«جاذبه»، روایتی از اشک‌ها و لبخندها/ با چنین کارهایی حالمان خوب می‌شود

کارگردان مستند «جاذبه» گفت: این مستند مجموعه‌ای از اشک‌ها و لبخندها است که در آن مبانی مقاومت و مدافعان حرم بیان می‌شود و به‌صورت مصداقی به بیانات رهبر انقلاب اشاره شده است؛ به نظر من شرایط فعلی فصل بازگویی این حرف‌ها است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، روایت دیدارهای خصوصی‌تر حسینیه امام خمینی (ره) که در آن اتاق کوچک باصفا برگزار می‌شود، متفاوت از همه دیدارها است و هر از چندگاهی مستندی از این دیدارهای متفاوت پخش می‌شود، اما باید گفت و شنید از آن دیدارهایی که همه حاضران، میهمانان نورچشمی بیت بودند و داغی مشترک اما چشمانی امیدوار دارند؛ باید هزاران ساعت نشست و در تحلیل ثانیه به ثانیه حضور خانواده شهدای مدافع حرم در این اتاقک حرف زد، نوشت و مستند ساخت؛ باید روایت کرد آنچه را که عده‌ای به‌دنبال کتمان آن هستند و در این مسیر امیدوارتر از پیش گام برداشت.

دو روز قبل بود که خبر پخش مستند «جاذبه» که روایتی از دیدارهای خانواده‌های شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب است، در فضای مجازی دست به دست شد و شب گذشته نیز، این مستند برای نخستین‌بار از شبکه یک سیما و رسانه KHAMENEI.IR پخش شد، البته که پیش از این خرده‌روایت‌هایی از این دیدارها در قالب مستندهایی مانند «لشکر زینبی» پخش شده اما کم بوده است و هست.

به بهانه پخش مستند «جاذبه» با محسن اردستانی رستمی کارگردان این اثر به گفت‌گو نشستیم؛ وی متولد ۱۳۶۸ در تهران، فارغ‌التحصیل کارشناسی علوم قرآن دانشگاه تهران، کارگردان و مستندساز است؛ مستند کرار ساخته اوست که در پنجمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، فانوس بخش بین‌الملل و بیداری اسلامی را به‌دست آورد. ملازمان حرم، تهران بیروت، لشکر زینبی، آرمان روح‌الله، فاتح دل‌ها، مأموریت خدا، دو پنجره، ردی از یک مرد، قله‌های برفی و ماجراهای امروز از جمله آثار او در حوزه مقاومت است.

در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

«معجزه»، روایتی از اشک‌ها و لبخندها/ با چنین کارهایی حالمان خوب می‌شود

ایمنا: زمانی که به کارنامه شما در عرصه مستندسازی نگاهی می‌اندازیم شاهدیم که محوریت فعالیت شما موضوع مقاومت است؛ چطور به این عرصه وارد شدید؟

اردستانی رستمی: از سال ۱۳۹۲ مستندسازی را در فضای بحران و مقاومت یعنی در کشورهای لبنان، عراق، سوریه آغاز کردم و اخیراً هم برای مستند «تهران-بیروت» در کشور لبنان بودم؛ از بچگی در این فضا حضور داشتم چراکه پدرم جبهه رفته و دایی‌ام نیز شهید شده بود و بر این اساس همیشه دوست داشتم در این حوزه‌ها کاری بکنم.

همیشه به بچه‌هایی که کار مستندسازی می‌کنند می‌گویم روزهای اولی که کار را آغاز می‌کنید، ژانر فعالیت خود را انتخاب می‌کنید و بر همین اساس من از همان اول این حوزه را دوست داشتم وارد این فضا شدم و در ادامه به‌صورت دومینووار فعالیتم را ادامه دادم.

ایمنا: آنطور که به‌نظر می‌رسد کار در این عرصه نسبت به دیگر موضوعات مستندسازی تفاوت‌ها و احتمالاً سختی‌های بیشتری داشته باشد؛ همینطور است؟

اردستانی رستمی: بله؛ منهای اینکه کار میدانی باشد یا نباشد، کلیشه‌انگاری در این موضوع زیاد است و از سمتی خط قرمزهایی دارد که باید رعایت کنیم و منتقدان فراوانی نیز دارد و یک اشتباه می‌تواند آخرین اشتباه باشد؛ ما حکم این را داریم که انگار یک هیئت امام حسین (ع) برگزار شده، هر کسی دوست دارد یک کاری بکند. حالا اگر خوب نبودیم، مشکل خودمان است نه به خاطر آن هیئت یا نه به خاطر سوژه. هر چیزی خوب باشد برای سوژه‌هاست و هرچه اشکال است از ماست.

