به گزارش خبرگزاری ایمنا، امروزه که بیش از ۶۰ درصد جمعیت جهان در شهرها نفس میکشند، توسعه محلات نهتنها بهعنوان ضرورتی محلی، بلکه بهمثابه راهی برای پایداری کلانشهرها مطرح است؛ این نگاه موفقیت یا شکست جوامع را در برابر چالشهای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی رقم میزند و محله را به آیینهای از زیست پایدار تبدیل میکند.
شهرها، این کانونهای پویای خلاقیت و نوآوری، همچون قلب تپنده اقتصاد کشورها عمل میکنند. آنها نهتنها بستر اصلی مشاغل و رشد اقتصادیاند، بلکه میدان نبردی برای انسجام اجتماعی و پایداری زیستمحیطی بهشمار میروند؛ با گسترش شهرنشینی، اثرات آن بر محیط زندگی چنان برجسته شد که از دهه ۱۹۹۰، مفهوم «شهر پایدار» در ادبیات علمی و سیاسی پدید آمد؛ این مفهوم پاسخی بود به نیاز مبرم هماهنگی میان توسعه انسانی و حفاظت از طبیعت؛ چالشی که توسعه پایدار را به ضرورتی اجتنابناپذیر بدل کرد و شهرها را در خط مقدم این تحول قرار داد.
توسعه پایدار، واژهای نوظهور از دهه ۱۹۸۰، چونان چراغی راهگشا، سازگاری جامعه انسانی با آینده را در پرتو حمایت از محیط زیست تعریف کرد؛ این مفهوم نهتنها به تعامل انسان و طبیعت میپردازد، بلکه ساختار محیطی را که زندگی در آن جریان دارد، مورد بازنگری قرار میدهد؛ با رشد شتابان شهرها، پایداری به پرسشی اساسی در برنامهریزی شهری تبدیل شده است؛ اگرچه نظریههای توسعه پایداری را در کانون توجه قرار دادهاند، اما کاستیها و نابسامانیهای موجود در شهرها نشان میدهد که هنوز دیدی جامع و یکپارچه از این اصل حیاتی شکل نگرفته است.
در گذشته محلات شهری با رشدی آرام و تدریجی، همگام با نیازهای ساکنانشان پیش میرفتند و ارزشهای زیستمحیطی، اجتماعی و کالبدی خود را حفظ میکردند، اما امروز با شتاب گرفتن شهرنشینی و افزایش جمعیت، این تعادل از دست رفته است؛ محلات زیر فشار تغییرات سریع، توان پاسخگویی به نیازهای متغیر ساکنان را ندارند و آشوب و ناپایداری بر آنها سایه افکنده است، در این میان رویکرد «توسعه پایدار محلات» که تلفیقی از توسعه محلهای و پایداری است، چون پلی میان مقیاس کلان شهرها و مقیاس خرد محلات، راهحلی هوشمندانه برای بازگرداندن تعادل و هویت به این سلولهای زنده پیشنهاد میکند.
در ایران بهویژه در شهر تاریخی اصفهان که با لقب «شهر گنبدهای فیروزهای» شناخته میشود، محله از دیرباز جایگاهی والا و بیهمتا در زندگی مردمانش داشته است، نهتنها بهعنوان سرپناهی امن، بلکه چون آینهای از هویت، فرهنگ و تعلق خاطر که ریشه در تاریخ کهن این سرزمین دارد؛ این باغشهر زیبا، با قدمتی که به قرون گذشته بازمیگردد، با معماری بینظیر، کوچههای پیچدرپیچ و بازارهای پرجنبوجوش، جلوهای از تمدن و هنر ایرانی را به نمایش میگذارد.
محلههای اصفهان، از جلفا با عطر مسیحیت تاریخیاش گرفته تا چهارباغ و نقشجهان، هر یک روایتگر داستانی از زیست پایدار و همزیستی مسالمتآمیز مردمانش هستند؛ مدیریت و حفظ این میراث گرانبها، نهتنها وظیفهای فرهنگی بلکه ضرورتی برای تداوم حیات این شهر تاریخی است؛ تلاشی که میتواند هویت محلهای را در برابر هجوم مدرنیته و تغییرات شتابان شهری پاسداری کند و این گوهر بیبدیل را برای آیندگان به ارث بگذارد.
لزوم رعایت تناسب میان پروژههای خرد مقیاس و پروژههای کلان در شهر اصفهان
علی صالحی، رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان به خبرنگار ایمنا میگوید: در چهار سال اخیر، نزدیک به ۲,۸۰۰ میلیارد تومان بودجه برای اجرای پروژههای محلهمحور در اصفهان اختصاص پیدا کرده است؛ این اعتبار با هدف کاهش شکاف کیفیت زیستپذیری میان محلههای مختلف، بهویژه در بیش از ۹۰ محله کمبرخوردار شهر هزینه شده است.
