به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنرهای نمایشی بهویژه تئاتر کودک و نوجوان، همواره بهعنوان ابزاری قدرتمند در تعلیم و تربیت و پرورش خلاقیت نسل جوان مطرح بوده است. این هنرها نهتنها بهعنوان سرگرمی، بلکه بهعنوان روشی مؤثر برای انتقال مفاهیم آموزشی، اخلاقی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. تئاتر کودک و نوجوان با بهرهگیری از عناصری همچون نمایش خلاق، نمایشنامهنویسی و اجرای گروهی، فرصتی بینظیر برای رشد فردی و اجتماعی کودکان فراهم میکند، در این میان، نقش مربیان و هنرمندانی که با نگاهی عمیق و هدفمند به این حوزه میپردازند، بسیار حائز اهمیت است.
تئاتر در آموزش و پرورش نیز بهعنوان یکی از روشهای نوین آموزشی، جایگاه ویژهای دارد. این هنر با ایجاد فضایی پویا و تعاملی، به دانشآموزان امکان میدهد تا از طریق مشارکت در فعالیتهای گروهی، مهارتهای ارتباطی، مدیریتی و خلاقیت خود را تقویت کنند. نمایش در کلاس درس نهتنها به درک بهتر مفاهیم درسی کمک میکند، بلکه زمینهساز شکوفایی استعدادهای هنری و شخصیتی دانشآموزان است. در این مسیر، مربیان با طراحی برنامههای هدفمند و بلندمدت میتوانند تأثیری ماندگار بر رشد فرهنگی و هنری نسل آینده بگذارند.
با این حال، چالشهای متعددی در مسیر توسعه تئاتر کودک و نوجوان وجود دارد. نبود نگاه بلندمدت و برنامهریزیهای مقطعی، کمبود منابع آموزشی مناسب و تغییرات مدیریتی مکرر در نهادهای آموزشی از جمله موانعی است که میتواند مانع تحقق اهداف این حوزه شود. برای غلبه بر این چالشها، نیاز به همکاری و تعامل بین نهادهای آموزشی، هنرمندان و مربیان است تا با ایجاد ساختارهای پایدار، زمینههای لازم برای رشد و توسعه تئاتر کودک و نوجوان فراهم شود.
در این میان، تجربیات و تلاشهای هنرمندانی که سالها در این عرصه فعالیت کردهاند، میتواند الهامبخش و راهگشا باشد؛ این افراد با خلق آثار ماندگار، برگزاری کارگاههای آموزشی و مشارکت در جشنوارههای معتبر، گامهای مؤثری در جهت ارتقای تئاتر کودک و نوجوان برداشتهاند. بررسی مسیر و دستاوردهای این هنرمندان نهتنها به شناخت بهتر این حوزه کمک میکند، بلکه میتواند الگویی برای نسلهای آینده باشد.
مسلم قاسمی، نویسنده، کارگردان، بازیگر، صداپیشه، پژوهشگر و مترجم است که دوره مدیریت هنری را در آلمان گذرانده و دارای نشان درجه یک هنر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیست؛ او تئاتر، نمایش خلاق، ریتم در تئاتر کودک و فن بیان را در دانشکدههای تهران، علوم پزشکی و تربیتمعلم تدریس کرده است. اجرای صدها نمایش سیار، خیابانی و صحنهای در سراسر کشور، کارگردانی و بازیگری و حضور در جشنوارههای ایرانی و خارجی از دیگر فعالیتهای این پیشکسوت بهشمار میآید.
قاسمی بیش از سه دهه است که در آلمان اقامت دارد و در حوزه هنرهای نمایشی و ترجمه آثار ادبیات دراماتیک و داستانی، تکنولوژی آموزشی، مقالات متعدد در زمینه نمایش کودک و نوجوان و تئاتر خیابانی و برگزاری دورههای کاربردی و عملی «نمایش، نمایشنامهخوانی و رادیو تئاتر در کلاس درس»، نمایش خلاق و ریتم در تئاتر کودک، کارگاههایی در شهرهای مختلف برای مربیان و کارشناسان تعلیم و تربیت و هنرمندان تئاتر کودک داشته است.
