محمدرضا شمس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: در دوران کودکی، پدر و مادرم برایم افسانه و قصههای مختلف تعریف میکردند و ترانههای محلی میخواندند، به همین دلیل ناخودآگاه به این مسیر کشیده شدم، طوری که وقتی وارد گروه تئاتر شدم و آنجا شروع به نوشتن کردم، خود به خود رفتم به سمت ادبیات کودک کشیده شدم؛ در کنار این موضوع، پشت خانه ما پر از گندم، پنبه، درختان توت، حشرات و حیوانات بود و همه بچهها از صبح تا شب مشغول بازی بودند؛ این دوران برای من بسیار لذتبخش بود، بنابراین به سمت داستانهای کودک رفتم تا لذت کودکی را به بچهها بچشانم.
وی افزود: برای اینکه بتوانید برای کودک بنویسید، نباید از کودک درون خود جدا شده باشید بلکه باید با او زندگی کنید؛ همچنین باید همه چیز را از دید یک کودک نگاه کنید، در غیر این صورت، نمیتوانید نویسنده موفقی در این زمینه باشید؛ بهعنوان یک نویسنده کودک، باید نیازها، نوع گفتوگو و علایق او را شناخت و با دنیای او تعامل پیدا کرد؛ اگر کسی این موارد را رعایت کند، میتواند نویسنده کودک خوبی باشد.
این نویسنده کودک و نوجوان خاطرنشان کرد: کتاب کودک از نظر محتوایی، وضعیت خوبی دارد، یعنی ادبیات کودک و نوجوان ما به سمتی رفته که نویسندگان آن، شرایطی که ذکر شد را به خوبی رعایت میکنند و سعی میکنند محتواهای جدیدی را در کار خود وارد کنند؛ حتی مسائل روز را در نوشتههای خود در نظر میگیرند و بسیاری از نویسندگان از پند و اندرز کودک و نوجوان فراتر رفته و اخلاق گرایی را در نظر میگیرند؛ برخی از آنها نیز از مسائلی مانند فلسفه استفاده میکنند.
شمس ادامه داد: در کنار این موارد، گسترش قالبهای داستان نویسی مانند مدرنیسم و پست مدرنیسم در ادبیات کودک از جمله فعالیتهایی است که از سوی نویسندگان جسور و خلاق این حوزه انجام شده است.
وی گفت: والدین هم نسبت به قبل سختگیرتر شدهاند و حتی خود بچهها نیز هر کتابی را نمیخرند؛ اما آنچه ادبیات کودک و حتی صنعت نشر را آزار میدهد، گرانی کاغذ، چاپخانه و… است که باعث میشود کتابهای تولید شده با قیمت بالا به بازار برسد و همین موضوع باعث شود که پدر و مادرها، جایی برای کتاب در سبد خرید خود نداشته باشند.
نویسنده کودک و نوجوان عنوان کرد: اگر قبول کنیم که آیندهسازان این سرزمین، کودکان و نوجوانان ما هستند، پس باید ابزار دانایی را در اختیارشان بگذاریم؛ وقتی این ابزار دانایی از سبد خرید خانواده حذف شود، دیگر نمیتواند به این آینده سازان کمک کند؛ از طرفی با کاهش تیراژ کتابها به علت افزایش هزینهها، ناشران به کتابهایی رو میآورند که برای آنها ارزانتر در بیاید.
شمس بیان کرد: با تمام این مشکلات، کتاب میتواند بهترین دوست کودک و نوجوان باشد و در بزنگاههای سخت به او کمک کند؛ انیشتین میگوید علم و تخیل دو طرف یک ترازو هستند که کفه تخیل سنگینتر است؛ بنابراین کتاب و داستان از جنس تخیل هستند و برای باهوش شدن و توانایی حل مسئله، بچهها باید با کتاب دوست باشند.
وی با اشاره به اینکه نهادهای ادبی، وزارت فرهنگ و ارشاد و نهادهای دیگر باید در این قضیه به ناشران کمک کنند تا صنعت نشر، بیشتر رونق بگیرد، گفت: برای مثال، برگزاری نمایشگاههای کتاب، دعوت نویسندهها به مدارس مختلف و وجود کتابفروشی در آنجا میتوان فعالیتهای مفید کوتاه مدتی انجام داد اما مهمترین مسئله، برنامه بلند مدت است که باید از طرف نهادهای ادبی، نویسندگان ویراستاران و مترجمان به صورت گروهی منتخب در یک اتاق فکر با یکدیگر به همفکری، آسیب شناسی و پیشنهاد راه حلهای کاربردی برای بهبود وضعیت کنونی بپردازند.
نظر شما