سیاست و طراحی شهری؛ کلید پایداری در شهرهای آینده

طراحی شهری پایدار و نوآورانه در دنیای امروز به یک ضرورت تبدیل شده است. شهرهای پیشرو در این زمینه با استفاده از سیاست‌های متفکرانه، به توسعه پایدار دست زده‌اند و به الگویی برای سایر شهرهای جهان تبدیل شده‌اند که نشان می‌دهند چگونه با استفاده از سیاست‌های مؤثر می‌توان به توسعه شهری پایدار دست پیدا کرد.

به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، سیاست به شکل قابل‌توجهی بر طراحی شهری و سازماندهی فضایی، زیرساخت‌ها و فضاهای عمومی در شهرها تأثیر می‌گذارد. سیستم‌های سیاسی اولویت‌های برنامه‌ریزی شهری و تخصیص منابع را تعیین می‌کنند و حکمرانی متمرکز اغلب به برنامه‌ریزی از بالا به پایین منجر می‌شود، در حالی که سیستم‌های غیرمتمرکز رویکردهای مشارکتی را ترویج می‌کنند.

تصمیمات سیاسی در بعضی موارد، رشد اقتصادی را بر پایداری اولویت می‌دهند که منجر به گسترش شهری نامنظم و تخریب محیط زیست می‌شود. به‌عنوان مثال، سیاست‌های بازار آزاد شیلی به نابرابری‌های سرزمینی و جدایی فضایی اجتماعی منجر شده است. اولویت دادن به رشد اقتصادی بدون در نظر گرفتن پایداری و عدالت اجتماعی می‌تواند به توسعه ناموزون و ناپایدار منجر شود. این نابرابری‌ها نه‌تنها به تخریب محیط زیست می‌انجامد، بلکه به افزایش اختلاف‌های اجتماعی و اقتصادی نیز دامن می‌زند.

سیاست و طراحی شهری؛ کلید پایداری در شهرهای آینده

طراحی شهری می‌تواند ایده‌های سیاسی همچون برابری یا جدایی را نیز تجسم کند. در بسیاری از موارد، گروه‌های آسیب‌پذیر به‌دلیل سیاست‌هایی که منافع گروهی خاص را اولویت می‌دهند، به مناطق پیرامونی رانده می‌شوند. این سیاست‌ها منجر به تمرکز ثروت و توسعه در مناطق خاص می‌شود، در حالی که سایر مناطق از توسعه و خدمات اساسی محروم می‌مانند.

شهرها به‌طور معمول ایدئولوژی‌های سیاسی غالب زمان خود را منعکس می‌کنند. به‌عنوان مثال، دموکراسی‌های لیبرال بر فضاهای عمومی برای مشارکت مدنی تأکید می‌کنند، در حالی که رژیم‌های اقتدارگرا ممکن است چنین فضاهایی را کاهش دهند تا از این طریق مخالفت در جامعه را محدود کنند. طراحی شهری می‌تواند تسهیل‌کننده یا مانع اعتراضات عمومی باشد. شهرهایی همچون آتن که دارای میدان‌ها و خیابان‌های عمومی در دسترس هستند، تظاهرات را تشویق می‌کنند، در حالی که بعضی شهرها به‌طور عمد برای محدود کردن تجمعات بزرگ با خصوصی‌سازی یا محدود کردن فضاهای عمومی طراحی شده‌اند.

شهرنشینی را می‌توان به‌عنوان یک فرایند سیاسی در نظر گرفت که شامل تصمیمات در مورد استفاده از زمین، توزیع منابع و توسعه زیرساخت‌ها می‌شود. این انتخاب‌ها اغلب جغرافیای نابرابری ایجاد می‌کند که پویایی‌های قدرت بین هسته‌های شهری و پیرامونی را منعکس می‌کنند. برنامه‌های سیاسی تأثیر غیرقابل‌انکاری بر این موضوع دارد که شهرنشینی به‌صورت جامع و شامل همه گروه‌های جامعه یا انحصاری و به سود گروه‌های خاص باشد. سیاست‌هایی که جمعیت‌های آسیب‌پذیر را نادیده می‌گیرند، نابرابری‌ها را تشدید می‌کنند و موجب ایجاد مناطق فقیرنشین در شهرها می‌شوند. این شرایط، ریسک حوادث یا فاجعه‌های طبیعی را در مناطق فقیرنشین افزایش می‌دهد زیرا زیرساخت‌های لازم برای مقابله با این حوادث در دسترس نیست.

تقسیمات شهر و روستا بر نمایندگی سیاسی و نتایج انتخاباتی تأثیر می‌گذارد. به‌عنوان مثال، در ایالات متحده، مناطق شهری به سیاست‌های مترقی تمایل دارند، در حالی که گرایش مناطق روستایی بیشتر به سمت سیاست‌های محافظه‌کارانه است. این تقسیم بر طراحی شهرها و خدمت به حوزه‌های انتخاباتی مختلف، همچنین چگونگی پاسخگویی آنها به نیازهای سیاسی و اجتماعی این حوزه‌ها تأثیر می‌گذارد.

