به گزارش خبرنگار ایمنا، سالروز در گذشت مهدی آذر یزدی در تقویم رسمی کشور به عنوان روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده است. او آثار بسیاری در حوزه کودک و نوجوان به رشته تحریر در آورد که از بین آنها میتوان به "قصههای خوب برای بچههای خوب"، "قصههای تازه از کتابهای کهن"، "گربه ناقلا"، "گربه تنبل" و "مجموعه قصههای ساده" اشاره کرد. آذر یزدی شیفته کتاب بود و میگفت: هراسم از این است که عمرم به پایان برسد و حسرت کتابهای نخوانده را با خود به همراه داشته باشم.
محبوبه ذوالفقارینژاد، استاد ادبیات معاصر در خصوص ماهیت ادبیات کودک و نوجوان به خبرنگار ایمنا میگوید: اگر بخواهیم تمایزی بین ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات بزرگسال قائل شویم، فاکتورهایی وجود دارد که باید مد نظر قرار داده شود. سرگرمسازی و توجه به بیان مسائل تربیتی از جمله ویژگیهای عمومی است که یک اثر ادبی باید دارا باشد. علاوه بر آن در نظر گرفتن تجربیات کودک، محدودیتهای سنی و زبانی او دیگر مواردی است که یک اثر ادبی در حوزه کودک باید از آن بهرهمند باشد.
وی میافزاید: ادبیاتی که به کودکان اختصاص دارد، باید قابل فهم باشد و به گونهای نباشد که او در دریافت مفاهیم آن سردرگم شود و نتواند آن را دریابد. برخی از آثار این حوزه برای کودکان تهدید کننده هستند، اثری که برای کودک و نوجوان نوشته میشود باید نیاز آنها را برطرف کند، این آثار نباید برای کودک ترس ایجاد کند یا اینکه آموزههایی منفی را به او منتقل کند، واژههایی که در ادبیات کودک مورد استفاده قرار میگیرد، باید سنجیده باشند؛ چراکه کودکان مانند ضبط صوت هستند و به محض شنیدن یک واژه به سرعت آن را ضبط کرده و مورد استفاده قرار میدهند.
آگاهی؛ مهمترین هدف ادبیات کودک و نوجوان
این استاد ادبیات ادامه میدهد: ادبیات در مفهوم عام برای لذت بردن است، زمانی که به محتوای ادبیات فارسی مراجعه میکنیم؛ اگرچه برخی از آثار پندهای اخلاقی دارد و جزء ادبیات تعلیمی به حساب میآید، اما میبینیم که در قالب قصه طرح میشوند، قصه قالبی است که به بیان حوادث خارقالعاده میپردازد، برای سرگرمسازی طرح میشود و چرایی و چگونگیها را در بر ندارد. هرقدر در تاریخ ادبیات پیش میرویم علاوه بر جنبههای اخلاقی، به جنبههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی مسائل شخصی هم میرسیم، اما اولین نکتهای که در ادبیات مورد نظر قرار میدهیم لذت بردن از آن است.
ذوالفقاری نژاد تصریح میکند: کوشش میکنیم تا در کنار لذتی که از ادبیات میبریم، زندگی خود را غنا بخشیده، به آن عمق دهیم و بینشمان را وسعت بخشیم، در واقع ادبیات کودک و نوجوان به رشد فکری جامعهای که کودک قرار است در آن ببالد کمک میکند، به علاوه به کودک یاری میدهد تا پاسخ پرسشهای خود را بیابد.
وی اضافه میکند: آگاهیبخشی مهمترین هدف ادبیات کودک و نوجوان است، اینکه کودک خود را بشناسد، نسبت به اصالت انسانی آگاهی پیدا کند و به صورت مداوم در حال تعالی باشد بسیار اهمیت دارد. یکی از اهدافی که ادبیات کودک و نوجوان دارد، این است که کمک کند تا کودک بتواند با کودکان همنوع خود در دنیای متفاوت، زندگیهای گوناگون و مناطق مختلف جهان آشنا شود. این آشنایی قدرت تحمل او را افزایش داده و حس تفاهم در او ایجاد میکند.
این استاد ادبیات با بیان اینکه "ادبیات کودک و نوجوان عمر کمی دارد"، میگوید: از زمانی که به این نوع ادبیات توجه شود یعنی به رشد، خواستهها و تمامی نیازهایی که کودکان دارند نیز توجه شده و این از ارزش بالایی برخوردار است. من معتقدم که باز هم جا برای توجه و پیشرفت در ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد.
دلسوزان فرهنگ از قابلیتهای ادبیات فارسی غافل نشوند
ذوالفقاری نژاد میافزاید: اگر بخواهیم کودکان را به خواندن کتاب علاقمند کنیم باید از نمایشنامه آغاز کنیم، من توصیه میکنم که داستانهای شاهنامه را به صورت نمایش با کودکان اجرا کنید، این کار در آشنا شدن کودکان با آثار بومی ادبیات بسیار تأثیرگذار است. پس از آن به مرور آنها را با خواندن کتاب مأنوس کنید.
