به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، تاریخچه آیین قالیشویان از چند منبع مورد بررسی است، یکی روایت و نقل قولهای مردمی است، که سینهبهسینه به زمان حضرت امام محمد باقر(ع) نسبت میدهند. میگویند از همان زمانی که سلطانعلی به شهادت رسیده، هر سال این آیین برگزار میشود. منبع دیگر تذکره امامزاده است، که وقایع و زمان وقایع را تشریح کرده است. منبع سوم متون و تحقیقات مورخان و نویسندگان است که قدمت آن را به سده اول هجری قمری نسبت میدهند.
البته برخی از محققان و نویسندگان سابقه آیین قالیشویان را در جشن مهرگان و آیینهای کهن ایرانی ریشهیابی میکنند. به استناد منابع، مآخذ و نقل قولها در سالهای پایانی قرن اول هجری قمری، اهالی چهل حصاران(کاشان قدیم) و فین از جور و ستم حاکمان وقت، نامهای به امام محمدباقر(ع) نوشتند و تقاضا کردند آن حضرت یکی از فرزندانش را برای ارشاد، راهنمایی و پیشوایی مردم منطقه بفرستد. امام یکی از فرزندانش، علی را که به روایتی ۳۲ سال سن داشته، به ایران فرستاد. امامزاده علی، که در ایران به سلطانعلی شهرت یافت مدتی در کاشان، فین، جاسب، خاوه و چند آبادی دیگر به تعلیم و تبلیغ پرداخت. امامزاده در مسجد جامع فین نماز میخواند و مردم را موعظه و هدایت میکرد. در تابستانها، حضرت با همراهان و خادمانش به اردهال و دهکده خاوه به سر میبرد.
چند سال گذشت، نفوذ روزافزون امامزاده در مردم منطقه، حاکمان منطقه را به وحشت انداخت. زرینکقش باریکرسفی حاکم منطقه بود. پیغامی به ارزق، والی قم فرستاد و او را از گرایش فزاینده مردم به سلطانعلی آگاه ساخت. ارزق با شنیدن خبر، سر بریده سلطانعلی را طلبید. زرین کقش پس از مشورت با حکام محلی، نقشه قتل امامزاده را کشید و با رفتاری فریبکارانه سلطانعلی را به باریکرسف دعوت کرد. خادمان امامزاده، از قصد پلید زرینکقش آگاه شدند و مردم خاوه را مطلع ساختند. بدین ترتیب زرینکقش در محلی به نام، دربند ازناوه به امامزاده حمله کرد و پس از چند روز جنگ و درگیری، سلطانعلی را هنگام دعا و نماز در محلی که اکنون به قتلگاه معروف است به شهادت رساند. دو روز پس از شهادت خبر به فینیها رسید. فینیها با بیل، چوب و چماق خود را به اردهال رساندند و در روز سوم شهادت، پیکر پاک امامزاده را در یک تخته قالی نهاده به سر نهر آبی که اکنون به نهر شاهزاده حسین معروف است، بردند و غسل دادند و بعد در محل کنونی به خاک سپردند. به روایت دیگر، جسد پاره پاره امامزاده را بدون غسل روی قالی گذاشتند، به بالای تپه بردند و دفن کردند. بعد قالی آغشته به خون امامزاده را با آب جوی شستند و غسل دادند. میگویند، فینیها مشغول غسل و دفن بودند که خاوهایها از راه میرسند و کمک میکنند؛ به همین علت فینیها در دومین جمعه مهرماه به مشهد اردهال میآیند و مراسم خاکسپاری او را زنده نگه میدارند.
زمان برگزاری مراسم قالیشویان
برگزاری مراسم بین هفته دوم و سوم(نزدیکترین هفته به ۱۷ مهرماه) متغیر است. در میان مسلمانان، تاریخ همه حوادث و وقایع مذهبی مانند شهادت، ولادت پیامبران و امامان، غزوهها، جشنها و رویدادهای مذهبی در تقویم هجری قمری ثبت شدهاست. اما سالگرد واقعه شهادت سلطانعلی، بر مبنای تقویم زراعی و خورشیدی است. برخی از نویسندگان و محققان، ریشه این آیین را در جشنها و آیینهای کهن ایرانیان جستجو کردهاند. جلال آل احمد چون مراسم قالی شویان نزدیک به ۱۶ مهر برگزار میشود، به جشن باستانی مهرگان که در ۱۶ مهر برگزار میشده نسبت میدهد. همچنین بازار موقت مشهد اردهال را به هفته بازارهای مهرگان ربط میدهد. در گاهشماری کهن ایرانیان، هر یک از سی روز ماه نام خاص داشته است. شانزدهمین روز ماه به نام مهر بودهاست. بنابراین مهرگان، شانزدهمین روز ماه مهر و دهمین روز مهر ماه تقویم امروزی است، که زمان برگزاری قالیشویان بیربط به این فاصله زمانی نیست. انسال اما مراسم قالی شویان چهاردهم مهرماه برگزار شد.
