به گزارش خبرنگار ایمنا، "فائزه کرمانی" از بدو تولد به دلیل بیاحتیاطی پزشک و نرسیدن اکسیژن به او، یکی از پاهایش آسیب دید و به بیماری CP جسمی حرکتی مبتلا شد به طوری که تا این زمان بدون عصا و هر وسیله کمککننده دیگری به سختی راه میرود. او میداند بیماریاش در ایران قابل درمان نیست ولی همچنان محکم ایستاده، زندگی میکند و با امید ادامه میدهد تا به همه آرزوهایش برسد، تا به حالتحت هیچ نوع عمل جراحی قرار نگرفته چراکه این وضعیت را پذیرفته و میخواهد که با همین حالت از پلههای ترقی بالا برود.
ورزش حرفهای را از ۱۳ سالگی شروع کرد و با سرعتی باورنکردنی به افتخارات خوبی رسید، افتخاراتی که خیلیها آرزویش را دارند اما سختیهایش را تحمل نمیکنند، راه دشواری که برای گذر از آن باید سختی کشید، تلاش کرد و ارادهای آهنین داشت.
بانوی معلول اصفهانی در همان سن در رشته دوومیدانی و در مادههای پرتاب وزنه و نیزه به تیم ملی راه یافت که در اولین حضور خود در مسابقات جهانی سال ۲۰۱۱ امارات موفق شد مدال نقره پرتاب نیزه را کسب کند، چهار سال پیش در بازیهای پاراآسیایی ۲۰۱۴ اینچئون کره جنوبی به عنوان دوم در ماده پرتاب وزنه و عنوان سوم در پرتاب نیزه دست یافت و امسال نیز در بازیهای پاراآسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا توانست آن نتیجه خوب را تکرار کند و به مدال نقره در پرتاب نیزه برسد.
کسب دو مدال طلا در مسابقات قهرمانی جوانان پاراآسیایی به میزبانی مالزی یکی در پرتاب وزنه و دیگری در پرتاب نیزه، مقام دومی در پرتاب وزنه و مقام سومی در پرتاب نیزه در رقابتهای پاراآسیایی و اقیانوسیه ۲۰۱۶ امارات و عنوان سومی در ماده پرتاب نیزه در مسابقات جهانی امارات از دیگر افتخارات او به شمار میآید و در حال حاضر هم نفر دوم آسیا و چهارم جهان در پرتاب نیزه است.
به سراغش رفتیم تا روز جهانی معلولان را گرامی بداریم و گپ و گفتی با هم داشته باشیم، در ادامه گفتوگوی خبرنگار ایمنا با فائزه کرمانی، این بانوی قهرمان پرتاب وزنه و نیزه را میخوانید:
فائزه راحت از پس کارهای بزرگ و سخت خودش بر می آید؟
نه، به نظر من انجام کارهای بزرگ و سخت ربطی به سلامتی ندارد و دلیل نمیشود که هر کسی سالم است بتواند هر کاری را خیلی راحت انجام دهد، زهرا نعمتی را مثال میزنم که خودم عقیده دارم انسان بزرگی است با وجود مشکلاتش در رقابتهای مهم پارالمپیک و پاراآسیایی مقامآور بوده و کارهای بزرگی که حتی آدمهای سالم هم از عهده آن برنمیآیند را انجام می دهد.
برای انجام هر کاری تا چه حد خودت را توانمند میبینی؟
در هر کاری خودم را توانمند نمیبینم اما وقتی کاری را شروع میکنم تا جایی که بتوانم با همه توان برایش تلاش میکنم.
قبل از اینکه ورزش را جدی دنبال کنی علاقهمند به کار یا حرفه دیگری بودی؟
آن موقع که تصمیم جدی گرفتم فعالیت ورزشی داشته باشم و رشتهای را در سطح بالا کار کنم ۱۳ ساله بودم و خیلی سنی نداشتم به همین خاطر کار خاصی هم انجام نمیدادم.
از چه موقع به این فکر افتادی که حرفهای ورزش کنی؟
از همان سن، پرتابها را در رشته دوومیدانی به طور حرفهای انجام میدادم و حتی به سطح ملی هم رسیدم اما واقعیت این است که ۸ سال بدون انگیزه و هدف ورزش کردم و واقعا هدف خاصی نداشتم، الان یک سال است که هنگام بدنسازی و تمرینات فنی با فکر و هدف ورزش میکنم.
