مجله خبری ایمنا: «داخل رستوران نشسته بودم و داشتم با گوشی موبایلم از چیزبرگر جذابم عکس می گرفتم که جان می داد برای اینستاگرام، مردی که کنار دستم نشسته بود، پرسید: «شما اینفلوئنسر هستید؟» جواب دادم: «نه، یک آدم عادی ام.» این را به خاطر پیج اینستاگرامم گفتم که تعداد فالوئرهایش به اندازه زمین تا آسمان تا پنج رقمی شدن فاصله داشت.
مرد با لحنی کاملا جدی گفت: «اگر اینفلوئنسر بودی، به عروسی ام دعوت ت می کردم. قرار است یک ماهی تن 250 کیلویی سرو کنیم.» می خواست یک آدم کاملا غریبه را به عروسی اش دعوت کند تا بوفه غذای مراسمش را در اینستاگرام نمایش بدهد. این موضوع شاید یک زمانی باعث تعجب بود، اما ظاهرا حالا دیگر اصلا عجیب به نظر نمی رسد.»
این جملاتی است که یکی از ژورنالیست های آن ور آبی درباره تجربه اش از مواجهه با پدیده محبوب این روزها، یعنی فودتیسترهای اینستاگرامی نوشته؛ گروهی که در رستوران ها دوره می افتند و غذاهای مختلف را می چشند و تجربه شان را به راست یا دروغ با فالوئرهایشان به اشتراک می گذارند.
نه ژورنالیست، نه عکاس، فقط خوش اشتها
دنیای رسانه هایی که محتواهایی با تم غذا منتشر می کنند، بیش از هر زمان دیگری بزرگ شده؛ اما چند سالی است که ژانر جدیدی از این رسانه ها هم پا به میدان گذاشته که همه رسانه های پرطرفدار دیگر را کنار زده، اینفلوئنسرهای منتقد غذا. این گروه نه عکاس حرفه ای هستند، نه ژورنالیست و نه بلاگر یا سرآشپز، بلکه فقط غذا خوردن را دوست دارند و استفاده از فیلترها و هشتگ های اینستاگرامی را خوب بلدند؛ هشتگ هایی که برای آن ها ده ها هزار فالوئر جمع می کند. همین فالوئرها هستند که برای آن ها یک امتیاز ویژه به همراه می آورند: تا دلتان بخواهد غذای رایگان.
دعوت شدن به فستیوال های غذا، رستوران های جدید، سفرهای خاص یا رستوران های باسابقه برای تیسترهای غذا یک موضوع روزمره است. در عوض آن کافی است چند استوری یا پست اینستاگرامی بگذارند و مستقیم یا غیرمستقیم از جایی که به آن دعوت شده اند، تعریف کنند.
این مستقیم یا غیرمستقیم بودن تبلیغات را معمولا میزان رقم دریافتی تعیین می کند. برای اغلب اینستاگرامرها خوردن غذای رایگان کافی نیست؛ اگر بخواهند به صورت ویژه از غذایی تعریف کنند، حتما باید پول دندان گیری عایدشان شده باشد. البته تعداد کمی از آن ها هم با مخاطب هایشان صادق هستند و سعی می کنند با مقوله نقد غذا حرفه ای برخورد کنند.
گرگ رمی، یکی از مشهورترین تیسترهای غذا، می گوید: «همین که تعداد فالوئرهایت از 10 هزار بیشتر می شود، دعوت نامه ها به سمتت سرازیر می شود. اگر بخواهی به همه آن ها جواب مثبت بدهی، هیچ وقت نباید بخوابی. بهترین غذاها، خوش مزه ترین نوشیدنی ها و گاهی بهترین مکان ها در انتظارت است.»
صعود با نردبان هشتگ
تیسترهای غذا در اینستاگرام هر روز مثل قارچ در گوشه و کنار این شبکه اجتماعی سبز می شوند و اگر کمی ذوق به خرج بدهند و وقت بگذارند، در چشم برهم زدنی فالوئرهایشان را به بالای 10 هزار نفر می رسانند. این طور که خبره های این حوزه می گویند، اصلی ترین رمز موفقیت این گروه خوش اشتها، استفاده از هشتگ های خاص است. زیر هر پست می توان 30 هشتگ گذاشت. می گویند بهتر است هشتگ ها را در بخش کامنت بگذاری تا کپشنت طولانی نشود.