روند برگزاری مراسم
هفته جار
تعیین جمعه قالی و اعلام آن به مردم، بر عهده بزرگان و ریشسفیدان فینی است. اگر دومین جمعه پاییز با یکی از روزهای سوگواری ماه محرم، رمضان یا روزهای جشن ولادت امامان تقارن داشته باشد، مراسم را به یک هفته قبل یا بعد برگزار میکنند. یکی از آداب قدیمی که امروزه اثری از آن نیست، مطلع ساختن مردم از زمان دقیق جمعه قالیشویان یا اصطلاحا جمعه قالی است. چون زمان برگزاری مراسم، بین هفته دوم و سوم(نزدیکترین هفته به ۱۷ مهرماه) متغییر است. در گذشته، یک هفته قبل از زمان دقیق برگزاری مراسم، موسوم به هفته جار، ریشسفیدان و مطلعان در معابر عمومی، گذرها، مساجد و حسینیهها زمان دقیق آن را اعلام میکردند. بدین ترتیب، که یک نفر در نقش جارچی جار میکشد: اهالی فین مرد و زن، کوچک و بزرگ این هفته، هفته قالی شورون است؛ همه روز جمعه در مشهد قالی در صحن سردار کاشی جمع شوید، چوب های خود را همراه بیاورید و به خاوهایها، نشلگیها به کسبهها و دکان دارهای بازار و میدانهای کاشان خبر میدهد.
جمعه قالی
دومین جمعه مهرماه روز قالیشویان است، که اهالی فین و کاشان به آن جمعه قالی میگویند. اغلب خانوادههای فینی و خاوهای که بر اساس سنت دیرینه هر سال در مراسم شرکت میکنند، شب جمعه قالی به اردهال میآیند و در منازل باریکرسف، زایرسراها، دامنهها و حوالی صحنهای بقعه امامزاده به سر میبرند. از اوایل صبح جمعه، هزاران نفر از فینیهای متعصب، اغلب با پوشش پیراهن مشکی، چوب و چماقهای تراشیده و مخصوص خود را که از قبل میتراشند و آماده میکنند، به دست میگیرند. گفته میشود در گذشته به جای چوب، شمشیر، قمه و نیزه به نشانه رزمجویی و جنگ با قاتلان به دست میگرفتهاند. چوب به دستان در کنار جوی آبی که در صحن بقعه شاهزاده حسین جاری است، جمع میشوند و منتظر میمانند تا مراسم آغاز شود. در این میان چند تن از بزرگان نذورات نقدی مردم را جمع میکنند. با شروع مراسم فینیها، یا حسین گویان و با شور و هیجان با پایین و بالابردن چوب هایشان برای گرفتن قالی به سمت مرقد سلطانعلی که در فاصله ۸۰۰ متری واقع است، به راه میافتند. پس از عبور از گذرگاه دره، از ضلع جنوبی بقعه وارد صحن پاپک میشوند و با طی کردن پلههای پاپک وارد صحن صفا میشوند. معمولا قبل از این که قالی را از خادمین امامزاده تحویل بگیرند، در صحن صفا و صحنهای جانبی، مراسم نوحهخوانی و سینهزنی و سخنرانی برگزار میشود. پس از پایان سخنرانی و سوگواری، یکی از ریشسفیدان فینی، کمکهای نقدی و نذورات جمعآوری شده را به عنوان هدیه به متولی یا سرپرست خادمان آستانه میدهد و درخواست قالی مخصوص امامزاده شهید شده را میکند. خادمان، یک تخته قالی لوله شده را با پارچه مشکی میپوشانند و به ریشسفیدان فینی میسپارند. چوب به دستان فینی، با دیدن قالی با شور و هیجان مضاعف و فریاد یا حسین یا حسین به سوی قالی میشتابند.