اتفاقی به مادههای پرتاب وزنه و نیزه گرایش پیدا کردی یا دلیل خاصی داشت؟
خیلی اتفاقی بود، در واقع به پیشنهاد مربیام وارد رشته دوومیدانی شدم و در این دو ماده شروع به کار کردم، اما خودم از اول تیراندازی با کمان را دوست داشتم.
این علاقه چگونه به وجود آمد؟
اول برایم مانند یک بازی بود و خیلی جدی نمیگرفتم اما وقتی که اولین مدالم را کسب کردم از این رشته خوشم آمد و احساس کردم واقعا دوستش دارم. علاقهمند شدم به طوری که جدی آن را دنبال کردم و هیچوقت هم قصد رها کردنش را ندارم، درست است از ابتدا علاقهای به این رشته نداشتم و تیر و کمان را دوست داشتم ولی الان تنها دوومیدانی رشته مورد علاقه من است.
فکر میکردی یک روز به سطح ملی برسی؟
راستش جایگاهی که دارم و همه چیزهایی را که تا الان به دست آوردم قبلا در رؤیاهایم میدیدم، همه اینها حاصل همان تصویرسازیهایی است که از دوران بچگی داشتم و از همان موقع در خودم میدیدم، من آینده خودم را از قبل میسازم.
بار اولی که خبر انتخاب شدن در تیم ملی را شنیدی چه حسی داشتی؟
آن زمان ۱۳ ساله بودم و سنم کم بود، به همین خاطر معنی این چیزها را خوب درک نمیکردم اما وقتی که در مسابقات انتخابی برای اعزام به بازیهای پاراآسیایی جاکارتا در نهایت مشخص شد که جزو نفرات اصلی هستم از خوشحالی گریهام گرفت زیرا رسیدن به این افتخار سخت به دست آمد و برایش خیلی تلاش کردم.
تقریبا هر حضور با نتیجه و مدال همراه بوده، خودت دلیل این موفقیت را چه میدانی؟
عرقهایی که در حین تمرین نریزند اشکهایی میشوند که بعد از باخت میریزند، من هشت سال عرق ریختم که نخواهم روزی گریه کنم.
اگر بخواهی مدال نقرهای که در بازیهای پاراآسیایی جاکارتا به دست آوردی را در ویترین افتخاراتت قرار دهی، در بین همه مدالها چه جایی را برایش در نظر میگیری؟
این مدال بیرون میماند تا مدال بعدی بیاید بعد این مدال جای خودش قرار میگیرد، فعلا آن را داخل ویترین قرار ندادهام.
به نظرت برای یک قهرمان افتخار فقط کسب مدال است؟
قهرمان بهتر است اول پهلوان باشد، چون قهرمانی بدون پهلوانی ماندگار نیست. قهرمانان زیادی داشتیم که نامشان از یاد رفته اما ورزشکاری مانند تختی هنوز ماندگار است چرا که اول پهلوان بوده و بعد قهرمان؛ به نظر من اصلا مدال مهم نیست همین که مردم دوستمان داشته باشند بهتر از هر چیز دیگری است. انسان وقتی پهلوان باشد خیلی بیشتر لذت میبرد تا اینکه مدال بگیرد و بعد هم هیچ اسمی از او نباشد و از ذهنها پاک شود.
در حال حاضر اخلاق و روحیه پهلوانی در ورزش ما چه جایگاهی دارد؟
متاسفانه خیلی کمرنگ شده، اکثر ورزشکاران به مدال فکر میکنند تا روحیه پهلوانی، اما امیدوارم این روحیه در ورزشکاران ما تقویت شود چون ما ایرانی هستیم و ایرانی یعنی پهلوان بودن. دلم میخواهد اول پهلوان باشم و بعد قهرمان شوم.
انسان اخلاقمداری هستی؟
در زندگی من اخلاق بسیار مهم است تا آنجایی که تصمیم گرفتم اگر خدا کمکم کند و بتوانم وارد میدان بزرگ پارالمپیک شوم جایزهام را صرف بچههایی کنم که شرایط جسمیِشان همانند خودم است و برای فعالیت ورزشی و شرکت در مسابقات توانایی مالی ندارند.
لحظهای که نیزه را پرتاب میکنی دلت میخواهد کجا فرود بیاید؟
دلم میخواهد طوری بزنم که برود تا نهایت تلاشی که کردم.
از مسئولان انتظاری داری؟
برای مدالآوران جاکارتا قولهایی داده شده بود، ما خواستار جایزههایی هستیم که قولش را دادهاند اما عمل نکردهاند.
حضور فائزه در این عرصه تا چه زمان ادامه خواهد داشت؟
تا وقتی نفس میکشم میخواهم ادامه دهم.
نظر شما