مهرداد چترایی عزیز آبادی، مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد نجف آباد در گفت و گو با خبرنگار ایمنا در خصوص سرقت ادبی اظهار کرد: موضوع سرقت ادبی و علمی از دیرباز در ادب فارسی مطرح بوده است. هجویری غزنوی در حدود هزار سال پیش از سارقانی که بعضی آثار او را دزدیده و به نام خود کردهاند یاد میکند و در مقدمهٔ کتاب کشفالمحجوب خویش مینویسد: "مرا این حادثه افتاد به دو بار؛ یکی آنکه دیوان شعرم کسی بخواست و… آن جمله را بگردانید و نام من از سر آن بیفکند و رنج من ضایع کرد و دیگر کتابی کردم اندر طریقت، یکی از مدعیان، نام من از سر آن پاک کرد و به نزدیک عوام چنان نمود که وی کرده است....". در گلستان سعدی نیز حکایت شیّادی که شعر انوری را به نام خود کرده بود معروف است.
وی افزود: نمونههای سرقت در ادب کهن ما فراوان است و برای انواع و گونههای آن هم، عنوانهایی با تعاریف خاص ذکر کردهاند. استاد همایی در بخش پایانی کتاب فنون بلاغت خود، یازده گونهٔ مختلف از سرقتهای ادبی را نام برده و برای هریک نمونههایی همراه با تعریف آن گونهها ذکر کرده است.
این استاد ادبیات ادامه داد: بحث سرقتهای ادبی به ویژه در شعر دورهٔ صفویه زیاد دیده میشود؛ حتی بهرهگیری شاعران از مضامین جزئی شاعران دیگر یا گرفتن یک تشبیه و تصویرِ شعری از دیگران هم جزء همین سرقتها دانسته میشده و در آثار شاعران و نویسندگان آن دوران بازتاب دارد. تذکرههای شعر فارسی را که با هم مقایسه کنیم میبینیم که بعضی تذکرهها اشعار برگزیدهٔ تذکرهنویسان دیگر را در تذکرهٔ خود درج کرده و از منبع خود نیز هیچ ذکری نکردهاند!
چترایی تصریح کرد: شاید در قدیم مدتهای زیادی طول میکشید تا پرده از روی کار سارقان برافتد ولی امروزه با شتاب یافتن انتقال اطلاعات، خیلی زود دستِ سارقان رو میشود. در سدههای پیش اگر کسی هم از دیگری مطلبی را سرقت میکرد به علت اینکه منابع در دسترس همگان نبود، خیلی دیر متوجه آن سرقت میشدند تا جایی که بسیاری از این سرقتها و بهره گیرههای ادبی امروزه برای ما آشکار شده است. بعضی از سرقتها آنقدر استادانه است که به راحتی قابل تشخیص نیست و مثلاً کسی الفاظ و عبارات دیگری را آنچنان تغییر میدهد که شکل اولیهٔ آن کاملاً دگرگون میشود و فقط باید اندیشه و مضمون اصلی را مطابقت داد تا سرقت وی آشکار شود.
شیوههای سرقت ادبی متنوع و گسترده شده است
وی در خصوص مشکلات سرقت ادبی توضیح داد: مشکلات تشخیص سرقتهای ادبی و علمی زیاد است. یکی از آنها هم تنوع و گوناگونی شیوههای سرقت است؛ در دوران معاصر کسی بود که نسخههای خطی کهن را جعل میکرد و آنچنان استادانه این کار را انجام میداد که به عنوان نمونه، دیوان معزی و قابوسنامهای که آن شخص به عنوان نسخههای بسیار قدیمی جعل کرده است تا مدتها محققان را به خود مشغول کرده بود، ولی سرانجام آن جعلها افشا شد! این هم گونهای از سرقت است.
