به گزارش خبرنگار ایمنا، با وجود پیشرفت علم در زمینه پیشگیری و درمان زوال عقل، آمار مرکز بین المللی آلزایمر نشان می دهد که در حال حاضر ۴۷ میلیون نفر در سراسر جهان به زوال عقل مبتلا هستند و این تعداد تا سال ۲۰۵۰ میلادی، به ۱۳۱.۵ میلیون نفر به ویژه در کشورهای در حال توسعه میرسد.
توسعه یافتگی اگر با سازوکار مناسب اتفاق نیافتد، سبب مشکلاتی در اقشار مختلف جامعه میشود؛ تحقیقات نشان داده که زوال عقل و ضعف حافظه منجر به حس انزوا و به تبع آن افسردگی در سالمندان میشود که پیچیدگیهای زندگی کنونی و گذر از ارتباطات اجتماعی و عاطفی، این امر را تشدید میکند.
بنابراین ضرورت توجه به نیازهای سالمندان و افزایش اعتماد به نفس این قشر جامعه میتواند از افزایش افسردگی در آنان جلوگیری کند. گفتوگوی حاضر با سپهر مطلبی، روانشناس بالینی درخصوص همین موضوع است.
اغلب سالمندان در سنین پیری دچار زوال عقل و بی حوصلهگی میشوند، چگونه میتوان از این موارد پیشگیری کرد؟
معمولا حافظه در افرادی که بیش از سایرین درگیر فعالیتهای اجتماعی مانند برگزاری مهمانیهای شام و همچنین فعالیتهای شناختی جدید مانند کار با کامپیوتر یا یادگیری زبان خارجی میشوند، سالم تر است.
در مورد افراد ۵۵ تا ۷۵ ساله، سلامت حافظه با ضربان قلب پایین، شاخص توده بدن بالا، مراقبت از خود و زندگی به همراه خانواده ارتباط دارد. افراد بالای ۷۵ سال که دارای گامهای سریعتر بوده و علائم افسردگی در آنها کمتر است، حافظه سالمتری دارند.
ضعف حافظه یکی از اولین علایم بیماریهای شناختی و عصبی مانند آلزایمر است و به همین علت شناسایی راهکارهای جلوگیری از ضعف حافظه برای مقابله با این نوع بیماریها بسیار مهم است.
همه ما سالمندانی را دیدهایم که برخلاف جوانی خود، دچار کم حوصلهگی میشوند، انگار حافظه خود را ازدست دادهاند، علت این موصوع چیست؟
از آنجایی که برانگیختگی سالمندان قطعا قوی تر از جوانان است، بنابراین آنها از مقطعی چندان رغبتی به گفتوشنود با دیگر نسلها ندارند و "نمیدانم" گفتن آنها در برابر پرسشهایی دیگران احتمالا به دلیل آن است که آنها به تفاوتهای هوشیشان با نسل جوان به تفاوت تحصیلات این دو نسل، محافظهکاری و نقایص حسی بازمیگردد؛ با این حال حافظه وقایع گذشته در سالمندان بسیار بهتر از جوانان است؛ افراد هرچه پیرتر میشوند نه تنها حوصله پاسخگویی کمتری پیدا میکنند بلکه توانایی پاسخگویی در آزمونهای مختلف نیز از آنان گرفته میشود.
ارتباط سالمندان با دیگران و فعال بودن آنان تا چه حد میتواند از بروز انزوا و افسردگی در آنان جلوگیری کند؟
سالمندانی که شاهد کاهش روابط خود با دیگران باشند دچار اختلالات روانی میشوند؛ آنهایی که تنهایی زندگی میکنند اغلب اوقات خود را به فکر کردن به فرزندان خود یا حسرت خوردن به خاطر همسر ازدست دادهشان یا هردو مورد میگذرانند که این نوع انزوا ممکن است منجر به افسردگی شده و به کنش اجتماعی آنان نیز آسیب برساند.
باید بدانیم که رویدادهای مهم زندگی در شکلگیری و تشدید بیماریهای روانی تاثیر دارند؛ این رویدادها مثل بازنشستگی، مرگ همسر، محدودیتهای اقتصادی و روابط اجتماعی، بهطور مستقیم بر بهداشت سالمندان تاثیرگذار است و منجر به بروز افسردگی در آنها میشود که البته قابل پیشگیری و درمان است. نزدیکان سالمندان باید آنها را به انجام فعالیتهای مختلف ترغیب کنند و در کنار تقویت روابط خود با سالمندان خانواده، درخصوص شرایط غذایی و محیطی آنان دقت لازم را بهکار گیرند
اگر این افسردگی ادامه پیدا کرد، چه خطرهایی را برای سالمندان درپی خواهد داشت؟
افسردگیهای درمان نشده در سالمندان نه تنها باعث موجب ناامیدی، زوال روانی و اجتماعی و ناخوشیهای جسمانی میشود بلکه آنقدر خطرناک است امکان خودکشی را نیز در آنان تقویت میکند.
