به گزارش خبرنگار ایمنا، نگاهی به تاریخ سینما مشخص میکند که داستان بسیاری از فیلمهای موفق از رمانها متولد شده بودند. به صورت کلی آثار ادبی منابعی بسیار ارزشمند بوده که قابلیت جلوه در عرصههای گوناگون هنر را دارند. از میان هنرها سینما حوزهای است که در صورت بهرهوری استفاده از ادبیات به پشتوانهای محکم دست مییابد، چراکه به خوبی میتواند از سابقه تاریخی، محبوبیت مردمی و تکنیکهای بیانی آن استفاده کند. با وجود اینکه شواهد نشان میدهد وابستگی تصویر سازی به ادبیات در کشور ما ریشهای کهن دارد، اما در حال حاضر سینمای اقتباسی ایران دچار رکود شده است.
حسین طبیب زاده، فیلمساز و فیلمنامه نویسی است که در حال تحقیق روی این مساله برای تولید اثری در حوزه سینمای اقتباسی است، او میگوید: سینما و ادبیات دارای رابطهای در هم تنیده هستند و استفاده نکردن از ادبیات ایران و جهان در آثار سینما بسیار خطرناک و مخرب است. سینمای ایران برای استفاده بهتر از اقتباس ادبی هنوز راه درازی در پیش دارد و نیازمند کسب تجربههای بیشتر و تحقیقات وسیعتر است. این در حالی است که در سینمای جهان حتی در فیلمهای تجاری نیز از ادبیات خود استفاده میکنند و اتفاقاً موفق میشوند. بهترین مثال برای این فیلمها، هری پاتر یا ارباب حلقههاست.
وی میافزاید: به نظر من یک فیلمنامهنویس بیش از هر چیزی نیازمند مطالعه رمان، نمایشنامه و فیلمنامه است. نویسنده فیلمنامه در ابتدا باید با انواع ادبی که شامل ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی است، آشنایی داشته باشد تا بتواند هم در اقتباس از آثار ادبی موفق عمل کند و هم با آگاهی ساختار مناسبی برای فیلمنامه خود برگزیند.
فقر و ضعف فیلمنامهها نتیجه دوری سینما از ادبیات است
این فیلمنامهنویس ادامه میدهد: در واقع شناخت فیلمنامهنویس از انواع ادبی بسیاری از مشکلات او از ایدهیابی تا پرداخت نهایی را آسان میکند. متأسفانه فقر و ضعف فیلمنامه اتفاقی است که طی سالهای اخیر سینمای ایران را گرفتار کرده است و یکی از اصلی ترین دلایل آن دوری سینما از ادبیات است.
طبیب زاده اضافه میکند: سینمای ایران فیلمنامه نویسان توانا و با دانش، زیاد دارد. اما اینکه کار به کاردان سپرده شود نیز یک اصل جدایی ناپذیر از موفقیت فیلم است. سینمای ما فیلمهای شاهکار با فیلمنامههای اقتباسی کم نداشته است. بودهاند و هستند فیلم سازان و تهیه کنندگانی که این کار را انجام دادند و اتفاقاً به موفقیت هم رسیدند. فیلمهای درخشانی مانند گاو، داشآکل، ناخدا خورشید، هامون و یا درامهای موزیکال به یاد ماندنی در سینمای کودک محو شده است.
تفاوت سینمای اقتباسی ما با جهان در زمینه مسائل مالی است
این فیلمنامه نویس با بیان اینکه "چگونگی اقتباس از آثار ادبی یکی از مسائل خاص و مهم در فیلمسازی است" میگوید: اقتباس در واقع سفر از یک رسانه به رسانه دیگر است و در این سفر لزوماً نمیتوان همه چیز را با خود برد و باید چیزهایی را در متن قرار داد که ضروری بوده و به موفقیت فیلم کمک کنند.
طبیب زاده میافزاید: با نگاهی جدی تر به روند کار سینماگرانی که از اقتباس بهره بردهاند؛ میتوان گفت که معمولاً تعداد شخصیتهای داستان از رمان کمتر بوده و در موقعیتهای سادهتری قرار دارند. در اکثر موارد معمولاً موقعیتها و صحنههایی به اثر ادبی اضافه میشود تا شخصیتهایی جامع خلق شود که از حالت سطحی خارج شده و ابعاد دیگری نیز داشته باشند و خطوط داستانی مجال بیشتری برای بسط و گسترش در اختیار بگیرند. البته تمام این مسائل بستگی به نوع فکر و کار فیلمساز دارد.
وی تصریح میکند: بزرگترین تفاوت ما با سینمای جهان در این زمینه مربوط به مسائل مالی است. البته با نگاهی به گذشته و حال، این نکته کاملاً روشن میشود که میل فیلمسازان جوان ما به سینمای اقتباسی در حال کمرنگ شدن است که از نظر من اصلاً خوشایند نیست.
نسل جدید سینمای ایران علاقهای به استفاده از ادبیات داستانی ندارند
این فیلمساز ادامه میدهد: نباید فراموش کنیم فیلمسازانی که در گذشته از این نوع فیلمها ساختهاند، جزء کارگردانان صاحب سبک در سینمای ایران بشمار میروند. اما متأسفانه این مسیر سیر پیشرفت و ترقی را طی نکرده است و گویا فیلمسازان نسل جدید سینمای ایران، علاقهای برای استفاده از ادبیات داستانی نشان نمیدهند.
طبیب زاده خاطرنشان میکند: شاید برخی فیلمسازان با بیان عنوان "برداشتی آزاد" به این مساله که رمان را به صورت تمام و کمال به فیلمنامه تبدیل نکردهاند، تاکید کنند؛ اما نمیتوان آن را از اقتباس جدا دانست. باز هم بر این نکته تاکید میکنم که تا مشکلات مالی در سینما حل نشود به طور حتم این نزول ادامه خواهد داشت، متأسفانه فراموش میکنیم که سینما هنر_صنعت است.
وی با اشاره به ظرفیت بهره از ادبیات در فیلمسازی میگوید: آثار ادبیات گذشته و فعلی فارسی قابلیت تبدیل شدن به آثار درخشان را داشته و دارد، همانطور که بارها این مساله ثابت شده است. سینمای ما احتیاج به تغییر نگرش دارد. همچنین نیازمند اتخاذ راهها و مسیرهای جدید نیز هست. شخصاً ترجیح میدهم هزار بار دیگر فیلم هامون را ببینم تا خیلی از فیلمهایی که واقعاً هیچ اصالتی در داستان آنها دیده نمیشود و یا به قول معروف یک بار مصرف هستند.
نظر شما