجام میشود، دختر و پسر در گذشته بیشتر یکدیگر را میشناختند و خانوادههای آنها نیز اشراف کاملی بر وضع هم داشتند اما به تازگی آشنایی با اخلاقیات زوجین در مدت کمتری صورت میگیرد و این باعث میشود رفتارهای ناشناختهای از دو طرف بروز کند و حتی شاهد طلاق در ازدواجهای تازه شکل گرفته هستیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: پدیده شوم دیگر این است که ازدواج از حالت معنوی، ارزشی و بنیادی به حالت مادی تبدیل شده است، برخی دختران حتی برای درآمدزایی ازدواج کرده و پس از مدتی یکباره مهریه خود را طلب میکنند و از شریک خود جدا میشوند تا توانسته باشند با مهریه خود درآمدی دست و پا کنند، آمار نشان میدهد هر ساعت ۲۰ تا ۲۱ طلاق در جامعه صورت میگیرد، در واقع نگاه به ازدواج صرفاً از بعد اقتصادی و برآورده شدن توقعات آمار طلاق را افزایش داده است.
این جامعه شناس تصریح کرد: ذکر این نکته ضروری است که روابط نامشروع و پایبند نبودن به اصول اخلاقی ازدواج نیز به دلیل نقش بالای فضای مجازی در این روزها بیشتر شده است. جوانان ما ازدواجهای خود را بر اساس مقولههای احساسی و مادی بنا گذاشتهاند و این باعث میشود جامعه با بیاخلاقیهای متعددی روبرو شود، حتی از دیگر رفتارهایی که شاهد آن هستیم، ازدواج پسران با زنان مطلقه یا سن بالاست، به این دلیل که پسر در تأمین نیازهای اولیه ازدواج مثل مسکن و شغل مناسب ناتوان است و به سراغ زنانی میرود که از درآمد مطلوبی برخوردارند یا سرپناه دارند.
شبکههای ماهوارهای طلاق را عادی جلوه میدهند!
وی در خصوص روابط قبل از ازدواج افزود: روابط نامشروع قبل از ازدواج که آثار آن نیز تا پس از تأهل افراد باقی است هم باعث طلاق جوانان میشود، وقتی شریک زندگی از این قبیل اتفاقات باخبر شود مسلماً تصمیم به جدایی گرفته و بینان خانواده از بین خواهد رفت.
قرائی مقدم با اشاره به نقش رسانهها و تأثیر رفتار مسئولان تصریح کرد: با برنامهریزهای غلط مدیران رسانهای در جذب مخاطب، شبکههای برون مرزی طرفدار بالایی دارند، برخی از همین رسانههای خارجی و شبکههای پیرامون آن طلاق را عادی جلوه میدهند و با نمایش فیلمهای ضدارزش قبح طلاق را از بین بردهاند و باعث عادی سازی اختلافات شدهاند، جوانان ما شاید این قضیه را سطحی ببیند اما تأثیر این قبیل فیلمها ناخودآگاه بوده و ضررهای زیادی به خانواده میرساند.
وی ادامه داد: با توجه به گسترش فضای مجازی باید جوانان نسبت به مواردی که تماشا میکنند یا میخوانند حساسیت زیادی به خرج دهند، روز به روز دامنه این اطلاعات بالا رفته و بیبند و باریهای جنسی و اخلاقی از نتایج فعالیت بدون معیار فضای مجازی در کشورمان است.
آموزش مسئولیتپذیری باید در فضای خانواده، مدرسه و دانشگاه برقرار باشد
این جامعه شناس در خصوص افزایش پدیده ازدواج سفید افزود: همباشهای سیاه که جامعه آن را به نام ازدواج سفید میشناسد، نوع تغییر یافته، بودن مرد و زن در کنار یکدیگر است. آمار این نوع تفاهمها در شهرهای بزرگ بالا رفته و رسومات فرهنگی جامعه ما نادیده گرفته میشود تا جایی که این نوع باهم بودن مرسوم شده و روز به روز و به ویژه در کلانشهرها در حال افزایش است.
وی در پایان افزود: در فضای خانواده، مدرسه و دانشگاه هیچ آموزشی در خصوص مسئولیت پذیری وجود ندارد و به همین دلیل با طلاقهایی بیشماری روبرو هستیم، به نظر میرسد تأثیر عوامل درونزا از عواملی برونزا یا محیطی بیشتر است، با آموزشهای صحیح و توجه به اصول اعتقادی و اخلاقی میتوان مسیر پیموده شده اشتباه گذشته را برگشت و شاهد طلاقهای کمتری باشیم.
نظر شما