تنگه چزابه
-
فرهنگجهنمی از آتش در تنگه چزابه
یک رزمنده دفاع مقدس در تشریح شرایط سخت تنگه چزابه میگوید: لحظات بهتندی سپری و فرمانده عراقیها، سوتزنان به نیروهایش علامت میداد تا هرچه زودتر حلقه محاصره را تنگ و تنگتر کنند، ثانیهها به سرعت در حال سپری شدن و تصمیمگیری برای ماندن پیرمردهای گردان یا جوانان سخت و دشوارتر میشد.
-
روایتی از زندگی شهید حاجعلی عابدینیزاده؛
فرهنگبا آیه «وجعلنا» به زیارت امام حسین (ع) میرفت / میهمان همیشگی تنگه چزابه
شهید حاجعلی عابدینیزاده، اهل محله مسجدسید اصفهان و از نانوایان بهنام این محله بود. شهادت حاجعلی که به درستی، پاکی و صداقت شناخته میشد، در تنگه چزابه رقم خورد و پیکر پاکش برای همیشه میهمان تنگه شد.
-
روایت مادر شهیدی که همسر شهید شد(۲)؛
فرهنگچشمبهراه عباس
«آقای عسگری من این دفعه دیگر برنمیگردم، خواب عباس را دیدهام، برای همین یک خواهشی از شما دارم، خانواده من چشمبهراه عباس ماندهاند، اگر حتی یک ساعت هم از من ماند برایشان ببر که دیگر چشمبهراهمن نباشند...»
-
فرهنگروایت مادر شهیدی که همسر شهید شد
«زمانی که جنگ شروع شد، پدر هم عزم حضور در جبهه را داشت؛ طوری تربیت شده بود که نمیتوانست نسبت به ظلم بیتفاوت باشد، تقاضای گرفتن مرخصی کرده بود که با این تقاضا موافقت نشده بود، به مدیران مافوق خود گفته بود، مرخصی بدهید یا ندهید، برای من فرقی نمیکند، من تصمیم خود را برای رفتن به جبهه گرفتهام...»
-
فرهنگتجربه جنگ تن به تن در چزابه
«تنگه چزابه به دلیل موقعیت سوقالجیشی که داشت، یکی از پنج محوری بود که عراق برای حمله به ایران از آن بهره جست. ارتش صدام سیویکم شهریورماه ۱۳۵۹ به پاسگاه صفریه و سوبله در شمال تنگه چزابه حمله کرد و مقاومت مدافعان را در هم شکست. سپس ستون تانکها را به سمت تنگه چزابه به راه انداخت.»