سیاست و طراحی شهری؛ کلید پایداری در شهرهای آینده

شهر زیرزمینی هلسینکی، الگویی برای طراحی شهری پایدار

هلسینکی با برنامه جامع زیرزمینی خود، یک نمونه پیشگام از طراحی شهری بر پایه سیاست است. این برنامه که از سال ۲۰۱۰ اجرا شده است، چهارچوبی جامع برای استفاده طولانی‌مدت از فضاهای زیرزمینی فراهم می‌کند و اطمینان می‌دهد که کارکردهایی همچون ترافیک، خدمات عمومی و تسهیلات تجاری در تصمیم‌گیری‌ها ادغام و بهینه‌سازی شوند. این برنامه همچنین تخصیص فضاهای استراتژیک را برای پروژه‌های آینده تضمین می‌کند، به‌طوری که رشد پایدار بدون به خطر انداختن زیرساخت‌های موجود امکان‌پذیر شود.

سیاست‌های هلسینکی بر پایداری در ساخت‌وساز زیرزمینی تأکید دارد. برنامه جامع این شهر زیرزمینی، اولویت را به طراحی‌های کارآمد از نظر انرژی می‌دهد که تأثیرات زیست‌محیطی را به حداقل می‌رسانند و طول عمر سازه‌ها را تضمین می‌کنند. این طرح‌ها شامل حفاظت از منابع سنگ بستر و حفظ فرصت‌ها برای توسعه آینده در حالی است که از برنامه‌های زیست‌محیطی حمایت می‌کنند که از آن جمله می‌توان به بیش از ۴۰۰ تسهیلات موجود همچون کلیساها، سالن‌های ورزشی، پیست‌های هاکی روی یخ، مراکز خرید و ایستگاه‌های اتوبوس اشاره کرد، همچنین ۲۰۰ مورد دیگر در دست برنامه‌ریزی است.

سیاست و طراحی شهری؛ کلید پایداری در شهرهای آینده

چهارچوب حقوقی در هلسینکی مدیریت سیستماتیک ساخت‌وساز زیرزمینی را تضمین می‌کند. حقوق مالکیت، مقررات منطقه‌بندی و تخصیص فضا در این شهر به‌وضوح تعریف شده‌اند که هماهنگی کارآمد بین ذی‌نفعان عمومی و خصوصی را امکان‌پذیر می‌سازد. به‌عنوان مثال، اجاره فضاهای زیرزمینی با نرخ کاهش‌یافته در مقایسه با اجاره‌های سطح زمین محاسبه می‌شود تا ساکنان به استفاده از آنها تشویق شوند.

سیاست‌های زیرزمینی هلسینکی به‌طور نزدیک با برنامه‌ریزی شهری سطح زمین مرتبط است. برنامه جامع همواره این موضوع را در نظر می‌گیرد که تغییرات در سطح زمین همچون افزایش تراکم یا سیستم‌های حمل‌ونقل جدید، چگونه بر تخصیص زیرزمینی تأثیر می‌گذارد و به این ترتیب، یک رویکرد چندسطحی توسعه شهری هماهنگ را تضمین می‌کند.

سیاست‌های هلسینکی بر بهینه‌سازی زیرساخت‌ها با قرار دادن خدمات ضروری همچون تونل‌های ترافیکی و سیستم‌های تأمین انرژی زیر زمین متمرکز است. این امر حجم ترافیک در سطح زمین را کاهش و کارایی شهر را افزایش می‌دهد و در عین حال راه‌حل‌های کارآمد از نظر انرژی همچون سیستم‌های گرمایش زمین‌گرمایی را ترویج می‌کند. همکاری بین مقامات عمومی و توسعه‌دهندگان خصوصی برای پروژه‌های زیرزمینی در سیاست‌ها به‌وضوح مشاهده می‌شود که اطمینان می‌دهد تمام پروژه‌ها با اهداف گسترده‌تر شهر مطابقت داشته باشند و در عین حال نوآوری و منابع بخش خصوصی به کار گرفته می‌شود.

سیاست و طراحی شهری؛ کلید پایداری در شهرهای آینده

موفقیت هلسینکی در توسعه زیرزمینی پایدار، الگویی برای شهرهای دیگر است و نشان می‌دهد که پویایی‌های سیاسی می‌توانند پروژه‌های شهری را تسهیل کنند، به تأخیر بیندازند یا تغییر دهند. اهمیت سیاست در طراحی شهری و نیاز به حکمرانی قوی و پایدار برای توسعه نوآورانه و پایدار، هر روز بیشتر آشکار می‌شود.