این استاد ادبیات خاطر نشان کرد: با رشد و رونق دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در کشور ما، سرقتهای علمی هم بیشتر شده و عدهای که مایه علمی و پژوهشی ندارند با سرقت آثار دیگران برای خود رتبه و راتبه کسب میکنند؛ خلاصه اینکه موضوع سرقت علمی در روزگار معاصر بسیار متفاوت از گذشته است. اگر در مطالب تحقیقات دانشگاهی و یا مقالاتی که در مجلات دانشگاهی منتشر میشود دقت کنید خواهید دید که گستردگی و شیوع سرقت تا چه حد است. این پدیده نامبارک هم از زمانی که مقالات درجهبندی شدند و مواردی چون آیاسآی و علمی پژوهشی به راه افتاد روز به روز بیشتر شده است.
چترایی ادامه داد: برای یافتن راه علاج و رهایی از این روند سرقت، تجدید نظر اساسی در چگونگی تدوین رسالههای دانشگاهی و تغییر شیوهٔ ارتقای استادان و تغییر نظام مجلات دانشگاهی ضرورت دارد. استاد راهنمای یک رساله دانشگاهی مجبور است نام خود را همراه با نام دانشجوی خویش در مقاله مستخرج از رساله درج کند و تقریباً همه میدانند که آن استاد چندان نقشی در تألیف مقاله ندارد، اما همین که مقاله برای آن استاد امتیازی همراه دارد و نیز اینکه بسیاری از استادان به همین شیوه و با مقالات دانشجویی ارتقا و ترفیع گرفتهاند فضا را برای سوءاستفاده فراهم میکند. اگر مقالات مندرج در مجلاتی مثل سخن و یغما و نشر دانش (دورههای اولیه آن) را با مجلات امروزی مقایسه کنیم متوجه خواهیم شد که چه سیر نزولی و قهقرایی تأسف باری را طی کردهایم. مقالات چند نویسندهای مجلات امروز واقعاً هیچ نکته تازهای ندارد و فقط برای دفاع از رساله دکتری و ارتقای رتبه استادان مناسب است. اینکه از مقالات دانشگاهی سخن میگویم به این علت است که غالباً این مقالات مشمول بحث سرقتهای ادبی میشود و هیچ قاعده و قانونی هم برای ممانعت از انتشار آنها وجود ندارد.
وی افزود: دانشجویی برای دفاع از رساله دکتری خود باید مقالات علمی و پژوهشی مستخرج از رساله چاپ کند و طبیعی است که به اعتبار جایگاه علمی آن دانشجو فقط در مواضع کلی مقاله راهنماییهایی میکنم ولی بعدها که مشخص شود آن دانشجو به خاطر اتمام زمان تحصیل و محدودیتهای دیگر، قسمتهایی از مقاله شخص دیگری را بدون ذکر مأخذ رونویسی کرده و آن شخص هم آن دانشجو و هم مرا به عنوان استاد راهنما متهم به سرقت میکند، نمونهای از معضلات مقالات دانشگاهی است. اینکه میگویم نظام دانشگاهی و مجلات ما هیچ قاعده و قانونی ندارد به همین دلیل است. تازه در مورد مذکور نویسندهای که از مقاله او کپی شده بود، اعتراض خود را در روزنامه محلی و عمومی منتشر کرد که این خود نشانه ناآگاهی آن شخص از قواعد و قوانین سرقتهای علمی و ادبی است.
اوضاع ما از نظر سرقت علمی روز به روز بدتر میشود!
این عضو هیأت در خصوص آسیبهای سرقت ادبی گفت: سرقت ادبی بیش از همه به وجاهت فرهنگی و علمی کشور آسیب میزند؛ بسیار میشنویم و میخوانیم که در سطح بینالمللی تا چه اندازه به حیثیت تحقیقاتی لطمه وارد میشود وقتی که مقالاتی در نشریات جهانی از نویسندگان ایرانی منتشر میشود و بعد معلوم میشود که آن مقالات اساسش بر سرقت مطالب و سوءاستفاده بوده است. دیگر اینکه اعتماد خوانندگان بر اثر این سرقتهای علمی از بین میرود. حتی انگیزه یک محقق واقعی نیز از بین میرود وقتی میبیند حاصل پژوهش وی را به یغما میبرند و جایی هم برای احقاق حقش نیست. کسانی که به اعتبار مقام و موقعیت خود نتیجه تحقیقی دیگران را به نام خود نشر میدهند هیچ تفاوتی با سارقان اموال دیگران ندارند. ولی در کشور ما به دلایلی که گفتم و مهمترین آن نبودن قانون مشخص برای رسیدگی است، روز به روز اوضاع بدتر میشود.
