به گزارش خبرنگار ایمنا کمال حسینی فوتبال را از زمینهای آسفالت شروع کرد و با ورود به تیمهای تربیت و نوجوانان سپاهان وارد دنیای حرفهای فوتبال شد. وی سال ۷۱ به ذوب آهن پیوست و سال ۷۸ از این تیم جدا شد، این مربی فوتبال سابقه بازی در تیم سپاهان را هم دارد.
او سال ۷۵ توسط محمد مایلی کهن به تیم ملی دعوت شد که اعتقاد دارد در آن زمان بیشتر بازیکنان تیم ملی از استقلال و پرسپولیس انتخاب میشدند و تنها یک الی دو نفر از تیمهای شهرستانی در تیم ملی حضور داشتند.
حسینی سابقه بازی در فوتسال را هم دارد و مهمترین بازی که حضور داشته افتتاحیه ورزشگاه پیروزی بازی بین پرسپولیس و منتخب اصفهان بوده است.
وی سال ۸۰ از فوتبال خداحافظی کرد و پس از چندسال دوری، سال ۸۵ به واسطه باشگاه ذوب آهن مدرک مربیگری خود را دریافت کرد. او در حال حاضر مدرک مربیگری A آسیا را دارد و سرمربی تیم امیدهای ذوب آهن است. خبرنگار ایمنا گفت و گویی با این مربی انجام داده که در ادامه میخوانید:
از چه سالی وارد فوتبال شدید؟
در گذشته هر فوتبالیستی از زمینهای خاکی و آسفالت بازی را شروع میکرد که من هم از این قضیه مستثنی نبودم. سال ۶۲_۶۱ فوتبال حرفهای را در آموزشگاهها، تیم تربیت و تیم نوجوانان سپاهان ادامه دادم.
وضعیت فوتبال در زمان شما چگونه بود؟
زمان ما فوتبال شرایط بهتری داشت زیرا تعداد علاقه مندان به این رشته زیاد بود و هر فردی روی تیم خود تعصب خاصی داشت. با وجود اینکه پول نبود لذت، تعصب و رفاقت بیشتر بود، اما در حال حاضر همه چیز قراردادهای میلیاردی شده است.
آیا پول باعث شده که تعصب تیمی از بین برود؟
پول که وارد فوتبال شد روی همه چیز تأثیر گذاشت و باعث شد تعصب و لذت فوتبال از بین برود. در زمین بازی، بازیکن تمام انرژی خود را نمیگذارد زیرا به فکر سال آینده است که مصدوم نشود و آسیب نبیند.
چه سالی وارد ذوب آهن شدید و چه سالی از این تیم جدا شدید؟
سال ۷۱ به ذوب آهن پیوستم و سال ۷۸ از این تیم جدا شدم.
زمانی که از ذوب آهن جدا شدید، از فوتبال خداحافظی کردید یا به تیم دیگری پیوستید؟
بعد از ذوب آهن به مدت یکسال به سپاهان پیوستم و سال ۸۰ از فوتبال خداحافظی کردم.
نظر شما در رابطه با سپاهان و ذوب آهن چیست؟
قبلاً این دوتیم از نظر تعصب بازیکن برابر بودند، اما به خاطر اینکه سپاهان یک تیم مردمی است تعداد تماشاگر بیشتری داشت و دارد که هر بازیکنی به این تیم میپیوست بیشتر دیده میشد. ذوب آهن یک تیم کلاسیک بود که به خاطر وابسته بودن به کارخانه ذوب آهن پول بیشتری نسبت به سپاهان خرج میکرد. در هر دو تیم حضور داشتم که خوب بودند و تلاش کردم از فضایی که برایم به وجود آوردند استفاده کنم.
به کدام تیم علاقه مند هستید؟
به خاطر اینکه چند سال در ذوب آهن بودم من را به عنوان یک ذوب آهنی میشناسند.
بعد از خداحافظی از فوتبال مشغول چه کاری شدید؟
هر ورزشکاری بعد از اتمام دوران ورزشی خود به دلیل ناراحتی که دارد چندسال از ورزش دور میشود من هم بعد از سال ۸۰ چند سال از فوتبال و ورزش دور بودم تا سال ۸۵ که به واسطه باشگاه ذوب آهن مدرک مربیگری خود را گرفتم. در حال حاضر دارای مدرک مربیگری A آسیا هستم و سرمربیگری تیم امید ذوب آهن را برعهده دارم.
