به گزارش خبرنگار ایمنا، محمد و علی سعیدی ۸ آبان ۱۳۶۰ در نصف جهان چشم گشودند همان شهری که نیمه جهان شد چراکه از هر هنری زبان زد بود و در همین شهر دوقلوها سبک سنتی آواز ایران را آموختند چراکه هر دم که از خواجو رد میشدند صدای آواز را میشنیدند.
شروع فعالیت آنها در زمینه موسیقی در مراسمات مذهبی و به ویژه تعزیه خوانی (شبیه خوانی) بود و در این راه با بزرگان زیادی چون علی محمد حجازی، هاشم فیاض، عباس جواهری، علاءالدین قاسمی، رضا مشایخی، اسماعیل محمدی و… همراه شدند و همزمان با اجرای تعزیه در کلاسهای فضلالله شاهزمانی شرکت کردند و ضمن فراگیری ردیفهای آوازی، در محضر استاد شاهزمانی با ظرایفش آشنا شدند و این شروعی بود برای آنها تا پا به عرصه آواز بگذارند.
حال این دو برادر همراه با سینا فرزادیپور آهنگساز و نوازنده ترانه "نگار منی" مهمان ایمنا شدند تا نه تنها از شروع فعالیتهایشان بلکه از آثاری که تاکنون اجرا کردهاند بگویند علی سعیدی ابتدا از علاقه خود و برادرش به موسیقی برایمان میگوید و آغاز همکاریشان را در گروه دلنوازان و تجربههای اولین کنسرتهایشان را که اکثراً به نفع خیریهها برگزار میشد تعریف میکند: از سال ۷۲ ما به عنوان خواننده با گروه دلنوازان همکاری کردیم و در همان زمان آقای شاهزمانی باب آشنایی ما را با آقای برازنده فراهم کرد پس از این آشنایی ما آثاری از کارهای آقای برازنده را برای مرکز موسیقی اجرا و تعدادی از آثار پدر آقای برازنده را نیز بازخوانی کردیم.
این خواننده از اولین آلبومشان میگوید: آلبوم ارگ خاموش که منتشر شد برای تیتراژ فیلم امرالله احمدجو دعوت شدیم پس از آن کارهای دیگری انجام دادیم و آخرین آثارمان یکی قطعه خیال انگیز بود که از آهنگهای عبدالحسین و جمشید برازنده بود و بسیار از آن استقبال شد و پس از آن اثر "نگار منی" که با لهجه اصفهانی خوانده و منتشر شد و نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر نیز مردم از آن استقبال کردند.
نام آهنگ "نگار منی" که آمد نظرمان جلب شد تا بدانیم این اثر چگونه خلق شده است پس از خالقش خواستیم تا برایمان بیشتر توضیح دهد؛ سینا فرزادی پور نیز ابتدا از به وجود آمدن ایده این آهنگ میگوید: ساخت این آهنگ به سال ۹۳ برمی گردد که تصمیم گرفتیم این بار یک آهنگ اصفهانی تنظیم کنیم اما لحن و کلام آن طنز نباشد چرا که در زمینه طنز ترانههای بسیاری داشتهایم که معروفترین آن "زیر پل خواجو" بوده است ترانه را ساختم و به دنبال شعر برایش گشتم.
این آهنگساز ادامه میدهد: برای پیدا کردن شعر مناسب اشعار شعرای مختلف را بررسی کردم و در آخر دو شعر برای این ترانه سرودم و آن را در موزه هنرهای معاصر اجرا کردم در آن اجرا محمد سعیدی حضور داشت و این آغازی برای پیوند خوردن این خوانندهها با آهنگ من بود مراحل ضبط و تدوین که تمام شد قطعه را منتشر کردیم و با استقبال بی نظیری مواجه شدیم.
او معتقد است که بسیاری از لهجههای اصلی شهرها نه قابل کتمان هستند و نه از دست میروند و در خصوص ماندگاری لهجهها میگوید: لهجهها شاید کمرنگ بشوند اما از بین نمیروند چون آثاری که هنرمندان در موردشان خلق کردند ماندگار هستند به طور مثال قدیمیترین اثر هنری موسیقی که از لهجههای اصفهانی ضبط شده کار محمود اناری است که اگرچه کلام این موسیقی طنز است اما لهجه اصفهانی دوره ۶۰ یا ۷۰ سال پیش را حفظ کرده است.
فرزادی پور قطعه نگار منی را اولین اثر جدی در معرفی لهجه اصفهانی میداند و اضافه میکند: آثاری که درباره لهجه اصفهانی خلق شده صرفاً خنده دار است و متأسفانه نگرش اقوام دیگر به لهجه اصفهانی هم همین است و گمان میکنند وقتی یک اصفهانی می بیینند باید بخندند اما اینطور نیست ما هم آدمهایی هستیم که خنده و گریه داریم اما لهجهمان فرق میکند و چون از دوره قاجار تا امروز آثار طنز به مخاطب ارائه شده، مخاطب عادت کرده که این لهجه را به طنز بشنود؛ شاید از دوره قاجار یک اثر ماندگار داشتیم که به صورت جدی لهجه در آن استفاده شده است و آن قصههای مجید بود که با همه احساساتش اعم از غم، اندوه، اضطراب و همه احساسات منفی درگیر میشوید. نگار منی نیز یک اثر جدی است که مخاطب پس از شنیدن آن ترغیب میشود قصه آن را بداند. باید بدانیم که لهجه اصفهانی یک لهجه روزمره است که اصفهانیها از آن استفاده میکنند و خنده دار نیست ولی بُعد خنده دار و طنز هم زیاد دارد؛ این لهجه به جز طنز ابعاد دیگری دارد که باید آنها را مدنظر قرار بدهیم.
