به گزارش خبرنگار ایمنا، "سقاخانه" نام مکتب هنری است که در سال ۱۳۴۱ برای اولین بار مطرح شد. نمونه جدیدی از هنرهای عامه و چیزی شبه به هنرهای "قهوهخوانی"ای که بیشتر در بین عام مردم محبوب بود. از ابتدای تاریخ خط کشی بین هنرهای عام و هنرهای خاص مطرح بوده و همواره فاصلهای بین هنر مردم و دربار وجود داشته است. مکتب سقاخانه دقیقاً از آن جنس هنرهایی است که هنرمندان عام از روی عشق و علاقه آن را ایجاد و در کوچه و بازار عرضه شد.
جریان هنری سقاخانه از آن جهت اهمیت دارد که عناصر هنر ایرانی با مفاهیم و وقایع اسلامی پیوند زد و مکتبی ناب خلق کرد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند این جریان با پیوند زدن مفاهیم آئینی و تکنیکهای هنری ایرانی بار دیگر پیوند فرهنگی هنری ایرانی اسلامی به وجود آورد و بسیاری از هنرهای عام که بستر آئین شکل گرفته بودند را احیا کرد.
در این بین شاید خوشنویسی و نگارگری بیشترین تأثیر را از مکتب سقاخانه پذیرفتند. یکی از عناصر اصلی هنرهای مکتب سقاخانه استفاده از خط اصیل ایرانی بود که گاهاً در حاشیه نگارگریها و در دیگر موارد به صورت مستقل استفاده میشد. همچنین استفاده از خط در معماری سقاخانه نیز دیده شد. همچنین سبکهای جدیدی نظیر "نقاشیخط" به وجود آمد.
هنرمندان خود را جلوی سقاخانه قربانی کردند
حجت امانی، فارغالتحصیل انجمن خوشنویسان ایران و دکترای تخصصی تاریخ تحلیلی هنر اسلامی درباره تأثیر پذیری هنر خوشنویسی از عاشورا به خبرنگار ایمنا میگوید: واقعه عاشورا بستر و محملی شده که هنرهای آئینی در آن شکوفا شوند و بعدها هنرمند دیگر به این جرگه بپیوندند. جنبش سقاخانه یک نگاه تازه به هنرهای مردمی بود که در بستر فرهنگ و هنر عاشورایی شکل گرفت. عاشورا و مفاهیمی که در بر میگیرد تبدیل به یک بستر شده تا هنرمندان هنرهای مختلف از خوشنویسی تا سینما خود را در آنجا قربانی کنند.
او درباره معنای "قربانی" توضیح میدهد: معنای عمیقی در واژه قربانی نهفته است و قربانی باعث شکوفایی میشود. حج با قربانی است که پذیرفته میشود. در خوشنویسی نیز یک سنتی است که وقتی خداوند به قلم نی دستور به نوشتن میدهد، قلم سرپیچی میکند چون دو طرف آن بسته و وقتی گردنش را میزنند هوای داخل قلم بیرون میآید. در واقع هوای نفس آن وسیله خارج و لیاقت نوشتن پیدا میکند.
امانی میافزاید: هنرمند باید خود را قربانی کند و تکنیک و مهارت را بگذارد کنار و صاف و ساده کار کند. باید "منیت" را کنار بگذاری و برای عشق کار کنی، آن جایی که خودت را قربانی میکنی جایی است که هنر متولد میشود. این هنر تأثیر پذیری بیشتری دارد، زیرا هنرمند خود را قربانی کرده تا بتواند بیواسطه با هنر ارتباط برقرار کند. علت زیبا بودن مکتب سقاخانه این بود که "منیت" و "فردیت" را هنرمندان جلوی سقاخانه قربانی کردند.
هنر خوشنویسی عامه به واسطه مکتب سقاخانه باقی ماند
این هنرمند خوشنویس با بیان اینکه" هنرهای مردمی که خود انگیخته و خود جوش بودند بیشتر در بسترهایی نظیر عاشورا شکل گرفتند" تاکید میکند: حتی بزرگانی نظیر مولانا نیز در بستر عاشورا شعر دارند. خوشنویسان نیز در نهایت سادگی و زیبایی هنر خود را در خدمت عامه میگذارند و تبدیل به نمادی از هنرهای مردمی شدهاند.