شرط مانا ماندن نویسندگان هدفمندی است
وی از بنیانگذاران و دستاندرکاران جشنوارههای تئاتر فجر، کودک و نوجوان و عروسکی یونیما نیز بوده است. همچنین مبدع و دبیر چندین جشنواره در دانشگاه تربیت معلم و آموزش و پرورش است. قاسمی که چند پروژه آموزش تعلیمی و درسی را در دست اقدام دارد، به خبرنگار ایمنا میگوید: اگر نویسندهای هدفمند نباشد و در کارهایش دیدگاه مستمر و نگاه به آینده نداشته باشد چندان موفق و مانا نخواهد بود.
وی در ادامه سخنانش متذکر میشود: ما نویسندگان خوبی داریم که در زمینه کودک و نوجوان مینویسند، اما نگاهشان مقطعی و مناسبتی است و در افق کلان، برنامه و پروژه خاصی را دنبال نمیکنند. سوژهای را مییابند و بر اساس آن نمایشنامهای مینویسند و شاید در ادامه به کار دیگری و سوژه دیگری متوسل شوند. البته به نظر من هرکس در این وادی بنویسد و تحقیق و پژوهش کند، قابل احترام و شایان تقدیر است، اما صحبت ما در این مقال، بیشتر بحث روی کارهای هدفمند و ادامهدار است.
نویسنده درباره چگونگی ورود به عرصه نمایش کودک و نوجوان میگوید: از ۱۴ سالگی به عضویت یکی از کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در آمدم، چند سال بعد، عضو گروه بازیگران نوجوان شدم و جوانترین مربی تئاتر خلاق در کتابخانههای کانون بودم. تقریباً ۴۸ سال پیش یکی از برنامههای ما این بود که فیالبداهه روی خاطرات بچهها کار میکردیم. ما گروه نوجوانان کانون بودیم، یک گروه نیمهحرفهای که گاهی با گروه حرفهای هم همکاری داشتیم. خاطرات بچهها را میشنیدیم و همان موقع با کارگردانی خود آنها، آن را اجرا میکردیم؛ بنابراین در ذهن من بود که خاطرات بچهها از دیدها و ظرایف خاصی برخوردار است. وقتی به بچهها میگفتیم، به اطراف خود دقیق شوید و آن را خوب ببینید، چیزهای جالب و زیبایی را میدیدند و بعد، داخل کلاس آنها را توسط گروه بهصورت نمایش اجرا میکردیم.
قاسمی عنوان میکند: سال ۵۷ در همین راستا برنامههایی را در رادیو مینوشتم و کارگردانی میکردم. آن زمان، تهیهکننده، کارگردان و نویسنده کودک و نوجوان بودم. پس از وقفهای دوباره مربی تئاتر خلاق در کانون شدم و سپس به آموزش و پرورش رفتم. از ابتدا به خاطر پیشینه کاری که داشتم، من را برای مسئولیتهای هنری دعوت کردند که در نهایت به استان تهران رفتم؛ در تهران یک طرح یکساله کوتاهمدت و طرح دیگری که بلندمدت بود را ارائه کردم و سپس آموزش تئاتر خلاق برای مربیان را سرلوحه کار قرار دادم.
وی خاطرنشان کرد: در آنجا گروه جوان، تحصیلکرده و مستعدی را دور خود جمع کردم و نخستین جشنواره تئاتر و سرود را ایجاد کردیم. در این مسیر آموزشها و دورههای خوبی را طی شش ماه برای زنان در تالار محراب برگزار کردیم که اعظم بروجردی، مسئول این دوره بود. برای آقایان هم خود من و دوستان دیگر دورههای آموزش میگذاشتیم که در نهایت نخستین جشنواره تئاتر و سرود شکل گرفت.
