به گزارش ایمنا ناصر خسرو قبادیانی، نویسنده آثار سعادت نامه و زاد المسافرین، در سفر ۷ ساله خود سفرنامه ای نوشت که به زبانهای خارجی از جمله انگلیسی و فرانسوی نیز ترجمه شد.
زندگینامه ناصر خسرو
ابومعین ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی، مشهور به ناصرخسرو، ۹ ذیالقعده ۳۹۴ هجری قمری در قبادیان از توابع بلخ خراسان بزرگ که هم اکنون در تاجیکستان قرار دارد متولد شد. خانواده ناصر خسرو، ثروتمند و از کارکنان دولت و دیوان بودند. ناصرخسرو در جوانی دانشهای گوناگون زمان خود را فراگرفت به طوری که توانست در علوم فلسفه، اخترشناسی، کیهان شناسی، پزشکی، کانی شناسی، هندسه اقلیدوسی، موسیقی، علوم دینی، نقاشی، سخنوری و ادبیات صاحب نظر شود.
ناصر خسرو در زمینه شعر نیز از شاعران برجسته ایران است که تسلط او بر علوم مختلف در اشعار او نمایان است. ناصر خسرو قبادیانی، مانند حافظ و رودکی کل قرآن را حفظ بود و در آثارش، از آیات قرآن برای اثبات عقایدش استفاده کردهاست.
ناصر خسرو در سالهای پایانی فرمان روایی سلطان محمود غزنوی در دیوان او مشغول به کار شد و این کار را تا ۴۳ سالگی در دربار سلطان مسعود غزنوی و دربار ابوسلیمان جغری بیک داوود بن میکائیل ادامه داد.
ناصر خسرو طی هفت سال سفر از شهرها و کشورهای مختلف دیدن کرد و گزارش آن را در سفرنامه ای نوشت.
آثار ناصر خسرو
- دیوان اشعار فارسی
- دیوان اشعار عربی
- جامعالحکمتین: رسالهای به نثر دری (فارسی) است که به بیان عقاید اسماعیلیان میپردازد.
- خوانالاخوان: کتابی است که به نثر در باب اخلاق و حکمت و موعظه نوشته شده است
- زادالمسافرین: کتابی است که با نثر روان به بیان حکمت الهی میپردازد.
- گشایش و رهایش: رسالهای است به نثر روان فارسی که سی پرسش و پاسخ در موضوعات دینی را شامل میشود.
- وجه دین: رساله ایست به نثر که به مسائل کلامی و باطن و عبادات و احکام شریعت میپردازد.
- بستانالعقول و دلیل المتحرین که از آنها اثری در دست نیست.
- سفرنامه: این کتاب مشتمل بر بخشی از مشاهدات سفر هفت ساله ناصر خسرو است و یکی از منابع مهم جغرافیای تاریخی به حساب میآید. سفرنامه ناصر خسرو مهمترین و معروف ترین اثر او است که مختصری از گزارش مشاهدات مسافرت هفت ساله ناصر خسرو است و به زبانهای متعددی ترجمه شدهاست
- سعادتنامه: رسالهای منظوم و شامل سیصد بیت شعر است.
- روشنایینامه: این رساله نیز به نظم فارسی است.
غیر از این موارد کتابها و رسالههای دیگری نیز به ناصرخسرو نسبت داده شده است. نام این کتابها و رسالات عبارت است از: اکسیر اعظم، در منطق و فلسفه و قانون اعظم؛ در علوم عجیبه، المستوفی؛ در فقه، دستور اعظم - تفسیر قرآن - رساله در علم یونان - کتابی در سحریات - کنزالحقایق - رسالهای موسوم به سرگذشت یا سفرنامه شرق و رسالهای موسوم به سرالاسرار.
سفرنامه ناصر خسرو
ناصر خسرو که همیشه در جستجوی سرچشمه حقیقت بود با پیروان ادیان مختلف از جمله مسلمانان، زرتشتیان، مسیحیان، یهودیان و مانویان به بحث و گفت و گو پرداخت و از رهبران دینی آنها در مورد حقیقت هستی پرس و جو کرد. اما از آنچا که به نتیجهای دست نیافت، دچار حیرت و سرگردانی شد و برای فرار از این سرگردانی به شراب خواری و مستی روی آورد.
بنا بر نوشته خودش در سفرنامه ناصرخسرو در سن چهل سالگی شبی در خواب دید که کسی او را میگوید "چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند؟ اگر بهوش باشی بهتر" ناصر خسرو پاسخ داد "حکماً، چیزی بهتر از این نتوانستند ساخت که اندوه دنیا ببرد". مرد گفت "حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را به بیهشی و بیخردی رهنمون باشد. چیزی باید که خرد و هوش را بیفزاید" ناصر خسرو پرسید "من این از کجا آرم؟ " گفت "عاقبت جوینده یابنده بود" و به سمت قبله اشاره کرد. ناصر خسرو در اثر این خواب دچار انقلاب فکری شد، از شراب و همه لذتهای دنیوی دست شست، شغل خود در دیوان را رها کرد و راهی سفر حج شد.
