هفته نامه طنز خطشه
-
خطشه شماره 130
ما خیلی با فرهنگیم
نمی دونیم چرا وقتی یه جا غذای مجانی میدن، دست و پامونو گم می‌کنیم. مثلاً یه جا شله زرد می‌دادند و یه جا دوغ. میکس کردیم و نون تیلیت کردیم، خوردیم.
-
خطشه شماره 129
واکسن در تانکر
برای اینکه وجدان درد نگیرم یه دوز واکسن واقعی میریزم توی تانکر آب مقطر و بسته بندی می‌کنم، می دم دست مردم. هر تانکر دو میلیون دوز واکسنه!
-
صد و بیست و هشتمین شماره خطشه منتشر شد
ارتباط مستقیم میزان مشکلات و جک ساختن
در شرایط حساس کنونی قرار است مشکلات رفع شود و شوخی کردن ما هم منحل شود. اگر می‌بینید جامعه افسرده شده دقیقاً به همین دلیل است.
-
خطشه شماره 127
توصیه آقای خطشه ای به رسانه ملی
دفعه بعد که خواستید به کسانی که از شرایط ناراضی اند بگویید که جمع کنند و از ایران بروند، حتماً تذکر بدهید که حواس‌شان باشد بیرون از ایران در رشته‌های ورزشی و علمی و غیره به هیچ عنوان تلاشی نکنند.
-
خطشه شماره 126
حرکت جانانه نمکی
با این حرکت جانانه نمکی، مسئولین قادرند که پس از گل کاشتن در مسئولیت های‌شان، فحش را هم خودشان به مردم بدهند.
-
آقای خطشه ای و پسرش در کلاب هاوس!
دیدم الهی قمشه ای با دکتر سمیعی room درست کردند با عنوان" حوصله مون پُکید". مگه الان دکتر سمعی نباید توی اتاق عمل باشه؟
-
خطشه شماره 123
کتابخوانی کلاً از یاد مردم رفته!
کتابخوانی کلاً از یاد مردم رفته. دیروز جمعه بود، دو ساعت در گروه همکاران، با جملات جذاب همراه با تصاویر آبشار، همه رو به کتابخونی و دانایی دعوت کردم. توی کلاب هاوس هم کلی صحبت کردم تا همه قبول کنند، کتاب از همه چی با ارزش تره
-
خطشه شماره صد و بیست و دوم
معضلات تابستان
قدیما مرد باید بوی دام و طیور می‌داد. از یه جایی به بعد خودِ دام و طیور از ما فراری بودند از بس بو داشتیم. اول بوی ما میومد خونه، نیم ساعت بعدش خودمون.
-
خطشه شماره صد و یست و یکم
مافیا و جرات و حقیقت در مناظره های ریاست جمهوری
صدا و سیما با محتواهای جذاب و هیجان انگیز، شبکه‌های متعددش را پر کرده و مردم توان دل کندن از شبکه‌های مختلف و آمدن به شبکه یک و مشاهده مناظره را ندارند.
-
خطشه شماره صد و بیستم
لطفا ناشکری نکنید!
چطور نمی‌خواهید برای درک حال انسان‌های قبل از ادیسون دو ساعت سختی بکشید؟
-
خطشه شماره صد و نوزدهم
اگه کرونا هم ما رو نکشه، خودمون خودمون رو می‌کشیم!
الان دارم کتاب "چگونه مؤدب باشیم" رو می خونم و مثل بید می‌لرزم...
-
خطشه شماره صد و هجدهم
آقای خطشه ای به چه کسی رای می دهد؟
اگر بخوام رأی بدم باید به کسی رأی بدم که بتونه بین قدرت "توازن" ایجاد کنه.
-
خطشه شماره صد و هفدهم
شرکت در انتخابات یا چی؟ _ فقط نیم ساعت
الان دو روزه توی رومم. همه‌اش با خودم میگم دوتا دیگه فحش بدم دیگه میام بیرون.
-
خطشه شماره صد و شانزدهم
کشف راز برگزاری انتخابات در فصل بهار!
آدم دم ظهر کمی به نماینده اصلاح طلب‌ها متمایل میشه دم غروب دل آدم می گیره و به اصولگرایان متمایل می شه.
-
خطشه شماره صد و پانزدهم
بی شعور اینجا بخش زایمانه!
رفتم لباس پاکبان پوشیدم ولی نه تنها واکسنی در کار نبود بلکه برای طبیعی جلوه دادن قضیه مجبور شدم کل محله رو جارو بزنم. نهایتاً با تهدید و داد و بیداد تونستم واکسن بزنم.
