به گزارش خبرنگار ایمنا، رابرت کیوساکی در کتاب "پدر پولدار، پدر بی پول" خود در ادامه سخنان قسمتهای پیشین درباره افزایش هوش مالی و مسیرهای رسیدن به استقلال مالی که در طول کتاب به تکرار از آن سخن به میان آمد، به بیان خلاصه برخی از کارهایی که خود انجام داده است میپردازد و مینویسد: کاری را که میکنید متوقف کنید. به عبارت دیگر به خودتان مرخصی بدهید و ببنید کدام دارایی برایتان کار میکند و کدامیک کارایی ندارد. تعریف دیوانگی این است که انسان همان کاری را بکند که تا به حال انجام داده است و انتظار داشته باشد که نتایج متفاوتی بگیرد. کاری را که فایده ندارد متوقف کنید و به دنبال راه حلهای جدید باشید.
او در ادامه به بیان دیگر راهکارهای ممکن میپردازد: به دنبال ایدههای جدید باشید. من برای پیدا کردن ایدههای جدید سرمایهگذاری، معمولا به کتاب فروشیها میروم و به جستجوی کتابهایی با موضوعات منحصر به فرد میپردازم. سپس به مسائلی که در کتابها گفته میشود عمل کنید. کسانی را پیدا کنید که قبلا کاری را که شما دلتان میخواهد انجام دهید را انجام داده باشند. آنها را برای ناهار دعوت کنید و نکات دقیق و ظریف تجارت را از آنها بپرسید.
به کلاسهای متعدد بروید و نوار آموزشی بخرید. من همیشه در روزنامه فروشیها به دنبال کلاسهای جدید و جالب میگردم. بسیاری از آنها رایگان یا بسیار ارزان هستند؛ همچنین در سمینارهای گران حضور مییابم و هزینههای سنگین آن را میپردازم تا چیزهای جدید یاد بگیرم. اگر ثروتمند هستم و نیاز ندارم کاری پیدا کنم، فقط به این دلیل است که در دورههای آموزشی متفاوتی شرکت کردهام. دوستانی دارم که این کلاسها را نگذرانده اند و به من گفتهاند که با شرکت در این دورهها پول خود را هدر میدهم و هنوز نیز در همان شغل سابق خود به سر میبرند.
کیوساکی در واقع در این توصیه خود به اهمیت آموزش اشاره میکند. او در واقع معتقد است آموزش مهمترین راز موفقیت است اما آموزشی درست و اثربخش و البته بهجا. او در بخشهای مختلفی از این کتاب پرفروش خود، به روشهای متفاوت و در بیاناتی مختلف به این مهم میپردازد و موکدا توصیه میکند که به این مسئله توجهی ویژه شود.
راهکار بعدی او ارائه پیشنهادهای زیاد است. وی در توضیح این مسئله به بیان داستانی میپردازد و در نهایت از داستان خود نتیجه میگیرد که بهتر است پیشنهادات متعددی را ارائه دهید.
افرادی که سرمایه گذار نیستند، نمیدانند چه کیفی دارد که انسان برای فروش چیزی تلاش کند.
بازی خرید و فروش بسیار مفرّح است اما فقط یک بازی است. پیشنهادات خود را ارائه دهید؛ بالاخره یک نفر هست که بگوید "بله". من همیشه پیشنهاداتم را با عباراتی که جایی برای فرار باقی میگذارند ارائه میکنم؛ عباراتی مانند " مشروط به موافقت شریک کاریام" و البته کسی نمیداند که شریک کاری من همان گربه من است!
پیدا کردن یک معامله خوب، تجارت درست، آدم مناسب، سرمایهگذاریهای درست یا هر چیزی از این قبیل، مثل قرار ملاقات گذاشتن کار سادهای است. شما باید به بازار بروید، با آدمهای زیادی صحبت کنید، پیشنهادات زیادی بدهید، با پیشنهادات دیگری مخالفت کنید، مذاکره کنید، رد کنید و بپذیرید.
او ادامه میدهد: من کسانی را میشناسم که در خانه منتظر میمانند تا تلفن زنگ بزند اما باید "سیندی کرافورد" یا "تام کروز" باشید که بتوانید چنین کاری انجام دهید؛ بهتر است به بازار بروید، حتی اگر این بازار تنها سوپرمارکت محلهتان باشد. جستجو کنید، پیشنهاد بدهید، رد کنید، مذاکره کنید و همه بخشهای فرآیند زندگی خود را بپذیرید.
راهکار بعدی که این نابغه مالی معرفی کرده است "پرسه زنی" است. او میگوید: ماهی یکبار در یک منطقه خاص راه بروید، رانندگی کنید یا پرسه بزنید. برای اینکه در معاملهای سود وجود داشته باشد، دو عنصر لازم است؛ این دوعنصر در واقع همان معامله و تغییر است. معاملات بسیاری وجود دارند، ولی این تغییر است که معاملهای را به یک فرصت سودآور تبدیل میکند.
از طرفی این نابغه مالی معتقد است اصول پیدا کردن ارزش به رغم آنکه مستغلات، سهام، شرکتهای جدید، حیوان خانگی، خانه جدید، همسر جدید یا اینکه معاملهای درباره پودر لباسشویی باشد، یکسان است. فرآیند کار همیشه یکسان است؛ لازم است که انسان بداند به دنبال چه چیزی میگردد و سپس به دنبال آن برود.
"چرا مصرفکنندهها همیشه فقیر خواهند ماند؟" این عنوان مورد بعدی است که رابرت کیوساکی به آن میپردازد و در توضیح آن مینویسد: وقتی سوپرمارکتی، چیزی را حراج میکند، مصرف کنندهها هجوم آورده و مقدار زیادی از آن را میخرند و انبار میکنند. درنتیجه قیمت آن جنس افزایش مییابد.
نکته بعدی که او به آن اشاره میکند "جستجوی مکانهای صحیح" و " یاد گرفتن از تاریخ" است. آخرین صحبت او در خصوص چنین راهکارهایی نیز به برتری عمل کردن بر عمل نکردن است که به گفته کیوساکی؛ عمل کردن همیشه بر عمل نکردن برتری دارد.
رابرت کیوساکی در نهایت راز بقا درعصر حاضر را افزایش دانش و هوش مالی میداند. به گفته او این عقیده که" برای پول درآوردن، پول لازم است" تفکر انسانهای ساده لوح و ناوارد است. به گفته این مرد ثروتمند، پول تنها یک ایده است؛ اگر پول بیشتری میخواهید تنها فکر خود را عوض کنید.
آموزش و درایت درباره پول بسیار مهم است. یاد بگیرید کاری کنید تا پول برای شما سخت کار کند. امروزه نمیتوان به دنبال زندگی امن بود، بلکه باید هوشیارانه زندگی کرد. به همه شما دو نعمت بزرگ مغز و وقت داده شده است اما این به شما بستگی دارد که با آن دو چه کنید.
خلاصه های قبلی از همین کتاب:
- پول برای ثروتمندان کار میکند نه آنها برای پول!
- عشق به پول، ریشه شرارتها است یا پول نداشتن؟!
- برای خودت کار کن!
- شمّ اقتصادی لازمه رسیدن به استقلال مالی است
- افزایش تصاعدی پول در عصر اطلاعات رخ میدهد
- بازاریابی و فروش، مهمترین مهارت برای موفقیت است
- ۵ مانع مهم در راه رسیدن به استقلال مالی!
- انسانها درون خود یک "نابغه مالی" دارند اما خواب است
- کسانی که در مقابل فشارهای مالی صبر ندارند، ثروتمند نمیشوند
نظر شما