او ادامه میداد: مکتبی نظیر سقاخانه نمونه کامل هنر ایرانی اسلامی است که برای مردم عرضه شده است. در این مکانی که اسم آن سقاخانه است هم تقدس آب به عنوان یک عنصر ایرانی که پیش از اسلام هم بوده، وجود دارد و با جریان اسلامی عاشورا پیوند میخورد. زمانی که یک رهگذری خسته از سقاخانه گذر میکند آبی مینوشد و واقعه عاشورا برای او بازنمایی میشود.
امانی میگوید: هنر تصویری، خوشنویسی و حجم در سقاخانه دیده میشوند و این هنرها در آن بستر شکل گرفته و دوباره در هنر معاصر نمونههای آن را میتوان دید. میتوان گفت هنر خوشنویسی عامه به واسطه مکتب سقاخانه باقی مانده، البته در کتیبههای مهم و فاخر اشعار عاشورایی از جمله شعرهای محتشم را میتوان دید؛ اما آنها را باید جز هنر خاص دسته بندی کرد.
سقاخانه، مکتبی که ادامه راه هنر قهوهخانهای بود
علاوه بر خوشنویسی هنر سقاخانه که از عاشورا تأثیر پذیرفته بود بر روی نقاشی ایرانی نیز تأثیر بسزایی گذاشت. هنرمندان مطرح مختلفی با استفاده از مکتب سقاخانه آثار بینظیری خلق کردند. از طرفی نگارگری ایرانی نیز از این جریان هنری تأثیر پذیرفت و آثار برجسته مختلفی از دل آن برخواست.
رضا بدر السما، استاد نگارگری در خصوص هنر آئینی و تاریخچه این هنر در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: هنر آئینی ما به دوران صفویه برمیگردد و تا زمان قاجار به صورت مکتب قهوه خانه و پرده خوانی اجرا میشده، همچنین این هنر یک شغل بوده است. نقاشان نگارگر پردههای قهوه خانه واقعه کربلا را نگارگری میکردند.
وی افزود: در زمان پهلوی آثار مختلفی در رابطه با هنر آئینی خلق شد، اما مسیر این هنر تغییر کرد و به مکتب سقاخانه تغییر شکل داد و در زمان معاصر هنر آئینی احیا شد و مینیاتور نام گرفت. نگارگری همان مینیاتور است که بعد از انقلاب به خاطر لاتین بودن لغت مینیاتور، نگارگری را معادل آن انتخاب کردند. خوشبختانه بعد از انقلاب تا کنون شاهد آثار زیاد هنرمندان در زمینه هنرهای آئینی هستیم. بیشترین آثاری که نگارگران خلق کردند در رابطه با توحید و خداشناسی بوده تا هنرمندان اعتقادات خود را به نمایش بگذارند.
استقبال بیشتر از آثاری که با زیست روزمره گره خورده باشد
بدرالسما ادامه داد: نگارگری زمینه گستردهای دارد و میتواند ذهن خلاق هنرمند یا واقعهای که رخ میدهد را به تصویر بکشد هنرمند هرچه به روز تر باشد مخاطب بیشتری جذب آثار هنرمند میشوند. در تجربههایی که کسب کردم اگر اثری که خلق میشود پیامی داشته باشد مخاطب بسیاری را جذب میکند و مورد استقبال قرار میگیرد.
وی افزود: اگر اتفاقات پیرامون را در قالب هنری به تصویر بکشیم مخاطب از آن استقبال خواهد کرد. مانند اثر اثر "کشتی نجات" که پیام سردار قاسم سلیمانی را که ما ملت حسینیم را به تصویر کشیده، بسیار مورد استقبال مخاطبین قرار گرفت. اثر فرزند ایران که تصویر شهید حججی است که در رابطه با قیام امام حسین (ع) که پیام لبیک نسل جوان امروز به امام حسین (ع) را نشان میدهد.
بیشک هنرهای تجسمی ایرانی نظیر نقاشی، نگارگری و خوشنویسی تأثیر بسزایی از آئین و حماسهای مانند عاشورا پذیرفتند. حتی بسیاری معتقدند که هنر از دل آئین بر میخیزد و در آنجا است که به اوج میرسد. قطعاً عاشورا و مکاتب هنری که تحت تأثیر آن شکل گرفتند باعث ادامه حیات بسیاری از هنرهای مردمی شدهاند.
نظر شما