وی ادامه میدهد: اگر کسی واقعاً دلسوز فرهنگ باشد و بخواهد برای آن کاری کند، از قابلیتهای ادبیات فارسی استفاده خواهد کرد تا کودکان توانمند امروز بتوانند از آنها استفاده کنند، دنیای خود را بشناسند، دوست داشتن را بفهمند، بر محیط خود آگاهی پیدا کنند، احترام به افراد را یاد بگیرند، روح خود را تعالی بخشیده و از فرهنگ لذت ببرند، به کتاب و کتابخوانی علاقمند شوند و به صلح جهانی کمک کنند. امیدوارم روز به روز توجه فرهیختگان و دلسوزان فرهنگ به این حوزه بیشتر شود.
این استاد ادبیات با اشاره به قدرت خلاقیت کودکان، میگوید: دست کودکان را باز بگذارید، از آنها بخواهید که انتهای داستانها را بنویسند تا شما را شگفت زده کنند. ادبیات ما بسیار غنی است و اگر دست کودکان در آن باز باشد، میتوانند سعدیها، فردوسیها و نظامیهای دیگری شوند.
ذوالفقاری نژاد تصریح میکند: کتابی که زبان آن کودکانه است، به علاقمندیهای کودک توجه کرده، دریافتهای او را لحاظ میکند، با سن او هماهنگ است، تصویرگری مناسبی داشته باشد و به دنیای کودک نگاهی خلاقانه کند، میتواند در دسته برترین کتابهای ادبیات کودک و نوجوان قرار بگیرد.
کتابهای حوزه کودک و نوجوان مهارت محور نیستند
بنفشه رسولیان، نویسنده حوزه کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره روز ملی ادبیات کودک و نوجوان اظهار میکند: از چنین نامگذاریهایی در تقویم بسیار داریم و چیز عجیب و تأثیرگذاری نیست، اما اینکه به ادبیات کودک و نوجوان که شاخهای خاص از ادبیات محسوب میشود، توجه شده بسیار خوب است. چراکه توجهها را به این حوزه و اهمیت آن جلب میکند. مخاطبان این حوزه از ادبیات کودکان و نوجوانان هستند و اهمیت این قشر از جامعه و نیازی که آنها به ادبیات دارند، بسیار قابل تأمل است.
وی میافزاید: ادبیات کودک و نوجوان در هر کشور و فرهنگی متفاوت است در حال حاضر با یک نگاه کلی به ادبیات کودک و نوجوان در جهان، میبینیم که هر کدام از این فرهنگها به فراخور حال خود به سمت و سویی حرکت میکنند. در کشور ما بخشی از کارکرد ادبیات کودک و نوجوان وارد حوزه سود دهی و منابع مالی شده است. برخی از ناشران ترجمههای بسیاری را وارد این ادبیات کردهاند که هیچگونه هماهنگی با جامعه و فرهنگ ما ندارد و تغییر ذائقههایی در خوانش و انتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان ایجاد کردهاند.
این نویسنده اضافه میکند: زمانی که کتابهای تولید شده در جامعه با کتابهای درسی همخوانی نداشته باشد، نمیتوان از تأثیر گذاری چنین کتابهایی سخن گفت. خانوادهها بیشتر به سوی آموزش حرکت میکنند تا یادگیری مهارتها، به همین دلیل کتابهای ما مهارتی نیستند. کتابهای این حوزه اغلب ترجمههای آموزشی و سرگرم کننده هستند.
عرصه بر نویسندگان دلسوز تنگ شده است
رسولیان با بیان اینکه "در حال حاضر مشکل اصلی، محوری و پایهای در حوزه ادبیات کودک و نوجوانان نویسندگان ظاهری هستند" میگوید: این افراد نویسنده نیستند و از سوی ناشران سودجو و با هزینههای بسیار کم به کار گرفته میشوند و آثاری را تألیف و ترجمه میکنند که هیچ ارزش محتوایی و معنوی ندارد. این باعث میشود که بسیاری از کتابهایی که در حوزه کودک و نوجوان وجود دارد، از نظر محتوا و تصویرگری نامطلوب باشند که ضرر آن متوجه کودکان زیر سن دبستان است؛ چراکه خانوادهها برای چنین کودکانی کتاب انتخاب میکنند و در واقع کتابهایی را انتخاب میکنند که رنگ و لعاب خوبی برای جذب کودک داشته باشد و به محتوا توجه نمیکنند. اینگونه افراد عرصه را بر نویسندگان دلسوز این حوزه نیز تنگ کردهاند.