تأثیرات گسترده سیاست بر شهرها

سیاست‌های خوب طراحی‌شده می‌توانند طراحی شهری نوآورانه‌ای را تسهیل کنند که پایداری، کارایی و برنامه‌ریزی بلندمدت را در تعادل نگه می‌دارد. سیاست نقش حیاتی در شکل‌دهی شهرها دارد؛ همان‌طور که در توسعه شهر زیرزمینی هلسینکی دیده می‌شود. ناپایداری سیاسی می‌تواند پروژه‌های شهری را به تعویق بیندازد، همان‌طور که در برنامه قیمت‌گذاری تراکم نیویورک دیده می‌شود. تغییر حاکمیت سیاسی اغلب اولویت‌ها را تغییر می‌دهد و توسعه‌های ضروری را به تأخیر می‌اندازد.

سیاست به‌طور عمیق بر ظاهر شهرهای سراسر جهان تأثیر می‌گذارد و سازماندهی فضایی، سبک‌های معماری، زیرساخت‌ها و فضاهای عمومی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تغییرات ژئوپلیتیکی و جریان‌های مالی بین‌المللی بر جلوه بصری شهرها تأثیر می‌گذارند. پایتخت‌ها اغلب سرمایه‌گذاری‌های قابل‌توجهی دریافت می‌کنند تا هویت ملی را به نمایش بگذارند و توجه جهانی را جلب کنند. این موضوع منجر به ساخت آسمان‌خراش‌های مدرن و نمادهای فرهنگی می‌شود.

سیاست و طراحی شهری؛ کلید پایداری در شهرهای آینده

سیاست جهانی شدن مفهومی است که به ترکیب عناصر محلی با روندهای جهانی اشاره دارد. در زمینه معماری و طراحی شهری، جهانی شدن موجب شده است که شهرهای مختلف به ترکیب سنت‌های محلی خود با روندهای معماری بین‌المللی بپردازند تا در بازارهای جهانی رقابت‌پذیر باشند. شهرهای مختلف در تلاش هستند تا هویت محلی خود را حفظ کنند و در عین حال از فناوری‌ها و سبک‌های معماری مدرن و بین‌المللی استفاده می‌کنند.

به‌عنوان مثال، یک شهر ممکن است در طراحی ساختمان‌های خود از عناصر سنتی محلی استفاده کند، اما فناوری‌های نوین و مواد پیشرفته را در ساخت‌وساز به کار بگیرد. این رویکرد به شهرها کمک می‌کند تا هویت فرهنگی خود را حفظ کنند و با نیازهای مدرن و جهانی سازگار باشند.

ناپایداری سیاسی یا شورش‌های مدنی می‌توانند فضاهای شهری را تغییر دهند. به‌عنوان مثال، در طول اعتراضات در جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲، میدان‌های عمومی برای اعتراضات استفاده شدند که اهمیت نمادین آنها را تغییر داد و گاهی منجر به بازطراحی برای کنترل تجمعات شد.

تعهد سیاسی به ابتکارات جهانی و اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (SDGs)، به‌ویژه SDG ۱۱ که بر شهرهای پایدار تمرکز دارد، موجب شده است که طراحی‌های شهری به سمت استفاده از فضاهای سبز، زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر و معماری دوستدار محیط زیست سوق پیدا کنند. این تغییرات نشان‌دهنده اولویت‌های سیاسی برای پایداری و انعطاف‌پذیری در برابر چالش‌های محیطی است.

سیاست و طراحی شهری؛ کلید پایداری در شهرهای آینده

فضاهای سبز در شهرهای پایدار نقش حیاتی دارند؛ پارک‌ها، باغ‌ها، بام‌ها و دیوارهای سبز نه‌تنها به زیباسازی شهر کمک می‌کنند، بلکه راهکاری مؤثر برای تصفیه هوا، کاهش دمای شهری و فراهم کردن مکان‌های تفریحی و ورزشی برای شهروندان هستند و به ارتقای سلامت عمومی و کاهش استرس کمک می‌کنند. استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر به کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای کمک می‌کند. سیاست‌های الزام‌آور برای استفاده از پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی در شهرهای پایدار، موجب تأمین انرژی مستقل شهرها و کاهش وابستگی آنها به منابع متمرکز می‌شود و از آسیب به محیط زیست جلوگیری می‌کند.

این تغییرات در طراحی شهری نشان‌دهنده اولویت‌های سیاسی برای پایداری و انعطاف‌پذیری است. دولت‌ها و مقامات شهری با حمایت از این ابتکارات، تلاش می‌کنند تا شهرهای خود را در برابر چالش‌های محیطی همچون تغییرات اقلیمی مقاوم‌تر کنند و به‌طور همزمان کیفیت زندگی ساکنان را بهبود بخشند. این رویکرد به حفظ محیط زیست کمک می‌کند و همزمان به توسعه اقتصادی پایدار و ایجاد فرصت‌های شغلی در زمینه‌های مرتبط با انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری‌های سبز منجر می‌شود.

کد خبر 849061

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.