ایمنا: اشاره‌ای به مستندهایی که تا به الآن در حوزه مقاومت داشته‌اید، می‌کنید؟

اردستانی رستمی: اولین مستندم به اسم «معلم» را برای فاطمیون سال ۹۳ و پس از آن نیز مستندهای دیگری هم در سوریه به‌صورت میدانی ساختم؛ در ادامه نیز یکی از کارگردانان مجموعه «ملازمان حرم» بودم و بعد در مورد بچه‌های زینبیون پاکستانی مستندی با عنوان «عاشقان ایستاده می‌میرند» ساختم.

در ادامه نیز با مؤسسه انقلاب اسلامی و دیدار خانواده شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب تولید کردیم که اولین قسمتش لشکر زینبی بود و ۱۴۰۰ پخش شد، بعد از آن هم مستند «آرمان روح الله» روایت دیدار خانواده شهدای امنیت با رهبر انقلاب بود و جدیدترین آن هم مستند «جاذبه» با محوریت بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای مقاومت و مدافع حرم است و ارجاعاتی به دیدارهای حضرت آقا در طی این سال‌ها با خانواده شهدا دارد که به‌صورت غیررسمی و غیرعمومی برگزار شده و منتشر نشده است.

ایمنا: توضیح بیشتری درباره «جاذبه» می‌فرمایید؟

اردستانی رستمی: مستند جاذبه یک مجموعه از ماجرای اشک و لبخندها است که در آن مبانی مقاومت و مدافعان حرم بیان و به‌صورت مصداقی در بیانات رهبر انقلاب اشاره شده است؛ به نظر من شرایط فعلی فصل بازگویی این حرف‌ها است.

«معجزه»، روایتی از اشک‌ها و لبخندها/ با چنین کارهایی حالمان خوب می‌شود

ایمنا: در ابتدای صحبت به حضور اخیرتان در لبنان اشاره کردید؛ دلیل حضور اصحاب رسانه ایرانی در محور مقاومت را چه می‌بینید؟

اردستانی رستمی: اصالت حضور رسانه‌های ایرانی در محور مقاومت اهمیت زیادی دارد و این موضوع دو وجه دارد: یکی اینکه عموماً ما در جبهه مقاومت خبرنگار می‌بینیم اما مستندسازی کم است، یعنی بیشتر کارهای خبری است که اشکال ندارد اما کارهای مستند هم ماندگاری دارد، هم زمان بیشتر می‌تواند حیات داشته باشد و نفس بکشد.

ما همیشه فکر می‌کنیم جنگ همان زمانی است که بمباران می‌شود اما در شرایط فعلی شاهدیم که شیعیان و غیرشیعیان دوباره آواره شدند و نسبت به آن‌ها بی‌تفاوت شدیم؛ در این مسیر یکی از اشکالات ما رسانه است و اگر رسانه بتواند این موضوع را در قالب‌های مختلف مخابره کند فضا را همانطور نگه می‌دارد.

ایمنا: به‌عنوان سوال آخر اینکه در قرآن بیان شده که شهدا زنده هستند و از سویی از بسیاری از افراد شنیده‌ایم که کار برای شهدا برکت خاص خود را دارد؛ شما در این عرصه این موضوع را حس کرده‌اید؟

اردستانی رستمی: ما با کارمان حالمان خوب می‌شود؛ یعنی در واقع این نیست که من حالم خوب است و می‌روم یک کاری می‌سازم. نه، اتفاقاً همین که خانواده شهدا یا شهدا را می‌بینیم یا برای مقاومت بتوانیم کاری انجام دهیم، حالمان خوب می‌شود و در این مسیر به خواب اعتقاد زیادی دارم و معمولاً این اتفاق‌هایی که می‌افتد یا خواب‌هایی که خانواده شهدا می‌بینند یا اطرافیان می‌بینند، برای من جذاب و جالب است.

بارها دیدم که شهدا دست ما را گرفته‌اند یا تأییدی به کار من یا کاری که رفقای ما زحمت می‌کشند، می‌دهند؛ مثلاً یادم هست که در خانه یکی از شهدا بودیم و دختر شهید خبر نداشت که ما در خانه شهید داریم کار می‌کنیم؛ سر ضبط بودیم و دختر شهید آمد وسط ضبط و گفت: «من الان خانه بودم خبر نداشتم شما آمدید؛ پدر شهیدم به خوابم آمد و گفت بچه‌ها آمده‌اند و در حال تصویربرداری هستند، به کمک آن‌ها برو.»

بار دیگر یکی از دوستان شهید بدون اینکه بداند ما داریم درباره آن شهید کار می‌کنیم، شهید را در محل دفنش خواب دیده بود که خیلی خوشحال بود و گفته بود: «بچه‌ها دارند کار می‌سازند و از این موضوع خوشحالم.»

و یا زمانی که به لبنان رفته بودیم قرار بود خانه یکی از شهدا برویم، قبل از اینکه برویم هر کاری می‌کردیم این شهید هماهنگ نمی‌شد. جالب بود که همسر شهید استخاره‌ای کرد و مجری ماهم خوابی می‌بیند که شهید گفته بود ما قرار است در خدمت شما باشیم.

کد خبر 820001

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.