رمی، اینستاگرامر مشهور می گوید: «حتی اگر برای اولین بار عکسی از کانیه وست کنار تیلور سوییفت پست کنی، در حالی که اسنیکرهای جدیدشان را پوشیده اند و رو به دوربین شکلک در می آورند، بدون استفاده از هشتگ، پستت اصلا دیده نمی شود. اما یک پست ساده را اگر با هشتگ های درست همراه کنی، هزاران لایک و ویو می گیرد.»
به جز هشتگ، چیز دیگری که باعث می شود تیسترهای غذا صفحه های پرمخاطب تری داشته باشند، میزان خلاقیتشان است. تیسترهای پرطرفدار فقط به عکس غذا و آشپزی و رژیم های غذایی بسنده نمی کنند، بلکه چهره ای همه جانبه را از خودشان در فضای مجازی به نمایش می گذارند؛ در سفر، مشغول خرید، سر کلاس درس و... اما نقطه اشتراک همه این لوکیشن ها و تجربه ها، همان غذاست؛ حتی شده یک گوشه کادر و بدون تگ و هشتگ.
حرفه: تیستر غذا
تعداد زیادی از تیسترهای اینستاگرامی مجبور شده اند کارهای تمام وقتشان را رها کنند تا وقت بیشتری برای اداره پیجشان داشته باشند. نینا جوی، یکی از مشهورترین منتقدهای اینستاگرامی غذا و صاحب پیج پرطرفدار The Food Joy، می گوید: «اداره یک پیج غذا خیلی بیشتر از آن چه تصور می کنید، وقت می گیرد. اول دستور پخت خاص خودم را ابداع می کنم، بعد غذا را میپزم و در بشقاب های خاص می ریزم. بعد از آن صحنه عکاسی را آماده و نور را تنظیم می کنم.
من در خانه ام دو نور LED بزرگ دارم و از آن ها برای نورپردازی استفاده می کنم. عکاسی از غذا معمولا حدود یک ساعت طول می کشد و غذا کاملا از دهان می افتد.»
جوی تقریبا از هر بشقاب غذا 100 بار عکس می گیرد و زوایای مختلف را تست می کند تا ترکیبی از نماهای باز و نزدیک را برای پست اینستاگرامی خاصش مورد استفاده قرار دهد. یکی از اینستاگرامرها در پستی اشاره کرده بود که آخرین بار را که یک وعده غذای گرم خورده، به یاد نمی آورد.
جوی درباره تجربه اش از حضور در رستوران ها می گوید: «من سعی می کنم وقتی به رستوران می روم، وقت زیادی را صرف عکس گرفتن نکنم تا غذا سرد نشود. این باعث می شود که توجه کمتری هم جلب شود و مجبور نباشی نگاه های سنگین و متعجب باقی مشتری ها را تحمل کنی.
معمولا یک نور LED دستی را همراه خودم می برم تا عکس های بهتری از غذاها بگیرم؛ چون فضای اغلب رستوران ها نسبتا تاریک است و به درد عکاسی نمی خورد. گاهی هم مجبور می شوم غذا را به خیابان بیاورم و جلوی ماشین ها و آدم های در حال عبور، از آن عکس بگیرم. در هر رستوران 150 عکس می گیرم و بین 4 تا 10 نوع بشقاب غذا را امتحان می کنم. انجام این همه کار، فقط برای یک پست اینستاگرامی، خیلی زیاد است.»
تیسترهای اینستاگرامی می گویند ترجیح می دهند درباره غذا حتی الامکان از فیلترهای اینستاگرامی استفاده نکنند تا رنگ طبیعی غذاها تغییر نکند. در نتیجه بسیاری از آن ها ناچارند هر جا می روند، تجهیزات نورپردازی را به دنبال خود بکشند.
دور همی پرطرفدارها
یک مورد عجیب که بعد از رجوع به صفحه اینفلوئنسرهای اینستاگرامی با آن مواجه می شوید، این است که اغلب اینستاگرامرها مدام با هم وقت می گذرانند و دوستی های نزدیکی با هم دارند. با هم سفر می روند، خرید می کنند، رستوران می روند و حتی بعضی از آن ها تقریبا با هم خانه یکی هستند.