مدرس تئاتر با بیان اینکه انجام فعالیتهای متعدد موجب ایجاد فضایی بسیار پویا و خلاق در اطراف ما شد، میگوید: در این جشنواره، نشریهای تحت عنوان «تربیت، هنر و انقلاب» به سردبیری من داشتیم که عدهای آن را تهیه و طراحی میکردند؛ در یکی از جلسات هیئت تحریریه قرار شد داستانی از کتاب فارسی کلاس دوم ابتدایی را نمایشی کنیم و یکی از نویسندگان خوشذوق بر اساس داستان روباه و خروس نمایشنامه «من هم باید عاقل باشم» را نوشت و طراح جشنواره نیز چند طرح زیبا برای آن کشید که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
قاسمی ادامه میدهد: پس از این رخداد که مربوط به سال ۶۴ بود، با تجربیاتی که در گذشته کسب کرده بودم و با توجه به کمبود نمایشنامه مناسب و اصولی کودک در آن زمان، جرقهای در ذهنم ایجاد شد که باید متون کتابهای درسی را نمایشنامه کنیم؛ چرا؟ چون آن زمان با وجود صداقت کاری، مسئولان هدف ما را از این طرح نمیدانستند و حتی برخی، تعابیر چندان مناسبی از نمایش و تئاتر نداشتند، بنابراین نمیتوانستیم هدفمان را با نامههای اداری و صریح با آموزش و پرورش مطرح کنیم، بنابراین به این فکر افتادیم که کاری کنیم که نمایش بهطور اتوماتیک بدون نامه و بخشنامه وارد کلاس و درس شود. بههمین خاطر حدود یک سال طول کشید تا بر اساس متون کلاس اول و دوم، مجموعهای را نوشتم.
وی عنوان میکند: ۱۱ نمایشنامه در نخستین کتاب از این مجموعه، تحت عنوان «دومیها، سومیها» بود که محمود فرهنگ آن را برای نشر اداره میکرد و در انتشارات مدرسه چاپ شد؛ این مجموعه ظرف مدت کوتاهی به چاپ سوم و چهارم رسید. از طرف انتشارات پیشنهاد شد که کار ادامه پیدا کند. من ابتدا کتابهای چهارمیها، پنجمیها و ششمیها را نوشتم و سپس دومیها، سومیها را جدا کردم و به این ترتیب، پنج مجموعه کتاب نمایشی با عنوان «نمایش در کلاس درس» آماده شد. شیوهنامهای که در مقدمه مجموعهها نوشتم، پیشگفتار و دو قسمت کودکان و اولیا بود که نشان میداد چگونه میتوان در کلاس درس بر اساس متون کتابهای درسی، نمایش اجرا کرد.
تئاتر در آموزش و پرورش کار جدیدی نیست
نویسنده تئاتر در پاسخ به این پرسش که تئاتر در آموزش و پرورش سابقه دارد، گفت: شیوه کاری من بهطور کامل با تئاتر در آموزش و پرورش متفاوت است. من از ابتدا چندان با مسابقات تئاتری و رقابت، جهت کسب مقام و جایزه موافق نبودم و آن شیوه و شکل دستورالعمل را نمیپسندیدم. زیرا افراد غریبه و به اصطلاح هنری برای کمک به دانشآموزان و افرادی وارد میشدند که با تعلیم و تربیت آشنایی لازم نداشتند و تنها هدفشان برنده شدن دانشآموزان آن مدرسه یا شهرستان بود و نه اهداف تعلیمی و تربیتی. در این روش، بچهها، بیشتر ابزار دست معلمان، مربیان و اولیای مدرسه میشوند، یعنی برای مطرح شدن نام خودشان، مدرسهشان و گاهی شهرشان کار میکنند و هدف در بیشتر مواقع رقابت و جایزه است، تا کار خلاق.
قاسمی خاطرنشان میکند: مخالف رقابت و تلاش نیستم، اما با شیوهنامههایی کارشناسانه و با کمک گرفتن از جامعهشناسی و روانشناسی کودک و نوجوان؛ بنابراین با خود اندیشیدم که فارغ از رقابتها و برد و باختهای معمول، نمایش بهگونهای مستمر در کلاسهای درس جاری شود. بهطور مثال اگر درس بچهها به دهقان فداکار میرسد نمایشنامهاش هم باشد و دانشآموزان برای تفهیم بیشتر و انجام یک کار گروهی لذتبخش و خلاق با کمک مربی آن را بخوانند و اجرا کنند.
استاد تئاتر عنوان میکند: در این روش، هدف نمایش نیست، هدف ایجاد فضایی است که دانشآموزان بتوانند در این فضا کار گروهی و خلاق کنند، با یکدیگر مشورت کنند و مدیریت و تبعیت درست را بیاموزند. نظرات خود را مطرح کنند و اصولی نظر بدهند، حرف بزنند و خود را بروز دهند و از راه شناخت شخصیت فردی خود به شخصیتی قابل درک در جمع برسند، خود را نشان دهند و معرفی کنند. ما در روند شکلگیری این موضوع درسی و رسیدن به نتیجه لذتبخش، به موسیقی، افکت، نقاشی، گریم، وسایل صحنه، عکاسی و بروشور نیلز داریم که همه اینها با فکر و خلاقیتهای کلاسی انجام خواهند شد و این هدف اصلی ماست.