این آهنگساز با بیان اینکه مکتب موسیقی اصفهان نوازندگان بسیار زیادی داشت اما عنوان استفاده از لهجه در موسیقی اصفهان رایج نبوده است، میگوید: موسیقی در اصفهان استارت میخورد و به بقیه شهرها به خصوص تهران صادر میشد؛ بنابراین اینک زمان خواهد برد تا دیگران ترغیب شوند به اینکه آثاری با لهجه اصفهانی را خلق کنند و به صورت جدی این کار را ادامه دهند. در هرحال این تاریخی است که از سال ۱۳۹۳ برای موسیقی اصفهان به وجود آمده است و طول میکشد که این یک تاریخی شود که بگویند در فلان سال چنین کاری شد البته بستگی به این دارد که مسئولان چقدر به این مسئله نظر داشته باشند و به آن بپردازند تا ما مجموعهای اشعار داشته باشیم و بتوانیم تاریخ ساز باشیم.
"بعد از سینما با همه وسعتش موسیقی پرهزینهترین هنری است که میتوان از آن نام برد" فرزادی پور با گفتن این جمله به بررسی وضعیت موسیقی سنتی میپردازد: وقتی هیچ حمایتی از موسیقی سنتی نمیشود باید گفت که حال موسیقی بسیار خوب است؛ برای ضبط آهنگ پاپ میتوان از دستگاههای دیجیتال استفاده کرد اما در موسیقی سنتی باید یک ارکستر را در استدیو جمع کنیم با این حال نمیدانم چرا خیلیها فکر میکنند ما بیکار هستیم و یا پولمان را از جای دیگری در میآوریم؛ در صورتی که اینطور نیست ما ارتزاقمان از این راه است وقتی پول داشته باشیم و نون بخوریم میتوانیم کار موسیقی را هم انجام بدهیم. کار موسیقی هم بسیار پرهزینه است. وقتی از موسیقی پاپ حمایت بیشتری میشود وقتی ارائه بیشتری در رسانههای مختلف از موسیقی پاپ داریم وقتی اسپانسرهای بیشتری در این زمینه هستند، وقتی در نوروز سال ۹۸ در ۱۳ روز عید در اصفهان که مهد موسیقی است ۱۳ کنسرت پاپ برگزار میکنیم که تمام گروه از تهران میآید، موسیقی سنتی عیبی ندارد و خیلی هم خوب است و دمش هم گرم که تا الان سرپا ایستاده است. بنابراین نه تنها انتقادی ندارم خیلی هم خوشحالم که همچنان کار میکنم و هنوز همانقدر انرژی دارم.
"متاسفانه در شهر اصفهان که مهد فرهنگ و هنر است زمانی که بودجه های فرهنگی مشخص میشود تصمیم میگیرند که خواننده های مشهور تهران را برای کنسرت دعوت کنند" سعیدی اینگونه صحبتهای فرزادی پور را کامل میکند و از فضای حاکم بر موسیقی انتقاد میکند: وقتی قطعه نگار منی منتشر شد کوچکترین مسئول فرهنگی از ما سراغ نگرفت اما مردم بسیار جذب این آهنگ شدند و من متاسفم که مسئولان برای مراسم و یا ساخت آهنگ از خوانندگان پایتخت دعوت میکنند در صورتی که در اصفهان هنرمندان بسیاری را در حوزه موسیقی میتوانند پیدا کنند آنها حتی وقتی اثر نگار منی منتشر شد آن را تبلیغ نکردند که یک حمایت کوچک برای ما باشد.
در ادامه فرزادی پور از سختی راه برای جلب توجه مدیران فرهنگی برای انتشار آهنگ نگار منی میگوید: در شورای شهر این اثر را خواندم اما آنها تنها سری تکان دادن و در آخر گفتند میترسیم لهجه اصفهانی مورد تمسخر قرار گیرد و برای من جالب است چرا که بسیاری از آثار سخیف را میبینم که لهجه اصفهانی را مسخره میکنند و اجراهای فراوانی دارند اما این اثر که میتواند ارزشهای لهجه را حفظ کند بی تفاوت از کنارش عبور میکنند.
این آهنگساز ادامه میدهد: در اصفهان قابلیت های بسیاری در موسیقی داریم اما متاسفانه بستر آن فراهم نیست چراکه مسئولان فرهنگی ترجیح میدهند به دلیل پر شدن سالن ها خواننده های مطرح را دعوت کنند جای تاسف دارد وقتی می شنویم که هزینه ای که برای سه شب کنسرت می کنند می تواند چهل آلبوم در اصفهان تولید کند چرا برای یک شب تا سه شب این همه پول داده میشود؟ مسئولان ترجیح می دهند پول کلان خود را صرف کنسرت های پر هزینه کنند در صورتی که بسیاری از هنرمندان می توانند در اصفهان فعال باشند و به تهران مهاجرت نکنند و یا از دست بروند این مسئله خیلی دردناک و غم انگیز است اما وجود دارد.
علی سعیدی از اینکه در اصفهان فعالیت می کند ابراز خوشحالی می کند و اینکه با تمام مشکلات توانسته اند فراتر از مرز ها هم شنیده شوند باعث امیدواریشان است او می گوید: در سال های اخیر مراکز مختلف زیادی از خواننده ها دعوت کردند که موسیقی با محوریت اصفهان تولید کنند که ماندگار نشد و امیدواریم این قطعه با این استقبال بتواند در ذهن و تاریخ موسیقی بماند متاسفانه در اصفهان بودجه های فرهنگی خرج کار جوان ها نمی شود و امیدوارم مدیران فرهنگی بیشتر به این مسائل توجه داشته باشند.
نظر شما