چترایی تصریح کرد: فضای مجازی هم عرصه انتشار مطالب سرقت شده و جعلی است و متأسفانه چون فرهنگ درست استفاده از این فضا در بین مردم نیست، عموم مردم اصلاً واقف به زشتی این سوءاستفادهها نیستند. وقتی مؤلفی کتابی را که حاصل سالها زحمت و تحقیق است منتشر میکند، به راحتی به صورت فایلهای دیجیتالی درمیآید و در دسترس همگان قرار میگیرد، دیگر چه امید و انگیزهای برای امثال آن مؤلف باقی خواهد ماند؟ و چه بسیارند مولفانی که از طریق انتشار آثارشان توقع کسب درآمد دارند و زندگیشان از همین راه اداره میشود.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم واقعبین باشیم باید بگویم اوضاع ما از نظر سرقتهای علمی روز به روز بدتر شده است. این موضوع هم تا زمانی که اوضاع حقتالیف و حقنشر در ایران درست نشود، اوضاع مجلات دانشگاهی اصلاح نشود، قانون مخصوص برای رسیدگی به این نابهنجاریها تدوین نشود و نیز تا زمانی که نظام ارتقا در دانشگاهها درست نشود و مسائل مربوط به تحقیقات دانشگاهی و رسالههای دانشجویی سامان نیابد، به همین وضع آشفته خواهد بود. باید جدیتر به موضوع سرقتهای علمی و گونههای مختلف آن به عنوان معضلی فراگیر پرداخته شود و مقررات و قوانین به صورت کامل و جامع راه را بر انواع سوءاستفادهها ببندد. مثلاً در حال حاضر وضعیت نظام دانشگاهی به گونهای است که حتی عدهای بیخبر از آنکه کارشان سرقت است، مشغول فعالیت هستند و بعضی از نابهنجاریها آنقدر شیوع و رواج یافته که امری عادی محسوب میشود. رسیدگی به این اوضاع در سطح آموزش عالی ما به عقیدهٔ من در اولویت است.
هنوز اندر خم مشکلات نشر آثار در داخل هستیم
این عضو هیأت علمی در خصوص کنوانسیون برن اظهار کرد: کنوانسیون برن که در حدود صد و چهل پنجاه سال قبل در برن سوئیس و ظاهراً به پیشنهاد ویکتور هوگو پایهگذاری شد، امروزه در سطح جهان بسیار فراگیر است و متأسفانه ایران در کنار چند کشور دیگر هنوز به آن نپیوسته است. از این منظر که نام ایران در کنار چند کشور گمنام و دارای سابقهٔ فرهنگی و تاریخی بسیار کم قرار دارد که هنوز به آن نپیوستهاند واقعاً جای تأسف دارد. البته این نکته را نیز بگویم که برای پیوستن به کنوانسیون برن ابتدا باید تکلیف بسیاری از موضوعات را در سطح ملی روشن کنیم. چون تا برای موضوعات مربوط به حق کپی رایت و حقوق مؤلف برای آثار ادبی و هنری در داخل کشور قوانین مخصوص تدوین نشود پیوستن به آن کنوانسیون آسیبهای بیشتری خواهد داشت.
چترایی اضافه کرد: از مشکلات و معایب این کنوانسیون این است که تا وقتی هنوز اندر خم مشکلات نشر آثار در داخل هستیم، این معاهده فقط برای ما محدودیت ایجاد میکند. در کنار این معایب طبیعی است که پیوستن به این کنوانسیون مزایایی نیز برای مؤلفان و هنرمندان خواهد داشت که جزئیات آن در اینجا قابل بحث نیست و باید با توجه به جزء جزء بندهای آن معاهده و تطبیق آن با شرایط بومی و داخلی، در باب آن سخن گفت. به طور کلی این معاهده مفید خواهد بود اما با شروط و قید و بندهای فراوانی که ریشهٔ آنها را باید در داخل کشور ارزیابی و تحلیل کنیم.
نظر شما