قالی را در اختیار خود میآورند و در حالی که انبوه جمعیت غیر فینی آنها را احاطه و همراهی میکنند، قالی لوله شده را به نشانه جسد امامزاده که در فرش پیچیده شده با ذکریا حسین و هیاهوی زیاد بر دوش نهاده با گامهای تند و شتایان از صحن صفا خارج میشوند. در این میان، جمعیت انبوه آبادیهای دیگر، حق نزدیکشدن به قالی را ندارند و تنها میتوانند با نوحهخوانی و عزاداری آنها را حمایت کنند. در پیشاپیش دسته حاملان قالی، یکی از اهالی کاشان، در حالی که جانمازی به سینه خود آویخته و قرآنی به دست گرفته و تسبیحی در دست دارد، سوار بر اسب حرکت میکند. میگویند این نماد جانماز امامزاده است، که یکی از اهالی چهل حصاران آن را برای امامزاده میانداختهاست. همچنین دسته عزادار خاوهای با حمل علم و کتل، فینیها را همراهی میکنند. دسته هیجانزده، چوب و چماقهای خود را در آسمان تکان میدهند، میرقصانند و مانند سپاهی خشمگین به دنبال علم به سوی چشمه سرازیر میشوند. گروهی جلوتر، خود را به چشمه میرسانند و جمعیت را از لب چشمه کنار زده فضا را آماده ورود قالی میکنند. قالی را یه کنار نهر میآورند و بر روی زمین میگذارند. در این هنگام کسانی که امامزاده را یاری نکردهاند را لعنت میکنند. سپس برای شستن قالی، چوب دستی خود را در آب چشمه فرو برده بیرون میآورند. قطرات آب چوبها را به قالی میپاشند و گوشهای از قالی را خیس میکنند، که این نمادی برای شستن و غسل دادن قالی شهید است. سپس به همان ترتیب قالی را بر دوش گرفته از طریق گذرگاهی که به در شرقی بقعه منتهی میشود وارد صحن سردار یا فینیها میشوند و چند دور قالی را در حیاط میچرخانند و بعد به ایوان بقعه میبرند. در اینجا شور و هیجان به اوج میرسد. چند نفر از بزرگان خاوه و فین پیش میروند تا قالی را بگیرند ولی چوب به دستان که دوست ندارند قالی را تحویل دهند، با تکان دادن چوبهایشان آنها را دور میکنند؛ تا اینکه با کشمکشهای زیاد و فریادهای مکرر حسین، حسین و الله اکبر بزرگان فینی قالی را گرفته به بزرگان خاوه تحویل میدهند. خاوهایها نیز قالی را با تشریفات خاص تحویل خدام امامزاده میدهند. بدین ترتیب حدود ظهر مراسم تمام میشود و دسته برای زیارت به مرقد امامزاده میروند.
جمعه نشلگیها هفته قالی
اهالی روستای نشلگ که در پنج، شش کیلومتری اردهال واقع است، یک هفته بعد از جمعه قالی برای برگزاری مراسم هفت شهادت سلطانعلی، با پوشش سیاه به صورت خانوادگی به اردهال میآیند و در صحن صفا به سینهزنی و نوحهخوانی و نیز نخلگردانی میپردازند. نخل را با پارچههای سیاه تزیین میکنند و جوانان بر دوش میگذارند و در گرداگرد صحن میگردانند. برخی از خانوادهها که تازه عروس داشتند، عروسشان را هم با خود به اردهال میبردند تا در زندگیشان خوشبخت باشند. درگذشته، نشلگیها پیاده به اردهال میآمدند و برمیگشتند و در برگشت در مکانی معروف به قدمگاه علی(ع)، و در مدخل آبادی واقع است، توقف میکردند و حاجت میطلبیدند.