وی میافزاید: بعضی از مناطق شهری اصفهان از شرایط مناسبی برخوردار بودند، اما در بعضی دیگر، با اجرای پروژههای بزرگمقیاس، همچنان مشکلاتی در سطح محلی مشاهده میشد، به همین دلیل معاونت شهرسازی با استفاده از دو مؤلفه مهم، یعنی مطالعات و انتظارات مردمی، همچنین آمایش جغرافیایی و شهرسازی نیازهای محلات را ارزیابی و پروژهها را بر اساس این نیازها اولویتبندی کرد.
رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان میگوید: از میان ۲۲۰ محله اصفهان، حدود ۹۰ محله به توجه ویژه نیاز داشتند؛ این محلات بر اساس میزان نیاز، از کم تا خیلی زیاد درجهبندی شدند و پروژههای لازم برای آنها تعریف شد؛ اولویتبندی این محلات از سال نخست آغاز شد و در صورت نیاز، این روند تا سال چهارم ادامه پیدا کرد تا بخشی از شکاف ایجادشده میان محلات مختلف جبران شود.
صالحی بیان میکند: در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد محلات اصفهان به حداقلهای لازم در ارائه خدمات و کیفیت زندگی شهروندان دست پیدا کرده است؛ در سایر محلات نیز شرایط بهطور کلی مطلوب است، اما بعضی نواقص و مشکلات بهدلیل ارتباط مستقیم با زندگی روزمره مردم، موجب اختلالاتی شده است.
وی عنوان میکند: برای ارتقای کیفیت زندگی در محلات، ضروری است که تناسب میان پروژههای خردمقیاس و پروژههای کلان در شهر رعایت شود، همچنین استفاده از نظرات شهروندان در انتخاب پروژههای محلهای و منطقهای اهمیت زیادی دارد، چرا که نیازهای واقعی مردم با اصول فنی مدیریت شهری همخوانی داشته و این همپوشانی میتواند به بهبود برنامهریزی و اجرای پروژهها کمک کند.
رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان میگوید: روند توسعه زندگی در محلات مختلف باید بهگونهای باشد که از ایجاد شکاف و تمرکز بیش از حد خدمات در بعضی مناطق جلوگیری شود؛ رعایت نکردن این موضوع، علاوهبر برهم زدن تعادل جغرافیایی و جمعیتی شهر، میتواند تأثیرات منفی بر شرایط ترافیکی، عدالت در توزیع زیرساختها و حتی برنامهریزی و بودجهریزی شهری داشته باشد.
صالحی تصریح میکند: با توجه به رویکردهای نوین شهرسازی، یکی از اهداف بلندمدت مدیریت شهری، توجه به توسعه محلهمحور است؛ این رویکرد بر تسهیل دسترسی شهروندان به خدمات مختلف در فواصل کوتاه و تقویت فرهنگ ارتباطات محلی تأکید دارد، همچنین توجه به حملونقل شهری، خدمات شهری و برگزاری رویدادهای محلهای، از جمله اقداماتی است که میتواند به ایجاد شهری متوازن و مناسب برای زندگی کمک کند.
وی تاکید میکند: توزیع عادلانه منابع عمومی نیز از مسائلی است که باید بر اساس این الگو مدنظر قرار گیرد تا ضمن پاسخگویی به نیازهای محلات، شرایطی پایدار و متعادل در شهر اصفهان ایجاد شود.
خودکفایی محلهها، کلید دستیابی به توسعه اقتصادی پایدار در شهرها است
علیمحمد ظهرابی، دکترای برنامهریزی شهری به خبرنگار ایمنا میگوید: تابآوری مفهومی کلی است که از سال ۱۹۹۰ مطرح شده است، اما تابآوری بهصورت سیستماتیک، بهعنوان مفهومی که بتواند زمینه را برای افزایش میزان پایداری شهرها فراهم و شهری متعادل را پشتیبانی کند، نزدیک به سه دهه است که در ادبیات برنامهریزی و توسعه شهری وارد شده است.
وی میافزاید: تابآوری چارچوبی است که شهرها را در مقابل اتفاقات پیشبینینشده و بحرانهای تاریخی یا معاصر مقاومتر میسازد؛ این مفهوم آستانه تحمل کلانشهرها را افزایش میدهد و بر کاربری شهر، زیرساختها، تابآوری اجتماعی، الگوها، هنجارها و نگرشها تأثیر گذاشته و مقاومت اقتصادی شهر را در برابر رکود افزایش میدهد.