البته دانستن این نکته ضروری است که در تمام سالمندان، احساس غم و اندوه بهخاطر عدم توجه فرزندان و اطرافیان، احساس تنهایی به علت طرد شدن، یاس و ناامیدی به ویژه در آنهایی که مشکلات مالی دارند، نگرانی و اضطراب در سالمندانی که سرپرست خانواده هستند و احساس سربار بودن مشترک است.
حضور آنها در بیرون از خانه میتواند در کاهش انزوا و عدم ابتلا به افسردگی موثر باشد؟
هرچه نزدیک کردن سالمندان و طبیعت به یکدیگر سبب میشود اثرات روانی بسیاری را در آنها شاهد باشیم به شرطی که دسترسی سالمندان به فصاهای طبیعی دارای سهولت باشد؛ تقویت فضاهای سبز شهری میتواند با فراهم کردن امکان قدم زدن سالم و افزایش توجه به چشماندازهای طبیعی، سالمندان را از انزوا دور نگه دارد.
علت مهم دوری سالمندان از فصاهای شهری شاید ترس از مجرمان، آزار و اذیت دیگران، تصادف و عدم کمک دیگران باشد بنابراین سالمند برای حضور در محیط بیرون از خانه نیاز دارد به اندازه کافی احساس امنیت کند. مثلا با روشنایی و فضاسازی مناسب میتوان احساس امنیت آنان را برای حضور در فصاهای اینچنینی تقویت کرد.
فضاهای سبز و پارکها چه ویژگی خاصی دارند که سالمندان برای دوری از انزوا اغلب به آن پناه میبرند؟
تطابق هرچه بیشتر فضای سبز با نیازهای حسی و فیزیکی آرامش سالمند را به همراه دارد، لذت بردن از طبیعت و تماشای آن اهمیت بالایی در کمک به سرزندگی سالمندان دارد.
البته این آرامش با کاهش آلودکی صوتی و زیست محیطی، فراهم کردن فرصت تماشا و استراحت در کنار این چشماندازها، امکان استفاده از نور خورشید و استنشاق هوای تازه و غذا دادن به پرندگان باعث بازگرداندن اعتماد به نفس به سالمندان شده و خود نیز عامل مشوقی برای حضور آنها در مارک ها است بنابراین فضاهای سبز همواره یکی از پاتوقهای سالمندان است.
بهطور کلی حضور در پارکها روابط اجتماعی را بسط میدهد، تحریک حسی سالمند در فضای سبز به خوبی اتفاق میافتد و توانایی ذهنی او نیز افزایش مییابد.
مطالعات نشان داده در یک روز عادی که هوا پاک است، میزان آلودگی هوای منزل ۷۰ برابر هوای بیرون است. منظور از آلودگی، آلودگی ناشی از مواد شیمیایی، پلاستیکی، چاه فاضلاب و سوختن شعله گاز و بخاری است. از طرفی محیط بسته فاقد یون منفی است. یون منفی به دلیل اشعه خورشید یا در مناطق ساحلی وجود دارد و سبب نشاط میشود. مطالعات نشان میدهد یونهای منفی از بروز افسردگی جلوگیری میکند.
با این توضیح، حضور در فضاهای طبیعی میتواند در کاهش افسردگی سالمندان موثر باشد؟
افرادی که در طبیعت پیاده روی میکنند فعالیت کمتری در قشر زیرین فرونتال مغزشان مشاهده شده است. این بخش از مغز کنترل نشخوار فکری را به عهده دارد، مشکلی که افراد مبتلا به افسردگی یا اختلال اضطرابی به آن دچار هستند.
علاوه بر کاهش خطر ابتلا به افسردگی حضور در چنین فضاهایی احساس پویایی را در سالمندان تقویت میکند و آزادی عمل آنان در فضای سبز، امری که در خانه و آپارتمانها اتفاق نمیافتد، سبب تقویت خودکفایی و حس مفید بودن در سالمندان میشود.
نظر شما