تاریخ نگارش سفرنامه ناصرخسرو به درستی معلوم نیست. سفرنامه ناصر خسرو شرح سفر هفت ساله ناصرخسرو به سرزمینهای روم، مصر، حجاز و بینالنهرین است. که طی آن ناصرخسرو چهار بار خانه خدا را زیارت کرده است و در خلال آن از شهرها و روستاهای بسیار گذشته، مراکز تمدن اسلامی و عمارات و ابنیه تاریخی و مذهبی را دیده و با زندگی اقوام گوناگون و طرز معیشت آنان آشنا شده و به دیدار رجال تاریخی و فرهنگی و سیاسی رفته است. ناصرخسرو از مسیر سفر و از توقفگاه ها و شهرها و روستاها، از طرز معیشت و آداب و اخلاق و حکومت اقوام مختلف توصیفهای بسیار دقیقی ارائه میده. به همین دلیل است که سفرنامه ناصر خسرو از لحاظ جغرافیای تاریخی و از جهت آشنایی با اوضاع و احوال جامعه و مراکز مهم تمدن اسلامی در روزگار ناصر خسرو، جامع مزایای فراوانی است. زبان نوشتاری ناصرخسرو با وجود واژههای قدیمی، بسیار ساده و روشن است و نمونه درخشانی از نثر نغز و پرمغز و خالی از حشو و پاکیزه فارسی است.
سبک شعر و دیوان ناصر خسرو
اواخر قرن پنج و آغاز قرن ششم هنوز شعر فارسی تحت تأثیر سبک دوره اول غزنوی قرار داشت و حتی گاه شاعران میکوشیدند سبک سامانیان را احیاء کنند؛ از جمله کسانی که دنباله این سبک سامانیان را در این عهد گرفت، ناصرخسرو است که قصایدش یادآور شاعران اواخر قرن چهارم است.
ناصر خسرو اشعار خود را به دو زبان عربی و فارسی سروده است.
بسیاری از اصطلاحات حکمی و دینی را در اشعار خود آورده و از موضوعات و مفاهیم علمی برای تفهیم مقاصد خود بهره برده است. او با مهارتی خاص مشکلترین مسائل فلسفی را به زبان شعری و در نهایت راحتی و آسانی بیان کرده و از بحث فلسفی خود به آرامی نتیجه گرفته است. اشعار او با استواری بیان به دور از کنایه و ایهام، آمیخته شده با مسائل مختلف عقلی و نقلی است که همین امر کمی هضم اشعار او را مشکل کرده است.
در کل دیوان او اثری از غزل نیست؛ چراکه او غزلسرا نیست؛ بنابراین دیوان او از مضامین لطیف عاشقانه و بیان انفعالات نفس انسانی بیبهره است.
دشتی سبک شعر ناصرخسرو را معیار پارسی دری میداند و دراینباره میگوید: «دیوان ناصرخسرو یکی از موثقترین مستندات زبان دری است؛ چه از حیث واژههایی که به کار برده، چه از نظر کیفیت تلفیق و چه از جهت آوردن تعبیرات خاص و مصطلحات لغوی. او نه مقید به فارسی سره و نه پایبند واژههای عربی است، بلکه قصد او بیان ما فی الضمیر است و به نظر میرسد زبان معمول و متداول محیط زندگانی را به کار انداخته است».
شعر از ماست که برماست ناصر خسرو
قصیده از ماست که بر ماست در کتابهای ادبیات دوران مدرسه وجود داشت و بسیاری از افراد تحصیل کرده در ایران یا حفظ هستن و یا در گذشته آن را حفظ بودهاند.
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
وز بهر طلب بال و پر خویش بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه روی جهان زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز
میبینم اگر ذرهای اندر ته دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه برخاست
ناگه ز کمین گاه یکی سخت کمانی
تیری ز قضای بد او گشت بر او راست
بر بال عقاب آمد آن تیر جگر دوز
وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست
بر خاک بیفتاد و بغلتید چو ماهی
وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست
گفتا عجبا اینکه ز چوب است و ز آهن
این تیزی و تندی و پریدنش کجا خاست؟
زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید
گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست
مدفن ناصر خسرو
ناصر خسرو در سال ۴۸۱ در یمگان درگذشت. یمگان، روستایی در ولایت بدخشان افغانستان است.
ناصر خسرو تهران کجاست؟
خیابان ناصر خسرو یکی از خیابانهای قدیمی تهران است که در گذشته بخشی از ارگ سلطنتی بوده و در سال ۱۲۸۵ ساخته شده است این خیابان به دستور ناصرالدینشاه قاجار خیابان ناصریه نامگذاری میشود ولی بعدها نام آن به خیابان ناصرخسرو تغییر مییابد.
در خیابان ناصر خسرو بناهای تاریخی بسیاری وجود دارد مانند شمسالعماره، مدرسه دارالفنون و سرای روشن.
خیابان ناصر خسرو در گذشته مرکز خرید و فروش غیر قانونی داروهای کمیاب و قاچاق بود. تا اینکه بالاخره پلیس تهران مانع قاچاقچیان و سودجویانی که در این خیابان فعالیت میکردند شد. خیابان ناصر خسرو پس از احداث پیاده رو و بازسازی نمای آن به محیطی امن و زیبا برای رفت و آمد مردم و خانوادهها تبدیل شده است.
نظر شما