دکترای برنامهریزی شهری تصریح میکند: زمانی که از تابآوری صحبت میشود، منظور شوکهای محیطی و لحظهای وارد شده به نظام شهری است که خارج از توان لحظهای شهر بوده و موجب فروپاشی عملکردهای معمول در شهر میشود؛ این مفهوم ابتدا در سطح کلی مطرح بود، اما با گسترش آن در مدیریت و توسعه شهری ابعاد آن نیز وسیعتر شد و اجزای سیستم شهری، بهعنوان سلولهای تشکیلدهنده شهر، مورد توجه بیشتری قرار گرفتند.
ظهرابی ادامه میدهد: محلات بهعنوان سلولهای اجتماعی، مکانی و حیات شهروندی، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند؛ شهری میتواند تابآور باشد که در برابر بحرانها و فشارهای آنی، ضعفها و تأثیرات محیط بیرونی، بهترین واکنش را نشان دهد؛ این اجزا باید ظرفیت لازم را در ابعاد زیستمحیطی و اجتماعی فراهم کنند تا پایداری لازم ایجاد شود؛ یک شهر هنگامی تابآور خواهد بود که عناصر و ساختارهای تابآور درون آن وجود داشته باشد و محلات شهری نیز بخشی از این ساختارها باشند.
وی تاکید میکند: در تابآوری شهری بیشتر سیستمهای نگهدارنده، پشتیبان و کلانِ حیات شهری همچون اقتصاد کلان، سیستم ارتباطی و حملونقل و سیستمهای حرکت درونفضایی مورد توجه است، اما در تابآوری محلات، مفاهیم خردتر میشود و ارزش اجتماعی محلات، تابآوری اجتماعی و کالبدی اهمیت پیدا میکند؛ مفاهیمی نظیر انسجام اجتماعی، میزان مشارکت، همبستگی و سرمایه اجتماعی در این سطح معنا پیدا میکند.
دکترای برنامهریزی شهری میگوید: شهر اصفهان بهعنوان مرکز استان و یکی از شهرهای تاریخی و مهاجرپذیر ایران، امروزه بهدلیل مهاجرتهای بیرویه، رشد فزاینده جمعیت، تغییرات توسعه شهری، توزیع نامناسب خدمات، آلودگی و مشکلات دیگر، با چالشهای متعددی روبهرو است، از اینرو توجه به توسعه پایدار محلهای برای این شهر، بهویژه بهعنوان یکی از کلانشهرهای مهم و توریستی کشور بسیار حائز اهمیت است.
ظهرابی بیان میکند: افزایش شهرنشینی همراه با چالشهای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی، موجب کاهش کیفیت زندگی و زیستپذیری در شهرها شده است، بنابراین اهمیت توسعه پایدار و زیستپذیری شهری امروزه بیشازپیش نمایان است؛ زیستپذیری و توسعه پایدار دو مفهوم کلیدی هستند که شهری عاری از مشکلات زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی را برای شهروندان به ارمغان میآورد.
وی خاطرنشان میکند: رتبه پایداری محلات شهر اصفهان در سطح ضعیف تا متوسط قرار دارد، بهطور کلی محلات کاملاً پایدار یا کاملاً ناپایدار در این شهر وجود ندارد؛ یافتههای پژوهش نشان میدهد که محلات مرکزی شهر نسبت به محلات حاشیهای، وضعیت بهتری دارند؛ این امر برای مدیران و برنامهریزان شهری از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا ارزیابی پایداری اکوسیستم شهری نقش مهمی در روند تصمیمگیری و برنامهریزی توسعه آینده دارد.
دکترای برنامهریزی شهری میگوید: محله یکی از ارکان مهم کالبد شهری است و توازن زندگی اجتماعی در شهرها به حفظ محلهها بستگی دارد؛ با وجود گذشت سه دهه از توسعه پایدار، توجه به بُعد اجتماعی آن نسبت به ابعاد اقتصادی و زیستمحیطی کمتر بوده است، با این حال بهتازگی ادبیات توسعه پایدار اجتماعی گسترش پیدا کرده و مشخص شده است که بهترین مقیاس برای سنجش پایداری اجتماعی محلات شهری است.
