به گزارش ایمنا، اگرچه علی امیرریاحی در مقدمۀ این کتاب بر تلفظ درست نام بوکوفسکی که «بوکاسکی» است صحه گذاشته اما در نهایت می گوید: «از آنجایی که وحی نشده بوکاوسکی بنویسیم و بوکوفسکی یا بکوفسکی، پس به گمانم همگی میتواند درست باشد.» راوی و قهرمان داستان «هزار پیشه» فردی به نام چیناسکی است. او آدمی بیکار است که دنبال کار میگردد و هیچ وقت هم برای مدتی طولانی در یک کار دوام نیاورده، نهفقط در یک کار، بلکه در یک جا هم دوام نمی آورد و مدام از جایی به جایی دیگر میرود.
اتفاقات «هزارپیشه» در سال های پایانی جنگ جهانی دوم و سال های پس از جنگ جریان دارد و تصویری انتقادی از جامعه آمریکایی را پیش روی خواننده می گذارد.
در بخش آغازین این کتاب می خوانیم: «پنج صبح، وسط باران، رسیدم نیواورلینز. کمی همانجا تو ایستگاه اتوبوس نشستم اما قیافه ملت آنقدر حالم را بد کرد که چمدانم را برداشتم زدم بیرون و توی باران پیاده راه افتادم. نمیدانستم مسافرخانهها کجا هستند، آنجایی که آدمهای فقیر میروند. چمدان مقوایی زوار دررفتهای داشتم که زمانی رنگش سیاه بود، اما بعدترها رنگ روکشش رفته بود و مقوای زردش زده بود بیرون. من هم سعی کرده بودم این مشکل را با مالیدن واکس سیاه به آن قسمتهای رنگورورفته حل کنم. همانطور که در باران راه میرفتم واکس چمدان حسابی مالید به شلوارم و چون حواسم نبود و چمدان را دست به دست میکردم، هر دو پاچه شلوارم سیاه شد.»
«هزار پیشه» به تازگی در ۱۹۹ صفحه با قیمت ۱۵ هزار تومان از سوی نشر نگاه منتشر شده است. /
نظر شما