-
خطشه شماره صد و چهاردهم
همون بهتر که فیلتر شد!
چهار ساعت توی نوبت وایسادم آخرش می گن توی دو دقیقه حرفت رو بزن. آخه من چطوری توی دو دقیقه به همه کسانی که تا حالا حرف زدن فحش بدم؟
-
خطشه شماره صد و سیزدهم
گفتم موج بعدی در راهه...
توی این ایام عید حدود دو هزار نفر از اقصی نقاط کشورمون رو دیدم و بهشون اخطار دادم. ولی کو گوش شنوا؟
-
-
خطشه شماره صد و یازدهم
رونق گردشگردی با سیاست
ما به عنوان شهروندان نمونه، فقط به رنگ بندی وزرات بهداشت توجه داریم. شهروند باهوش باید حواسش باشه کدوم شهر وضعیتش نارنجی شده که زود فلنگ رو ببنده و بره شهر بعدی.
-
خطشه شماره صد و دهم
بهترین دفاع حمله است
اگه تماس گرفتن و پرسیدن: «خونه اید یه سر بهتون بزنیم؟» در جواب باید بگی: «عه! چه جالب، دل به دل راه داره، ما سر خیابون تون هستیم داریم میایم» و به سرعت به سمت لوکیشن مربوطه حرکت کنید.
-
خطشه شماره صد و نهم
می گن کرونا از غذا منتقل نمی شه!
الان یک ساله همه غذاهامون طعم الکل میده، دیگه اگه بوی الکل به دماغمون بخوره اشتهامون باز میشه.
-
خطشه شماره صد و هشتم
مردان سرزمینم! ما باید مقاومت کنیم!
فکر کردید چطوری کشورا مستعمره شدند؟ همه شون دم عید دستشون بند بود، چشم به هم زدند دیدند تعطیلات عید تموم شده و مستعمره شدند.
-
خطشه شماره صد و هفتم
عزیزم دارم پست میذارم، بعد جواب میدم!
میگن توی ایام کرونا گوشی رو کنار بذارید و کنار هم بشینید و حرف بزنید که من اصلاً این روش رو توصیه نمی‌کنم چون اکثراً منجر به دعوا میشه.
-
خطشه شماره صد و ششم
الکی ادای حال بدا را در نیاورید!
از هفته بعد اگر عمری باقی باشد و جان جانان رخصت بدهد، برایتان صحبت‌های انگیزشی می‌کنم تا شما هم با خواندن مطالب بتوانید سر کیف باشید و الکی ادای حال بدا را در نیاورید. این‌جوری دعای خیر مردم هم بدرقه زندگیم می‌شود.
-
شماره صد و پنجم خطشه منتشر شد
تا دیر نشده بیت کوین بخرید!
چی شد که به فکر بیت کوین افتادم؟ دو نفر داشتند توی اتوبوس درگوشی از خرید بیت کوین می‌گفتند که رو هوا زدم ایده شون رو!
-
خطشه شماره صد و چهارم
اقتصاد به روش آقای خطشه ای
من جنس رو به قیمت روز می‌فروشم (البته به قیمت روزی که قیمتش بالا بود) چند درصد هم باید هزینه ریسک فروشنده بودن توی این بازار رو بکشم روی قیمتا.
-
گندم از گندم بروید جو بایدن
طی تماسی آغاز ریاست جمهوری جو بایدن را تبریک گفتم. از ایشان عوامل پیروزی در انتخابات را هم جویا شدم که گفت قطعاً تبلیغات درست و ستاد انتخاباتی مستحکم و شعار انتخاباتی قوی.
-
خطشه شماره صدم
تمام اعیاد جهان را جشن می‌گیریم!
ما ایرانی‌ها با تمام اعیاد و تمام ادیان جهان جشن می‌گیریم حالا فارغ از اینکه چه قوم و مذهبی هستیم و هدف از برگزاری آن جشن چیست.
-
خطشه شماره نود و ششم
به کرونا پناه می‌برم!
مواد ضد عفونی ۷۰ درصد ریه‌ام رو از بین برده، دستم هم عصبش نابود شده، رعشه گرفته. خدایا! از دست همسر وسواسی به کرونا پناه می‌برم!
-
خطشه شماره نود و پنجم
هیچ کدومتون آشنا توی زایشگاه ندارین؟
وقتی درباره کرونا حرف می زنیم همه یه پرستار از قوم و خویش نزدیک شون توی بخش کرونایی های بیمارستان دارند، همین امروز صبح هم گفته همه اخبار و آمار رسمی دروغه.