ظهرابی بیان میکند: محلات سنتی در گذشته، محیطی امن و همراه با آسایش و رفاه برای ساکنان خود بودند و همچون خانهای برای خانوادهها محسوب میشدند؛ این فضاها که بر اساس نیازها، ارزشها و شرایط متغیر جامعه شکل گرفته بودند، علاوه بر تأمین عملکردهای مادی، نیازهای روحی و روانی شهروندان را نیز برآورده میکردند، اما با پیروی از اصول شهرسازی مدرن، نظام ساختاری شهرهای سنتی دچار تحولاتی شد که منجر به ناکارآمدی و ازهمگسیختگی محلات و کاهش ارتباطات اجتماعی شد.
وی تاکید میکند: نظام شهری ما که مفاهیم و ارزشهای محلات سنتی را کنار گذاشت و به سوی ایدههای غربی حرکت کرد، موجب از دست رفتن انسجام محلات و معیارهای مطلوبیت آن شد؛ این امر افزایش نابسامانیهای زیستمحیطی و کاهش کیفیت زندگی را رقم زد، در نتیجه نظریهپردازان به جستوجوی راهکارهایی برای حل این مشکلات پرداختند و توسعه پایدار را بهعنوان یک راهحل جامع مطرح کردند.
دکترای برنامهریزی شهری میگوید: اندیشه محله پایدار در دل توسعه پایدار شکل گرفته است؛ یک محله پایدار با درنظرگرفتن توان زیستمحیطی به نیازهای اجتماعی و اقتصادی ساکنان خود پاسخ میدهد؛ توسعه پایدار در مقیاس محلهای، به معنای ارتقای کیفیت زندگی، بدون ایجاد مانعی برای نسلهای آینده است.
ظهرابی عنوان میکند: بهطور کلی، دستیابی به پایداری شهری و محلهای در سه حوزه محیطی، اجتماعی و اقتصادی قرار میگیرد؛ در بُعد محیطی، طراحی مناسب فضاهای سبز، شبکههای حملونقل، سیستمهای آب و فاضلاب، اصلاح کاربری اراضی، دسترسیهای پیاده و حفظ محیطزیست نقش مهمی ایفا میکند؛ در بُعد اجتماعی، عدالت محیطی، تأمین مسکن برای اقشار مختلف و توجه به گروههای مختلف جمعیتی از الزامات اساسی است و در بُعد اقتصادی نیز، ارتقا و توسعه اقتصادی بر پایه محلات، که راهحل آن خودکفایی محلهها است، بهعنوان یکی از ارکان اساسی پایداری مطرح میشود.
وی خاطرنشان میکند: تلفیق دو نظریه توسعه پایدار و مکتب محیطگرایان فرهنگی، منجر به توسعه محلهای پایدار شده است؛ این دیدگاه بر این اصل تأکید دارد که محلات شهری دارای ظرفیتهای عظیم اجتماعی و فرهنگی هستند و تنها از طریق بازآفرینی فرهنگ شهروندی و توجه به محلات بهعنوان بستر زندگی اجتماعی، میتوان به توسعه پایدار محلهای دست پیدا کرد.
دکترای برنامهریزی شهری میگوید: هرچند توسعه پایدار محلهای ریشه در مفهوم توسعه پایدار در دهه ۱۹۸۰ دارد، اما با نگاه ویژه به اجتماعات محلی، مفهومی جدیدتر محسوب میشود؛ محلات شهری بهعنوان کوچکترین واحد سازمان فضایی شهر، در پایداری شهری نقشی اساسی ایفا میکنند. شکلگیری هویت محلهای، اقتصاد محلی، ایمنی، توسعه فضایی و کالبدی، و تحکیم روابط اجتماعی، همه در ارتباط با پایداری محلههای شهری است.
به گزارش ایمنا، محلههای شهری باید بهعنوان سلولهای اجتماعی و مکانی در نظر گرفته شوند تا بتوانند در برابر بحرانها و چالشهای پیشرو تابآوری بیشتری از خود نشان دهند، بهویژه در شرایطی که توسعه سریع شهری و افزایش جمعیت فشارهای زیادی به ساختارهای محلهای وارد کرده است، تمرکز روی پروژههای محلهمحور و توجه به انسجام اجتماعی میتواند به بهبود کیفیت زندگی و پایداری شهری کمک کند.
از دست دادن انسجام اجتماعی محلهها است که موجب کاهش کیفیت زندگی و ناپایداری زیستمحیطی میشود، با این حال رویکرد توسعه پایدار محلهای که به نیازهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی در مقیاس کوچکتر پاسخ میدهد، میتواند بهعنوان راهحلی مؤثر برای بازگرداندن تعادل و هویت به محلهها مطرح شود؛ این رویکرد، همچنین نیازمند همکاری میان مقیاسهای کلان و خرد است تا بهطور همزمان چالشهای کلانشهرها و مشکلات محلهای برطرف شود.
نظر شما