وی ادامه میدهد: ناشران بسیاری داریم که حجم عظیمی از اینگونه کتابها را تولید کرده و بازار را با آنها اشباع میکنند. در این میان افراد دلسوز نیز وجود دارند که اگر حمایتی از آنها صورت نگیرد، علاقه خود را از دست میدهند، به علاوه دستمزدهای پایین منجر به کنار گذاشتن این کار توسط نویسندگان میشود در نتیجه اگر چیزی هم بنویسند سعی میکنند آن را به ناشر ندهند، چراکه میدانند ارزش مادی اثر از دست خواهد رفت.
این نویسنده تصریح میکند: در نوشتن داستانها باید سلیقه کودکان مورد توجه قرار گیرد، کودکان به موضوعات اجتماعی زندگی خود علاقمند شدهاند و مایل هستند که با شخصیتهای کتاب همزاد پنداری کنند، درست است که آثار فانتزی و طنز علاقه شدیدی میان کودکان برای کتابخوانی ایجاد میکند اما در حال حاضر کودکان آثار اجتماعی با چاشنی طنز را بیشتر میپسندند.
رسولیان با بیان اینکه "اگر آموزش کودکان غیر مستقیم و زیر پوستی باشد، مسلماً تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت" میگوید: این روزها کودکان از شنیدن نصیحت گریزان هستند، اگر قرار باشد در کتابها هم صریحاً باید و نبایدهایی را برای آموزش به آنها بگوییم، از کتابها فرار خواهند کرد. کتابهای مهارت محور در نسبت با کتابهایی که موضوعشان طنز و پیچشهای رفتاری خندهدار است، هیچ چیز برای مخاطب کتاب به دنبال ندارد و تنها جیب ناشر را پر کند؛ بسیار برتر هستند.
وی در خصوص کتابهای ترجمه شده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان میگوید: نیاز است که کودکان ما با ادبیات جهان آشنا شوند و کتابهای ترجمه نیز داشته باشیم، اما نه در حدی که عرصه بر کتب تألیفی تنگ شود. اگر صدا و سیما فیلمهایی را بر اساس رمانهای موجود آماده کند به معرفی کتاب و نویسنده کمک میشود، اما متأسفانه این اتفاق بسیار کم رخ میدهد، قصههای مجید یک نمونه موفق در این عرصه بود. کتابهای بسیاری داریم که قابلیت تبدیل شدن به سریالهای تلویزیونی را دارند تا کودکان را از طریق دیدن به خواندن علاقمند کنیم. این در حالی است که کتابهای ترجمه شده چنین قابلیتی ندارند چراکه با فرهنگ ما همخوان نیستند.
این نویسنده با اشاره به جشنوارههای ادبیات کودک و نوجوان، ادامه تصریح میکند: نگاه جشنوارههای حوزه ادبیات کودک و نوجوان بیشتر به سوی نویسندگان تهران است و این امر باعث میشود که نویسندگانی که در دیگر شهرها زندگی میکنند، کم انگیزه شوند.
ادبیات کودک و نوجوان به رشته مستقل دانشگاهی نیاز دارد
محمد قلمکاریان، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اصفهان نیز در خصوص ادبیات کودک و نوجوان به خبرنگار ایمنا، میگوید: ادبیات کودک مانند یک کودک نوپاست هر چند در این سالها توجه بسیاری به آن شده است، اما هنوز راه زیادی در پیش دارد. با زبان کودکان سخن گفتن از ویژگیهای این نوع ادبیات است. رشد تخیل و گسترش دامنه لغات و مأنوس شدن کودکان با کتاب از فواید مستقل شدن ادبیات کودک از ادبیات بزرگسال است.
وی میافزاید: شعار روز جهانی کودک این است "بیایید با کتابها بزرگ شویم"؛ کتابهایی که میتوانند انسانهایی عمیقتر و فرهیختهتر به جهان هدیه دهند. این گونه ادبی هنگامی پدید آمد که بزرگسالان متوجه شدند کودکان و نوجوانان به سبب گنجایشهای شناختی و ویژگیهای رشدی خود آمادگی پذیرش متنهای بزرگسال را ندارند و به متنهایی نیاز دارند که پاسخگوی دوره رشد و نیازهای آنها باشد.
مدیر کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اصفهان ادامه میدهد: ادبیات کودک و نوجوان گونههای متنوعی دارد؛ از داستانهای مصور گرفته تا داستانهای فانتزی که امروزه از رایجترین گونهها در این حوزه است. شعر و ادبیات منظوم نیز بخش گستردهای از ادبیات کودکان و نوجوانان را میسازد. همچنین افسانههای کهن، گونهای گسترده است که به فراوانی در اختیار این گروه سنی قرار میگیرد.