برخی مدیران باشگاهها نسبت به پیشکسوتان خود بی اعتنا هستند، این موضوع برای شما هم بوده است؟
هرچقدر تأثیر پول در فوتبال بیشتر شد، احترامی که باشگاه برای بازیکن قائل بود هم کمتر شد، حتی برای خداحافظی بازیکنانی از جمله من، محرم نویدکیا، حسن استکی، هادی عقیلی و … بازی خداحافظی برگزار نکردند که این موضوع در همه شهرها وجود دارد و به مدیریت باشگاهها باز میگردد. فوتبال ایران متأسفانه با سیاست مرتبط شده به طوری که میبینیم رئیس یا مدیر باشگاهی از مجلس هستند.
یک پیشکسوت چقدر میتواند به تیم خود کمک کند؟
شخصی که میخواهد مدیر شود با شعار استفاده از پیشکسوت میآید، اما در عمل آن را اجرا نمیکند. حدود هفت سال است که از پیشکسوتان در ورزش بهره گرفته میشود، اما این اقدام صد در صد نشده است.
سابقه بازی در فوتسال را دارید؟
اولین دوره بازیهای فوتسال در میدان نقش جهان سال ۶۲_۶۱ شبهای ماه رمضان برگزار شد. سال ۶۸ افتتاحیه سالن پیروزی را داشتیم که از تیم پرسپولیس دعوت کردند تا با تیم منتخب اصفهان بازی کند، در آن مسابقه من هم حضور داشتم. سرمربی تیم پرسپولیس علی پروین و سرمربی منتخب اصفهان رسول کربکندی بود. به دلیل اینکه زمان مسابقه در ماه رمضان برگزار شد از اهمیت بالایی برخوردار بود که سالن مملو از جمعیت بود. بعد از اینکه اصفهان فوتسال سالنی را شروع کرد دیگر شهرها هم استارت این رشته را زدند. هشت سال در تیم همدانیان یاران خود رنگ فوتسال بازی کردم.
در زمان شما بازیکنی که فوتبال کار میکرد، میتوانست فوتسال هم بازی کند؟
زمان ما از ۱۰ نفر بازیکن سالنی، هشت نفر از بازیکنان خوب فوتبال بودند که به مرور زمان به دلیل پیشرفتهتر شدن فوتسال و قراردادی که بازیکنان فوتبال داشتند، بازیکنان فوتبال و فوتسال جدا شدند.
چه سالی به تیم ملی فوتبال دعوت شدید؟
سال ۷۵ زمان محمد مایلی کهن به تیم ملی دعوت شدم. زمان ما پخش مستقیم بازیها نبود و به تیم ملی رفتن کار سختی بود که همیشه هفت نفر استقلال و هفت نفر از پرسپولیس بودند، یک الی دو نفر هم از تیمهای شهرستانی انتخاب میشدند. بازیکنان شهرستانی به تیم ملی دعوت میشدند، اما خیلی زود از لیست خط میخوردند.
اصفهان از چه زمانی در فوتبال دیده شد؟
فوتبال ایران در پایتخت خلاصه میشد زیرا همه شهرها تیمهای باشگاهی داشتند، اما مسابقات بین منتخب شهرها برگزار میشد، از زمانی که در لیگ برتر باشگاهها شرکت کردند و پول نقش مهمتری در فوتبال پیدا کرد تیمهای سپاهان و ذوب آهن بازیکنانی غیر بومی جذب کردند که از سال ۸۰ به بعد همه باشگاهها دیده شدند.
از تیمهای پایتخت پیشنهاد بازی داشتید؟
از پرسپولیس و استقلال پیشنهاد داشتم که خودم هم میخواستم به یکی از این دوتیم بپیوندم اما باشگاه ذوب آهن اجازه نداد. در حال حاضر هر بازیکنی یک مدیر برنامه دارد که برای جذب آن فرد باید با مدیر برنامه صحبت شود، اما در زمان ما تمام اختیارات بازیکنان برعهده باشگاه بود. خود ما هم شهرستانی بودیم و بلد نبودیم با واسطهها به چه شکل برخورد کنیم.
بهترین سال فوتبالی شما چه سالی بود؟
سال ۷۵ بود که آقای گل شدم و به تیم ملی پیوستم.
نظر شما در رابطه با شهرآوردهای اصفهان چیست؟
زمان بازی ما شهرآوردها جذابتر بود. زمانی که لیگ شروع میشد لحظه شماری میکردیم برای شهرآورد و چند هفته قبل از مسابقه بسیار مراقب بودیم تا آسیب نبینیم. وقتی بازی در ورزشگاه تختی شروع میشد جا برای نشستن وجود نداشت، اما الان در فولادشهر مسابقه برگزار میشود تنها سه الی چهار هزار نفر میآیند که نشان میدهد جذابیت شهرآورد کم شده است.