هنرمند تئاتر ادامه میدهد: ما در این کلاسها خواهیم آموخت که کار ما شبیه به یک تیم فوتبال است. در یک بازی، هدف نهایی زدن گل به دروازه حریف است، آیا تنها یک بازیکن است که توپ را به دروازه حریف وارد میکند؟ مسلماً خیر. توپی که وارد دروازه حریف میشود، نتیجه تلاش گروهی جمعی است که موفق به این هدف شدهاند: مربی تیم، بدنساز، روانشناس، کمکمربیها، ماساژورها، امور اداری و حتی خدمهای که وسایل آسایش و پذیرایی تیم را فراهم میکنند،؛ در یک تیم نمایشی نیز همه عوامل در اجرای یک نمایش شریک و سهیماند و موفقیت از آن گروه است تا فرد. در بروشور کوچکی که تهیه میشود، نام همه افرادی که حتی وظیفه کوچکی نیز برعهده دارند، آورده میشود و در کلاس نصب میشود. بهطور قطع این بروشور همواره در خاطر و آرشیو تکتک دانشآموزان خواهد ماند. دانشآموزان در این کار گروهی استعداد خود را در بازیگری، کارگردانی، نقاشی، طراحی، گریم، موسیقی، صداسازی و فضاسازی به ظهور خواهند رساند و چه بسا در آینده، به سمت و سوی دلخواه و هدفمندی سوق پیدا کنند.
برگزاری کلاسهایی بهمنظور آموزش و توجیه این روش
وی درباره بعد آموزش این روش میگوید: متولی نوآوریها و آموزشها باید آموزش و پرورش کشور باشد، که در حال حاضر جایگاه مانا و پویایی در آن نمیبینم، تغییرات دائم مدیریتی از بزرگترین مشکلات این نهاد است، بیش از یکسال است که در فضای تلگرام «GhasemiTheater» و کانال داخلی بله، «panjereh_۰۳» کارگاهی عملی با نام «گام به گام با نمایش، نمایشنامهخوانی و رادیوتئاتر در کلاس درس» با زبان و بیانی ساده را برای همه مربیان و معلمان سراسر کشور با هر بضاعت تجربی و علمی، بهگونهای عملی و کاربردی برگزار میکنم که بازتاب بسیار گستردهای بین علاقهمندان داشته است. بهتازگی این دورهها را تنها به دلایلی با نگاه «نمایشنامهخوانی و رادیو تئاتر در مراکز و استانهای مختلف در مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار میکنم که از آن لذت میبرم و نمود کلاسها را پس از ۱۶ ساعت و هشت جلسه درسی بهوضوح میبینم. در اینجا لازم میدانم از دستاندرکاران برگزاری این دورهها تشکر کنم. من زاده فکری کانون پرورش هستم و شخصیت و منش خود را مدیون این نهاد میدانم.
قاسمی عنوان میکند: در روند این مجموعهها دو مجموعه به نامهای «بهشتفروشی و مردی که برای انسان شدن آمده بود» حاوی ۳۰ نمایشنامه کوتاه اخلاق، تربیتی و تاریخی سیاسی با تصاویر زیبا برای نوجوانان نوشتم که در دوران شیوع کرونا بیشترین استقبال از سوی مراکز و خانوادهها را داشت. ناشر این دو مجموعه نیز انتشارات مدرسه برهان است. در لابهلای این مجموعهها، مجموعه نمایشنامههایی با نگاه عروسکی زنده تحت عنوان «کوتولهای که فریاد میکشید» نوشتم که در کانون چاپ شد. مجموعه دیگری برای جوانان با عنوان «پشت چراغ قرمز، مجموعه شش نمایشنامه آموزشی» که سوره مهر آن را منتشر کرد و مجموعه «نمایشنامههای کوتاه، خندهدار و بامزه» حاوی ترجمه ۴۰ نمایشنامه کوتاه برای دوره ابتدایی و راهنمایی که در دو نشر قطره و پنجرهای به روشنایی به چاپ رسید، از دیگر کارهایم بوده است. هماکنون چهار قصه نمایشی در انتشارات مدرسه برهان و مجموعه ۱۰ روایت نمایشگونه زندگی انبیا برای نوجوانان و جوانان و ۱۰ پرده نمایش (پردهخوانی و نقالی) در انتشارات سوره مهر دارم.