دلیل اصلی این دوستی ها، مراسم و رویدادهایی است که اینستاگرامرها پشت سر هم به آن دعوت می شوند و آن قدر با هم وقت می گذرانند که رفاقتی بینشان شکل می گیرد. جوی در این باره می گوید: «بهترین مزیت اینفلوئنسر بودن، آشنایی با افراد بااستعدادی است که توانسته اند تعداد زیادی فالوئر برای خودشان دست و پا کنند. بسیاری از ما حالا با هم دوست هستیم و حتی اکانت های مشترکی را باهم راه اندازی کرده ایم. یکی از این پیج های مشترک پرطرفدار، پیج IGfoodfam است که صحنه های بامزه ای را از پشت صحنه اینفلوئنسر غذا بودن به فالوئرها نشان می دهد. این پشت صحنه ها گاهی از خود غذاها و نقدهای ما هم پرطرفدارتر است و بیشتر لایک می گیرد.»
از اهالی شکم تا آنالیزورها
همه تیسترهای غذا آدم های بی کار غیرحرفه ای نیستند که به عشق غذای رایگان به این کار رو آورده باشند. بعضی از آن ها ژورنالیست و منتقد آموزش دیده حوزه غذا هستند. در دنیا مراکزی بری تربیت منتقدان حرفه ای غذا برای شبکه های اجتماعی وجود دارد که در زمینه برگزاری سمینارها و پانل های تخصصی برای اینفلوئنسرها فعالیت می کنند.
مدیر یکی از این مراکز می گوید: «ما افراد علاقه مند به این حوزه را آموزش می دهیم تا از یک مصرف کننده ساده با دیدگاه های غیرعینی و شخصی، به تحلیل گرانی تبدیل شوند که بتوانند درباره چیزی که به آن ها ارائه می شود، نظرات کارشناسانه و فارغ از قضاوت های فردی بدهند.»
هنرجویان در این مراکز برای تشخیص سطح شکر، نمک و کافئین غذاها تربیت می شوند و یاد می گیرند آن چه را که خورده اند، با جزییات توصیف کنند. افرادی که در این مراکز پذیرش می شوند، باید قدرت درک و حس چشایی بالاتری از سطح میانگین داشته باشند و علاوه بر این، اهل قلم و مسلط به توصیف باشند. حتی یک برنامه کامپیوتری برای آنالیز و امتیازدهی به غذاها طراحی شده که منتقدان حرفه ای برای ارزیابی شاخصه های هر غذا، از آن استفاده می کنند. این برنامه به منتقدان این امکان را می دهد که محصولات و غذاهای مختلف را به دقت با هم مقایسه کنند و نتیجه ارزیابی های خود را با جزییات به مشتری انتقال دهند.
هنر نفوذ
کاری که تیسترهای اینستاگرامی انجام می دهند، شاید از نظر اغلب ما مضحک و بی فایده به نظر برسد، اما خودشان این طور فکر نمی کنند. آن ها معتقدند درهای جدیدی را به روی صنعت رستوران داری باز کرده اند و مشغول انجام یک کار مفید حرفه ای و یک شغل شریف هستند. اینفلوئنسرها یا نفوذگرها خودشان را مجهز به «هنر نفوذ» می دانند؛ هنری که بسیاری از سلبریتی ها هم از آن بی بهره اند.
وقتی چهره های آن ها را می بینیم که در رستوران سخت مشغول عکس گرفتن با غذاهای خوش آب و رنگ خود هستند، یاد کودکانی می افتیم که در دیزنی لند یا مثلا در باغ کتاب خودمان ذوق زده با کاراکترهای کارتونی محبوبشان عکس می گیرند. اما وقتی به تعداد دنبال کنندگانشان در شبکه های اجتماعی نگاه می کنیم و کامنت های مخاطبانشان را می بینیم، متوجه می شویم که موضوع جدی تر از این حرف هاست. ما حالا در دوره و زمانه ای زندگی می کنیم که تصویر غذا به آسانی می تواند وایرال شود. بسیاری از خوردنی های امروزی اصلا طوری دیزاین شده که وسوسه می شوی از آن عکس بگیری و رویش فیلتر بیندازی و بگذاری اش در پیج اینستاگرامت.
همین میل وافر به تماشای غذاست که باعث شده اینستاگرام به جای طراح لباس و عکاس، حالا از تیسترهای غذا پر شود؛ موجودات جالبی که نه می توان به آن ها اعتماد کرد و نه نادیده شان گرفت.
منبع: هفته نامه چلچراغ
نظر شما