هدف شما در ورزش چیست؟
هر ورزشکاری زمانی که فعالیت ورزشی انجام میدهد بالاترین هدفش رسیدن به پوشیدن پیراهن تیم ملی است که من در زمان بازی به پیراهن تیم ملی فوتبال رسیدم. سرمربیگری با بازی بسیار متفاوت و سختتر است، بخواهیم به روز باشیم باید فعالیت خود را از نظر علمی بیشتر کنیم. دلم میخواهد به جایی که حقم است برسم.
چه کسی را در فوتبال به عنوان الگو قرار دادید؟
ناصر محمد خانی را الگو قرار دادم.
در ایران و خارج از ایران طرفدار چه تیمهایی هستید؟
بسیاری افراد میگویند در ایران حتماً باید طرفدار تیم خاصی بود، اما من فوتبال خوب و لذت بخش را میپسندم و زمانی که یک مسابقه شروع میشود امکان دارد تیمی از نظر اسمی سطح بالایی نداشته باشد، اما روان بازی کند که من بازیهای آن تیم را پیگیری میکنم. در خارج بارسلونا عملکرد خوبی دارد، اما من رئال مادرید را دوست دارم.
چرا با رسانهها در ارتباط نبودید؟
زمان ما فقط روزنامه دنیای ورزش و کیهان ورزش بود که بعد از چندسال روزنامه ابرار، هدف و دیگر روزنامهها شروع به فعالیت کردند. بعد از پایان یک بازی به ما میگفتند دنیای ورزش آمده تا مصاحبه بگیرد، اما به خاطر نداشتن اطلاعات لازم و نبود شخصی که ما را راهنمایی کند اهمیت نمیدادیم.
خود شما جزء بازیکنان تمام کننده بودید چرا در حال حاضر بازیکن تمام کننده کم پیدا میشود؟
در باشگاههای ایران بازیکنی که در پست خود صد در صد حرفهای باشد نداریم. زمان ما عشق، علاقه و تعصبی که روی تیم بود به بازیکن برای بهتر شدن خیلی کمک میکرد، اما در حال حاضر با وجود تمرینات پیشرفته و تکنولوژی میبینیم که یک تیم با کلی هزینه نمیتواند یک تمام کننده خوب داشته باشد. من یا سیمکانی باید خود را درگیر میکردیم که توپگیری کنیم و بعد از آن با استفاده از تکنیکی که داشتیم به گل برسیم، اما الان بازیکن روبروی دروازه قرار میگیرد و یک بغل پا میخواهد تا به گل برسد که از ۱۰ موقعیت تنها میتوانند دو گل به ثمر برساند. یک بازیکن تمام کننده نیاز به تمرکز دارد.
ذوب آهن برای بازگشت به شرایط ایده آل به چه چیزی نیاز دارد؟
ذوب آهن اگر بخواهد به روزهای اوج خود بازگردد باید تغییرات سیستماتیک داشته باشد و ریشهیابی کند که این اقدام زمان بر است. ریشهیابی باید از کارخانه شروع شود تا به باشگاه برسد و برای تصمیم گیریهای کلان باید دقت بیشتری بشود.
مربی خارجی تا چه میزان به فوتبال ایران کمک میکند؟
با مربی خارجی مخالف نیستم ولی میگویم زمانی که هزینه میشود باید یک مربی نام دار مانند کارلوس کی روش بیاورند تا مربیهای تیمهای پایه کنار او مطالبی را یاد بگیرند.
کدام مربی را قبول دارید؟
به تازگی فدراسیون و باشگاهها به جذب مربیان جوان بیشتر اهمیت میدهند که آنها هم عملکرد خوبی دارند، هر مربی نقطه ضعف و قوتی دارد. یحیی گل محمدی و جواد نکونام از مربیان جوان و آینده دار کشور هستند. باید مانند باشگاههای اروپایی قرار دادی پنج ساله با یک مربی بسته شود تا او با خیالی راحت بتواند کار کند و استرس اخراج از تیم را نداشته باشد. مربیان در ایران امنیت شغلی ندارند.
کدام تیم استحقاق قهرمانی در لیگ برتر فوتبال را دارد؟
سپاهان اگر بازی مقابل پرسپولیس را انجام میداد میتوانست قهرمان باشد. زمانی که پرسپولیس با ۱۰ اختلاف امتیاز صدر نشین است نشان میدهد که این تیم بهتر بوده و استحقاق قهرمانی دارد.
حرف آخر؟
پیشکسوتانی هستند که برای فوتبال ایران زحمت کشیدند اما الان دیده نمیشوند که این به مدیران ورزشی باز میگردد. امیدوارم سپاهان و ذوب آهن بتوانند فوتبال ایران را از دوقطبی بودن خارج کنند و حق به حق دار برسد.
گفت و گو از: کیمیا گلپیرا _ خبرنگار سرویس ورزش ایمنا
نظر شما