وی خاطرنشان میکند: چند روایت از این مجموعه تجربی برای ترمیم و تصحیح طی چند سال پیش در نمایشگاههای قرآن و جشنوارههای مختلف از جمله کاشان و صاحبدلان توسط من و دیگران روی صحنه آمد که نتیجه مطلوبی داشت و تجربه خوبی برای ترمیم و تصحیح بعضی موارد بود.
استاد نمایشنامهنویسی میگوید: مجموعه ۱۰ روایت نمایشگونه زندگی انبیا تجربهای است که حاصل چند دهه کار با کودکان و نوجوانان در آموزش و پرورش و دیگر نهادهای تربیتی و هنری است. این مجموعه تلفیقی از هنر اصیل پردهخوانی، نقالی و نمایش امروزی است، البته در این روش سهم غالب بر روایت و نقل است، اما نمایش و اجرای نقشها توسط استاد، راوی یا مرشد و دستیارش نیز از ویژگی بارز این روش آموزشی و تربیتی است؛ ذکر این توضیح لازم است که این شیوه کاری تعلیمی و تربیتی برای جوانان برای شناخت ضمنی زندگینامه اخلاقی پیامبران قرآنی با درونمایه هنر اصیل نقالی و پردهخوانی است، بنابراین نباید با نگاه حرفهای به این مقوله نگریست.
قاسمی تاکید میکند: در تشریح این طرح و ۱۰ پرده زیبا و ساده نقل و طرح «نمایش، نمایشنامهخوانی و رادیوتئاتر در کلاس درس» و هفت مجموعه کتاب نمایشنامه با تصاویر زیبا باید گفت که «پرفسور عبود» یکی از استادان بزرگ عراقی و دستیارش که دستاندرکار جشنوارههای بینالمللی هستند، این طرح را حاوی مطالبی نو برای جشنواره بینالمللی بصره و اربیل دانستند که قرار است ورکشاپی از این دو کار را آنجا نیز برگزار کنیم.
وی فضای آموزشی در مدارس را مورد نقد قرار میدهد و میگوید: اگر نومیدانه به تعلیم و تربیت و هنر نگاه نکنیم، بازهم غمنامهای است که باید سوخت و ساخت؛ یکی از بزرگترین عوامل این فجایع که از هر سیل، زلزله، طوفان و صاعقهای برای فرهنگ ما مصیبتبارتر است، تغییر دائم مدیریتهای سلیقهایست که هیچ فضایی برای مانایی، آموزش و پژوهش و رشد نگذاشته است و با وجود فریادهای پیاپی دلسوزان، هیچ واکنش مثبتی حاصل نشده است.
به گزارش ایمنا، تئاتر کودک و نوجوان بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای آموزشی و تربیتی، نقش مهمی در پرورش خلاقیت، مهارتهای اجتماعی و شخصیتی کودکان و نوجوانان ایفا میکند. این هنر با ایجاد فضایی تعاملی و پویا، به دانشآموزان امکان میدهد تا از طریق مشارکت در فعالیتهای گروهی، استعدادهای خود را کشف کنند و پرورش دهند. نمایش در کلاس درس نهتنها به درک بهتر مفاهیم آموزشی کمک میکند، بلکه زمینهساز رشد هنری و فرهنگی نسل آینده است.
برای دستیابی به اهداف بلندمدت در این حوزه به برنامهریزیهای دقیق، منابع آموزشی مناسب و همکاری بین نهادهای آموزشی و هنرمندان نیاز است. تلاشهای هنرمندان و مربیان متعهد که سالها در این عرصه فعالیت کردهاند، میتواند الگویی ارزشمند برای توسعه تئاتر کودک و نوجوان باشد. با ایجاد ساختارهای پایدار و نگاه بلندمدت، میتوان به آیندهای روشن برای این هنر امیدوار بود.
نظر شما