بازار موقت اردهال
هر چند از دیرباز در کنار بقعه سلطانعلی تعدادی مغازه در قالب بازار سالانه وجود داشته، ولی از یکی دو هفته به جمعه قالی، صنعتگران محلی، مغازهداران، کسبههای دورهگرد، اجناس دستساخت و مصنوع داخلی و خارجی، انواع خوراکیها، تنقلات و آجیل، خشکبار، حلواجات، محصول کشاورزی، ابزارآلات مختلف نظیر انواع بیل، بیلچه، کلنگ و ابزار کشاورزی، اسباب خانه، آشپزخانه، کاسه و کوزههای سفالی، ظروف مسینه کاشان، پارچه و قماش، لیف، کیسه، قطیفه حمام و امتعه نظیر قصابی، نانوایی، کبابی، دل و جگری، آش، چای و قلیان و اجناس مختلف و متعدد دیگر را از کاشان، قم، فین، آران بیدگل و ... به اردهال میآورند و برای فروش دو سه هفتهای جا و مکان خاصی میگیرند و عرضه می کنند. قبلا فضای مابین بقعه سلطانعلی تا شاهزاده حسین به این امر اختصاص داشته است. این بازار قدمت بسیار طولانی دارد. میگویند عمر آن به بیش از یک قرن میرسد. در واقع بازار اردهال دو ویژگی دارد: یکی پیوندش با مذهب و دیگری برگزاری برخی آیین نمایشی نظیر تعزیه، پردهخوانی و بازیهای پهلوانی و سرگرمی. در بازار اردهال طرز چیدن و عرضه اجناس و شیوه دادو ستد متناسب با فرهنگ روستایی حاشیه کویر است. بیشتر زائران خرید از بازارچه را خوشیمن میدانستند.
معرکهگیری
معرکهگیران هم مانند کسبهها، چند روزی قبل از جمعه قالی خود را به اردهال میرسانند تا با نمایش قدرت خود و کارهای خارقالعاده مردم را به دور خود جمع کرده امرارمعاش کنند. ماربازها با بازیدادن چند مار، حرکت چرخش موتور و جهش به بالا و پایین در استوانهای چوبی معروف به دیوار مرگ، پهلوانان با پارهکردن زنجیری که به کتف و بازوی خود میبندند از این جملهاند.
پردهخوانی
پردهخوانها نیز با نصب پردهای که حادثه و واقعه عاشورا بر روی آن به نقش کشیده شده، به ذکر مصائب و سرگذشت واقعه کربلا میپردازند. اهالی هم دور آنها حلقه زده و به تناسب وسع مالی مبلغی را به وی میدهند.
تعزیهخوانی
تعزیهخوانهای آبادی همجوار هم در حاشیه مراسم با برگزاری نمایش مذهبی خود، واقعه و درگیریهای امامان با دشمن را به معرض نمایش میگذارند. تشکیل بازارچه موقت و عرضه و فروش اجناس و کالاهای مختلف مبین تاثیر مراسم قالیشویان بر اقتصاد دستفروشان و دوره گردانی است که از نقاط مختلف به اردهال میآیند. همچنین معرکهگیران و پهلوانان که با کارهای نمایشی کسب درآمد میکنند.
ابزار و وسایلی که در این مراسم مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از:
چوب دستی: تنها ابزاری که در انجام این آیین به کار گرفته میشود، چوب دستیهایی است، که فینیها به جای شمشیر و قمه به نشانه رزمجویی استفاده میکردند.
علم: نشانه عزاداری است، که توسط خاوهایها در پیشاپیش چوب به دستان فینی حرکت میکند. این نشانه، از یک تیرک چوبی و تیغه فلزی ترکیب یافته که با پارچههای سبز و مشکی تزیین میشود.
مراسم قالیشویان در مکانهای مختلفی برگزار میشود. از جمله مزار حضرت سلطانعلی در دامنه کوهی مشرف به درهای خشک و وسیع که بر روی آن بقعه و بارگاهی به مساحت تقریبی ۳۵۰ متر مربع بنا شده است. این بقعه تشکیل شده از چهار صحن به نام صحن سرداری یا فینیها در شرق، صحن صفا یا عتیق در جنوب، صحن قمی در غرب و صحن جلوخان در پایین صحن صفا، که با ۱۸ پله معروف به پاپک به هم مرتبط میشوند. ایوان صفا در صحن صفا، صحن سرداری در صحن سردار، گلدستهها، گنبد، حجرات و زایرسراها، مسجد، آبانبار، بازارچه، حمام و غیره مجموعه این بقعه را تشکیل میدهد. دیگری بقعه شاهزاده حسین است. این بقعه در فاصله ۸۰۰ متری مزار سلطانعلی قرار دارد و فینیها شستوشوی نمادین قالی را در نهر آبی که در صحن این بقعه جریان دارد، انجام میدهند./
نظر شما