قلمکاریان با اشاره به نقش کانون پرورش فکری در این حوزه، گفت: کانون یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین متولیان ادبیات کودک و نوجوان در ایران است و تلاش کرده تا با شناخت بیشتر و بهتر کودکان، کتابهایی کارشناسی شده، پرمحتوا و مناسب برای گروه سنی آنان تولید کند. در واقع تقسیم بندی گروههای سنی به الف، ب، ج، د، ه و خلق آثار متناسب با هر گروه سنی از دستاوردهای ارزشمند کانون است.
وی تصریح میکند: با تمام این تفاسیر، شناخت کودکان و خلق ادبیات خلاق، جذاب و متناسب با ذهن، زبان، فکر و روحیات آنان هنوز نیازمند تحقیقات بسیار و پژوهشهای گسترده است. مستقل شدن رشته ادبیات کودک در دانشگاهها میتواند این ضعفهای پژوهشی را برطرف کند. همچنین گسترش کتابخانههای مخصوص کودکان و نوجوانان و ارائه کتابهای متنوعتر و بیشتر میتواند برخی از کمبودها را برطرف کند. همچنین تربیت و پرورش مربیانی که با شیوههای خلاق و جذاب، کودکان را به کتاب و کتابخوانی ترغیب کنند از جمله تلاشهای کانون و از عوامل مؤثر علاقمند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی است.
مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اصفهان با اشاره به دیگر فعالیتهای این نهاد میگوید: راهاندازی کتابخانه سیار روستایی یکی از اقدامات کانون در این راستاست. کتابخانهای در قلب یک خودرو که هر هفته به روستاها سر میزند و به بچههایی که به کتابخانههای کانون دسترسی ندارند کتاب میدهد که تجربهای شیرین برای کودکان مناطق محروم است. همچنین کتابخانههای پستی کانون از طریق ارسال کتاب برای کودکان روستاهای دور افتاده، شوق خواندن کتاب را در آنها ایجاد میکند. از جمله فعالیتهای منحصر به فرد دیگر، مکاتبهای است که مربیان کانون با ارسال فعالیتهای خلاقانه در قالب نامه برای کودکان انجام میدهند و آنها را به نوشتن ترغیب میکند.
قلمکاریان اضافه میکند: روز ملی ادبیات کودک بهانهای است تا توجهی دوباره به کودکان داشته باشیم، نگاهی به مسیری که آمدهایم بیندازیم، نقاط ضعف و قوت آن را رصد کنیم و نگاهی نیز به مسیر طولانی که در پیش داریم، داشته باشیم. تا زمانی که هر روز در دست تمام کودکان این سرزمین کتاب نباشد ما رسالت خودمان را آنگونه که باید انجام ندادهایم؛ کودک مأنوس با کتاب یعنی در آینده جامعهای با انسانهای قانونمند، مهربان، با اخلاق و به دور از بزه خواهیم داشت.
مجلات نقد ادبیات کودک و نوجوان؛ راهی برای مقابله با آثار نامطلوب
مهدی صاحب فصول، ناشر حوزه کودک و نوجوان به خبرنگار ایمنا میگوید: یکی از مشکلات بخش ادبیات کودک و نوجوان این است که تألیف کتاب بسیار کم است. در ادبیات کهن ما محتواهای بسیار قوی وجود دارد که منابع سرشاری هستند و نیاز به بازسازی و باز نویسی دارند اما به خوبی مورد استفاده قرار نمیگیرند.
وی میافزاید: بسیاری از کتابهایی که برای کودکان ترجمه میشود را مترجمانی ترجمه میکنند که زبان کودکی را نمیدانند و به بازگردانی ساده متن اکتفا میکنند، این امر در دراز مدت فرهنگ و ادبیات را دچار آسیب خواهد کرد.
این ناشر حوزه کودک ادامه میدهد: بنابراین این عرصه نیاز به مترجمانی باتجربه و حرفهای دارد که علاوه بر فنون ترجمه به زبان کودکی نیز مسلط باشند، به علاوه نیاز به ویراستارانی دلسوز داریم که در این زمینه به مترجمان یاری رسانده و ایرادات آنها را به خوبی اصلاح کنند.
صاحب فصول تصریح میکند: در این امر که کتابهای نامطلوبی وارد ادبیات حوزه کودک و نوجوان میشود، حرفی نیست. اگر دولت بخواهد در این عرصه دخالت کند، مقاومت و مخالفتهایی صورت خواهد گرفت بنابراین پیشنهادی که در این زمینه دارم این است که مجلاتی حرفهای در خصوص نقد ادبیات کودک شکل بگیرد که در آن آثاری که تولید میشود را به صورت دقیق و علمی بررسی و نقد کنند، چنین کاری تا حد زیادی به بهبود اوضاع این حوزه کمک میکند.
گزارش از: صدیقه کهیانی - خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما