به گزارش ایمنا کیومرث صابری طنزنویس معاصر و پایهگذار مؤسسه گل آقا با بهرهگیری از و ابتکارات خود توانست توانست مستقیماً با افکار عمومی و بهخصوص طبقه متوسط ارتباط برقرار کند.
بیوگرافی گل آقا
کیومرث صابری (گلآقا) در ۷ شهریور ۱۳۲۰ در صومعهسرا (منزلی در پشت محل فعلی کتابخانه عمومی میرزا کوچک) به دنیا آمد.
وی یکساله بود که پدرش را از دست داد. پس از مرگ پدر، علی، برادر بزرگ صابری از همسر اولش که در آن زمان چهارده ساله بود، تحصیل را رها کرد تا به معیشت خانواده کمک کند.
کیومرث پس از گذراندن تحصیلات دبستانی برای کمک به مخارج خانواده به شاگردی در یک مغازه خیاطی پرداخت اما به اصرار دوستان و مادرش تحصیل را ادامه داد تا در سال ۱۳۳۶ در امتحان ورودی دانشسرای شبانهروزی کشاورزی ساری که از فومن فقط یک نفر را میپذیرفت قبول شد. پس از طی دوره دو ساله، در هجده سالگی به عنوان معلم یک دبستان در روستای کسما مشغول به خدمت شد و یک سال نیز در روستایی بهنام کوچهچال مدرسهای چهار کلاسه بدون معلم و ناظم و مدیر و خدمتگزار را اداره کرد.
او در ۲۰ سالگی بهطور متفرقه در رشته ادبی امتحان داد و دیپلم گرفت. همان سال در کنکور رشته سیاسی دانشکده حقوق تهران پذیرفته شد و چون در دبستان و دبیرستان فومن تدریس میکرد، بهجز چند ماه اول سال، مابقی درسش را غیرحضوری گذراند. همچنین در سال ۱۳۵۳ در رشته ادبیات تطبیقی دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شد.
صابری اولین شعرش را در چهارده سالگی سرود و در همان زمان یکی از شعرهایش در مجله امید ایران چاپ شد. در زمان تحصیل در دانشکده (۱۳۴۰) در تظاهرات دانشجویی شرکت کرد و از سوی نیروهای امنیتی از ناحیه گردن مضروب شد. او این ماجرا را به طنز سرود و با نام گردن شکسته فومنی برای مجله طنز توفیق فرستاد. پس از چاپ این شعر در چند شماره بعد توفیق، رسماً به طنزنویسی پرداخت و تا سال ۱۳۴۵ گهگاه اشعاری به طنز برای توفیق میفرستاد. در این سال گزارش طنزآمیزی درباره عروسی نخستوزیر وقت نوشت که در دو صفحه توفیق چاپ شد و برایش موفقیت بسیار زیادی به همراه آورد. حسین توفیق، سردبیر نشریه که به استعداد این طنزنویس جوان پی برده بود تلاش کرد تا او به تهران منتقل و همکار ثابت مجله توفیق شود. به این ترتیب صابری به تهران آمد و ضمن تدریس در یکی از دبیرستانهای تهران، عصرها همکار ثابت توفیق شد و پس از مدت کوتاهی به معاونت سردبیری رسید.
کیومرث در توفیق صفحهبندی، اصلاح و آماده چاپ کردن مطالب وارده و مطالب اعضای تحریریه را به عهده داشت و خود بعدها ستون ثابتی با عنوان هشت روز هفته مینوشت. امضاهای مستعار او در توفیق عبارت بودند از: میرزا گل، عبد الفانوس، ریش سفید، لوده، گردن شکسته فومنی و….
صابری پس از تعطیلی توفیق در سال ۱۳۵۰، به تدریس ادامه داد و گهگاه در نشریات جدی همچون سپید و سیاه، فردوسی، نگین و امید ایران مطلب مینوشت.
وی در سال ۱۳۵۰ در هنرستان کارآموز تهران با محمدعلی رجایی آشنا شد که به دوستی صمیمانه این دو انجامید و پس از انقلاب در زمان نخستوزیری شهید رجایی به مقام مشاورت فرهنگی و مطبوعاتی وی و در زمان ریاستجمهوریاش به مقام مشاورت فرهنگی او رسید. در زمان ریاستجمهوری آیتالله خامنهای نیز در این سمت باقی ماند تا اینکه در آذر ۱۳۶۲ رسماً از مشاغل سیاسی کناره گرفت.
کیومرث در سالهای ۵۸ تا ۵۹ مسؤولیت مجله رشد ادب فارسی وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشت و مطالبی برای روزنامههای اطلاعات، کیهان و کیهان فرهنگی مینوشت.
او مدتها طرح ایجاد یک ستون طنز سیاسی را در خاطر داشت و سرانجام در سفر حج به سال ۱۳۶۳ مقدمات این طرح را فراهم کرد. در آن حج خبرنامهای برای صدوپنجاه هزار زائر ایرانی منتشر میشد که شامل بیان مناسک و اخبار ایران و جهان و مکه و مدینه بود. او در آن خبرنامه ستون طنزی با عنوان «دهستانهای جعفرآقا» دایر کرد که میان حجاج ایرانی، هواداران بسیاری پیدا کرد. وی در خاطراتش میگوید: «در مکه به کعبه رفتم و در جوار کعبه قلمم را درآوردم و رو به کعبه کردم و گفتم: «من این قلمم را در خانه خدا با خدا معامله کردم. خدایا تو شاهد باش که من در راه اعتلای دین تو و کشورم گام برمیدارم. مرا از لغزشهای مصون بدار و قلمم را از انحرافات حفظ کن.
صابری پس از انقلاب، مدتها طرح ایجاد یک ستون طنز سیاسی را در خاطر داشت. او مدتی روی طرح ستون طنز خود کار کرد و عنوان «دو کلمه حرف حساب» را برگزید و با توجه به یکی از اسامی مستعار خود در توفیق (میرزا گل)، اسم مستعار «گل آقا» را برای خود انتخاب کرد. اولین دو کلمه حرف حساب گل آقا، بیست و سوم دی ماه ۱۳۶۳ در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید.
پس از گذشت نزدیک به شش سال از انتشار اولین «دو کلمه حرف حساب»، صابری تقاضای امتیاز یک هفته نامه طنز با نام «گل آقا» را کرد و توانست در آبان ماه ۱۳۶۹ اولین شماره هفته نامه گل آقا را منتشر کند. استقبال مردم از این مجله، غیرقابل تصور بود و تمامی نسخههای اولین شماره هفته نامه گل آقا، در سراسر تهران، ظرف کمتر از نیم ساعت، به فروش رفت.
او بعد از انتشار هفتهنامه فعالیتهای خود را گسترش داد و در مرداد ۱۳۷۰ ماهنامه گلآقا، در اسفند همان سال سالنامه گلآقا و در فروردین ۱۳۷۸ مجله بچهها… گلآقا را منتشر کرد. همچنین مؤسسه گلآقا را به عنوان «خانه طنز ایران» معرفی کرد و در این راستا به برگزاری مسابقات داخلی و خارجی طنز و کاریکاتور، تربیت طنزپردازان جوان و چاپ کتابهای طنز و کاریکاتور پرداخت.
گلآقا در آبان ماه ۱۳۸۱ و همزمان با آغاز سیزدهمین سال انتشار هفتهنامه گلآقا، بدون ذکر هیچ دلیلی، انتشار هفتهنامه را متوقف ساخت و جامعه مطبوعاتی و مردم ایران را به حیرت فرو برد. او تا آخرین لحظه زندگی، روزه سکوت خود را در باب دلایل توقف انتشار هفتهنامه گلآقا نگشود.
گل آقا
هفتهنامه «گلآقا» به مدیریت کیومرث صابری فومنی سرآمد نشریاتی بود که طی دهههای ۷۰ و ۸۰ با زبان طنز و کاریکاتور به نقد فضای سیاسی و اجتماعی کشور میپرداخت. این نشریه پرطرفدار با این شعار منتشر میشد:
خنده رو هر که نیست از ما نیست / اخم در چنته گل آقا نیست
همسر گل آقا
کیومرث صابری در سال ۱۳۴۵ ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، یک پسر و یک دختر بود. پسرش آرش در سال ۱۳۶۴، بر اثر یک سانحه اتومبیل درگذشت.
دختر وی پوپک صابری فومنی است.
آثار گل آقا
- برداشتی از فرمان حضرت علی (ع) به مالک اشتر (۱۳۵۷)
- تحلیل داستان ضحاک و کاوه آهنگر
- مکاتبات شهید رجایی و بنیصدر
- اولین استیضاح در جمهوری اسلامی ایران
- دیدار از شوروی
- گزیده دو کلمه حرف حساب (جلد اول)
- گزیده دو کلمه حرف حساب (جلد دوم)
- گزیده دو کلمه حرف حساب (جلد سوم)
- گزیده دو کلمه حرف حساب (جلد چهارم)
درگذشت گل آقا
کیومرث صابری فومنی پس از دورهای بیماری در صبح ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۸۳ در تهران درگذشت.
برخی منابع اعلام کردند وی به سرطان خون مبتلا بود و به اصرار خودش به این دلیل که «دلی آزرده نشود و خاطری اندوهگین نگردد» جز سه چهار نفر، کسی از بیماریاش خبر نداشت.
نظر شما